فرونشست؛ انکار یک بحران
مصطفی فداییفرد-پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست
پديده فرونشست در ايران، جديد نيست و از قديم نيز به صورت محدود در برخي مناطق كشور به ثبت رسيده است. اين پديده در اوايط دهه ۴۰ خورشيدي در برخي از دشتهاي كشور، از جمله دشت رفسنجان مشاهده و به ثبت رسيده است. در دهه ۵۰ خورشيدي، پديده فرونشست زمين به صورت محدود در برخي ديگر از دشتهاي كشور از جمله اصفهان و همدان نيز به ثبت رسيده است. از اواسط دهه ۶۰ توسعه پديده فرونشست زمين سرعت ميگيرد و از اوايل دهه ۸۰ به بعد، اين پديده بهطور جدي و بحراني در بسياري از دشتهاي كشور به ثبت رسيده است و تا كنون نيز ادامه دارد.
توسعه پديده فرونشست با سرعت بسيار بالايي در ايران رو به گسترش است و هر سال نسبت به سال قبل بيشتر، بحرانيتر و غيرقابل مديريتتر ميشود. شدت توسعه فرونشست در سال جاري بسيار بيشتر از سالهاي قبل شده و از دشتهاي كشور عبور كرده و خود را به مناطق مسكوني كلانشهرها و زيرساختهاي اساسي كشور رسانده است. فرونشست در ايران از زماني غيرقابل مديريت و به بحران تبديل شد که سياستهاي كلان حاكميتي كشور منجر به تقابل با دنيا شده و مجبور به اجراي سياستهاي نابخردانه خودكفايي محصولات كشاورزي شديم و به موازات افزايش اجراي طرحهاي توسعه، براي استخراج آبهاي زيرزميني نيز شروع به حفاري بيرويه چاههاي عميق و نيمهعميق کرديم. ايران از جمله کشورهايي است که بيشترين درگيري فرونشست را ثبت کرده، بهطوريکه ميزان فرونشست در ايران حدود ۹۰ برابر ميانگين کشورهاي توسعهيافته گزارش شده است. پايشهاي انجامشده روی دشتهای کشور نشان میدهد تمام دشتهاي با ظرفیت برداشت آب شيرين در كشور، هماكنون با پديده فرونشست روبهرو هستند. در همه دولتهاي پس از انقلاب، همه اشتغال ايجادشده، آبمحور بوده كه منجر به افزايش فشار به منابع آب زيرزميني شده تا حدي كه از اوايل دهه ۷۰ خورشيدي، ميزان برداشت از آبهاي زيرزميني از ميزان آبي که آن منابع استراتژيك را تغذيه ميكرد، بيشتر شد. پيامدهاي اقتصادي فرونشست زمین بسيار شديد و جدي است كه فقط بخشي از آنها محسوس و بسياري از پیامدهای آن نامحسوس است. بهطور كلي پيامدها و خسارتهای ناشي از فرونشست را ميتوان به دو دسته مستقيم و غيرمستقيم تقسيم کرد. آسيبهاي واردشده به زيرساختهاي بنيادي كشور براي مديريت آب، برق، گاز، حملونقل، ارتباطات و همچنين مناطق مسكوني، اداري و تجاري و كارخانجات، آثار باستاني، تاريخي و فرهنگي از جمله خسارتهای مستقيم و محسوس مرتبط با فرونشست زمين است كه بسياري از آنها با صرف هزينههاي فراوان، قابل جبران هستند. اما خسارتها و پيامدهايي مانند نابودي آبخوانها، از بين رفتن جنگلها و پوشش گياهي مناطق گوناگون كشور، افزايش خطر وقوع سيل، تشديد فرسايش، توسعه پديده گردوغبار، کاهش توليدات کشاورزي و دام و طيور و بروز چالشهاي شديد سلامت جسمي و روحي و رواني جامعه، خسارتهای اجتماعي، فرهنگي، گردشگري، محيط زيستي و حتي امنيتي، از جمله پیامدهای غيرمستقيم و نامحسوسِ فرونشست زمين بهشمار ميآيند كه عموما جبرانناپذير هستند. با وجود اينكه از اوايل دهه ۱۳۸۰، كارشناسان ملي و بينالمللي داخل و خارج كشور درباره توسعه شديد پديده فرونشست زمين هشدار داده و زنگ خطر را به صدا درآوردهاند اما دولت، مجلس، قوه قضاييه، نهادها، سازمانها، وزارتخانهها، صنعتگران، كارگروهها، ستادها، کشاورزان، بهویژه تلويزيون و حتي ساير اقشار در كشور هيچکدام مخاطرات فرونشست را بهدرستي درک نکردهاند و سازمان مديريت بحران در پيشبيني هيچ يک از مخاطرات و پيامدهاي مرتبط با فرونشست بهخوبی عمل نکرده است. در بسياري از كلانشهرها مانند اصفهان و اروميه كه با بحران آب، فرونشست زمين و پديده گرد و غبار دست به گريبان هستند، مشاهده ميشود که نمايندگان آنها در مجلس شوراي اسلامي همچنان در پي توسعه كشاورزي و سدسازي هستند؛ بنابراين در عمل، هيچ اقدام شايستهای براي كاهش سرعت وقوع پديده فرونشست زمين در ايران به انجام نرسيده است.