-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->سیرآنوش موسویکارشناسان با انتقاد از ساختار نظام پولی-بانکی ایران مطرح کردند

بانک مرکزی یا صندوق اعانه دولتی

سال‌هاست که تلاش دولت‌ها برای استقلال بانک مرکزی با هدف مهار تورم و ممانعت از ورود بانک مرکزی به ورطه زدوبندهای سیاسی به نتیجه نرسیده و به گواه کارشناسان، بانک مرکزی در ایران مستقل نیست و موانع زیادی پیش روی استقلال این ارگان پولی-بانکی وجود دارد.

بانک مرکزی یا صندوق اعانه دولتی

بسیاری با انتقاد از عملکرد بانک مرکزی معتقدند این ارگان، به کارگزار دولت یا صندوق اعانه دولتی تبدیل شده است. به‌نظر می‌رسد دولتی بودن اقتصاد ایران، اصلی‌ترین مانع در مسیر استقلال بانک مرکزی است؛ اقتصادی که همواره با فشار بر منابع بانک مرکزی، تاثیرات منفی بر جریان نقدینگی و ثبات اقتصادی گذاشته است. صمت در این گزارش با بررسی ساختار نظام پولی-بانکی ایران به دلایل عدم استقلال بانک مرکزی از نگاه کارشناسان پرداخته است.

ایران رکورددار تورم در دنیاست

کامران ندری، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با صمت، استقلال بانک مرکزی را مترادف ملاحظات سیاسی دانست و گفت: گاهی دولت‌ها با هدف نشان دادن وفاداری به حاکمیت تعهدات مالی‌ای را می‌پذیرند که منابع مالی کافی برای اجرای این تعهدات وجود ندارد؛ از همین ‌رو چاره‌ای جز فشار وارد کردن به نظام پولی و بانکی برای تامین منابع این تعهدات وجود ندارد. بر این اساس می‌توان گفت دولت‌ها مستقیم و غیرمستقیم، هزینه‌های خود را از طریق خلق پول تامین می‌کنند. این در حالی که دولت‌ها در سایر کشورها برای جلوگیری از ایجاد هر گونه فضایی که منجر به تاثیرپذیری و تاثیرگذاری، نظام پولی و بانکی بر یکدیگر شود، سیستم بانک مرکزی را به‌گونه‌ای طراحی می‌کنند که کاملا مستقل باشد. در عین حال عضویت این نهاد در نظام حاکمیتی اقتصاد پابرجاست. به‌بیانی امروز دولت‌ها به این سطح از بلوغ رسیده‌اند که عدم استقلال بانک مرکزی نتایج مطلوبی به همراه نخواهد داشت. ندری با تاکید بر اینکه وجود تورم مزمن در کشور ناشی از عدم استقلال بانک مرکزی است، افزود: ایران رکورددار تورم ۵۰ساله در دنیاست و متاسفانه هیچ یک از دولت‌ها در سایه تصمیمات و شرایط سیاسی، استقلال بانک مرکزی را نپذیرفتند. به یاد دارم محمدحسین عادلی در دوره ریاست بر بانک مرکزی (دهه ۷۰) یادداشتی درباره لزوم استقلال بانک مرکزی نوشت، اما تا امروز نیز این مهم محقق نشده است. این تحلیلگر مسائل اقتصادی ادامه داد: کشورهای پیشرفته شرایط ویژه‌ای برای انتخاب اعضای بانک مرکزی در نظر گرفته‌اند؛ به این معنا که اعضای بانک مرکزی متناسب با مکانیسمی مشخص انتخاب می‌شوند، اما این افراد تابع نظر رئیس‌جمهوری نیستند و رئیس دولت در دوره کاری حداقل ۱۴ساله آنها قدرت عزل‌شان را ندارد. سیستم نوعی طراحی شده که بانک مرکزی در عین استقلال باید پاسخگو باشد و شفاف عمل کند.

الگوهای استقلال بانک مرکزی

وی با اشاره به الگوهای متعدد برای اعمال سیاست استقلال بانک مرکزی تصریح کرد: ایران ضعیف‌ترین ساختار بانک مرکزی را دارد. به‌نظر من انتخاب رئیس کل بانک مرکزی در ایران چندان اهمیت ندارد، چراکه ساختار تصمیم‌گیری به‌‌شکلی نیست که رئیس بانک مرکزی قادر به تصمیم‌گیری مستقل باشد و در نهایت فشارهای بیرونی بر تصمیمات رئیس غالب می‌شوند. به‌گفته این کارشناس اقتصاد رئیس کل بانک مرکزی نباید تحت تاثیر ملاحظات سیاسی قرار بگیرد. بانک مرکزی باید ورای شعارها و تصمیمات سیاسی حاکمیت عمل کند و هر مشکلی که پیش آمد نباید سراغ خلق پول برود و از طریق مالیات تورمی کسری بودجه را جبران کند؛ به‌عبارت شفاف‌تر بانک مرکزی نباید اجازه چاپ پول برای تحقق اهداف سیاسی را بدهد. ندری تصریح کرد: گاهی به‌نظر می‌رسد بار عدم استقلال بانک مرکزی بر دوش مردم است و مردم هزینه‌های دولت را در قالب افزایش نرخ تورم پرداخت می‌کنند. در ادبیات علمی و اقتصادی به این شیوه پرداخت، مالیات تورمی گفته می‌شود که سال‌هاست دامن اقتصاد ایران را گرفته است.

وی تاکید کرد: استقراض دولت‌ها از بانک مرکزی و اجرای فرامین بالادستی و خلق پول، سیاست‌هایی هستند که در نهایت به افزایش نرخ تورم می‌انجامد.‌

سیطره دولت بر بانک مرکزی عیان است

علی سعدوندی، کارشناس اقتصاد در گفت‌وگو با صمت، با تاکید بر اینکه بانک مرکزی در ایران استقلال ندارد، گفت: سیطره دولت بر بانک مرکزی بر کسی پوشیده نیست. تسلط بر این بانک به‌حدی است که رئیس آن خود را فرمان‌بردار معاون اول رئیس‌جمهوری معرفی می‌کند؛ در حالی که طرح چنین سخنانی ازسوی رؤسای بانک مرکزی در دنیا سابقه نداشته است. در پیش گرفتن چنین سیاست‌هایی باعث شده طولانی‌ترین دوره تورم تاریخ بشر را در ایران تجربه کنیم. وی تصریح کرد: بانک مرکزی در ایران وجود خارجی ندارد و به صندوق اعانه دولتی تبدیل شده و هر زمان که دولت با کسری بودجه مواجه شد، می‌تواند با دست کردن در جیب بانک مرکزی از آن پول برداشت ‌کند.

تامین منابع مالی طرح‌های دولتی

این کارشناس اقتصاد ادامه داد: مسئولان دولتی در اظهارنظرهای خود می‌گویند بانک مرکزی باید منابع مالی طرح‌های دولتی را تامین کند. این روال نامیمون همواره در اقتصاد ایران حاکم بوده، ‌به‌طوری که دولت بعد از فروش نفت ارز را به بانک مرکزی تحویل و از این بانک ریال می‌گیرد. در واقع بانک مرکزی از محل چاپ پول بدون پشتوانه ریال به دولت تحویل می‌دهد. سعدوندی بانک مرکزی ایران را ناموفق‌ترین بانک مرکزی دنیا معرفی و خاطرنشان کرد: بانک مرکزی ایران بدترین عملکرد را در ۵۰ سال گذشته داشته و در این سال‌ها بدون توقف اقدام به چاپ پول کرد و حتی یک سال هم این روند را متوقف نکرد. به‌نظر می‌رسد شرایط بانک مرکزی در دولت سیزدهم به‌مراتب دشوارتر از گذشته شده و شاید در ۲ سال آینده حال ناخوش بانک مرکزی بدتر هم شود. این مهم را می‌توان به‌خوبی با نوسان‌های نرخ ارز و تورم موجود در کشور درک کرد. وی با انتقاد از ساختار قانونی بانک مرکزی، گفت: ساختار قانونی بانک مرکزی در ایران به‌گونه‌ای طراحی شده که این نهاد استقلال لازم را نداشته باشد، اما در این میان شخصیت رئیس کل بانک مرکزی نیز مهم است. وقتی رئیس کل بانک مرکزی به‌صورت تلویحی اعلام می‌کند من در خدمت مردم نیستم و مجری دستورات معاون اول رئیس‌جمهوری هستم، چراکه او من را انتخاب کرده، نه مردم، نباید انتظار بهبودی شرایط را داشت. بانک مرکزی ایران اگر در شرایط تحریم نبود، باز هم حرفی برای گفتن نداشت و عملکرد آن با تمام اصول بانکداری در دنیا در تعارض است. بانک مرکزی در دنیا حافظ حقوق مردم و وظیفه اصلی‌اش حفظ ارزش پول ملی است، این در حالی است که وظیفه اصلی بانک مرکزی در ایران انتشار و چاپ پول بدون پشتوانه و قرار دادن آن در اختیار دولت برای جبران کسری بودجه است. وی افزود: حتی کارکرد کارویژه بانک مرکزی به سخره گرفته شد و براساس شواهد، مسئولان ارشد کشور تمایلی به اصلاح و توقف این روند ندارند. وی با اشاره به نقش بانک مرکزی روسیه در ثبات ارزش پول ملی این کشور گفت: روسیه نیز مانند ایران تحت تحریم است، اما رئیس بانک مرکزی این کشور توانست شرایط باثباتی را برای حفظ ارزش پول این کشور ایجاد کند. رئیس بانک مرکزی روسیه اصول علم اقتصاد را اجرا و به آن عمل می‌کند. همچنین استقلال کافی برای تصمیم‌گیری خارج از فشارهای حاکمیتی دارد. اگر تجربه بانک مرکزی روسیه در ایران تکرار می‌شد، بدون تردید ما هم می‌توانستیم ارزش پول ملی خود را حفظ کنیم؛ هرچند به نظر بنده عدم موفقیت در حفظ ارزش پول ملی نسبت چندانی با تحریم‌های بین‌المللی ندارد.

سخن پایانی

هدف کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه از استقلال بانک مرکزی، کنترل حجم نقدینگی است. تا زمانی‌که نقدینگی اضافی از اقتصاد حذف نشود، نمی‌توان انتظار مهار تورم را داشت؛ به‌عبارت دیگر بانک‌های مرکزی در دنیا، دو مسئولیت بزرگ دارند که شامل سیاست‌گذاری پولی و ارزی و نظارت بر فعالیت بانک‌ها می‌شود. وقتی ۸۰ درصد اقتصاد ایران دولتی است، نمی‌توان انتظار داشت بانک مرکزی در برابر خواسته‌های دولت مقاومت کند. کارشناسان معتقدند اقتصاد دولتی در هر کشوری، مانع اصلی در برابر استقلال بانک مرکزی است؛ بنابراین در صورت اصلاح ساختار اقتصاد، رفتار بنگاه‌های اقتصادی و بانک‌ها نیز به‌تناسب آن تغییر خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*