-
مشاور رئیس سازمان منابع طبیعی در گفت و گو با صمت عنوان کرد:

وابستگی ۱۰میلیون نفر به جنگل‌های زاگرس

باوجود قوانین مشخص برای حفاظت و مدیریت جنگل‌ها در ایران، وضعیت کنونی جنگل‌های کشور با چالش‌های جدی و نگران‌کننده‌ای مواجه است؛ از وسعت محدود و آسیب‌پذیری بالای اکوسیستم‌ها گرفته تا فشارهای معیشتی جوامع محلی و کمبود شدید بودجه که عملکرد دستگاه‌های متولی را تحت‌تاثیر قرار داده است. در همین زمینه صمت گفت‌وگویی داشته با نقی شعبانیان، مشاور رئیس سازمان منابع‌طبیعی و آبخیزداری کشور و استاد دانشگاه در رشته جنگلداری که در ادامه می‌خوانید.

وابستگی ۱۰میلیون نفر به جنگل‌های زاگرس

چه قوانینی درباره حفاظت و مدیریت جنگل‌ها در ایران وجود دارد و وضعیت کنونی جنگل‌های کشور از نظر وسعت، اهمیت و چالش‌ها چگونه است؟

ما قوانین مشخصی مانند قانون ملی شدن جنگل‌ها داریم که براساس آن، دولت موظف است از جنگل‌ها حفاظت و آنها را احیا کند و توسعه ببخشد و بهره‌برداری متناسب را هم انجام دهد. این قوانین و سایر مقررات موجود، چارچوب فعالیت‌های دولت را تعیین می‌کند. با این حال، کشور ما جزو کشورهای کم‌جنگل محسوب می‌شود؛ حدود ۱۴.۳میلیون هکتار جنگل داریم که تقریبا ۸.۷ درصد از سطح کشور را پوشش می‌دهد و از این نظر در رده کشورهای کم‌جنگل جهان قرار می‌گیریم.

جنگل‌های ایران، چه در شمال کشور که حدود ۲میلیون هکتار جنگل‌های مرطوب دارد و چه در سایر مناطق خشک و نیمه‌خشک، از نظر نقش اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی جزو بهترین جنگل‌های جهان به‌شمار می‌روند. برای نمونه، جنگل‌های شمال کشور بیش از ۴۰ میلیون سال قدمت دارد و به‌عنوان یک فسیل زنده شناخته می‌شود که نمونه آن در دنیا بسیار کم است. این جنگل‌ها از نظر اکولوژیکی اهمیت بالایی داشته و نقش اقتصادی قابل‌توجهی نیز دارد. جنگل‌های زاگرس با وسعت حدود ۶ میلیون هکتار، به‌دلیل نقش اجتماعی و اقتصادی مهمی که در منطقه ایفا می‌کند و همچنین اهمیت اکولوژیکی بالایی که دارد، بسیار ارزشمند است. به‌طورمثال، زاگرس منبع تامین حدود ۴۰ درصد از آب کشور بوده و از تنوع زیستی بسیار بالایی برخوردار است. همچنین، این جنگل‌ها به‌عنوان سد طبیعی در برابر گردوغبار که عمدتا منبع خارجی دارد و مشکلات زیادی در کشور ایجاد می‌کند، نقش مهمی دارد. این موارد جایگاه و ارزش جنگل‌های ما را بسیار بالا می‌برد.

اما مسئله بر سر این است که بوم‌سازگان‌های(اکوسیستم‌های) جنگلی ما به دلایل مختلف آسیب دیده که یکی از دلایل آن، شرایط اقلیمی کشور است. جز حدود ۲ میلیون هکتار جنگل در مناطق مرطوب شمال کشور، بقیه مناطق خشک و نیمه‌خشک هستند که باعث می‌شود بوم‌سازگان‌های جنگلی ما به‌دلیل شرایط اقلیمی بسیار حساس و ذاتا آسیب‌پذیر باشد. این واقعیت را باید پذیرفت و این موضوع، وظیفه ما را در حفظ این جنگل‌های ارزشمند سنگین‌تر می‌کند. علاوه بر این، مسائلی مانند وابستگی معیشتی سنتی که در عرصه‌های جنگلی وجود دارد نیز از چالش‌های مهم است که باید به آن توجه کرد.

در جنگل‌های زاگرس حدود ۲۷هزار روستا و آبادی وجود دارد که تقریبا ۵ هزار روستا در دل این ۶ میلیون هکتار جنگل واقع شده است و بیش از ۱۰میلیون نفر به‌طورمستقیم به این عرصه‌های منابع‌طبیعی وابسته‌اند.

 این موضوع هم نقش اجتماعی و اقتصادی جنگل‌ها را نشان می‌دهد و هم وابستگی معیشتی، فشار زیادی بر این جنگل‌ها وارد می‌کند. افزایش جمعیت اطراف این مناطق نیز این فشار را تشدید می‌کند. 

بنابراین، باید با برنامه‌ریزی دقیق این فشارها را کاهش دهیم. سازمان منابع‌طبیعی کشور نیز به‌شدت در تلاش است تا با برنامه‌ریزی مناسب، این فشارها را کم و جنگل‌ها را احیا کند و توسعه ببخشد.

درباره جنگل‌های شمال کشور، از سال ۱۳۹۶ به‌دلیل اهمیت این جنگل‌ها، بهره‌برداری چوب از آنها ممنوع شده است. سازمان منابع‌طبیعی در حال تهیه طرح مدیریت پایدار جنگل برای این عرصه‌های جنگلی است که تا یکی، دو سال آینده، تمام جنگل‌های مناطق هیرکانی تحت‌پوشش این طرح قرار خواهد گرفت. این طرح که به‌عنوان طرح جایگزین مطرح شده، براساس شاخص‌های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی تدوین شده و هدف آن تضمین پایداری جنگل‌ها است.

علاوه بر این، ماده ۳۶ برنامه هفتم توسعه دولت را موظف کرده است تا در قالب جنگلداری نوین، مدیریت پایدار را برای کل جنگل‌های کشور تعریف و اجرا کند. بر همین اساس، سازمان منابع‌طبیعی و آبخیزداری کشور در حال تهیه طرح مدیریت پایدار برای سراسر جنگل‌های کشور است.

ممکن است این طرح مدیریت پایدار در نواحی رویشی مختلف، مانند شمال کشور یا زاگرس، تفاوت‌هایی داشته باشد، اما آنچه در پایداری مدیریت اهمیت دارد، توجه همزمان به شاخص‌های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی است که امروز به‌عنوان یک اصل پذیرفته شده است.

در مناطق زاگرس، طرحی تحت‌عنوان مدیریت مشارکتی جنگل‌ها برای استان‌های مختلف در حال تهیه است که با مشارکت همه دستگاه‌ها و به‌ویژه مردم محلی، به‌عنوان جنگلداری اجتماعی برنامه‌ریزی می‌شود. نکته مهم این است که مدیریت جنگل‌ها امروزه در دنیا و کشور ما به‌تنهایی از عهده یک دستگاه متولی مانند سازمان منابع‌طبیعی برنمی‌آید و نیازمند همکاری همه دستگاه‌ها است.

بنابراین، باید طرحی جامع و پایدار تهیه کنیم که مشارکت همه دستگاه‌های دولتی و به‌ویژه مردم محلی را در بربگیرد. استفاده از توان و ظرفیت مردم محلی و تشکل‌های مردمی بسیار اهمیت دارد و باید این ظرفیت‌ها دیده شود. بر همین اساس، مدیریت جنگل‌ها باید بر اصول اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی استوار باشد.

در ساختار بودجه‌ریزی کشور، بودجه‌های اختصاص‌یافته به حفاظت و مدیریت پایدار جنگل‌ها چه وضعیتی دارد و چه فاصله‌ای با وضعیت مطلوب وجود دارد؟

در مدیریت جنگل‌ها، کمبود اعتبار در زمینه‌های مختلف از جمله مدیریت وجود دارد و دستگاه متولی با این مشکل مواجه است. اما خوشبختانه گام‌های مثبتی برداشته شده و وضعیت رو به بهبود است. برای مثال، در سال جدید، یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین دستگاه‌های کشور یعنی سازمان برنامه و بودجه در کنار سازمان منابع‌طبیعی قرار گرفته است. رئیس سازمان منابع‌طبیعی، نماینده ویژه‌ای از سازمان برنامه و بودجه برای موضوع احیای جنگل‌ها معرفی کرده است و این همکاری باید توسعه یابد.

درباره کمبود اعتبار، شاید نتوان عدد و رقم دقیقی ارائه داد، اما قطعا یکی از مشکلات اصلی ما همین کمبود بودجه است. پایین بودن حقوق و مزایای جنگلبان‌ها یکی از مسائلی است که نیاز به توجه بیشتر دارد. جنگلبان‌ها وظیفه حاکمیتی دارند؛ آنها باید جلوی قاچاق چوب و تجاوز به منابع جنگلی را بگیرند، اما با حقوق و مزایایی که به‌طورمعمول در کشور وجود دارد، انجام این کارها بسیار دشوار است و انگیزه لازم در بین جنگلبان‌ها ایجاد نمی‌شود.

این موضوع یکی از مسائل مهم مالی در این بخش است که سازمان منابع‌طبیعی نیز پیگیری‌هایی در این زمینه انجام می‌دهد تا تغییراتی در وضعیت حقوق و مزایا ایجاد شود و جنگلبان‌ها با انگیزه بیشتری برای حفظ جنگل‌ها و منابع‌طبیعی اقدام کنند.

واقعیت این است که وقتی به عرصه‌های جنگلی نگاه می‌کنیم، شاید بگویید هنوز با قاچاق و بهره‌برداری غیرمجاز چوب روبه‌رو هستیم و من این را رد نمی‌کنم، اما جنگلبان‌های فعلی با تمام وجود و با عشق در این راه تلاش می‌کنند.

نبود اعتبار کافی، کار را بسیار سخت می‌کند، هرچند سازمان منابع‌طبیعی برای جنگل‌های زاگرس تمام تلاش خود را می‌کند و سعی دارد از همه ظرفیت‌ها استفاده کند تا وابستگی به بودجه دولتی کاهش یابد، اما بدون حمایت مالی دولتی، بخش زیادی از این کار ناقص خواهد ماند و به آن چیزی که شایسته جنگل‌هاست، نمی‌رسیم.

انگیزه‌های اقتصادی که جامعه محلی را به‌سمت حفاظت مشارکتی جنگل‌ها سوق می‌دهد، از نظر شما چیست؟ آیا در ایران واقعا چنین ظرفیتی وجود دارد؟

در مناطق مختلف کشور، این ظرفیت وجود دارد، اما باید در قالب یک طرح مشخص و مدون دیده شود. همین حالا این کار در زاگرس در حال انجام است؛ سازمان منابع‌طبیعی طرح‌هایی برای زاگرس تهیه می‌کند و این ظرفیت‌ها را شناسایی می‌کند.

 این ظرفیت‌ها شامل ظرفیت‌های انسانی مثل میزان تحصیلات، تعداد زنان و مردان حاضر در عرصه‌های جنگلی است که باید براساس آن برنامه‌ریزی شود. علاوه بر این، ظرفیت‌های طبیعی هم وجود دارد؛ مانند زنبورداری، اکوتوریسم، گردشگری طبیعت، آبزی‌پروری، گیاهان دارویی و بسیاری از ظرفیت‌های دیگر که در عرصه‌های جنگلی وجود دارند. سپس براساس این شناسایی‌ها، برای مشارکت مردم محلی که ظرفیت‌شان مشخص شده، طرحی تهیه می‌شود. این طرح مدیریت جنگل، تمام ظرفیت‌ها و دستگاه‌های مرتبط را مشخص و برنامه‌ریزی می‌کند تا همه در مدیریت مشارکتی جنگل همکاری کنند.

قطعا وقتی از مشارکت مردم محلی صحبت می‌کنیم، باید منافع آنها نیز دیده شود. این یک اصل مهم در مشارکت است؛ نمی‌توان انتظار داشت مردم فقط کمک کنند،اما منافع‌شان نادیده گرفته شود.

این منافع از ظرفیت‌های منابع‌طبیعی و در قالب طرحی علمی و اصولی تعریف می‌شود تا آسیبی به جنگل وارد نشود. اگر منافع اقتصادی مردم تامین نشود، نمی‌توان انتظار داشت مشارکت واقعی در حفاظت جنگل شکل بگیرد.

همچنین در همین طرح، پیش‌بینی شده است که در قالب تعاونی‌ها و تشکل‌ها بخش‌هایی به افراد محلی به‌صورت قراردادی واگذار شود، اما براساس ماده ۱۰۰ هیچ واگذاری مالکیت جنگل به تعاونی‌ها یا افراد انجام نمی‌گیرد.

مشارکت مردم محلی اهمیت زیادی دارد، زیرا آنها با شناخت و علاقه‌ای که به جنگل دارند، می‌توانند نقش موثری در حفظ آن ایفا کنند. همه این ظرفیت‌ها باید شناسایی و به‌عنوان یک بسته مدیریتی با عنوان مدیریت مشارکتی یا جنگلداری اجتماعی تدوین شود تا بتوانیم گام‌های موثری برای حفاظت از جنگل‌ها برداریم.

سخن پایانی

وضعیت جنگل‌های ایران، باوجود قوانین مشخص برای حفاظت، به‌دلیل مساحت محدود (تقریبا ۸.۷ درصد از کشور) و آسیب‌پذیری ذاتی اکوسیستم‌ها، به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک، نگران‌کننده است. جنگل‌هایی مانند هیرکانی با قدمت ۴۰ میلیون سال و زاگرس که منبع ۴۰ درصد آب کشور و سدی در برابر ریزگردهاست، از اهمیت اکولوژیکی بالایی برخوردارند.

با این حال، وابستگی معیشتی مستقیم بیش از ۱۰میلیون نفر در حدود ۲۷ هزار روستا به جنگل‌های زاگرس، فشار مضاعفی بر این منابع وارد می‌کند. این وابستگی، در کنار کمبود شدید بودجه و پایین بودن حقوق جنگلبانان، توانایی سازمان منابع‌طبیعی را در حفاظت، احیا و توسعه جنگل‌ها به‌شدت کاهش داده است. باوجود تلاش‌ها برای تدوین طرح‌های مدیریت پایدار و مشارکتی (مانند طرح‌های زاگرس)، این اقدامات بدون حمایت مالی کافی دولتی و مشارکت فعال جامعه محلی که منافع اقتصادی‌شان نیز تامین شود، نمی‌توانند به‌طورکامل موفق شوند. حفاظت از جنگل‌ها نیازمند یک رویکرد جامع و پایدار با همکاری همه دستگاه‌ها و مردم است تا از تخریب بیشتر این گنجینه‌های طبیعی جلوگیری شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین