موج چهارم انقلاب صنعتی و هوشمندسازی
حسین حمیدزاده -کارشناس و فعال معدنی
موج چهارم انقلاب صنعتی چیست و با چه شاخصهایی میتوان آن را تعریف کرد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت تغییرات سریع فناوری، صنایع و الگوهای اجتماعی و عملیاتی که طی قرن ۲۱ بهمنظور افزایش اتصالهای متقابل و اتوماسیون هوشمند فراگیر شده است، اشاره دارد. انقلاب صنعتی چهارم مفهومی است که تلاش میکند صنایع، هوشمند، پویا و انعطافپذیر شوند. انقلاب صنعتی چهارم بهدنبال غلبه بر چالشهای نوین همچون رقابتهای جهانی، بیثباتی بازار و تقاضا، توسعه سفارشیسازی، خلق نوآوری و مدیریت چرخه عمر محصول است.انقلاب صنعتی چهارم شاخصها یا روندهای بسیاری دارد که میتوان بهعنوان نمونه به موارد زیر اشاره کرد: هوشمصنوعی و یادگیری ماشین، اینترنت اشیا، کلان داده، بلاکچین، رایانش ابری و لبهای، رباتیک، ماشینهای خودران و....موج پنجم چیست: انقلاب صنعتی پنجم استفاده از خصوصیات منحصربهفرد هوشمصنوعی برای کمک به فرآیند استخدام نیروی انسانی است. در واقع، کارفرمایان برای انتخابهای بهتر و آگاهانهتر تجهیزات و فناوریهای نسل پنجم را به کار میبرند. انقلاب پنجم برپایه منابع انسانی است و از اساس بر ۳ محور انسان، پایداری و تابآوری آن دلالت دارد. اما تاثیر موج پنجم بر معدن و صنایعمعدنی چیست؟ موج پنجم با استفاده از هوشمصنوعی ( AI ) و اینترنت اشیا ( IOT ) میتواند نظارت بر ماشینآلات معدنی و نیروی کار را، بهمنظور افزایش بازدهی و کاهش خطرات محیط کار، تسهیل کند. نصب تجهیزات لازم روی ماشینآلات برای اتصال به شبکه اینترنتی و مجهز کردن آنها به اینترنت اشیا از روشهای نوین کنترل و هدایت ماشینآلات است که اپراتوری از راه دور میتواند آن را هدایت کند و از ابزارهای مهم در این نسلانقلاب است. ناگفته پیداست که چنین امکاناتی قادر است چه تحولی را در حوزه معدن و صنایعمعدنی ایجاد کند و بهرهوری را بهمیزان چشمگیری افزایش دهد.انقلاب صنعتی دوم که با نام انقلاب فناوری نیز شناخته میشود، در سالهای ۱۸۷۱ تا ۱۹۴۱ اتفاق افتاد و نتیجه آن، توسعه خطوط راهآهن و گسترش شبکههای ارتباطی تلگراف بود که تبادل سریعتر مردم و ایدهها را امکانپذیرکرد. اختراع الکتریسیته در این بازه زمانی، تحول شگرف دیگری بود که به کارخانهها امکان داد، خطوط تولید مدرن خود را گسترش دهند. در این دوره، اقتصاد رشد سریعی پیدا کرد و بهرهوری افزایش یافت.
درباره ایران و اینکه در کدام مرحله از انقلابهای صنعتی است، باید گفت براساس مشاهدات بهنظر میرسد، سالها است از موج دوم گذر کرده و اینک در حال سپری کردن موج سوم که دیجیتال کردن فعالیتهای اقتصادی است، بهسر میبرد. اما مهمترین موانع پیشروی کشور در راستای اجرای انقلاب چهارم صنعتی، کمبود دانش فنی و علمی، نداشتن زیرساختهای لازم و ضروری نظیر اینترنت پرسرعت، تبادل اطلاعات آزاد با دنیا و... است که باید با تمرکز بر هدف پیشرفت و توسعه صنعتی در مسیر تامین سریع این زیرساختها گام برداشت.درباره اینکه هوشمندسازی چیست، باید از این تعریف آغاز کرد که هوشمندسازی یعنی اینکه ما بتوانیم همه فعالیتهایمان را از طریق استفاده از آیتی و سیستمهای روز بهصورت دقیقتر و با کنترل بهتر انجام دهیم. بر این اساس، زیرساخت اولیه آن پدید آمدن بستر مناسب در زمینه اینترنت و آیتی است. دومین پیشنیاز توجه به آموزش نیروی انسانی است تا بتواند از سازکارهای هوشمند بهره مناسب و صحیحی ببرد و در نهایت هم توجه به حوزه استفاده از فناوریهای هوشمند است تا زیرساختها بهصورت متناسب با آن پیادهسازی شود. بنابراین، هم نیروی انسانی، هم امکانات سختافزاری و هم نرمافزاری باید هر ۳ با هم، برای استفاده از ثمرات هوشمندسازی توانمند و مهیا شوند.یکی از معضلاتی که ـ بهطوراخص در بخش معدن ـ هوشمندسازی را بهتعویق انداخته و باعث شده است که در این حوزه پیشرفت قابلقبولی نداشته باشیم، مشکل اینترنت و زیرساختهای آن است. معادن بهطورعموم در محدودههای خارج از شهر و در مناطق بیابانی یا کوهستانی دورافتاده قرار دارند و دقیق در همین نقاط امکان دسترسی به اینترنت بسیار ضعیف است. این معضل باعث شده که معدنداران این مناطق از هوشمندسازی کمتر استقبال کنند.
معادنی که تاکنون اقدام به چنین کاری کردهاند یا معادن بسیار بزرگی هستند که بیشتر دولتی یا نیمهدولتی هستند. این مجموعهها بهطورمعمول نزدیک به شهرهای بزرگ هستند و در عمل، امکان بهرهبرداری از اینترنت پرسرعت برای آنها مهیا است. از طرف دیگر، از امکانات مالی و نیروی انسانی کارآمد هم برخوردار هستند، بنابراین میتوانند سیاستهای خود را در زمینه هوشمندسازی، عملی کنند و با صرف هزینه بالا بستر مناسب را برای خود پدید آورند. بهعنوانمثال، معادن بزرگی که تاکنون اقدام به هوشمندسازی کردهاند ـ مثل چادرملو یا معدن اسفندقه ـ معادن دولتی هستند و براساس همین الگو پیش رفتهاند، بنابراین دستیابی به هوشمندسازی حداقل در کوتاهمدت برای معادن دولتی یا خصوصی امکانپذیر است. وقتی صحبت از معادن کوچک یا متوسط میکنیم ـ که بهشکلمعمول در اختیار بخش خصوصی است ـ هوشمندسازی بسیار سخت و دور از دسترستر میشود.محافظت از سیستمها یا بهعبارت دیگر، حفظ امنیت شبکه، مقوله مهمی است که فقط حوزه معدن و صنایعمعدنی را تهدید نمیکند. موضوع امنیت شبکه در مجموع در کشور ما نقاط ضعفی دارد که باید با استفاده از دانش روز آن را برطرف کرد. تا موقعی که این اتفاق نیفتاده است و ما به دانش روز مسلح نشدهایم، بهطورقطع این مشکل برایمان بهوجود میآید و هرچند وقت یکبار شاهد خرابکاریهایی عمدی یا سهوی در سیستمهای بخشهای مختلف خواهیم بود که مجموعهای را دچار مشکل میکند.