پنج‌شنبه 20 اردیبهشت 1403 - 09 May 2024
کد خبر: 3665
تاریخ انتشار: 1400/07/26 11:53

کم‌توجهی به صادرات حلقه بالادستی فولاد

قدیر قیافه-فعال معدنی

براساس آمار منتشرشده، زنجیره فولاد بیشترین آمار صادرات را به خود اختصاص داده‌اند و مواد اولیه آنها به‌عنوان نخستین حلقه این زنجیره سنگ آهن و زغال سنگ است. در زمینه صادرات سنگ‌آهن نیز مدتی است بین فعالان معدنی و نهادهای دولتی، مناقشات و تعارضات متعددی وجود دارد. اغلب کارشناسان و فعالان نه‌تنها در حوزه معدنی بلکه در سایر بخش‌ها نیز معتقدند بیشترین سهم ارزش افزوده باید در داخل کشور بماند. پس اگر قدرت جذب سنگ‌آهن به‌عنوان مواد اولیه در کشور وجود دارد، باید صنایع کشور از آن بهره‌برداری کنند تا ارزش افزوده مناسبی ایجاد شود. بنابراین هیچ ایرادی به این تفکر که صنایع داخلی باید در اولویت تخصیص مواد اولیه باشند، وجود ندارد. برای تبادلات داخلی سنگ ‌آهن بین معادن و صنایع، باید مصرف‌کننده و متقاضی نرخ و ارزش واقعی این محصول را بپردازد تا بتوان آن را یک معامله عادلانه توصیف کرد اما متاسفانه مدت‌ها است شاهد هستیم سنگ‌آهن توسط صنایع زنجیره فولاد ارزان‌تر از نرخ واقعی و جهانی آن خریداری می‌شود. مقصر این ایراد در زنجیره فولاد را می‌توان قیمت‌گذاری دستوری توسط نهادهای دولتی معرفی کرد.

یکی از مسائل مهمی که از صادرات سنگ‌آهن جلوگیری کرد، طرح جامع توسعه صنعت فولاد است. طی سال‌های گذشته سهم عمده‌ای از سنگ‌آهن و کنسانتره‌های آن صادر می‌شد اما با اجرایی شدن روند طرح جامع توسعه صنعت فولاد که بناست ۵۵ میلیون تن ظرفیت تولید تا ۱۴۰۴ ایجاد شود، این رویه تغییر یافت. به عبارتی، برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد به طور تقریبی مقداری بیش از ۱۶۰ میلیون تن سنگ‌آهن نیاز است و برای تامین این میزان، صادرات سنگ‌آهن کاهش یافت. در نتیجه بخش قابل‌ملاحظه‌ای از سنگ‌آهن تولیدی در صنایع داخل کشور قابل استفاده است‌؛ مشروط بر آنکه بنا بر ارزش واقعی سنگ‌آهن، این ماده معدنی قیمت‌گذاری شود چرا‌که در غیر این صورت، زیان حاصل از این اتفاق معادن سنگ‌آهن را زمین‌گیر خواهد کرد. همچنین باید تمایل صاحبان معادن به فروش سنگ‌آهن در داخل کشور را بیشتر از صادرات آنها دانست. باید خاطرنشان کرد که فعالان حوزه سنگ‌آهن به‌عنوان تولید‌کنندگان بخش سنگ‌آهن ترجیح بر فروش سنگ‌آهن در داخل کشور به تولیدات و صنایع داخلی دارند‌ چراکه با این اقدام علاوه‌بر بالا رفتن سرعت در تولید زنجیره فولاد و توسعه ارزش افزوده، این موضوع اشتغالزایی وسیعی را نیز به همراه دارد که نباید آن را نادیده گرفت.

در این میان بخشی از تولیدات سنگ‌آهن هستند که به دلیل محدودیت فناوری در کشور، قادر به استفاده آنها در صنعت و تولید ارزش افزوده نیستیم؛ مانند کنسانتره سنگ‌آهن هماتیتی با درصد بسیار پایین که فعالان صنعتی کشور خواهان این محصول نبوده و به ناچار مجبوریم این مواد را صادر کنیم. اما متاسفانه محدودیت‌های صادرات سنگ‌آهن گریبان این مواد معدنی را نیز گرفته و بازار فروش جهانی آنها را از دست داده‌ایم که این موضوع به نفع معادن سنگ‌آهن نیست. به هر ترتیب طی سال‌های گذشته با تلاش فعالان معدنی برای بخش معدن در بازارهای متفاوت چه در داخل و چه در خارج کشور ظرفیتی ایجاد شده و باید این ظرفیت‌ها را حفظ کنیم. زمانی که بدون بررسی و آینده‌نگری، یک رفتار هیجانی درباره بخش اقتصادی کشور مانند توقف صادرات محصولی انجام دهیم، آن بخش در تمامی ابعاد دچار مشکل خواهد شد. در تمامی کشور‌های جهان بررسی می‌شود که کدام قسمت زنجیره ارزش افزوده ماده‌ای، بیشترین سود را به همراه دارد. متاسفانه در برخی از قسمت‌های زنجیره ارزش افزوده در بخش سنگ‌آهن شاهد هستیم ‌نه‌تنها سود مثبت نداشته بلکه سود کاهنده در روند خود دارند. به عقیده من، باید نقطه بهینه ارزش افزوده را بیابیم و صادرات را در آن بخش گسترش دهیم و اصراری نداشته باشیم که الزاما محصولی تنها در داخل کشور تولید شود و از صادرات آن غافل شویم.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3qxqj4