بندر شهید رجایی، آزمون سخت شرکتهای بیمه
حادثه انفجار در بندر شهید رجایی که یکی از بزرگترین شریانهای تجاری ایران است، بهوضوح نشان خواهد داد که صنعت بیمه ایران تحتتاثیر تحریمها با چه مشکلاتی مواجه است. پس از این حادثه، بسیاری از کالاهای وارداتی و صادراتی که از طریق بندر شهید رجایی ترخیص میشدند، بشدت آسیب دیدهاند و روند بازسازی و ترمیم زیرساختها بهعلت مشکلات بیمهای بهطورقطع با کندی مواجه خواهد شد. این مسئله نهتنها موجب افزایش بار مالی بر دوش شرکتهای بیمه داخلی میشود، بلکه میتواند بسیاری از خسارات را با تاخیر و عدمپوشش کامل بیمهای روبهرو کند. براساس آخرین آمارهای موجود، ضریب نفوذ بیمه در ایران حدود ۲.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی است. این در حالی است که میانگین جهانی ضریب نفوذ بیمه بیش از ۷ درصد برآورد میشود و در کشورهای توسعهیافتهای مانند ژاپن، فرانسه یا امریکا این شاخص حتی به ۱۰ تا ۱۲ درصد هم میرسد. این فاصله معنادار، نشاندهنده آن است که صنعت بیمه در ایران هنوز نتوانسته جایگاه واقعی خود را بهعنوان یکی از ارکان حمایت از فعالیتهای اقتصادی تثبیت کند.

بحرانهای گسترده و غیرقابلپیشبینی مانند حادثه بندر شهید رجایی نشاندهنده آن است که تحریمها نهتنها توان بیمههای داخلی را در پذیرش ریسکهای بزرگ محدود کرده، بلکه باعث شده است صنعت بیمه ایران در برابر حوادث بزرگ، آسیبپذیرتر از قبل باشد. صنعت بیمه بهعنوان نهاد اصلی مدیریت ریسک در اقتصاد، رسالتی فراتر از صرف جبران خسارت برعهده دارد؛ ایجاد امنیت روانی، تسهیل استمرار فعالیتهای اقتصادی و پشتیبانی از سرمایهگذاریهای بزرگ از جمله وظایف ذاتی این صنعت است. با این حال، تحلیل حادثه بندر شهید رجایی نشان میدهد صنعت بیمه کشور هنوز در مسیر تحقق این رسالت با موانع جدی روبهروست. نرخ پایین نفوذ بیمه و تحریمها بهعنوان دو عامل ضعفهای ساختاری صنعت بیمه کشور شناخته شده است. بر همین اساس صمت در گفتوگو با کارشناسان بیمه به بررسی چالشهای ساختاری صنعت بیمه در مواجهه با خسارات گسترده پرداخته که در ادامه میخوانید.
تحریمها و ضریب نفوذ پایین بیمه، مهمترین چالشهای ساختاری صنعت بیمه
حادثه انفجار اخیر در بندر شهید رجایی که خسارات گستردهای به زیرساختهای لجستیکی و محمولههای تجاری وارد کرده، بار دیگر اهمیت کارکرد صنعت بیمه در اقتصاد کشور را در کانون توجه قرار میدهد. این رویداد، آزمونی عملی برای سنجش میزان توانمندی بیمههای داخلی در پوشش خسارات و ایفای نقش حمایتی آنها در مواجهه با بحرانها بود. نخستین موضوع قابلبررسی، میزان پوشش واقعی بیمهها در برابر خسارات واردشده است. اگرچه براساس مقررات، بیمهنامههای حملونقل دریایی، کالا و تاسیسات بندری باید بخش عمدهای از زیانهای ناشی از حوادث را جبران کنند، اما بررسیهای میدانی و اظهارنظر کارشناسان نشان میدهد بسیاری از بیمهگذاران به دلایل مختلفی چون ناآگاهی نسبت به جزئیات بیمهنامه، پوشش ناکافی یا نبود بیمههای تکمیلی تخصصی، در عمل بخش محدودی از خسارت خود را از بیمه دریافت میکنند.
مسئله دیگر، رسالت اصلی صنعت بیمه است که ایجاد اطمینانخاطر، حمایت از سرمایههای ملی و تسهیل بازگشت سریع به چرخه اقتصادی در هنگام بحران است، باید در صنعت بیمه ایران موردارزیابی قرار گیرد. صنعت بیمه ایران باوجود توسعه نسبی در سالهای اخیر، همچنان با چالشهای ساختاری همچون نرخ پایین نفوذ بیمه، ضعف در فرهنگسازی بیمهای، محدودیت در تنوع محصولات و عدمتوسعه بیمههای تخصصی روبهروست.
در اقتصادهای مدرن، بیمه یکی از ارکان اصلی تابآوری اقتصادی بهشمار میرود. تابآوری بهمعنای توانایی تحمل شوکهای اقتصادی و بازگشت سریع به وضعیت پایدار است. بیمه با توزیع ریسک و جبران خسارتهای ناشی از حوادث غیرمترقبه، این امکان را فراهم میکند که فعالیتهای اقتصادی پس از بحران، دچار فروپاشی نشوند. در غیاب پوششهای بیمهای موثر، حوادث بزرگ میتوانند زنجیرههای تولید، تجارت و اشتغال را بهشدت مختل کرده و آسیبهای بلندمدتی به اقتصاد ملی وارد کنند. بنابراین، تقویت صنعت بیمه، مستقیما با افزایش تابآوری اقتصادی کشور ارتباط دارد و باید بهعنوان یک ضرورت راهبردی در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
حادثه اخیر بهوضوح اهمیت بیمه بهعنوان یکی از ارکان تابآوری اقتصادی کشور را برجسته کرد. وقتی گفته میشود بیمه یکی از ارکان تابآوری اقتصادی است، منظور این است که بیمه به اقتصاد کشور کمک میکند تا در برابر حوادث، شوکها و بحرانهای ناگهانی (مثل انفجار، سیل، زلزله یا بحرانهای مالی) دو ویژگی حیاتی داشته باشد؛ تحمل آسیب و بازگشت سریع به حالت عادی.
آزمونی که قادر است توانمندی صنعت بیمه را زیرسوال ببرد
کامبیز لعل، کارشناس بیمه؛ یکی از فلسفههای وجودی بیمهها پوشش ریسکهای پیشبینینشده یا با پیشبینی سخت است. یعنی حوادثی که احتمال وقوع آنها اندک است، اما میتواند خسارتهای گستردهای ایجاد کند. بیمه باید این ریسکها را بررسی کند و با هزینههایی که از آن صنعت گرفته است، پوشش ریسک دهد. قاعدتا در وضعیت موجود بندر شهید رجایی هم، بیمهها باید محوطه بندری، اسکله و کالاها، ماشینآلات، تجهیزات، سازهها و همه افرادی را که در آن محیط خسارت دیدهاند، مورد حمایت و پوشش بیمهای قرار دهند. شرایط تحریمها و دوری از بازارهای بینالملل توان صنعت بیمه کشور را بسیار کاهش داده است. به این دلیل که بیمههای داخلی برای پوشش ریسکهای خود باید بتوانند از بیمههای خارجی استفاده کنند.
وضعیت موجود و خسارتهای حادثه روز گذشته میتواند توانمندی تمام شرکتهای بیمه داخلی را زیر سوال ببرد. اگرچه باوجود بسیاری از کاستی و باوجود تحریمها در تمام این سالهای سخت، بیمهها توانستهاند وظایف حمایتی خود را انجام داده و بخشی از دغدغه فعالان اقتصادی را پوشش دهند.
اما وقتی ابعاد حادثه بسیار بزرگ است و بیمههای داخلی ما هم از طرفی ریسکهای خود را با بیمههای خارجی بهاشتراک نگذاشتهاند، ممکن است پوشش دادن چنین حادثه گستردهای از توان بیمههای داخلی خارج باشد. بهنظر میرسد حادثه بندرعباس ابعاد بسیار بزرگی، چه بهشکل مستقیم در خسارات مالی و جانی و چه بهشکل غیرمستقیم بخارات و تشعشعات ناشی از انفجار داشته که میتواند در آینده و در بلندمدت آشکار شود.
به غیر از تحریمها که به آن اشاره شد، ضریب نفوذ پایین بیمه یکی دیگر از چالشهای ساختاری صنعت بیمه کشور است. جایی را هم که بیمهها پوشش دادهاند، بهمیزان زیادی ارزش واقعی بیان نمیشود، یعنی بیشتر و صرفا برای آنکه بتوانند پاسخگوی برخی قوانین نهادهای بالادستی باشند، بیمهنامه را میخرند. در بسیاری از موارد دیده شده که در بیمهنامه ارزشهای واقعی ذکر نشده و وقتی خسارتی رخ میدهد، طبیعی است که شرکتهای بیمه در حد همان مبلغی که در قرارداد ذکر شده، پرداخت میکنند.
پایین بودن ضریب نفوذ بیمه و عدمذکر دقیق ارزش کالای تحتبیمه باعث شده است صنعت بیمه ما علاوه بر تحریمها، دچار چالشهای درونی هم شده باشد.
تاکنون در تجارب و حوادث مشابه انفجار بندر شهید رجایی، صنعت بیمه تلاش کرده است تا رسالت خود را بهدرستی ایفا کرده و مطابق قراردادها پیش رود، البته شکایتهایی هم در فرآیند اجرایی و تخمینهای کارشناسی وجود دارد.
تداوم رکود در صنعت بیمه
بهروز اسدنژاد، معاون ریسک شورای فنی بیمه ایران؛ صنعت بیمه در کشور ما بسیار مهجور است. آمار و ارقام و شاخصها بیانگر این است که بیمههای بازرگانی در کشور ما توسعه زیادی نیافته و دلایل بسیاری برای عدمتوسعهیافتگی بیمه در ایران وجود دارد. باتوجه به شاخص ضریب نفوذ بیمه، مجموع حق بیمه تولیدشده در یک کشور در یک سال، تقسیم بر جی دی پی آن کشور است. این عدد در کشور ما در خوشبینانهترین حالت، ۲.۵ درصد است، در حالی که متوسط جهانی این شاخص در دنیا ۷ درصد و در کشورهای توسعهیافته ۱۳ الی ۱۴ درصد است. فاصله ما با متوسط جهان و کشورهای توسعهیافته، نشانگر این است که ما در بیمههای بازرگانی نتوانستهایم چندان پیشرفت کنیم. باوجود اینکه بیمه در ایران حداقل از نظر بعد ملی، ۸۹ سال سابقه دارد و در ۱۵آبان سالروز تاسیس بیمه ایران است. باوجود گذشت این ۸۹ سال اما متاسفانه با توسعه بیمه مواجه نبودهایم.
بخشی از توسعه بیمه مربوط به مردمیسازی فرهنگ بیمه است. گاهی ما میتوانیم با نخبگان توسعه را پیش ببریم. اما مفهوم بیمه نیاز به اقداماتی دارد که در همه اقشار و همه سطوح جامعه گسترش پیدا کند. توجه داشته باشید که در دنیا از دل بیمهها، بانکها و موسسات مالی و اعتباری شکل میگیرند، در صورتی که در کشور ما این اتفاق بهشکل برعکس رخ میدهد و از دل بانکها، موسسات مالی و اعتباری بیمهها شکل میگیرند. باید تلاش کرد تا سرمایهگذاری از طریق همین شرکتهای بیمه شکل بگیرد. بنابراین برای ایجاد چنین روندی باید نگاهمان را به صنعت بیمه تغییر دهیم. صنعت بیمه میتواند فرآیندها و کسبوکارهای جدید ایجاد کند. یکی از مشکلات عمده صنعت بیمه، عدماستفاده از فناوری و اطلاعات مبتنی بر اطلاعات است. در صنعت بیمه متاسفانه هنوز در عصر ماقبل دیجیتال شدن هستیم، در حالی که صنعت بیمه با دادههای بسیار و کلان مواجه است و این دادهها باید تبدیل به اطلاعات شوند. به این شکل میتوان بازاریابی در زمینه بیمه و مدیریت ریسک را تقویت و هوشمند کرد. در کنار همه مشکلاتی که وجود دارد و باتوجه به شرایط کنونی، مهمترین مشکل صنعت بیمه، عدماستفاده مناسب از دادهها برای تصمیمگیری، مدیریت ریسک و نظارت بر بازاریابی و فروش است. در حال حاضر ما در عرصه بیمه از بازاریابی کور استفاده میکنیم. یعنی با آزمون و خطا پیش میرویم. در حالی که باید مشتری بیمه را رصد و شناسایی کرد.
سخن پایانی
حادثه انفجار در بندر شهید رجایی که بهعنوان یکی از مهمترین شریانهای تجاری کشور شناخته میشود، خسارات مالی گستردهای بهبار آورد و بار دیگر کارکرد و کارآمدی صنعت بیمه ایران را زیر ذرهبین قرار داد. این رویداد، فرصتی برای بازنگری جدی در میزان آمادگی صنعت بیمه برای ایفای نقش حمایتی خود در قبال فعالان اقتصادی و زیرساختهای ملی فراهم کرد. بررسیهای اولیه نشان میدهد در حادثه اخیر، بخشی از خسارات وارده تحتپوشش بیمههای حملونقل، بیمههای مسئولیت و بیمههای تاسیسات بندری قرار داشت. با این حال، واقعیت میدانی حاکی از آن است که در بسیاری موارد، پوششهای بیمهای نتوانستند بهطورکامل پاسخگوی حجم خسارات وارده باشند.
یکی از کارکردهای مهم بیمههای بازرگانی و بیمههای مسئولیت، ایجاد ثبات و امنیت در فرآیندهای تجاری و گمرکی کشور است. پوشش بیمهای مناسب میتواند ریسکهای ناشی از حملونقل بینالمللی، تخریب کالا، آتشسوزی و بلایای طبیعی را کاهش داده و انگیزه سرمایهگذاری خارجی و داخلی را تقویت کند.
با این وجود، در ایران بهدلیل چالشهای ساختاری در صنعت بیمه، از جمله ضعف در طراحی بیمهنامههای تخصصی برای تجارت بینالملل و محدودیت در ارائه خدمات بیمههای اعتباری صادراتی، تاثیر واقعی بیمهها در کاهش ریسکهای تجاری هنوز به مرحله بلوغ نرسیده است. حادثه بندر شهید رجایی بار دیگر نشان داد که نبود پوششهای جامع و متناسب با استانداردهای بینالمللی میتواند نهتنها به زیان فعالان اقتصادی بینجامد، بلکه امنیت کلی زنجیره تامین کشور را نیز بهخطر بیندازد. انفجار در بندر شهید رجایی، فارغ از خسارات عینی، بهعنوان یک زنگ هشدار برای صنعت بیمه ایران عمل کرد. در شرایطی که ریسکهای اقتصادی و تجاری در ایران بهواسطه حوادث طبیعی، بحرانهای صنعتی و تحریمهای بینالمللی افزایش یافته، بهرهگیری از ظرفیت بیمههای خارجی یک ضرورت اجتنابناپذیر برای صنعت بیمه کشور محسوب میشود.