بدون سرمایهگذاری کوه را تکهتکه کرده و صادر میکردند
محمدرضا نعمتزاده
گاهی صداوسیما از کارشناسانی دعوت میکند که از تکنولوژی، اتفاقات روز جهان، بازار و صنعت پتروشیمی آگاهی ندارند و پیشنهادهایی مطرح میکنند که اگر چنین رویکردی را اتخاذ کنیم، ارزش آن محصول پنج برابر میشود و اگر این عدد را ضرب در واحدش کنیم یک مثقال بهدست میآید. وقتی تصمیم گرفتهایم به ۵ درصد یعنی حداقل به ۱۰۰ میلیون تن تولید محصول نهایی دست پیدا کنیم، باید فرض کنیم که پلیمر پلیاتیلن، احتمالا به ۱۸۰ تا ۱۹۰ میلیون تن در جهان رسیده است. در حالی که ظرفیت تولید قطعات پیشرفته در کشور ما ۲ تا ۳ میلیون تن است و ممکن نیست که قادر باشیم ۱۰ میلیون تن قطعه در صنعت خودرو تولید و صادر کنیم.
چنین برنامهای درباره کود شیمیایی هم مطرح بود. طی جلسهای که در شرکت ملی صنایع پتروشیمی برگزار شد، دلایل جلوگیری از سرمایهگذاری در حوزه متانول و کود پرسیده شد. باور دوستان بر آن بود که اگر تولید را افزایش دهیم. نرخ کاهش خواهد یافت. در آن جلسه مطرح کردم که ایران در زمینه تولید کود هنوز نتوانسته سهم قابلتوجهی در جهان داشته باشد تا بتواند بر نرخ جهانی اثرگذار شود. تولید حداقل ۱۰ درصدی است که میتواند بر بازار جهانی اثر بگذارد. در آن دوره برنامهام این بود که ۱۰ میلیون تن متانول صادر کنیم. اکنون (سال ۱۳۹۸) کل تولید به ۷ تا ۸ میلیون تن رسیده است. پس ازآن به این نتیجه رسیدیم که برای اثرگذاری، باید ۲۰ میلیون تن متانول صادر کرد. اتفاقی که تا چند سال پیش بهراحتی ممکن بود، چون هیچ کشوری قادر به رقابت با ما در این محصول نبود. اما امروز، آنسوی مرز کشوری با ۳ میلیون نفر جمعیت، با منبع گازی در اندازههای پارسجنوبی به سرعت، در مسیر سرمایهگذاری حرکت میکنند و چون ایران در این چند سال نتوانسته ظرفیت لازم را ایجاد کند قدرت را از دست داده است. این اشتباهی استراتژیک است.
من این اشتباه را در نشستی با مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی مطرح کردم. عنوان کردم در دورههای پیش نیز برای اینکه حقمان را بگیریم مبارزه میکردیم. وزارت نفت به شناخت لازم در این باره مجهز نیست. گفتم باید آنها را متوجه این موضوع کنیم که بازار را مطالعه کرده و به این نتیجه رسیدهایم، ۲۰ میلیون تن متانول رقم زیادی نیست، ما از نعمت وجود گاز بهرهمندیم و اکنون این گاز را در آشپزخانه، شوفاژ متازل و... میسوزانیم. باید امکان صادرات را برای کشور ایجاد کنیم. پس از نفت، به استثنای شرایط موجود که با مشکل و موانعی در صادرات مواجه شده است. صادرات کشور ما پتروشیمی است. اگر در اینباره مبارزه و ممارست نمیکردیم، اکنون به این مقدار از صادرات نیز دست نیافته بودیم. حالا اگر این تولید و صادرات سه برابر شود، چه اشکالی دارد؟ دیدگاه استراتژیک، باید نهادینه شود؛ دیدگاهی که اکنون با خلأ آن مواجهیم.
من شخصا چنین کارهایی انجام دادم. در مجموعه پتروشیمی بود که چنین تصمیماتی اتخاذ میشد. مثلا درباره مطالعه خوراک با شخصی به نام آقای حجاریزاده قرارداد امضا کردیم که پیش از انقلاب، مدیر برنامهریزی پتروشیمی بود. مردی ۹۵ ساله که از شعور و جهانبینی برخوردار بود که یک سال قبل مرحوم شد. در راستای اتخاذ این سیاست، از شخصی دیگر که در کشور انگلیس زندگی میکرد نیز دعوت کردیم تا از نظراتش بهرهمند شویم. این شخص از اعضای دائمی نبود اما این مدیر برنامهریز با آنطرف در ارتباط بود. با شناخت و جهانبینی که در اینباره بهدست آورده بودیم و با کمک همکاران مسئول جلساتی برگزار کردیم. از سویی از برخی مسئولان وزارت نفت که به ذخایر نفتی اشراف داشتند، دعوت کردیم تا در جلساتی غیررسمی به ما در تصمیمگیری درباره انجام چنین کاری مشاوره بدهند.
پس از اتمام مسئولیت، وقتی درباره سرمایهگذاریهای ممکن در عسلویه سؤال میکردم، متوجه شدم، هیچ برنامهای برای سرمایهگذاری پتروشیمی در این منطقه وجود ندارد. ما شعار میدادیم که در تولید گاز با قطر رقابت خواهیم کرد، در حالی که مدیران میدانستند چنین امری ممکن نیست؛ با وجود اینکه بزرگترین منبع گازی کشور در آن نقطه قرار گرفته بود. نخستین مهمترین و رقابتپذیرترین خوراک پتروشیمی، گاز است. زمین خواستم تا پتروشیمی احداث کنیم، زیرا در جهان سوم کسی داوطلب نیست حق شما را کف دستتان بگذارد. در جهان صنعتی هم اینگونه است، اما آنجا، سیستم، چنین حقی برایتان قائل است. از ابتدای انقلاب تا امروز در هر حوزه صنعت که فعالیت کردهام، حقام را گرفتهام، خودمان جنگیدیم و صنعت سیمان را توسعه دادیم. در دولت حسن روحانی نیز اگرچه در صنعت فولاد، فقط سیاستگذار بودم و مسئول اجرایی نبودم، ولی هر ماه با فعالان این حوزه جلساتی برگزار کردیم که صورت جلسات آن موجود است. فولاد باید پس از پتروشیمی یکی از ارکان صادراتی کشور بشود.
سال ۱۳۹۲ حدود ۷ میلیون تن واردات محصولات در زمینه فولاد انجام شد. در حالی که در سال ۱۳۹۷ به همین میزان صادرات داشتیم چنین امری جر در سایه اتخاذ دیدگاههای استراتژیک ممکن نبود.
در زمینه سنگ خام نیز چنین امکانی فراهم است. روزی یکی از معاونان گفت که یک دهم درصد پولی را که از آغاز انقلاب تا ۱۳۹۳ به واردات فولاد اختصاص دادهایم، از محل صادرات سنگآهن خام بهدست نیاوردهایم. آغاز کار در این صنعت، حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون تن سنگ خام صادر میکردیم. بسیار در این باره مبارزه کردیم؛ به شورای اقتصاد گفتیم که قانون اجازه میدهد برای جلوگیری از خامفروشی، عوارض صادرات وضع شود. به همین دلیل پیشنهاد کردیم ۲۵ درصد عوارض برای صادرات سنگ خام در نظر گرفته شود تا این مواد بهراحتی خارج نشود چون آن سو در چین مشتری داشته و در این سو بدون سرمایهگذاری کوه را تکهتکه کرده و صادر میکنند.