-
صمت در روز جهانی غذا به بررسی تاثیرات اقلیمی صنعت دامپروری پرداخت

بمب متانی صنعت دام

کامیار فکور: در هیاهوی مبارزه با گرمایش جهانی، اغلب نگاه‌ها به سوی سوخت‌های فسیلی و ضرورت کاهش دی‌اکسیدکربن خیره می‌ماند؛ در حالی که جهان حتی در مهار همین آلاینده نیز تعلل کرده است، به‌نظر می‌رسد عامدانه نمی‌خواهد سایه سنگین آلاینده‌ای دیگر را بر معادلات اقلیمی پررنگ سازد؛ یعنی متان ناشی از صنعت سودآور دامپروری. این سکوت، صنعت گوشت را به مانعی قدرتمند و جدی در مسیر هرگونه اقدام موثر جهانی علیه تغییرات اقلیمی تبدیل کرده است. جامعه علمی بین‌المللی مدت‌هاست از سهم مخرب بخش کشاورزی حیوانی در گرمایش جهانی آگاه است. نخستین زنگ خطر در سال ۲۰۰۶ توسط سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد به‌صدا درآمد؛ گزارشی به نام «سایه بلندمدت دامپروری» نشان داد که این بخش مسئول ۱۸درصد از کل انتشار گازهای گلخانه‌ای جهانی است؛ رقمی که در آن زمان حتی از سهم کل بخش حمل‌ونقل نیز بیشتر برآورد شده بود. این سهم عظیم عمدتا ناشی از تخریب مناطق وحشی و جنگل‌زدایی برای تبدیل آنها به زمین‌های کشت علوفه دام است. اما درون خود این صنعت، متان به یک بمب گرمایشی خاموش تبدیل شده است. فعالیت‌های کشاورزی دامپروری به‌تنهایی مسئول ۳۷ درصد از متان تولیدشده توسط فعالیت‌های انسانی است که منشأ اصلی آن، فرآیند تخمیر روده‌ای در حیوانات نشخوارکننده‌ای مانند گاو است. قدرت متان تا ۲۸ برابر دی‌اکسیدکربن است. اهمیت این گاز تا آنجاست که گزارش «ارزیابی جهانی متان» سازمان ملل در سال ۲۰۲۲ تایید کرد که انتشار سالانه متان صنعت دامپروری، معادل با انتشار متان از کل بخش سوخت‌های فسیلی است. در تقویم جهانی، 16 اکتبر به‌عنوان روز جهانی غذا نام‌گذاری شده است. به‌همین‌منظور بر صنعت جهانی و عظیم دامپروری متمرکز می‌شویم تا ابعاد پنهان و ویرانگر آن را برای زمین و آینده آن بررسی کنیم.

بمب متانی صنعت دام

سهم ۷۸ درصدی دام از گازهای گلخانه‌ای

متان مهم‌ترین عامل تاثیرگذار بر تغییرات اقلیمی در صنعت دامپروری است. فعالیت‌های کشاورزی دامپروری به‌تنهایی مسئول ۳۷ درصد از متان تولیدشده توسط فعالیت‌های انسانی است که منشأ اصلی آن، همان تخمیر روده‌ای در حیوانات نشخوارکننده است. تاثیر متان در گزارش‌های بعدی سازمان ملل نیز موردتایید قرار گرفت؛ از جمله در گزارش «ارزیابی جهانی متان» سازمان برنامه محیط‌زیست ملل متحد (UNEP) در سال ۲۰۲۲. این گزارش دریافت که صنعت دامپروری سالانه تقریبا ۱۱ مگاتن متان به جو منتشر می‌کند که معادل با انتشار متان از کل بخش سوخت‌های فسیلی است.

در یک بررسی جدید، پژوهشگران داده‌های تکان‌دهنده‌ای را منتشر کرده‌اند که دامپروری را به‌عنوان یک عامل اصلی در انتشار گازهای گلخانه‌ای معرفی می‌کند؛ یافته‌هایی که از یک منطقه نسبتا دورافتاده، یعنی استپ بیابانی اوراسیا، به‌دست‌آمده است، اما پژواکی جهانی دارد. گزارش «انتشار گازهای گلخانه‌ای از تولید دام، سه‌برابر مصرف خانوار در استپ بیابانی اوراسیا» که توسط لولو ونگ و همکاران در نشریه فرآیندهای محیط‌زیستی (Ecological Processes) در سال ۲۰۲۵ منتشر شد، زنگ خطر جدی را درباره تبعات محیط‌زیستی صنعت گوشت به‌صدا درآورده است. این تحقیق که با بررسی ۲۳۵ مزرعه خانوادگی در استپ بیابانی مغولستان داخلی انجام شده است، به‌صراحت نشان می‌دهد که سهم انتشار گازهای گلخانه‌ای حاصل از فعالیت‌های مرتبط با دامداری، به‌طورقابل‌توجهی از سایر فعالیت‌های زندگی روزمره خانوارها فراتر می‌رود و یک عدم‌تعادل فاحش در ردپای کربنی این جوامع ایجاد کرده است.

براساس نتایج به‌دست‌آمده، تقریبا ۷۸ درصد از کل گازهای گلخانه‌ای که توسط این مزارع تولید می‌شود، مستقیما به بخش تولید دام مربوط است. این رقم تکان‌دهنده، نشان می‌دهد که تولید دام بیش از 3برابر میزان انتشار گازها از مصرف روزمره زندگی خانوارها (۲۲.۰۵ درصد) آلودگی ایجاد می‌کند. اگر دامپروری در مقیاس کوچک و سنتی، که اغلب به‌دلیل مدیریت پایدارتر مورد ستایش قرار می‌گیرد، چنین بار سنگینی بر دوش محیط‌زیست می‌گذارد، می‌توان ابعاد فاجعه در مزارع صنعتی و عظیم گوشت را به‌آسانی تصور کرد.

انتخاب بشقاب ما چه تاثیری دارد؟

فرآیند تخمیر روده‌ای در دامداری‌ها مربوط به هضم غذا در معده دام‌های نشخوارکننده‌ای مانند گاو و گوسفند است که طی آن، گاز متان تولید و سپس وارد جو می‌شود. متان روده‌ای به‌عنوان یک «بمب متانی» خاموش، به‌تنهایی سهم غالب ۶۸.۱۵ درصدی از کل انتشار گازهای گلخانه‌ای یک دامداری خانوادگی را به خود اختصاص داده است. برای درک بهتر این خطر، باید دانست که متان هرچند عمر کمتری در جو نسبت به دی‌اکسیدکربن دارد، اما در یک بازه زمانی صدساله، قدرت گرمایش آن حدود ۲۵ تا ۲۸ برابر دی‌اکسیدکربن است؛ این یعنی یک مولکول متان، به‌همان اندازه ۲۸ مولکول دی‌اکسیدکربن، توانایی به دام انداختن حرارت و گرم کردن زمین را دارد. این یافته، متان روده را به‌عنوان حیاتی‌ترین کانون برای تمرکز بر کاهش آلاینده‌ها در سیستم‌های دامپروری معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که بدون مهار این گاز قدرتمند، تلاش‌ها برای کاهش گرمایش جهانی بی‌ثمر خواهد ماند.

در رتبه‌های بعدی آلاینده‌ها، 2 عامل اصلی دیگر در زندگی روزمره و تولید، خودنمایی می‌کند. مصرف مواد غذایی (به‌غیراز محصولات تولیدی خود دامداری) با سهم ۸.۵۸درصدی و سوزاندن زغال‌سنگ برای گرمایش و پخت‌وپز با سهم ۸.۱۳ درصدی، دومین و سومین منابع بزرگ انتشار گازهای گلخانه‌ای در این الگوهای زندگی سنتی است. هرچند این ارقام در مقایسه با تخمیر روده‌ای بسیار کوچک‌تر به‌نظر می‌رسد، اما در ترکیب با یکدیگر، تصویر کاملی از ردپای محیط‌زیستی جوامعی را نشان می‌دهد که سبک زندگی آنها عمیقا با طبیعت گره‌ خورده است.

از دیدگاه میزان آلایندگی به‌ازای تولید محصول، تفاوت‌های چشمگیری بین انواع دام‌ها مشاهده شد. پژوهشگران برای استانداردسازی آلایندگی، از واحدی به نام دی‌اکسیدکربن معادل 2CO   به‌ازای هر کیلوگرم وزن زنده استفاده کرده‌اند. این واحد کمک می‌کند تا تاثیر گرمایشی تمامی گازهای گلخانه‌ای مختلف (مانند متان و دی‌نیتروژن اکسید) در یک مقیاس مشترک، یعنی معادل با تاثیر دی‌اکسید کربن، بیان شود. 

در این مقایسه، گاوها بیشترین میزان انتشار را به خود اختصاص دادند؛ به‌ویژه گاوهای مولد که بالاترین شدت انتشار را با حدود ۵۹.۸۹ کیلوگرم CO۲e به ازای هر کیلوگرم وزن زنده به ثبت رساندند. به زبان ساده، تولید هر یک کیلوگرم گوشت گاو، نزدیک به ۶۰ کیلوگرم آلودگی گرمایشی معادل دی‌اکسیدکربن به جو اضافه می‌کند. این میزان برای گوساله‌های یک‌ساله حدود ۳۶.۳۲ کیلوگرم CO۲e و برای گوسفندان پرورشی کمترین مقدار، یعنی تقریبا ۱۹.۶۶ کیلوگرم CO۲e در هر کیلوگرم وزن زنده بوده است. 

این اختلاف فاحش، از یک‌سو لزوم تمرکز بر دام‌های بزرگ‌تر و پرآلاینده‌تر را برجسته می‌کند و از سوی دیگر، می‌تواند به سیاست‌گذاران و مصرف‌کنندگان این پیام را برساند که انتخاب نوع گوشت مصرفی، تاثیر مستقیمی بر شدت آلودگی محیط زیستی دارد؛ به‌شکلی که جایگزینی گوشت گاو با گوشت گوسفند می‌تواند تا دوسوم از آلایندگی به‌ازای هر کیلوگرم را کاهش دهد.

اما محرک اصلی این آلودگی‌ها چیست؟ در بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر بر انتشار گازها، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که وضعیت اقتصادی خانواده دامدار، مهم‌ترین عامل تاثیرگذار بر کل انتشار گازهای گلخانه‌ای است. در واقع نیروهای اقتصادی کلان، توانایی خرید و تقاضای بازار برای محصولات دامی، بیش از انتخاب‌های خرد مصرفی یا حتی روش‌های سنتی نگهداری دام، ردپای کربنی دامپروری را تعیین می‌کند. هرچه خانواده ثروتمندتر و بزرگ‌تر باشد، احتمالا تعداد دام بیشتر، مصرف انرژی بالاتر و در نتیجه، انتشار گازهای گلخانه‌ای بیشتری دارد.

از کمبود آب تا تخریب زمین

با این همه فقط اثرات گلخانه‌ای دامداری‌ها نیست که دامداری‌ها را تبدیل به تهدیدی محیط‌زیستی کرده، بلکه مصرف بالای آب و تخریب زمین توسط این صنعت نیز معضل بزرگی به‌وجود آورده است.

صنعت گوشت یکی از پرآب‌برترین صنایع جهان محسوب می‌شود. میزان آبی که برای تولید یک کیلوگرم گوشت گاو مصرف می‌شود، شامل آب موردنیاز برای آبیاری علوفه، نوشیدن دام‌ها و فرآوری محصولات، به‌طورمیانگین چندین‌برابر بیشتر از آب موردنیاز برای تولید محصولات گیاهی هم‌ارز است. 

این تقاضای عظیم برای آب، به‌ویژه در مناطقی که به‌طورطبیعی با تنش آبی مواجهند (مانند بسیاری از بخش‌های خاورمیانه و افریقا)، منجر به استخراج بی‌رویه آب‌های زیرزمینی و خشک شدن منابع آب سطحی شده است. این روند معیشت کشاورزان محلی را تهدید می‌کند و تنش‌های اجتماعی و درگیری‌های منطقه‌ای بر سر مالکیت آب را نیز دامن می‌زند.

علاوه بر آب، دامپروری‌های صنعتی فشار مخربی بر زمین وارد می‌کنند. تولید گوشت، به‌ویژه در سیستم‌های دامپروری گسترده نیاز به مساحت‌های عظیم زمین برای چرای دام و کشت خوراک دارد. این تقاضا ۲ اثر فاجعه‌بار دارد؛ جنگل‌زدایی و تغییر کاربری زمین و تخریب مستقیم خاک.

تبدیل جنگل‌ها و مناطق وحشی به مراتع چرا و زمین‌های کشت سویا و ذرت برای خوراک دام یکی از مهم‌ترین دلایل از بین رفتن تنوع زیستی و افزایش انتشار کربن ناشی از، از بین رفتن ذخایر کربن موجود در خاک و پوشش گیاهی است. همچنین چرای بی‌رویه و متمرکز دام‌ها در یک منطقه می‌تواند ساختار خاک را تحت‌تاثیر قرار داده، باعث فشرده شدن خاک، کاهش نفوذ آب و افزایش فرسایش بادی و آبی شود. این پدیده، به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک، منجر به بیابان‌زایی می‌شود که پیامدهای آن برای امنیت غذایی و پایداری اکوسیستم‌ها برگشت‌ناپذیر است.

لابی‌گری پنهان

وقتی پای راهکارهای عملی به‌میان می‌آید، ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین اقدام در سطح فردی، تغییر رژیم غذایی است. یک مطالعه در سال ۲۰۰۹ توسط آژانس ارزیابی محیط‌زیست هلند نشان داد که تغییر به یک الگوی غذایی حاوی تنها یک وعده گوشت گاو یا خوک در هفته و یک وعده ماهی، مرغ یا تخم‌مرغ در روز، می‌تواند انتشار گازهای گلخانه‌ای مرتبط با رژیم غذایی را ۱۰درصد کاهش دهد. علاوه بر این، این مطالعه به‌وضوح اشاره کرد که با این تغییر ساده در رژیم غذایی، حفظ افزایش دمای جهانی در حد زیر ۲ درجه سانتیگراد نسبت به دوران پیشاصنعتی، بسیار ارزان‌تر و قابل‌دسترس‌تر خواهد شد.

ظرفیت این تغییرات تا حدی است که می‌تواند از تاثیرات چشمگیرترین راهکارهای فناورانه نیز پیشی بگیرد. یک تحقیق منتشرشده در سال ۲۰۲۲ از سوی صندوق جهانی حیات‌وحش (WWF) نشان داد که حرکت به‌سمت رژیم‌های غذایی سالم‌تر با تاکید بیشتر بر غذاهای گیاهی، همراه با کاهش ضایعات و دورریز مواد غذایی در سطح جهان، می‌تواند کاهش آلایندگی معادل ۲.۵ گیگاتن دی‌اکسیدکربن در سال را به‌همراه داشته باشد. برای مقایسه، آژانس بین‌المللی انرژی تخمین می‌زند که تبدیل یک‌سوم از کل خودروهای جهان به خودروهای کاملا برقی، تنها می‌تواند ۲.۰ گیگاتن دی‌اکسیدکربن در سال از انتشار گازها بکاهد. 

بر این اساس تغییر رژیم غذایی یک ابزار سیاست‌گذاری اقلیمی فوق‌العاده قوی است، اما این سوال پیش می‌آید که چرا سیاست‌های بین‌المللی تغییرات اقلیمی تا حد زیادی از این راه‌حل بدیهی چشم‌پوشی می‌کنند.

پاسخ به این سوال در مفهوم تسخیر نهادی نهفته است. تسخیر نهادی یک مفهوم کلیدی در علوم سیاسی و اقتصاد است که به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک نهاد عمومی، یک سازمان نظارتی یا یک آژانس دولتی که وظیفه خدمت به منافع عمومی را دارد، به‌طورفزاینده‌ای توسط منافع خاص و قدرتمند یک صنعت یا گروه ذی‌نفع (لابی‌ها) اداره و هدایت می‌شود.

منتقدان، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد را به‌دلیل جدی نگرفتن انتشار گازهای گلخانه‌ای بخش دامپروری مورد انتقاد شدید قرار داده‌اند. یک مقام سابق فائو که به‌طورناشناس با بنگاه خبری و تحلیلی «Climate Home News» صحبت کرده، این سازمان را متهم کرده است که برای توجیه توصیه‌های خود درباره تشدید سیستم‌های کشاورزی حیوانی، داده‌ها را انتخاب و گلچین می‌کند. این مقام همچنین به حضور پررنگ افراد ذی‌نفع اشاره کرد و فاش ساخت که 11 نفر از نویسندگان گزارش برنامه‌ریزی‌شده فائو در سال ۲۰۲۵، برای موسسه تحقیقات کشاورزی حیوانات بین‌المللی کار می‌کنند؛ گروهی که به‌گفته این مقام، از نظر ایدئولوژیک تحت‌تاثیر صنعت دامپروری قرار گرفته است.

به‌موازات این، گزارش سال ۲۰۰۶ فائو که سهم بالای آلودگی دامپروری را برجسته کرده بود، با واکنش شدید لابی‌گران و حامیان مالی صنعت مواجه شد که به این سازمان فشار آوردند تا مسیر خود را تغییر دهد. در پی این فشارها، فائو به‌تدریج تخمین‌های خود از سهم دامپروری در انتشار جهانی را در گزارش‌های بعدی کاهش داد. در حالی که گزارش ۲۰۰۶ این سهم را ۱۸درصد تخمین زده بود، در سال ۲۰۱۲ به ۱۴.۵درصد و در گزارش ۲۰۱۳ به ۱۲درصد تنزل یافت. این کاهش آمار در حالی رخ داد که داده‌ها نشان می‌دادند، تولید جهانی گوشت بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴، ۳۹ درصد افزایش یافته و انتشار گازهای گلخانه‌ای دام‌ها ۱۴درصد رشد داشته است. این تناقض آشکار تا حدی جدی بود که 3 نفر از دانشگاهیانی که تحقیقات‌شان در گزارش ۲۰۱۳ فائو استفاده شده بود، با ارسال نامه‌ای مشترک، علنا خواستار پس گرفتن گزارش شدند. یکی از آنها با انتقاد شدید گفت: «من نمی‌فهمم چرا فائو با تمام اعتمادی که مردم به آن دارند، گزارش‌هایی را بدون متدولوژی توجیه‌کننده منتشر می‌کند. این یک نهاد با قدرت و نفوذ بزرگ است، اما به‌طورمسئولانه از آن استفاده نمی‌کند».

در پیش‌نویس گزارش ۲۰۲۵ فائو، ادعا شده است که «عدم‌اجماع علمی درباره سهم دامپروری در انتشار جهانی گازهای گلخانه‌ای وجود دارد». شلبی مک‌کلند از مرکز حفاظت از محیط‌زیست و حیوانات دانشگاه نیویورک، این اظهارنظر فائو را «نگران‌کننده» خواند، به‌ویژه باتوجه به نفوذ گسترده این سازمان در تعیین دستور کار اقدامات اقلیمی جهانی. 2 دانشمند دیگر که کارشان در این گزارش جدید مورد استناد قرار گرفته بود، علنا خواستار پس گرفتن آن شدند و اظهار کردند که گزارش، تحقیقات آنها را به‌شدت تحریف و مزایای اقلیمی ناشی از تغییر رژیم غذایی را تا ضریب ۴۰ برابر کمتر از واقعیت، برآورد کرده است.

۵.۵ میلیون دلار برای پنهان‌کاری

پژوهشگران، واکنش صنعت دامپروری به شواهد علمی را با راهبرد صنعت سوخت‌های فسیلی مقایسه کرده‌اند. شرکت‌های گوشت و لبنیات نیز علیه سیاست‌های اقلیمی لابی کرده و از سازمان‌هایی حمایت مالی کرده‌اند که هدف‌شان تاخیر در اجماع علمی و سیاست‌گذاری‌های مرتبط با تغییرات اقلیمی است. این صنعت با الگوبرداری از شرکت‌های فسیلی، دانشگاه‌ها را با هدف تاثیرگذاری بر تحقیقات اقلیمی تامین مالی می‌کند. 

درست همان‌طور که صنعت سوخت‌های فسیلی تردید درباره منشأ انسانی گرمایش جهانی را ترویج می‌کرد، صنعت دامپروری نیز دانشمندانی را تامین مالی می‌کند تا علنا مطالعاتی که دامپروری را به تغییر اقلیم مرتبط می‌دانند، زیرسوال ببرند یا اعتبارزدایی کنند.

اسناد داخلی دانشگاه کالیفرنیا که به‌دست روزنامه نیویورک تایمز رسید، فاش ساخت که مرکز «کلیر» (CLEAR) در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، که امروز به‌عنوان یکی از صداهای پیشرو در حوزه کشاورزی و اقلیم شناخته می‌شود، تقریبا تمامی بودجه خود را از کمک‌های مالی صنعت دریافت کرده و درباره نحوه اطلاع‌رسانی و پیام‌رسانی، با «انجمن خوراک دام امریکا» (AFIA)، یک گروه بزرگ لابی‌گر، همکاری نزدیک دارد. مدیر این مرکز، فرانک میت‌لونر، طبق گزارش‌های موجود، حداقل ۵.۵ میلیون دلار مستقیما از صنعت کشاورزی حیوانی دریافت کرده است.

از زمان دریافت این بودجه‌ها، میت‌لونر توسط صنعت لبنیات به‌عنوان «دانشمندی که در مورد گاوها و تغییرات آب‌وهوایی حقیقت را می‌گوید» ترویج شده است. او مقالاتی تالیف کرده که به حذف ملاک‌های کاهش مصرف گوشت و ملاک‌های محیط‌زیستی از دستورالعمل‌های رژیم غذایی ایالات متحده منجر شده است. او در کنگره شهادت داده و با رهبران جهان دیدار کرده است تا اثرات این صنعت بر انتشار گازهای گلخانه‌ای را کم‌اهمیت جلوه دهد.

 در یک یادداشت داخلی افشاشده، انجمن خوراک دام امریکا میت‌لونر را «صدای سوم شخص، معتبر و بی‌طرف» توصیف کرده است که می‌تواند «به مصرف‌کنندگان نشان دهد که می‌توانند با خوردن گوشت، احساس خوبی داشته باشند».

 این در حالی است که تحقیقات متعددی این ادعاها را رد می‌کند، از جمله گزارشی که در نشریه Science منتشر شد و نشان داد که تغییر از رژیم‌های غذایی کنونی به یک رژیم غذایی فاقد محصولات حیوانی، ظرفیت کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای مرتبط با رژیم غذایی را تا ۴۹ درصد دارد.

همان‌طور که صنعت سوخت‌های فسیلی با ایجاد تردید، تغییر نگرش عمومی به انرژی‌های پاک را به‌تاخیر انداخت، صنعت دامپروری نیز از همین راهبرد استفاده می‌کند. اما همان‌گونه که افشای مدارکی مانند آگاهی شرکت نفتی اکسون از تغییرات اقلیمی از سال ۱۹۷۷ باعث تغییر احساس عمومی و پیگیری‌های قانونی شد، این امیدواری وجود دارد که تمرکز بر افشای تاکتیک‌های مشابه در صنعت دامپروری، بتواند همان موج را ایجاد کند. 

جنبش‌های اجتماعی و اقلیمی، به‌ویژه با محوریت نسل جوان، عامل اصلی این تغییرات بوده است. اگر حتی کسری از منابع و تلاش‌هایی که صرف مبارزه ضروری علیه صنعت سوخت‌های فسیلی شده، به‌سمت صنعت کشاورزی حیوانی معطوف شود، می‌توان شاهد تغییر بزرگی در افکار عمومی و سیاست‌گذاری‌های جهانی در راستای تغییر اقلیم بود، زیرا تردیدی نیست که مزایای کاهش اثرات دامپروری، دست‌کمی از مزایای کاهش وابستگی ما به سوخت‌های فسیلی ندارد.

سخن پایانی

در حالی که شواهد علمی، تغییر رژیم غذایی را به‌عنوان یکی از قوی‌ترین، کم‌هزینه‌ترین و سریع‌ترین ابزار سیاست‌گذاری اقلیمی معرفی می‌کنند، قدرت‌های لابی‌گر با اجرای راهبرد «تسخیر نهادی»، عامدانه این راه‌حل را از دستور کار جهانی خارج می‌کنند. با تامین مالی دانشگاه‌ها و تحریف گزارش‌های سازمان‌های بین‌المللی مانند فائو، این صنعت در تلاش است تا تردید و احساس رضایت را در مورد مصرف گوشت ترویج دهد و مردم را از یک اقدام ساده اما تاثیرگذار باز دارد. تاریخ نشان داده است که راهبرد ایجاد تردید، در نهایت محکوم به شکست است. همان‌گونه که آگاهی عمومی از حقایق پنهان شرکت‌های نفتی، موجی از تغییرات حقوقی و اجتماعی را ایجاد کرد، افشای تاکتیک‌های مشابه در صنعت دامپروری نیز می‌تواند زمینه را برای یک دگرگونی عظیم فراهم کند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین