از سایه نفت به آفتاب تجدیدپذیرها
کشوری که دههها قلب تپنده بازار نفت بود، حالا در حال تغییر مسیر است. عربستانسعودی، با چشمانداز ۲۰۳۰ و سرمایهگذاریهای عظیم در انرژیهای تجدیدپذیر، قصد دارد به یکی از پیشروان جهانی در این حوزه تبدیل شود. از مزارع خورشیدی عظیم و پروژههای بادی بیسابقه گرفته تا جاهطلبیهای بزرگ در تولید هیدروژن سبز، ریاض نشان داده که تنها به فکر دوران پسانفت نیست، بلکه قصد دارد آینده انرژی جهان را از همین امروز در بیابانهای خود بسازد. این کشور قصد دارد تا سال ۲۰۳۰، ۵۰ گیگاوات برق خورشیدی تولید کند که پروژههای عظیمی مانند سودیر (۱.۵ گیگاوات)، ساکاکا (۳۰۰ مگاوات) و الشعیبه (۲ گیگاوات) از جمله پیشروان این حرکت هستند. در کنار خورشید، مزرعه بادی دومه الجندل با ظرفیت ۴۰۰مگاوات، بهعنوان بزرگترین مزرعه بادی خاورمیانه، نقش مهمی در تامین انرژی و توسعه اقتصادی ایفا میکند. جاهطلبیهای عربستان به اینجا ختم نمیشود؛ این کشور با هدف تولید سالانه ۴ میلیون تن هیدروژن سبز، از جمله پروژه عظیم NEOM، خود را بهعنوان بازیگر کلیدی در بازار انرژی پاک معرفی کرده است.

دستیابی به ۵۰ گیگاوات برق خورشیدی تا ۲۰۳۰
مجید شفیعپور، رئیس موسسه ملی تغییر اقلیم و محیطزیست دانشگاه تهران در گفتوگو با صمت اظهار کرد: موضوع تحولات بخش انرژی و اقداماتی که در همراستایی با مباحث تغییر اقلیم، بهویژه بحث توافقنامه پاریس دنبال میشود، از 2 منظر قابلتحلیل و ارزیابی است؛ یکی این است که عربستانسعودی مسیری را برای تامین افزایش تقاضای انرژی در آینده دنبال میکند. این کشور سعی دارد از ظرفیت بسیار خوبی که جغرافیای عربستان برایش مهیا کرده، یعنی دریافت بالاترین میزان انرژی تابشی بهازای هر مترمربع از عرصه آن کشور، بعد از ایران که در جایگاه دوم جهان از نظر دریافت انرژی خورشیدی قرار دارد، استفاده کند. پس منطقی است که برای تولید برق موردنیاز آیندهای که ترسیم کرده است، طبق برنامههای توسعهایاش، از برق خورشیدی استفاده کند.
وی ادامه داد: دستیابی به هدف تولید ۵۰ هزار مگاوات (۵۰ گیگاوات) انرژی پاک توسط عربستان دور از انتظار نیست و یقینا قابلتحقق است، اما درباره بحث تولید دیگر انواع انرژی تجدیدپذیر، مانند هیدروژن، طبیعتا با در اختیار داشتن منابع نفت و گاز، تولید هیدروژن سبز، یعنی بهرهوری از انرژی فسیلی برای تبدیل آن به انرژی هیدروژن نیز در دستور کار قرار دارد. توسعه خطوط انتقال عمده، چه دریایی و چه زمینی، به اروپا یکی از زمینههای مستعد برای تثبیت و پایداری درآمدهای ناشی از این بخش انرژی برای آینده و تامین منابع مالی برنامههای توسعهای این کشور تلقی میشود. وی بااشاره به اینکه تنها عربستان نیست که این تلاش را بهصورت جدی آغاز کرده است، گفت: کشورهای شمال افریقا هم در قالب یک کنسرسیوم بزرگ، حدود ۵ سالی هست که این مسیر را آغاز کردهاند. آنها هم کاملا آگاه هستند که انتقال محصولاتی مثل هیدروژن مایع و هیدروژن سبز، نهایتا به اروپا منتهی میشود و بهنوعی یک بازار تضمینشده برای خود میبینند. کشورهای دیگر منطقه مانند قطر و اماراتمتحدهعربی هم، در همین راستا حرکتهایی را آغاز کردهاند که کاملا منطقی است. طبیعتا هیدروژن خاکستری، هیدروژن سبز (از انرژی خورشیدی)، هیدروژن آبی و...، همگی در برنامههای ارتقای انرژیهای پاک این کشورها قرار دارند. تمام این کشورها تلاش میکنند از مزیتهای ملی و جغرافیایی خود بهره ببرند تا هم آینده اقتصادیشان را تضمین کنند و هم در کاهش انتشار گازهای گلخانهای سهیم باشند. شفیعپور گفت: در غرب آسیا که یکی از آسیبپذیرترین مناطق جهان در برابر تغییر اقلیم تلقی میشود، این تلاشها باید همسو، درهمتنیده و هدفمند باشد. بهنظر من، گرچه این اهداف بلندپروازانه هستند، اما بسیار منطقی و قابلتکرار در بسیاری از نقاط جهان نیز هستند. ایران هم باید بتواند در این عرصه گامهای محکمی بردارد و در مقیاس داخلی خود را از نیاز به انرژی الکتریکی بیمه کند و در مقیاس منطقهای به تامین انرژی خورشیدی و تجدیدپذیر بپردازد. رئیس موسسه ملی تغییر اقلیم و محیطزیست دانشگاه تهران ادامه داد: این استعداد در ایران نیز وجود دارد، بهویژه باتوجه به اینکه کشورهای پیرامونی ما نیز از نیاز بالا به گاز طبیعی و برق آگاه هستند. ما میتوانیم چه در انرژیهای تجدیدپذیر و چه در انرژیهای فسیلی نقش بسیار موثری در تولید و تامین انرژی ایفا کنیم؛ آن هم به شیوهای که با محیطزیست سازگارتر باشد. وی بانظر به اینکه نیاز جهانی به انرژی الکتریکی، بهویژه باتوجه به تنوع در کاربرد برق در بخشهایی مانند حملونقل در حال افزایش است، گفت: این موضوع طبیعتا استفاده از سوختهای مایع و گازی فسیلی را با رشد بسیار کمتر و حتی رشد منفی مواجه خواهد کرد. از طرف دیگر، میدانیم که نیاز به انرژی در جهان، سالانه حدود ۵ تا ۷ درصد رشد پیشبینیشده دارد. تامین این تقاضای رو به افزایش با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر میتواند ساختار اقتصاد انرژی را، خصوصا برای کشورهایی که صادرکننده نفت، مشتقات نفتی یا گاز طبیعی هستند، دگرگون کند. وی افزود: برای کشور ما که هنوز اقتصاد آن بهشدت وابسته به درآمدهای حاصل از صادرات هیدروکربنها است، عدمرشد یا کاهش تقاضا برای این منابع میتواند تاثیرات اقتصادی قابلتوجهی داشته باشد. بنابراین، سرمایهگذاری فوری در بخش نفت، گاز و پتروشیمی و در عین حال توسعه انرژیهای نو و تجدیدپذیر امری ضروری است. از طرفی، تحولات سیاسی و نظامی در جهان نیز در باز بودن یا بسته شدن پنجره فرصتها تاثیرگذار است. اما اقتصاددانان انرژی معتقدند؛ پنجره زمانی برای تغییر در ساختار انرژی جهان، فقط ۵ سال آینده باقی مانده است. این یک دوره سرنوشتساز است. برق خورشیدی، بادی، زمینگرمایی و سایر اشکال انرژی پاک، آینده انرژی جهان را شکل میدهند. کشور ما نیز میتواند و باید، از مزایای موقعیت جغرافیایی، منابعطبیعی و ظرفیتهای فنی خود برای بهرهبرداری از این تغییرات استفاده کند. در غیر این صورت، عقبماندگی اقتصادی قابلتوجهی در آینده خواهد داشت.
تامین مالی ایران را عقب انداخته است
کیوان سهرابی، کارشناس ارشد انرژیهای تجدیدپذیر در گفتوگو با صمت بیان کرد: عربستان اعلام کرده است که قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ حدود ۵۰ گیگاوات برق خورشیدی تولید کند. از نظر ظرفیت جغرافیایی، این هدف کاملا واقعبینانه بهنظر میرسد؛ چراکه عربستان یکی از بالاترین میزان تابش خورشید را در هر مترمربع در جهان دارد. در این زمینه، ایران بعد از عربستان در جایگاه دوم قرار دارد. با این حال، مهمترین چالشی که عربستان در زمینه توسعه نیروگاههای خورشیدی با آن روبهروست، دمای بسیار بالای محیط در بیشتر ماههای سال است.
وی ادامه داد: حرارت بالا میتواند بهرهوری پنلهای خورشیدی را کاهش دهد و هزینههای نگهداری و بهرهبرداری را افزایش دهد. بهویژه در بیابانهای مرکزی و جنوبی عربستان که بسیاری از پروژههای خورشیدی در آن مناطق طراحی شدهاند، این چالش جدیتر میشود. عربستان، علاوه بر تولید برق از خورشید، به تولید هیدروژن سبز نیز علاقهمند است و پروژههایی را در این زمینه آغاز کرده است. هرچند اطلاعات دقیقی درباره مراحل اجرایی این پروژهها در دست نیست،اما نشانههایی از فعالیت جدی و سرمایهگذاریهای کلان در این زمینهها وجود دارد.
سهرابی تصریح کرد: تحقق این برنامهها میتواند تحولی اساسی در ساختار اقتصادی عربستان ایجاد کند. کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز، یکی از اهداف کلان این کشور است. با توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، عربستان میتواند بخش زیادی از مصرف داخلی برق خود را از منابع غیرفسیلی تامین کرده و نفت خود را بهجای مصرف داخلی، صادر کند.
وی بااشاره به اینکه در ایران نیز زیرساختها و توان فنی لازم برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه خورشیدی، تا حد بسیار خوبی وجود دارد، گفت: اما مانع اصلی، نبود سرمایهگذاری و منابع مالی کافی برای سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر است. خلاف عربستان که از نظر مالی بسیار غنی است و دولت آن حمایتهای گستردهای از این نوع طرحها و برنامهها ارائه میدهد، در ایران بانکها و نهادهای مالی بهندرت وام یا حمایت مالی برای چنین پروژههایی فراهم میکنند.
این کارشناس ارشد انرژیهای تجدیدپذیر اضافه کرد: حتی زمانی که دولت اعلام میکند منابعی برای حمایت از پروژههای خورشیدی اختصاص یافته، در عمل این منابع یا بهدست سرمایهگذاران واقعی نمیرسد یا فرآیند دریافت آنها بسیار طولانی و ناکارآمد است. بهعنوانمثال، بهتازگی اعلام شد که حدود 1.5میلیارد دلار برای توسعه نیروگاههای خورشیدی در نظر گرفته شده، اما تا امروز حتی یک نمونه از تخصیص عملی این وامها به مشتریان یا مجریان طرحها دیده نشده است. در حالی که بسیاری از مشتریان و صنایع در ایران تمایل دارند تا نیروگاه خورشیدی احداث کنند و حتی بخشی از سرمایه اولیه را هم دارند، اما نبود وام و حمایت مالی، مانع تحقق این طرحها شده است. این در حالی است که دولت عربستان نهتنها وامهایی با بهره بسیار پایین یا حتی رایگان ارائه میدهد، بلکه در برخی موارد، پنلهای خورشیدی را بهصورت رایگان در اختیار مصرفکنندگان و سرمایهگذاران قرار میدهد.
وی تصریح کرد: تفاوت اصلی بین ایران و عربستان در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، در نبود منابع مالی و ضعف نظام حمایتی در ایران است. اگر ایران بتواند این مانع را برطرف کرده و سرمایهگذاری لازم را جذب کند، باتوجه به ظرفیت جغرافیایی بسیار بالا، میتواند به یکی از بازیگران مهم منطقه در حوزه انرژیهای پاک تبدیل شود.
نقطه اوج تقاضای نفت و آغاز یک گذار
هاشم اورعی، عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با صمت اظهار کرد: برنامههای عربستان در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر واقعا بلندپروازانه است، اما غیرممکن نیست. باید توجه داشت که فقط عربستان نیست که چنین مسیری را انتخاب کرده؛ امارات متحده عربی هم دقیقا در همین راستا حرکت میکند و بسیاری دیگر از کشورهای نفتخیز حاشیه خلیجفارس نیز برنامههای مشابهی را دنبال میکنند. اما تفاوت عربستان این است که هم از نظر وسعت جغرافیایی و هم از نظر منابع مالی، در موقعیت بهتری قرار دارد.
وی ادامه داد: نکته مهم اینجاست که هم عربستان و هم امارات بهشکل موازی در حال سرمایهگذاری در حوزه هوشمصنوعی، مراکز داده و زیرساختهای دیجیتال هستند. این فناوریها بهشدت پرمصرف است؛ یعنی مصرف برق بالایی دارد و دولتهای این کشورها پیشبینی کردهاند که تقاضا برای برق در آینده نزدیک بهشدت افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر، به دلایل محیطزیستی و فشارهای جهانی، این کشورها نمیتوانند و نمیخواهند همچنان بر سوختهای فسیلی برای تولید برق تکیه کنند. در نتیجه، بهسراغ انرژیهای تجدیدپذیر رفتهاند، بهویژه انرژی خورشیدی که با شرایط اقلیمی منطقه همخوانی دارد.
اورعی بااشاره به اینکه در مقایسه با ایران، عربستان و امارات 2 مزیت مهم دارند، گفت: نخستین مزیت، توان اقتصادی بسیار بالاتر است. این کشورها میتوانند با برنامهریزی دقیق، پروژههای بزرگ را تامین مالی و اجرایی کنند. دوم، دسترسی به شرکتهای بزرگ و با تجربه بینالمللی است. آنها میتوانند از تخصص و فناوری این شرکتها بهرهمند شوند. ما در ایران، نه آن توان اقتصادی را داریم و نه روابط سیاسیمان اجازه میدهد شرکتهای بزرگ بینالمللی با ما کار کنند. اگر هم همکاری وجود داشته باشد، محدود به فروش تجهیزات است، آن هم با دشواریهای پرداخت. بنابراین، آنها از نظر ساختاری و اجرایی از ما جلوتر هستند.
اورعی گفت: عربستان و امارات برنامهریزی دقیقی برای تحقق توسعه انرژیهای تجدیدپذیر دارند و افق زمانی ۵ تا ۱۰ساله را در نظر گرفتهاند. برای مثال امارات بهتازگی یک نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی را راهاندازی کرده و در عین حال، توسعه نیروگاههای هستهای را هم رها نکرده است. در واقع این کشورها در حال طراحی یک سبد انرژی برای آینده هستند؛ سبدی که تا سال ۲۰۴۰ بهتدریج جایگزین سوختهای فسیلی شود. این کاملا در راستای فرآیند جهانیگذار انرژی است که از ابتدای قرن ۲۱ شروع شده و ما حالا در میان آن هستیم.
این کارشناس انرژی گفت: عربستان پیشبینی درستی کرده است؛ آنها میدانند که ما در سالهای اخیر به اوج تقاضای جهانی نفت رسیدهایم. از اینجا به بعد، تقاضا آهسته، اما پیوسته کاهش خواهد یافت. در نتیجه، عربستان و امارات با آگاهی از این روند، در حال کاهش وابستگیشان به درآمدهای نفتی هستند. آنها در حال فروش هرچه بیشتر نفت در بازارهای بینالمللی هستند تا از این منابع درآمدزایی کنند و سرمایه آن را به حوزههایی چون انرژیهای تجدیدپذیر، هوشمصنوعی و صنایع آیندهمحور منتقل کنند. این یعنی آمادهسازی برای جهانی بدون نفت. بهزبان ساده، عربستان در حال بازطراحی نقش اقتصادیاش در دنیا است.