نقش حیاتی R&D در تحول نظام بانکداری
«آینده از آن کسانی است که تحقیق میکنند.» این جمله را میتوان فصلالخطاب مفهوم تحقیق و توسعه یا R&D دانست. در جهان پرشتاب و متحول امروز، واژههایی چون «نوآوری»، «دانشبنیان» و «اقتصاد دیجیتال» باید کلیدواژههای هر سیاستگذار و مدیر اقتصادی باشند. اما ریشه همه این مفاهیم، در یک واژه نهفته است؛ تحقیق و توسعه یا همان R&D. در حالیکه صنایع بزرگ جهان، سالهاست با سرمایهگذاریهای کلان در R&D به خلق ارزشهای نوین رسیدهاند، بانکها نیز از این قافله عقب نماندهاند. از الگوریتمهای اعتبارسنجی مبتنی بر هوش مصنوعی گرفته تا شعب مجازی و سرویسهای مالی در بستر متاورس، همه اینها محصول تحقیقات متمرکز در دل بانکهاست. اما ایران کجای این مسیر ایستاده؟ نظام بانکی ما چقدر با مفهوم R&D آشناست؟ و چطور میتوان این «موتور رشد» را در ساختار اقتصادی کشور فعال کرد؟

بررسیها نشان میدهد کمتر از ۵ درصد بانکهای ایرانی، دارای ساختار مشخص و بودجهدار برای تحقیق و توسعه هستند. همچنین، حلقه اتصال بانکها با مراکز دانشگاهی و علمی کشور نیز، در سطح بسیار پایینی قرار دارد. اقتصاد ایران امروز در تقاطعی حساس ایستاده؛ از یکسو نیاز مبرم به رشد اقتصادی غیرنفتی دارد و از سوی دیگر، فشار تحریمها و کاهش منابع سنتی درآمدزایی، بیش از پیش احساس میشود. در چنین شرایطی، تنها راه نجات بلندمدت، اتکا به اقتصاد دانشی و نوآور است.
بهاعتقاد کارشناسان، در اغلب بانکهای ایرانی، R&D بهصورت واقعی وجود ندارد یا به روابط عمومی گره خورده، یا تنها بهعنوان بخشی از واحد فناوری اطلاعات دیده میشود، در حالی که R&D یعنی تولید فکر و تصمیمسازی علمی؛ نه صرفا اجرا. تحقیق و توسعه، در سادهترین تعریف خود، فرآیند برنامهریزیشدهای است برای کشف ایدههای جدید، آزمایش آنها و تبدیلشان به محصولات، خدمات یا راهکارهایی عملی. این فرآیند، نهفقط برای صنایع تولیدی، بلکه برای تمام بخشهای اقتصادی، از خدمات درمانی تا بانکداری، حیاتی است. براساس آمار سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، کشورهایی نظیر کرهجنوبی، فنلاند و سوئیس بیش از ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به R&D اختصاص میدهند. در این کشورها، R&D نهفقط یک «واحد سازمانی»، بلکه بخشی از فرهنگ مدیریتی و تصمیمگیری کلان است.
وضعیت موجود R&D در نظام بانکی ایران
در گذشته، بانکها را بهعنوان نهادهای سنتی و محافظهکار میشناختیم؛ جایی برای حفظ سرمایه، نه تولید دانش. اما در دهه گذشته، تغییرات فناوری، ساختار بانکها را دگرگون کرده است. امروزه بانکهایی چون BBVA اسپانیا، DBS سنگاپور و Bank of America با داشتن دپارتمانهای تحقیق و توسعه مستقل، خود را به سازمانهایی چابک، دادهمحور و فناورانه تبدیل کردهاند. در ایران، اگرچه برخی بانکهای خصوصی در سالهای اخیر تلاشهایی در زمینه نوآوری داشتهاند، اما مفهوم R&D هنوز برای بسیاری از موسسات مالی، ناشناخته یا کماهمیت باقی مانده است. ما در دنیایی زندگی میکنیم که نسل جدید مشتریان، اهل تکنولوژی هستند؛ از اپلیکیشنهای موبایلی انتظار خدمات شخصیسازیشده دارند و هیچ علاقهای به صف ایستادن در بانک ندارند. اگر ما تحقیق نکنیم و توسعه ندهیم، بازار را به فینتکها خواهیم باخت.
فقدان ساختار رسمی R&D در بیشتر بانکها بیانگر آن است که کمتر از ۱۰ درصد بانکهای ایران دارای دپارتمان رسمی و مستقل R&D هستند. در بیشتر موارد، فعالیتهای تحقیقاتی در زیرمجموعه واحد فناوری اطلاعات (IT) یا معاونت برنامهریزی گنجانده شدهاند؛ نه بهعنوان یک بخش استراتژیک با بودجه مستقل و نیروی انسانی تخصصی. از سویی سرمایهگذاری اندک در نوآوری و توسعه نشان میدهد بانکهای ایرانی بهطورمیانگین کمتر از ۰.۵ درصد از بودجه سالانه خود را به R&D اختصاص میدهند. این عدد در مقایسه با بانکهای بزرگ بینالمللی که بین ۲ تا ۵ درصد بودجه خود را صرف تحقیق و نوآوری میکنند، بسیار پایین است.
اما یکی از مهمترین دلایل فقدان ساختار رسمی R&D در بیشتر بانکها، عدمارتباط سازمانیافته با مراکز علمی و دانشگاهی است. تنها تعداد معدودی از بانکهای ایرانی همکاری مستمر و هدفمند با دانشگاهها یا پژوهشگاههای معتبر دارند. بسیاری از پروژههای تحقیقاتی نیز، بیشتر ماهیت تبلیغاتی یا نمایشی دارند تا راهبردی و مسئلهمحور. پروژههای R&D اغلب بر فناوری متمرکز است و نه تحلیل اقتصادی. تمرکز فعلی بیشتر بر توسعه خدمات دیجیتال (برای مثال اپلیکیشنها و بانکداری اینترنتی) است تا تحقیق درباره مدلهای نوین کسبوکار مالی، مدیریت ریسک یا تحلیل رفتار مشتریان.
باتوجه به تمام شواهد موجود میتوان گفت در حال حاضر، تنها حدود ۵ تا ۱۰ درصد از نظام بانکی ایران، بهصورت نسبی، مبتنی بر تحقیق و توسعه واقعی و ساختاریافته عمل میکند و این یعنی بیش از ۹۰ درصد بانکهای کشور، هنوز R&D را بهعنوان رکن کلیدی تحول نمیبینند یا آن را بهشکل نمادین پیادهسازی کردهاند. نتیجه چنین وضعیتی عقبماندگی از فینتکها و بازیگران نوظهور مالی و عدمانطباق با نیازهای نسل جدید مشتریان و ضعف در پاسخگویی به تحولات جهانی از جمله هوشمصنوعی، رمزارزها و بلاکچین بوده است.
رفتار نظام بانکداری خلاف تحول ساختاری
سعید عسگری انارکی، کارشناس بانکداری الکترونیک؛ سیستم بانکی ما اصولا در رابطه با تغییرات بسیار با احتیاط عمل میکند. نظام بانکداری ما دولتی است و جز چند بانک خصوصی نداریم. دولت مدیریت این بانکها را برعهده دارد و از اینرو سیستم بانکی ما هم محافظهکارانه و با احتیاط رفتار میکند. در چنین سیستم بانکداری، کلیت ساختار خلاف و علیه تحولات رفتار میکند. بهعنوانمثال من در بانک مسکن مدیر انفورماتیک بودم و آنجا در راهاندازی دستگاه خوددریافت بر سر اندازههای اسکناس و سایر استانداردهای امنیتی مانند رنگ اسکناس به مشکل خوردیم. دستگاهها بهدلیل سیستم امنیتی که داشتند، برخی اسکناسها را ریجکت و بهاصطلاح از دستگاه بیرون میانداختند. در دهه ۷۰ حتی درباره رنگ اسکناس و امنیت کاغذهای اسکناس مشکل داشتیم. آن زمان هرچه درخواست کردیم تا در رنگ و کاغذ اسکناسها اصلاحاتی رخ دهد، اهمیتی ندادند و ما مجبور شدیم، امنیت دستگاههای خوددریافت را پایین بیاوریم تا تمامی اسکناسها را بپذیرد. این نمونه نشان میدهد که ساختار نظام بانکداری ما همیشه خلاف تحول رفتار میکند.
ما در ورود دستگاههای خودپرداز مجبور شدیم بهدلیل اختلاف اسکناسهای موجود در کشور با استانداردهای امنیتی دستگاهها، نوعی بومیسازی در دستگاه انجام دهیم. این نوع اختلافات همیشه بر سر ورود دانش جدید به کشور وجود داشته و نظام بانکداری ما هم از این مخالفتها بینصیب نبوده است.
توسعه کارآ، نتیجه تحقیق و توسعه
دکتر صادق قادریکنگاوری،کارشناس کسب و کار
باتوجه به پیچیدگی کسبوکارها و افزایش رقابت میان آنها، داشتن واحد تحقیق و توسعه کارآ و توسعه
محصولات جدید (New Product Development) یکی از مهمترین عوامل ایجاد مزیت رقابتی است. روشن است که این موضوع در صنایع پویا و رقابتی که نقش فناوری در آن پررنگ است، نهتنها لازم بلکه برای حفظ بقا به یک ضرورت تبدیل شده است. تحول جدید و در پی آن، موفقیتهای علمی و اقتصادی گوناگون باعث شد در کنار اقتصاد دولتی، اقتصاد بخشخصوصی و نسل جدیدی از تحقیق و توسعه شکل گیرد. طی دهه ۱۹۷۰ دو بحران بزرگ نفتی بهوجود آمد. این بحرانها از یکسو، باعث افزایش نرخ نفت و نرخ تورم و از سوی دیگر، منجر به کاهش تقاضا و افزایش نرخ بیکاری ساختاری شد. شرکتها در این اوضاع و احوال، با افزایش تمرکز روی صرفهجویی ناشی از مقیاس و مزایای منحنی تجربه، راهبردهایی عقلانی و ترکیبی را در دستور کار قرار دادند.
نسل پنجم تحقیق و توسعه از اوایل دهه ۱۹۹۰ شروع شد. دههای که رقابت مفهومی جهانی شده، سرعت تغییرات فناوری بالا رفته و نیاز به سرمایهگذاری برای انجام امور تحقیق و توسعه بیش از پیش شده بود. در این دوره، واحد تحقیق و توسعه به تعامل بیشتر با رقبا، توزیعکنندگان، مشتریان، تامینکنندگان، سیاستگذاران و سایر بازیگران این عرصه نیاز داشت. در این نسل از تحقیق و توسعه دارایی شرکتها مبتنی بر دانش است و راهبرد غالب در این نسل ایجاد نوآوری مشترک به کمک سایر بازیگران صنعت است. واحد تحقیق و توسعه با برگزاری جلسات مستمر با تامینکنندگان و مشتریان عمده و بررسی راهبردهای رقبا و تحولات صنعت، نقشی کلیدی برای ایجاد نوآوری و ادامه حیات سازمان برعهده داشت.
صنعت بانکداری ایران در حال عبور از نسل اول و ورود به نسل دوم و سوم تحقیق و توسعه است. اگر این ادعا درست باشد که بهنظر میرسد درست است، بانکها ناگزیرند از روند جهانی این صنعت الگوگیری و عقبافتادگی بخش R&D را بهسرعت و دقت جبران کنند، در غیر این صورت اگر روزی درهای کشور به روی بانکهای خارجی و شرکتهای فعال حوزه پرداخت باز شود، دست تهی و ضعف بانکها آشکارتر میشود، در اینصورت توان و یارای رقابت وجود نخواهد داشت. بهاینمنظور اقدامات زیر برای جبران تاخیر در رفتار بخش R&D بانکها موردتاکید است.
در گام نخست «مشتریان» باید جایگاه بالاتری در منظومه فکری مدیران ارشد بانکها و بخش R&D داشته باشند. این امر مستلزم دستهبندی مشتریان و شناسایی نیازهای آنان و طراحی محصولات و خدمات متنوع و متناسب با مشتریان گوناگون باشد. برای نمونه شرکتهای تامین سرمایه و بیمهها که عمده فعالیتشان سپردهگذاری است، بدیهی است که بهدنبال سود بیشتر هستند، بانکها برای جذب این بخش از بازار باید بستهای از خدمات متنوع را بهصورت یکپارچه و مبتنی بر نیاز آنان تهیه و از این طریق رضایت آنان را جلب کنند. ثبت و ضبط و بهبود فرآیندهای ارائه خدمات از یکسو و کاهش بروکراسی از سوی دیگر، میتواند سرعت عمل مواجهه با مشتریان را بیش از پیش افزایش دهد. بهرهگیری از آخرین دستاوردهای نرمافزاری حوزه CRM برای ثبت و ضبط درخواستها، مدتزمان پاسخگویی، آخرین اقدامات انجامپذیرفته و تقویت سیستمی کانالهای ارتباطی با مشتریان از اقدامات ضروری این مرحله بهشمار میرود. در پایان مشتریان ویژه باید باور داشته باشند که صدای آنان در کوتاهترین زمان ممکن به بالاترین ردههای ساختاری و مدیریتی خواهد رسید و پاسخ مناسب و منطقی دریافت خواهند کرد.
سخن پایانی
برای اینکه R&D در نظام بانکی کشور نهادینه شود، نیازمند اقداماتی همزمان در 3 سطح حاکمیتی، بانکی و دانشگاهی و پژوهشی هستیم. در سطح حاکمیتی این اقدامات میتواند بهشکل مشوقهای مالیاتی به بانکهایی که واحد تحقیق و توسعه باشد، ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک R&D با مشارکت دولت و بانکها و تسهیل ورود استارتآپها به حوزههای بانکی و تنظیم مقررات حامی نوآوری از دیگر اشکال حمایت از بخش تحقیق و توسعه در نظام بانکداری باشد. در بانکها نیز تشکیل واحدهای مستقل R&D با بودجه سالانه مشخص، جذب نیروهای تخصصی از حوزههای میانرشتهای (اقتصاد، علوم داده، روانشناسی رفتاری) و راهاندازی «آزمایشگاههای نوآوری» برای تست راهحلهای جدید میتواند موثر باشد و در سطح دانشگاهی و پژوهشی طراحی دورههای مشترک بانکی و دانشگاهی در حوزه فینتک، تاسیس مراکز پژوهشی مشترک با تمرکز بر مشکلات واقعی نظام مالی کشور و ترویج فرهنگ پژوهشمحور در فضای کسبوکار.
جهان بهسرعت در حال تغییر است. بانکهایی که امروز در مسیر تحقیق و توسعه قدم نمیگذارند، فردا جایی در بازار نخواهند داشت. R&D دیگر یک واژه لوکس نیست؛ بلکه ضامن بقای اقتصادی، امنیت مالی و رضایت مشتریان است. ایران نیز برای عبور از بحرانهای مزمن اقتصادی، باید هرچه سریعتر، تحقیق و توسعه را نهفقط بهعنوان یک گزینه، بلکه بهعنوان ضرورتی بنیادین در همه ارکان اقتصاد، از جمله بانکداری بپذیرد.