-
در بررسی افزایش ۱۵برابری بودجه آبخیزداری مطرح شد

«بودجه» بدون مشارکت مردم ثمره پایدار ندارد

علی تیموری، رئیس سازمان منابع‌طبیعی و آبخیزداری کشور، بااشاره به تبخیر سالانه ۲۸۰میلیارد مترمکعب از بارندگی‌های ایران، تاکید کرد؛ اگر تنها ۱۰درصد از این میزان با اجرای طرح‌های آبخیزداری و آبخوانداری مدیریت شود، می‌توان تاثیرات مثبتی مانند تقویت پوشش گیاهی، کاهش فرسایش خاک و مقابله با خشکسالی را شاهد بود. وی گفت؛ براساس برنامه هفتم توسعه، قرار است ۲۰ میلیون هکتار از اراضی کشور تحت‌پوشش این طرح‌ها قرار گیرد؛ هدفی که با رشد ۱۵برابری بودجه این بخش نسبت به سال گذشته، در مسیر تحقق قرار گرفته است.

«بودجه» بدون مشارکت مردم ثمره پایدار ندارد

افزایش اعتبار مثبت است، اما...

ابوالفضل میرقاسمی، کارشناس حوزه توسعه روستایی در گفت‌وگو با صمت بااشاره به افزایش اعتبارات بخش آبخیزداری گفت: این اتفاق جای خوشحالی دارد، چراکه نشان‌دهنده توجه ویژه به موضوع مهم آبخیزداری است. باتوجه به شرایط خاص کشور و معضلاتی همچون کم‌آبی، تخریب سرزمین، فرسایش خاک، زمین‌لغزش‌ها و همچنین پدیده ریزگردها که در بسیاری موارد ناشی از خشک شدن تالاب‌ها و تخریب پوشش گیاهی و حوضه‌های آبخیز است، هر میزان توجه بیشتر به آبخیزداری ـ البته با رعایت شروط لازم ـ می‌تواند تاثیرات مثبتی داشته باشد.

وی تصریح کرد: آبخیزداری در اصل 2 بعد دارد؛ یک بعد نرم‌افزاری و بعد دیگر آن سخت‌افزاری است. بعد نرم‌افزاری آبخیزداری ناظر بر هماهنگی بین‌بخشی، همکاری و مشارکت میان دستگاه‌های مختلف و تعامل میان بالادست و پایین‌دست حوزه‌ها است. به این معنا که نباید نگاهی نقطه‌ای به مسئله داشت، بلکه باید نگاه سیستمی، کل‌نگر و جامع بر آن حاکم باشد. تعامل بالادست و پایین‌دست در این میان بسیار اهمیت دارد، چراکه جریان آب از بالادست به پایین‌دست، مواد مغذی را انتقال می‌دهد و این مواد در پایین‌دست مستقر می‌شوند و گیاهان از آنها بهره‌مند می‌شوند. خاک‌های حاصلخیز دشت‌ها نیز در واقع نتیجه همین انتقال مواد مغذی از بالادست است.

میرقاسمی ادامه داد: از این‌رو، وجه نرم‌افزاری آبخیزداری نباید نادیده گرفته شود و نباید فقط به بخش سخت‌افزاری و مهندسی آن توجه شود. اقدامات مهندسی حفظ آب و خاک، از جمله جلوگیری از جاری شدن آب، به حفظ خاک نیز منجر می‌شود، چراکه اگر آب جاری شود و انرژی بگیرد، می‌تواند تخریب به بار آورد و خاک را با خود بشوید و ببرد.

4گام حیاتی برای احیای سرزمین

وی بااشاره به اینکه در آبخیزداری، اقداماتی در دامنه‌ها برای نفوذ آب به زمین و در آبراهه‌ها برای کنترل جریان آب و سیلاب و جلوگیری از تخریب در پایین‌دست انجام می‌گیرد، گفت: این اقدامات در بالادست در 4مرحله اجرا می‌شود؛ ابتدا مدیریتی، سپس بیولوژیکی، بعد بیومکانیکی و در نهایت مکانیکی یا سازه‌ای. اولویت با اقدامات مدیریتی است. به‌عنوان‌مثال، اگر در راستای شیب زمین شخم زده می‌شود، باید تذکر داده شود که این کار اشتباه است و باعث تشدید فرسایش خاک می‌شود. باید شخم‌زنی در راستای خطوط تراز انجام شود تا آب باران در شیارها به تله بیفتد و به سیل تبدیل نشود. این کارشناس توسعه روستایی گفت: در حوزه اقدامات بیولوژیکی، تقویت پوشش گیاهی بسیار اهمیت دارد. پوشش گیاهی چندمنظوره است؛ هم در جذب کربن نقش دارد، هم از برخورد مستقیم قطرات باران با خاک و متلاشی شدن کلوخه‌های خاک جلوگیری می‌کند، هم مانع فرسایش خاک می‌شود، هم با ساقه‌های خود، جلوی شتاب گرفتن آب را می‌گیرد و هم با ریشه‌های خود به نفوذ رطوبت کمک می‌کند. افزون بر این، تقویت پوشش گیاهی به جوامع محلی دامدار کمک می‌کند و به تامین علوفه دام آنها می‌انجامد، بنابراین این اقدامات در بالادست چندمنظوره و بسیار حیاتی است. وی اضافه کرد: در پایین‌دست نیز اقداماتی همچون پخش سیلاب انجام می‌شود که به آن «آبخوانداری» گفته می‌شود. آبخوان همان سفره آب زیرزمینی است و به‌معنای مدیریت این سفره‌های آب است. اگر برداشت از این منابع صورت می‌گیرد، باید بررسی شود که چگونه می‌توان با استفاده از تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب، هم جلوی خسارات سیل در پایین‌دست را گرفت و هم به احیای سفره‌های آب زیرزمینی کمک کرد تا بخشی از آب در آنها ذخیره شود و بتوان در تابستان‌ها که نیاز آبی افزایش می‌یابد، از آن بهره گرفت. وی در رابطه با افزایش اعتبار آبخیزداری در امسال گفت: این اتفاق، در کنار توجه عمومی که در پی بحران‌های آبی، کم‌آبی و خشکسالی‌های گسترده شکل گرفته، نشانه‌ای مثبت است. بخشی از خشکسالی‌ها ناشی از تغییر اقلیم است، اما بخشی دیگر به‌دلیل تخریب سرزمین، به‌ویژه در مناطق بالادست مانند جنگل‌ها و مراتع است که متاسفانه به آنها بی‌توجهی شده است. میرقاسمی بیان کرد: ما به‌جای آنکه در راستای احیای پوشش گیاهی طبیعی در بالادست، یعنی همان جنگل‌ها و مراتع، اقدام کنیم ـ که می‌تواند به بهبود معیشت جوامع محلی، تثبیت کربن، حفظ آب و خاک و کنترل سیلاب منجر شود ـ تنها منتظر می‌مانیم تا سیلی رخ دهد، خسارتی وارد شود و سپس برای جبران آن وارد عمل شویم. این رویکرد 2 زیان در پی دارد؛ نخست، از دست دادن بالادست و فرصت احیای آن و دوم، صرف هزینه‌های هنگفت برای جبران خساراتی که قابل‌پیشگیری بوده‌اند. وی افزود: در واقع، بخشی از همین بودجه‌های خسارت‌زده، اگر پیش‌تر صرف احیای مناطق بالادست می‌شد، می‌توانست ضمن بهبود شرایط معیشتی جوامع محلی، به زیباسازی چشم‌اندازها نیز منجر شود؛ به‌جای مناظر جنگل‌های تخریب‌شده و مراتع فقیر، شاهد پوشش‌های گیاهی سرسبز بودیم که ضمن جذب کربن، به تلطیف هوا و کاهش گرمایش زمین کمک می‌کردند. از سوی دیگر، همین اقدامات پیشگیرانه می‌توانست تا حد زیادی از وقوع خسارات در پایین‌دست جلوگیری کند. با این حال، متاسفانه برخی افراد گویی تنها در پی آن هستند که شرایط بحرانی فراهم شود تا بتوانند از آن به‌نفع خود بهره‌برداری کنند.

حلقه گمشده آبخیزداری

باقر قرمزچشمه، دانشیار پژوهشی در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری در گفت‌وگو با صمت بیان کرد: آبخیزداری به‌طورطبیعی با چالش‌هایی مواجه است که یکی از مهم‌ترین آنها موضوع تامین بودجه است؛ چراکه این حوزه به‌طورجدی نیازمند انجام فعالیت‌های حاکمیتی کلیدی است. بسیاری از اقدامات آبخیزداری ماهیتی دارد که تنها با ورود حاکمیت امکان‌پذیر است، زیرا این فعالیت‌ها معمولا فاقد منافع مستقیم برای عموم مردم است و در نتیجه نمی‌توان انتظار داشت که مشارکت مردمی به‌صورت داوطلبانه شکل بگیرد. بنابراین، حضور فعال و موثر نهادهای حاکمیتی ضروری است.

وی تصریح کرد: البته بخش عمده‌ای از پروژه‌های آبخیزداری در حال ‌حاضر به‌صورت حاکمیتی اجرا می‌شود، اما ظرفیت تبدیل آنها به پروژه‌های مشارکتی نیز وجود دارد تا از این طریق، جوامع محلی نیز در فرآیندها دخیل شوند. خوشبختانه در سال‌های اخیر، دولت در این مسیر گام‌هایی برداشته و لازم است این روند توسعه یابد؛ به‌ویژه در زمینه نگهداری و بهره‌برداری از پروژه‌ها، که بهتر است با سازکارهایی مشخص به مردم واگذار شود،زیرا اداره گسترده این حوزه‌ها در سراسر کشور به‌صورت متمرکز توسط دولت امکان‌پذیر نیست. وی در پاسخ به این سوال که با چه سازکاری می‌توان پروژه‌های آبخیزداری را به‌سمت مشارکت جوامع محلی پیش برد، گفت: یکی از راهکارهای قابل‌اجرا، توسعه مشارکت مردمی است؛ رویکردی که دولت نیز آغاز کرده و سازمان منابع‌طبیعی نیز در این زمینه ورود کرده است. با این حال، برای تقویت این مشارکت، اجرای پروژه‌های الگویی ضروری است تا مردم به این اطمینان برسند که در صورت حضور در پروژه‌های آبخیزداری، منافع مادی معقول و ملموسی نصیب آنها خواهد شد. در حال‌ حاضر، این اطمینان در بسیاری از مناطق شکل نگرفته است.

قرمزچشمه افزود: از این‌رو، انجام پژوهش‌های هدفمند به‌منظور شناسایی موانع اجتماعی و فرهنگی مشارکت مردمی الزامی است. ممکن است در برخی استان‌ها، بستر فرهنگی به‌گونه‌ای باشد که مردم به‌راحتی پذیرای مشارکت باشند، اما در مناطق دیگر، این امر با دشواری‌هایی همراه است. با اجرای طرح‌های مشارکتی بومی‌سازی‌شده می‌توان این الگو را در سراسر کشور گسترش داد.

وی در پاسخ به این سوال که در زمینه آبخیزداری مشارکتی آیا امکان نظارت محلی بر بودجه‌های تخصیص‌یافته وجود دارد، گفت: به‌نظر می‌رسد در صورت وجود اراده و طراحی مناسب، این امکان وجود دارد. اما لازم است ابتدا پژوهش‌هایی انجام گیرد تا ابهامات موجود در این زمینه روشن شود. اکنون پروژه‌های مشارکتی متعددی در جریان است و حتی خیرین نیز در این بخش وارد شده‌اند. آبخیزداری مشارکتی از ظرفیت رشد بالایی برخوردار است و تلاش‌های خوبی نیز در این زمینه انجام گرفته است.

دانشیار پژوهشی در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری گفت: اجرای پروژه‌های الگویی می‌تواند نقش مهمی در افزایش مشارکت مردمی داشته باشد، چراکه برخی ابعاد این مشارکت هنوز برای دستگاه‌های اجرایی ناشناخته باقی مانده است. پژوهش می‌تواند مشخص کند که در هر منطقه، چه نوع الگویی برای مشارکت مناسب‌تر است. در واقع، نمی‌توان نسخه واحدی برای کل کشور تجویز کرد؛ زیرا مولفه‌های اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی هر منطقه با منطقه دیگر تفاوت دارد. با این حال، می‌توان برای هر منطقه، الگوریتم خاصی در چارچوبی جامع طراحی و پیاده‌سازی کرد.

وی اظهار کرد: در صورت وجود عزم جدی برای تحقق این امر، پیامدهای مثبت محیط‌زیستی آبخیزداری مشارکتی بسیار چشمگیر خواهد بود. به‌عنوان نمونه، بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، چرا و برداشت غیرمجاز پوشش گیاهی، جنگل‌تراشی و تغییر کاربری اراضی از جمله چالش‌هایی است که ریشه در بهره‌برداری‌های غیرپایدار دارد. مردم به‌دلیل منافع آنی، تمایل دارند بیش از ظرفیت منابع طبیعی بهره‌برداری کنند که نتیجه آن، وضعیت ناپایدار فعلی در کشور است. قرمزچشمه گفت: در صورتی‌که در قالب مدیریت جامع حوزه آبخیز، مشارکت مردمی به‌درستی شکل بگیرد و جایگاه، منافع، حقوق و مسئولیت‌های آنها به‌طورشفاف تعریف شود، قطعا اثرات مثبتی در پی خواهد داشت. بسیاری از سیلاب‌هایی که امروزه شاهد آن هستیم، ناشی از کاهش پوشش گیاهی در بالادست حوزه‌ها و تغییر کاربری اراضی است که موجب بروز سیلاب‌های مخرب در پایین‌دست می‌شود. این در حالی است که اگر این سیلاب‌ها به‌درستی مدیریت شوند، می‌توانند منبعی ارزشمند برای تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی و جریان پایه رودخانه‌ها باشند. این کارشناس آبخیزداری گفت: افزایش بهره‌وری محصولات کشاورزی، کاهش برداشت بی‌رویه از منابع آب و اختصاص مشوق‌هایی به جوامع محلی، همگی می‌تواند به‌عنوان ابزارهایی برای تشویق مشارکت در نظر گرفته شود. همچنین در شرایط خشکسالی، حمایت‌های هدفمند از دامداران می‌تواند نقش موثری در حفاظت از مراتع ایفا کند. وی اضافه کرد: در اجرای سازه‌های آبخیزداری، چه در حوزه اقدامات بایومکانیکی و چه بیولوژیکی، حضور و مشارکت مردم نه‌تنها ضروری بلکه اثربخش است. در چنین مدلی، مردم در اجرا و بهره‌برداری سهیم خواهند بود و دولت نیز نقش حمایتی و تکمیلی خود را ایفا می‌کند. اکنون نیز نمونه‌هایی از این دست در حال اجراست، اما بدون تردید نیازمند تقویت، گسترش و نهادینه‌سازی بیشتر است.

سخن پایانی

افزایش ۱۵برابری بودجه آبخیزداری می‌تواند فرصتی برای مدیریت بهینه منابع آب و خاک کشور باشد، اما این سرمایه‌گذاری زمانی به‌ثمر می‌نشیند که با نگاهی جامع، مشارکتی و آینده‌نگر همراه باشد. تجربه‌های گذشته نشان داده است که نگاه صرفا فنی و سازه‌محور، بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پروژه‌ها، پایدار نخواهد بود. آبخیزداری زمانی اثربخش و ماندگار است که جوامع محلی نه به‌عنوان تماشاگر، بلکه به‌عنوان بازیگر اصلی در فرآیند اجرا، نگهداری و بهره‌برداری حضور داشته باشند. ایجاد انگیزه، طراحی پروژه‌های الگویی، تدوین سازکارهای مشارکتی شفاف و ارتقای دانش و آگاهی مردم، می‌تواند این هم‌افزایی را رقم بزند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین