-
صمت ردپای مهیب جنگ بر محیط‌زیست را بررسی کرد

آینده اقلیمی در آتش

در حالی که تصاویر جنگ معمولا با انفجارها، آوارگی و کشتار همراه است، یک بعد کمتر دیده‌شده از جنگ‌ها، اثرات محیط‌زیستی مخرب آنهاست. از ویتنام تا عراق، از افغانستان تا اوکراین و از فلسطین تا ایران، جنگ‌ها نه‌تنها جان انسان‌ها را می‌گیرد، بلکه با آلوده‌سازی زمین، آب و هوا، حیات طبیعی را نیز نابود می‌کند. گرتاتونبرگ، فعال محیط‌زیست در هنگام حضورش در کشتی کمک‌رسانی به غزه گفته بود؛ عدالت اقلیمی بدون عدالت انسانی معنا ندارد.

بحران اقلیمی و جنگ، دو روی یک سکه است؛ سکه‌ای که در ساختارهای نابرابر جهانی ضرب شده است. نمی‌توان به جنگ صرفا به‌عنوان یک اتفاق سیاسی یا نظامی نگریست. جنگ بخشی از مکانیسم بازتولید سرمایه‌داری جهانی است که از طریق تخریب، مصرف و بازسازی مداوم، سود بیشتر و انباشت سرمایه طلب می‌کند. جنگ‌ها و درگیری‌های مدرن، در کنار هزینه‌های انسانی، آثار عمیق و گاه بازگشت‌ناپذیری بر محیط‌زیست دارد. جنگ‌ها اغلب به تخریب جنگل‌ها، منابع آبی، مراتع و بوم‌سازگان‌های(اکوسیستم‌های) حساس منجر می‌شود. استفاده از سلاح‌های غیرمتعارف و حملات هوایی در مناطقی چون یمن، غزه، افغانستان و سوریه، باعث مرگ دسته‌جمعی گونه‌های جانوری و انقراض گیاهان بومی شده است. تخریب منابع غذایی، صداهای انفجار، سوختگی زمین و آلودگی آب‌ها موجب گسست چرخه‌های زیستی می‌شود که بازسازی آنها نیازمند دهه‌ها زمان است.

یکی از پیامدهای جدی و تکرارشونده جنگ‌ها، آوارگی میلیونی مردم است. این جابه‌جایی‌ها، به‌ویژه در مناطق خشک و شکننده، موجب فشار شدید به منابع‌طبیعی و محیط‌زیست در مناطق مهاجرپذیر می‌شود. به‌دلیل نبود زیرساخت کافی، این موج‌های جمعیتی منجر به جنگل‌زدایی، آلودگی منابع آبی، افزایش زباله و تخریب زیستگاه‌های جدید می‌شود. جنگ داخلی در سودان‌جنوبی و درگیری‌ها در منطقه ساحل افریقا نمونه‌های بارز این مسئله است.

بمباران زیرساخت‌های حیاتی مانند شبکه‌های برق، آب، فاضلاب و بیمارستان‌ها، نه‌تنها به تلفات انسانی منجر می‌شود، بلکه بحران‌های محیط‌زیستی را نیز تشدید می‌کند. در غزه، تخریب تصفیه‌خانه‌های فاضلاب منجر به ورود مستقیم فاضلاب خام به دریای مدیترانه شده، که به آلودگی وسیع آب و مرگ آبزیان انجامیده است. تخریب شهری همچنین میلیون‌ها تن آوار تولید می‌کند که حاوی فلزات سنگین، آزبست و ترکیبات سمی است.

در جنگ‌های متعددی از سلاح‌هایی چون اورانیوم ضعیف‌شده، فسفر سفید و گاز خردل استفاده شده است؛ موادی که آثار ماندگار بر خاک، آب، سلامت انسان و ژنتیک نسل‌های بعد دارد. در جنگ اول خلیج (۱۹۹۱)، نیروهای عراقی تعمدا نفت را به خلیج‌فارس ریختند که برآورد شده است نزدیک به ۴ تا ۱۱ میلیون بشکه نفت نشت کرد و تبدیل به ایجاد بزرگ‌ترین لکه‌نفتی دست‌ساز تاریخ شد. این رخداد، با گستره‌ای تا ۴هزار کیلومتر مربع روغن سطوح، خسارت سنگینی بر حیات دریایی از جمله مرجان‌ها، لاک‌پشت‌ها و پرندگان پزشکی وارد آورد.

در بسیاری از منازعات مسلحانه، گروه‌های نظامی با قاچاق مواد معدنی، چوب، حیات وحش و حتی مواد مخدر، هزینه جنگ‌افروزی خود را تامین می‌کنند. درگیری‌ها در جمهوری دموکراتیک کنگو، سومالی و افریقای‌مرکزی مثال‌هایی روشن از این چرخه خشونت و استثمار محیط‌زیست برای سودآوری نظامی هستند.

 

جنگ چگونه اکوسیستم اوکراین را تخریب کرد

اوکراین کشوری صنعتی با زیرساخت‌های بالقوه آسیب‌پذیر و نیروگاه‌های هسته‌ای نظیر زاپوریژیا، مجموعه‌های شیمیایی، بنادر نفت و گاز است. جنگ با روسیه از سال ۲۰۱۴ و به‌طورگسترده‌تر از ۲۰۲۲، باعث ایجاد بحران محیط زیستی منطقه‌ای شده است.

گزارشی در تایم در سال ۲۰۲۲ نشان داده که حملات به پالایشگاه‌ها، مخازن نفتی و سایت‌های شیمیایی باعث نشت مواد آلاینده شده است. به‌عنوان نمونه، در مارس ۲۰۲۲ انفجار یک مخزن آمونیاک در کارخانه سومیک‌هیم‌پروم در سومی، ناحیه‌ای با شعاع ۲.۵کیلومتر را آلوده کرد. همچنین حملات به انبارهای کود و تاسیسات تولید نیتریک‌اسید منجر به افزایش سطح این مواد در پوشش گیاهی و منابع آب شده است. گزارش دیگری از Emerging Europe در سال ۲۰۲۳ مستند می‌کند که بیش از ۷۲۴ تاسیسات آبی از پمپاژ تا تصفیه توسط حملات جنگی آسیب دیده و بیش از ۶ میلیون نفر دچار بحران آب شده‌اند. پس از انفجار سد کاخوفکا نیز در ۶ ژوئن ۲۰۲۳، حداقل ۱.۲۵میلیون نفر بدون دسترسی ثابت به آب آشامیدنی باقی ماندند و میلیون‌ها مترمکعب فاضلاب وارد رودخانه دنیپر ش،. همچنین تحقیقی از واشنگتن‌پست و گاردین در مارس ۲۰۲۵ نشان داد که انفجار سد کاخوفکا سبب آزاد شدن ۸۳هزار تا ۹۰هزار تن فلزات سنگین مانند آرسنیک، نیکل، روی، سرب و کادمیوم شد؛ سطح آلایش آب رودخانه ۴برابر بیشتر از حد استاندارد WHO بود. این وضعیت منجر به مرگ ماهیان و گندیدگی اکوسیستم آبی شد.

Wired، مجله علم و فناوری و UNEP، برنامه محیط‌زیست سازمان ملل متحد گزارش داده که جریان انفجارها، دود، آتش‌سوزی‌های صنعتی و غبار سنگ‌قبر، باعث عرضه ذرات سمی شامل جیوه، سرب، آزبست و ترکیبات نیتروژن‌دار شده است. گازهای سمی حتی به شهرهایی دورتر نیز منتقل شده است. جنگ همچنین باعث افزایش گسترده آتش‌سوزی در پارک‌ها و جنگل‌های حفاظت‌شده؛ به‌طورمثال بیش از ۲۳هزار هکتار جنگل در مناطق حفاظت‌شده آسیب دیده‌اند. براساس آژانس پژوهش ژانویه ۲۰۲۵ اتحادیه اروپا، نزدیک به ۱.۷میلیون هکتار جنگل در اوکراین آسیب دیده و سطح خاک تا ۴۰درصد در معرض فرسایش و آلودگی قرار گرفته است. آزمایش‌های خاکی نشان داده که سطح سرب و کادمیوم از حد مجاز بالاتر رفته است. آلودگی با بقایای مین‌ها و مهمات عمل‌نکرده نیز خاک را آلوده کرده و سلامت کشاورزی را تهدید می‌کند.

 

تخریب محیط‌زیستی در غزه به‌مثابه اکوساید

در پی جنگ‌های مکرر علیه غزه از جمله در سال‌های ۲۰۰۸، ۲۰۱۴، ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳، مسئله تخریب گسترده محیط‌زیستی و زیرساختی به یکی از مولفه‌های کلیدی در تحلیل پیامدهای انسانی این منازعات تبدیل شده است. مفهوم «اکوساید» یا نابودی عمدی و گسترده محیط‌زیست، در این زمینه از سوی برخی نهادهای مدنی برای توصیف ابعاد فاجعه‌بار تخریب‌ها به‌کار رفته است.

بمباران تاسیسات زیرساختی نظیر آب، برق، تصفیه‌خانه‌های فاضلاب و نیز استفاده از سلاح‌هایی چون فسفر سفید، پیامدهای جدی محیط‌زیستی و انسانی به‌دنبال داشته است. براساس گزارش سازمان ملل (UNEP) و برنامه‌های بشردوستانه فعال در منطقه، تمامی 5 تصفیه‌خانه فاضلاب غزه به‌دلیل جنگ آسیب‌دیده یا از کار افتاده است. در نتیجه، روزانه حدود ۱۰۰ تا ۱۳۰هزار مترمکعب فاضلاب خام وارد دریای مدیترانه می‌شود که نه‌تنها تهدیدی برای سلامت عمومی، بلکه تهدیدی برای اکوسیستم دریایی به‌شمار می‌آید. به‌نقل از منابعی چون Middle East Monitor و سازمان‌های امدادی، حدود ۹۶درصد از منابع آب آشامیدنی در غزه به‌علت شوری، آلودگی با فاضلاب و تخریب زیرساخت‌ها غیرقابل‌شرب است.

استفاده از فسفر سفید در مناطق پرجمعیت، به‌عنوان سلاحی بحث‌برانگیز، از سوی نهادهایی مانند دیده‌بان حقوق بشر (HRW) و عفو بین‌الملل مستند شده و پیامدهای بلندمدت آن بر خاک، آب و پوشش گیاهی در حال بررسی است. این ترکیبات باقیمانده می‌تواند سبب اختلال در چرخه‌های زیستی و افزایش رشد غیرطبیعی گیاهان و جلبک‌ها شود.

گزارش برنامه محیط‌زیست سازمان ملل در دسامبر ۲۰۲۳ نشان داده است که تخریب زیرساخت‌ها و ساختمان‌ها و شدت گرفتن حملات نظامی، باعث انتشار ذرات معلق، آزبست، ذرات فلزی و ترکیبات شیمیایی در هوا شده که سلامت تنفسی جمعیت ساکن را تهدید می‌کند، همچنین بیش از ۳۹ میلیون تن آوار ناشی از جنگ در این منطقه انباشته شده که دفع یا بازیافت آن نیازمند منابع عظیم است.

از منظر اقلیمی، روند جنگ و بازسازی آثار قابل‌توجهی بر تولید کربن داشته است. براساس برآورد تحقیقی منتشرشده در گاردین (مارس ۲۰۲۵)، جنگ غزه طی ۱۵ ماه اول نزدیک به ۱.۸۹ میلیون تن دی‌اکسیدکربن معادل تولید کرده که بیش از ۹۹درصد آن مربوط به عملیات نظامی اسرائیل است. روند آتی بازسازی، بسته به مقیاس تخریب، ممکن است بین ۳۱ تا ۶۰ میلیون تن دی‌اکسیدکربن معادل دیگر تولید کند که این رقم از انتشار سالانه کشورهایی نظیر پرتغال یا سوئد فراتر می‌رود.

این پیامدها در یکی از گرم‌ترین و خشک‌ترین مناطق خاورمیانه رخ می‌دهد؛ مناطقی که پیش‌تر نیز به‌دلیل تغییر اقلیم با کاهش منابع آب، افزایش دما و افت امنیت غذایی درگیر بوده است. بر این اساس، نهادهایی چون Forensic Architecture و شبکه سازمان‌های محیط‌زیستی فلسطینی خواستار تحقیقات بین‌المللی درباره «نابودی عمدی محیط‌زیست» یا اکوساید شده‌اند.

فروپاشی زیرساخت‌های حیاتی، انتشار آلاینده‌های سمی، تهدید سلامت تنفسی و آبی، آلودگی خاک، و تخریب زیست‌بوم، روندی سیستماتیک از تخریب محیط‌زیستی در غزه را ترسیم می‌کند؛ روندی که اگر به‌صورت شفاف مستندسازی و پیگیری نشود، آثار بلندمدتی بر تاب‌آوری زیست‌محیطی و نسل‌های آینده خواهد گذاشت.

 

پیامدهای اقلیمی یک قدرت جهانی

بررسی‌های علمی و گزارش‌های مستقل نشان داده که ارتش ایالات‌متحده بزرگ‌ترین مصرف‌کننده نهادی سوخت‌های فسیلی در جهان است. براساس داده‌های رسمی وزارت دفاع امریکا و تحلیل‌های دانشگاه براون، ارتش ایالات‌متحده در سال ۲۰۱۷ به‌تنهایی بیش از ۲۶۹هزار بشکه نفت در روز مصرف کرده است؛ این معادل نزدیک به ۱۰۰میلیون بشکه در سال است. چنین مصرفی عمدتا به‌دلیل استفاده گسترده از جنگنده‌ها، ناوهای هواپیمابر، تانک‌ها و پایگاه‌های نظامی متعدد در بیش از ۸۰ کشور جهان صورت می‌گیرد.

این سطح بالای مصرف سوخت، منجر به تولید بیش از ۵۹ میلیون تن دی‌اکسیدکربن در سال می‌شود؛ عددی که با انتشار سالانه کشورهای صنعتی مانند سوئد یا پرتغال برابری می‌کند. به‌عبارتی، اگر ارتش امریکا یک کشور مستقل بود، در بین ۵۰ تولیدکننده بزرگ گازهای گلخانه‌ای جهان قرار می‌گرفت.

مطالعه‌ای از پروژه «هزینه‌های جنگ» وابسته به دانشگاه براون نشان می‌دهد که فقط بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸، عملیات نظامی امریکا در کشورهایی مانند عراق، افغانستان، سوریه و دیگر نقاط، موجب تولید بیش از ۱.۲ میلیارد تن CO₂ شده است. این رقم، از کل انتشار سالانه بسیاری از کشورهای صنعتی فراتر می‌رود و سهم قابل‌توجهی در تشدید بحران اقلیمی جهانی دارد.

علاوه بر پیامدهای مستقیم کربنی، اثرات محیط‌زیستی غیرمستقیم ناشی از نظامی‌گری نیز به‌شدت نگران‌کننده است. یکی از مهم‌ترین تهدیدها، آلودگی ناشی از مواد شیمیایی ماندگار موسوم به PFAS است که در فوم‌های خاموش‌کننده آتش مورداستفاده ارتش کاربرد دارند. براساس گزارش‌های رسمی وزارت دفاع امریکا، بیش از ۵۷۰ پایگاه نظامی در ایالات‌متحده با این ترکیبات آلوده شده است. مواد شیمیایی مانند PFOA و PFOS در این گروه، به‌دلیل پایداری بالا، برای دهه‌ها در خاک و منابع آب باقی می‌مانند و با انواع سرطان، بیماری‌های کبدی، کلیوی، اختلالات ایمنی و تولد نوزادان با وزن پایین مرتبط شناخته شده است. آلودگی مشابهی در پایگاه‌های امریکایی در مناطق دورافتاده مانند گوام، جزایر مارشال و دیه‌گو گارسیا نیز گزارش شده است.

باوجود این اثرات گسترده، نهادهای نظامی به‌طورچشمگیری از الزامات شفافیت اقلیمی بین‌المللی مستثنا شده‌اند. در اجلاس‌های اقلیمی مانند COP۲۸، هیچ تعهد الزام‌آوری برای افشای میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای نظامی وجود نداشت. تخمین‌ها نشان می‌دهد که ارتش‌ها در مجموع حدود ۵.۵ درصد از کل انتشار گازهای گلخانه‌ای جهان را تولید می‌کنند؛ با این حال، این سهم در گزارش‌های اقلیمی رسمی نادیده گرفته می‌شود.

در همان کنفرانس COP۲۸، ایالات‌متحده ۹۱۶میلیارد دلار بودجه نظامی داشت، اما تنها ۱۷.۵میلیارد دلار برای صندوق‌های اقلیمی تخصیص داد. همچنین کشورهایی مانند اسرائیل، روسیه و اوکراین نیز تاکنون هیچ تعهدی برای کاهش ردپای کربنی جنگ‌های جاری خود نپذیرفته‌اند.

نمونه بارز این وضعیت، جنگ اوکراین است. براساس گزارش سازمان محیط‌زیست سازمان ملل و ارزیابی‌های اولیه علمی، این جنگ تاکنون منجر به انتشار بیش از ۱۷۵ میلیون تن دی‌اکسیدکربن شده است؛ رقمی که با انتشار سالانه برخی کشورهای در حال توسعه برابری می‌کند.

در سایر مناطق بحران‌زده مانند یمن، سومالی و سودان، پیوند میان جنگ و بحران اقلیمی به‌شکلی پیچیده ظاهر شده است. خشکسالی‌های شدید، کاهش منابع غذایی، شیوع بیماری‌ها و بی‌ثباتی سیاسی، همزمان محصول تخریب محیط‌زیستی و پیامد مستقیم منازعات مسلحانه است.

در این میان، ارتش‌های کشورهای عضو ناتو نیز سهم قابل‌توجهی دارند. برآوردها نشان می‌دهد ارتش‌های ناتو به‌طورجمعی بیش از ۲۳۳ میلیون تن CO₂ در سال تولید می‌کنند. این در حالی است که ناتو نزدیک به ۵۳درصد از کل هزینه‌های نظامی جهان را به خود اختصاص داده است. بدین‌ترتیب، کاهش انتشار کربن نظامی بدون بازنگری جدی در سیاست‌های امنیتی این کشورها غیرممکن به‌نظر می‌رسد.

باوجود آنکه کشورهای غربی نقش کلیدی در تولید کربن نظامی دارند، نباید سهم کشورهای جنوب جهانی را نیز نادیده گرفت. در این کشورها، سرکوب شدید سیاسی، درگیری‌های مسلحانه و فقدان شفافیت محیط‌زیستی، بحران را پیچیده‌تر کرده است. بسیاری از این دولت‌ها در خاورمیانه و افریقا، هم درگیر جنگ‌های داخلی‌ هستند و هم از آسیب‌پذیرترین مناطق جهان در برابر تغییرات اقلیمی محسوب می‌شوند.

 

سخن پایانی

پیامدهای محیط‌زیستی جنگ تنها به انتشار کربن محدود نمی‌شود؛ آلودگی شیمیایی ناشی از سلاح‌ها، تخریب زیرساخت‌های حیاتی، انباشت آوار و آلودگی آب و خاک با مواد سمی، میراثی بلندمدت و فاجعه‌بار برای نسل‌های آینده بر جای می‌گذارد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین