مسکن کارگری؛ چالشها و راهکارها
جواد خوانساری ـ کارشناس مسکن
مسکن کارگری همواره یکی از دغدغههای اساسی جامعه ما بوده؛ زیرا کارگرانی که سهم عمدهای از نیروی کار در کشور ما را تشکیل میدهند، به دلایل متعددی از جمله نداشتن درآمد ثابت، شرایط نامناسب مسکن و مشکلات ثبات اقتصادی، با چالشهای بسیار در حوزه تامین مسکن مواجهند. وضعیت موجود در گذشته شاهد کاهش کیفیت زندگی و افزایش هزینههای مربوط به اجاره یا خرید مسکن در میان کارگران بوده است.
وزارت کار در طرح جدید اعلام کرده است که شرایط دریافت مسکن کارگری شامل چند محور بنیادین خواهد بود که یکی از اصلیترین معیارهای دریافت تسهیلات مسکنی، داشتن درآمد منظم و اشتغال پایدار است. هدف از این شرط، ایجاد تضمین برای پرداخت اقساط و جلوگیری از متضرر شدن کارگران در بلندمدت است. در صورتی که کارگران درآمد ثابتی داشته باشند، امکان راهاندازی پروژههای مشارکتی بین دولت و بخش خصوصی بهنحومطلوب فراهم خواهد شد. اما از آنجایی که در پروژههای مشارکتی، معمولا کمتر به نیازهای واقعی و حقوق کارگران توجه میشود، باید اولویت اصلی برقراری ثبات در وضعیت امرار معاش و حقوق کارگران باشد.
از منظر اقتصادی، اجرای موفقیتآمیز این برنامه میتواند نقشی کلیدی در رونق بخش ساختوساز، اشتغالزایی و بهبود جریان نقدی در اقتصاد کشور داشته باشد. با ایجاد سیل عظیمی از تقاضای مسکن، پروژههای ساختوساز رونق پیدا میکند که این امر بهنوبه خود موجب اشتغالزایی در بخشهای مختلف مرتبط از جمله مصالح ساختمانی، حملونقل و خدمات مهندسی میشود.
کاهش فشارهای مالی خانوادههای کارگری میتواند اعتبار مصرفی آنان را افزایش دهد. نکتهای بسیار مهم وجود دارد و آن نکته این است که با کاهش هزینههای زندگی، انرژی بیشتری برای سرمایهگذاری در زمینههای فرهنگی، آموزشی و حتی بهبود سلامت روان فراهم میشود که این امر در نهایت منجر به تقویت ساختار اجتماعی جامعه خواهد شد.
وقتی خانوادهها در شرایط زندگی بهتر، با امنیت اجتماعی و اقتصادی مطلوب زندگی میکنند، نتایج مثبت و فراگیر آن از مرزهای خانوادگی فراتر میرود و سطح کلی رفاه جامعه را بهمیزان قابلتوجهی ارتقا میدهد.
از سوی دیگر، تامین امنیت اجتماعی و اقتصادی خانوادهها میتواند به کاهش فشارهای ناشی از زندگی در شهرهای شلوغ و پرجمعیت کمک کند. زمانی که افراد نیازی به مهاجرتهای گسترده به مراکز شهری برای دسترسی به مسکن و امکانات اولیه نداشته باشند، این امر منجر به کاهش تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ میشود. کاهش تراکم جمعیت نهتنها فشار بر زیرساختهای شهری مانند حملونقل عمومی، خدمات بهداشتی و آموزشی را کم میکند، بلکه باعث بهبود کیفیت هوا و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی نیز خواهد شد.
افزایش رفاه اجتماعی موجب تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی میشود؛ زیرا خانوادهها با احساس امنیت مالی و روانی، توانایی بیشتری برای سرمایهگذاری در آموزش، سلامت و تفریح خواهند داشت. این موضوع میتواند به کاهش ناهنجاریهای اجتماعی و ایجاد جوامع سالمتر و پرانرژیتر منجر شود. در واقع، تامین مسکن مناسب و ایمنی اجتماعی نه فقط بهعنوان یک نیاز فردی، بلکه بهعنوان یکی از ارکان اصلی توسعه جامعه بهشمار میآید که تاثیرات بلندمدت و عمیقی بر ساختار اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت.
کشورهایی مانند سوئد و نروژ با برنامههای منسجم مسکن اجتماعی، نمونههای موفقیتآمیزی از بکارگیری استانداردهای زیستمحیطی و اجتماعی ارائه دادهاند. این کشورها با تاکید بر کیفیت ساخت، بهرهگیری از فناوریهای نوین و مشارکت فعال بخش خصوصی، توانستهاند استانداردهای بالایی را در ارائه مسکن برای اقشار آسیبپذیر بهاجرا درآورند. الگوگیری از این کشورها میتواند در ساختار برنامههای مسکن کارگری در ایران نقشی تعیینکننده داشته باشد.
طرح جدید وزارت کار میتواند نقطه عطفی در روند بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور باشد. با اجرای درست این سیاست، موجبات توازن اقتصادی و کاهش نابرابریهای طبقاتی نیز فراهم میشود. در پشت هر سیاست موفق، چالشهایی وجود دارد؛ اما اگر دولت بتواند از پس این چالشها برآید، اثرات مثبت این طرح بهسرعت در سراسر جامعه منتشر خواهد شد.
از نقطه نظر سیاسی نیز، اجرای این طرح میتواند به بازسازی اعتماد میان دولت و اقشار پایین جامعه کمک کند. وقتی کارگران شاهد تحقق وعدههای مبنی بر تامین مسکن باشند، حس امید و اعتبار نسبت به مسئولان افزایش مییابد. این امر نهتنها در حوزه اقتصادی بلکه در روند تثبیت ثباتهای سیاسی نیز حائزاهمیت است.
از منظر اقتصادی، اجرای این طرح میتواند به رونق بخشهای مرتبط از جمله ساختوساز، صادرات مصالح ساختمانی و ایجاد اشتغال پایدار منجر شود؛ بهشرط آنکه مالیاتها و هزینههای اجرایی به نحو مطلوب مدیریت شوند. همچنین، تامین مسکن مناسب باعث میشود تا قدرت خرید خانوادههای کارگری افزایش یافته و مصرف داخلی در سطح جامعه بهبود یابد.
طرح خانهدار کردن کارگران، در صورت اجرای صحیح و اصولی، میتواند تاثیر چشمگیری در بهبود الگوی زندگی اقشار آسیبپذیر جامعه داشته باشد. ارائه تسهیلات مالی متناسب، تضمین کیفیت ساختوساز و اعمال نظارت دقیق بر تمامی مراحل اجرای پروژههای مسکن، از جمله عواملی هستند که دولت باید با جدیت و حساسیت کامل بر آنها تمرکز کند.