سرنوشت تولید در دست فناوری
در دنیای امروز، تحول دیجیتال به یک ضرورت اجتنابناپذیر برای صنایع گوناگون تبدیل شده است.
با توجه به عقبماندگی فعالان صنعت نسبت به سایر بخشها در زمینه دیجیتالی شدن، ضروری است که شرکتهای صنعتی به سرعت به سمت دیجیتالسازی حرکت کنند. این تحول نهتنها به بهبود تجربه و افزایش بهرهوری کمک میکند، بلکه میتواند به ایجاد درآمدهای جدید منجر شود. کارشناسان بر این باورند است که برای موفقیت در این مسیر، شرکتها باید روی ارکان اصلی تحول دیجیتال تمرکز کنند. ازجمله این ارکان میتوان به ایجاد نقشه راه کسبوکار مبتنی بر فناوری دیجیتال، تقویت سازماندهی مدرن و توسعه استعدادها و همچنین حرکت به سوی تحولات فناورانه مدرن اشاره کرد. با پیادهسازی این راهکارها، صنایع ایرانی میتوانند در عصر دیجیتال خدمات متنوع و مدرنی را به مشتریان خود ارائه دهند و در نهایت، با افزایش رقابتپذیری، به رشد پایدار دست یابند. نظر کارشناسان این حوزه را درباره صنعت در عصر دیجیتال و راهکارهای حرکت درست در این مسیر جویا شده که در ادامه میخوانید.
راهکارهای سرنوشتساز برای صنعت
فائزه هدایت نظری، استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی: طی یک دهه گذشته فعالان بخش صنعت از سایر گروهها مانند بانکها، رسانهها و خردهفروشان در حوزه دیجیتالسازی عملیات خود عقبتر ماندهاند، اما در حال حاضر با توجه به اهمیت یافتن تعاملات غیرحضوری و همچنین ارائه راهحلهای دیجیتال برای ارتباط با مشتریان، «تحول دیجیتال» به امری ضروری تبدیل شده است. افزایش هزینهها و فشار تورمی به موازات اختلالات ایجاد شده در زنجیرههای تامین و عدمقطعیت در محیط صنعت، فوریت تحول دیجیتال را دوچندان کرده و در حال حاضر شرکتهای صنعتی در آستانه پذیرش ورود به تحول دیجیتال هستند. البته مفهوم تحول دیجیتال صنعت در سالهای اخیر دستخوش تعبیرهای متعدد بوده که در این بین سه محور مهم تجربه مشتری رضایتبخش (مبتنی بر ابزارهای بازاریابی دیجیتال و تجارت الکترونیک)، تخریب خلاق برای درآمدزایی فزاینده (مبتنی بر ابر، اینترنت اشیاء، بیگ دیتا و هوش مصنوعی در تولید) و ارتقای بهرهوری (مبتنی بر کاهش ضایعات و عملیات کاغذی، توسعه عملیات روباتیک، پرینت سهبعدی) بیش از سایرین مدنظر متخصصان بودهاند. باید در نظر داشت اگرچه گام نهادن به حوزه تحول دیجیتال برای فعالان صنعت ممکن است رخدادی مخاطرهآمیز به نظر برسد، اما تجربیات جهانی حاکی از آن است که پیگیری و پیادهسازی «شش رکن اصلی تحول دیجیتال در شرکتهای صنعتی» میتواند به صنعتگران ایرانی کمک کند تحولی شگرف را در راستای دیجیتالسازی فعالیتهای خود اجرایی کنند.
ایجاد نقشه راه کسبوکار مبتنی بر فناوری دیجیتال
ایجاد نقشه راه کسبوکار مبتنی بر فناوری دیجیتال، رکن اول از شش رکن اصلی تحول دیجیتال در شرکتهای صنعتی است. فعالان بخش صنعت نخست باید چشمانداز دیجیتال خود را توسعه داده و به استراتژی کلی و ارزشهای پیشنهادی خود در این زمینه توجه کنند. همچنین باید قابلیتهای سازمانی، منابع موردنیاز و مشارکتهای بالقوهای که میتواند در مسیر دستیابی به اهداف دیجیتال مفید باشند را مدنظر و مورد ارزیابی قرار دهند. بنابراین سوال بنیادین در همه برنامههای استراتژیک دیجیتال برای شرکتهای صنعتی این است که چگونه دیجیتالسازی میتواند کمک کند فرآیندهای اصلی تغییر کرده یا فرصتهای جدیدی برای آینده کسبوکار ایجاد شوند. پس هنگام تهیه نقشه راه دیجیتال این شرکتها باید پیامدهای استراتژیک دیجیتالسازی ازجمله تغییرات در کانالهای توزیع را لحاظ کنند. بدیهی است براساس استراتژی دیجیتال انتخابشده، شرکتهای صنعتی باید تعاملات، تراکنشها و اجرای عملیات جدید را بازبینی کنند و تصمیم بگیرند کدام کالاها و خدمات از طریق روشهای دیجیتال معرفی و عرضه شوند و برای انواع، مقادیر و قیمتگذاری آنها نیز برنامهریزی شود.
تقویت سازماندهی مدرن و توسعه استعدادها، رکن دوم است. شرکتهای صنعتی باید وظایف کلیدی برای موفقیت یک سازمان دیجیتال را شناسایی کرده و سپس شکاف استعدادهای نیروی انسانی سازمان خود با وضعیت مطلوب را شناسایی کنند. در این شرایط توجه به برخی حوزهها مانند استراتژیهای توسعه منابع انسانی، بهروزآوری ساختار سازمانی مدرنسازی سیستمها و فرآیندها و دریافت بازخوردهای مستمر در تسریع رشد و ارتقای استعدادهای نیروی انسانی شرکت موثر هستند.
اتخاذ و اجرای رویکرد چابکسازی
اتخاذ و اجرای رویکرد چابکسازی بهعنوان رکن سوم بسیار اهمیت دارد. رهبران ارشد صنایع ممکن است بهطور سنتی عادت داشته باشند تنظیم استراتژی را برای واحدهای سازمان بهطور مستقل از هم پیش ببرند، اما سازمان چابک نیازمند رویکرد مشارکتیمحور است و برگزاری جلسات موثر با سایر مدیران و متخصصان از ضروریات است. در این سازمانها به جای تمرکز بر عملکردهای مجزا، اشتراکگذاری ایدهها و اطلاعات در بین تیمهای مختلف و رشتههای تخصصی حائز اهمیت است. همچنین باید محیطی ایجاد شود که امکان آزمایش سریع ایدهها یا فناوریهای جدید براساس بازخوردهای گوناگون فراهم شود.
رکن چهارم، حرکت به سوی تحولات فناورانه مدرن است. دستیابی به قابلیتهای فناورانه پایه و اساس هر تحول دیجیتال سازمانی است؛ ازاینرو شرکتهای صنعتی باید این قابلیتها را در نقشه راه خود توصیف کنند و حتی اقدامات اجرایی در حوزههای مختلف (نظیر خدمات تجاری پشتیبان، بخشهای صف، معماری یکپارچهسازی فعالیتها، پلتفرمهای دیجیتال برای توسعه عملیات، خدمات سفارشیسازی شده، خدمات مبتنی بر داده و...) را نیز بهدقت تعیین کنند.
تمرکز بر مدیریت و غنای دادهها بهعنوان رکن پنجم موردتوجه است. اکثر شرکتهای صنعتی در استخراج دادههای موردنیاز با چالشهای رایجی روبهرو میشوند. بسیاری از اطلاعات ممکن است بهصورت انبوه و بدون طبقهبندی لازم در دسترس باشد، یا ممکن است فرآیندهای ناسازگاری برای مدیریت و یکپارچهسازی جریان داده وجود داشته باشد. بسیاری از سیستمها فقط گزارشهای کلی و استاندارد را که عمدتا موردپسند کاربران نیستند، ارائه میکنند و بنابراین چنین فناوریهای سنتی و سیستمهای ذخیرهسازی با ایرادات فراوان همراه بوده و حتی پرهزینه هستند. در این شرایط برای اجرای تحول دیجیتال باید مشخص شود الزامات معماری داده موردنیاز سازمان چیست و چگونه میتوانند شکافهای موجود را برطرف کنند.
پذیرش و مقیاسپذیری
در رکن ششم موضوع پذیرش و مقیاسپذیری مطرح است. پذیرش و افزایش مقیاس دیجیتالسازی در شرکتهای صنعتی عموما دشوارترین بخش اجرای تحول دیجیتال در سازمانهاست و شرکتهای صنعتی برای موفقیت در این امر باید دائما اولویتها و اهرمهای ارزشآفرین مطرحشده را ارزیابی کنند. اگر تغییراتی ایجاد شود، منابع مالی باید با اهداف جدید همسو شوند و انتقال منابع مالی به مناطق تجاری یا جغرافیایی جدید که مقیاسپذیری سریعتری دارند، صورت گیرد. مقیاسپذیری مستلزم شناسایی فرآیندهای تجاری جدید در سطح شرکت است که در سه حوزه شامل تغییرات عمده در ارائه کالا، خدمات و انجام سفارشات، حکمرانی دادهها و اجرای استراتژی تجاری پشتیبان دیجیتالسازی، صورت میگیرد. اگر ارکان اصلی تحول دیجیتال بهطور موفقیتآمیزی در صنایع مختلف به کار گرفته شوند، میتوانند بهعنوان راهکارهای سرنوشتساز در پاسخ به مسائل صنعت در تحول دیجیتال و تغییر سیستمهای فرهنگی و فناورانه شرکتهای صنعتی ایرانی نیز تحولآفرین باشند و به شرکتهای صنعتی امکان دهند تا ارائه خدمات متنوع و مدرن خود را در عصر دیجیتال به مشتریان ارتقاء دهند.
فناوری تسهیلگر تحولات صنعتی
مهدی شامیزنجانی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران: تولید از اصطلاحات علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات موردنیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است. فعالیت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای موردنیاز صورت میگیرد. در اقتصاد، خلق مطلوبیت از طریق فعالیت انسانی است. در واقع، دربردارنده خلق اشیا توسط انسان است، اما شامل دیگر فعالیتهای خدماتی مانند حفاظت و نگهداری نیز میشود. تولید عبارت است از هرگونه فعالیت و کار که عنصر یا عناصری از طبیعت را به مصرف انسان نزدیک کند. هرگاه مواد اولیه با عبور از یک فرآیند ساخت تغییر شکل دهند و به یک کالای ساختهشده تبدیل شوند اصطلاحا میگویند تولید انجام شده است.
روندهای اصلی تولید
انسان در طول دهههای اخیر ماشینهای بیشتری را برای انجام برخی امور مرتبط با تولید به کار گرفته است. انجام امور بهوسیله ماشین و با نظارت انسان، و سپس حرکت به سمت انجام کارها بهوسیله کامپیوترها و بدون دخالت انسان، همان چیزی است که اکنون با عنوان صنعت نسل چهار یا چهارمین انقلاب صنعتی شناخته میشود. اولین انقلاب صنعتی به زمان موتور بخار برمیگردد. نیروی الکتریسیته انقلاب صنعتی دوم و ورود کامپیوترها به صنعت نیز انقلاب صنعتی سوم را رقم زدند. عنوان صنعت نسل چهار یا انقلاب چهارم صنعتی اولین بار توسط دولت آلمان استفاده شد که در قالب ورود هوش مصنوعی، کلانداده و اینترنت اشیا به صنعت و کارخانهها، تعریف شده است.
مزیت این تحولات در عرصه صنعت این است که در صورت جایگزینی رباتها با انسان، هزینههای نهایی در محیطهای صنعتی بسیار ارزانتر تمام میشود و استفاده از هوش مصنوعی امکان حل مشکلات پیچیده و سرعتبخشی به خط تولید را ممکن میکند.
در حال حاضر برخی نشانههای این انقلاب نمایان شده است. کارخانهها برای کاهش هزینه تولید، مشغول سرمایهگذاری روی پرینترهای سهبعدی هستند. اینترنت اشیا صنعتی برای ایجاد ارتباط بهتر بین ماشینها به کار گرفته میشود و تحلیل دادهها امکان تحلیل فرآیندها و افزایش اثربخشی آنها را ایجاد میکنند. در ایران نیز در حال حاضر بیش از ۳۴ درصد اشتغال کشور در این بخش است و ۲۱ درصد از مجموع سرمایهگذاریها در این بخش صورت میپذیرد. همچنین ۲۲ درصد از انرژی کشور در این بخش صرف میشود. این در حالی است که ارزشافزوده بخش صنعت از محصولات ناخالص داخلی کشور همواره با نوسان همراه است.
ابرروندهای فناوری در صنعت
روندهای آتی فناوریهای صنعت نسل چهار مربوط به بخش تولید را میتوان در سه دسته هوشمندی، خودکارسازی منعطف و اتصال (متصل بودن) قرار داد و آنچه تحول دیجیتال این صنعت را شکل خواهد داد، یکپارچگی این سه ابرروند است.
برای بیان این روندها در مقابل فناوریهای تحولآفرین، میتوان از چند فناوری اصلی نام برد. این فناوریها که از لحاظ میزان آمادگی صنعت برای پذیرش آنها و انطباق در جایگاههای متفاوتی هستند، باعث ایجاد عدماطمینانهایی نیز درباره آینده صنعت شدهاند. فناوریهای تحولآفرین بهویژه رباتیک و چاپگر سهبعدی توجه زیادی را به خود جلب کرده است و کاربردهای هیجانانگیزی برای آنها در تمام بخشها متصور شدهاند. بعضی از این فناوریها مانند چاپگر سهبعدی و رباتهای پیشرفته، تاریخی طولانی دارند و بسیاری از صنایع در نواحی مختلف جهان در آستانه انطباق خود با آنها هستند.
سایر فناوریها مثل هوش مصنوعی و پوشیدنیها در مراحل اولیه خود هستند، اما بهصورت کاربردی مورداستفاده قرار گرفتهاند. همچنین فناوری فایوجی(5G) بهعنوان زیرساختی است که صرفا در بخش تولید به کار نمیرود، اما بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی تحول دیجیتال در این بخش مطرح است.
سخن پایانی
بنابراین گزارش تحول دیجیتال در صنعت و تولید بهعنوان یک ضرورت اجتنابناپذیر مطرح است. با توجه به فشارهای اقتصادی و تورمی، شرکتها باید به سرعت به سمت دیجیتالسازی حرکت کنند تا بتوانند فعالیت خود را بهبود بخشند و بهرهوری خود را افزایش دهند. این تحول نهتنها به کاهش هزینهها کمک میکند، بلکه میتواند فرصتهای جدیدی برای درآمدزایی و رقابت در بازارهای جهانی ایجاد کند.
در این راستا، شناسایی و پیادهسازی شش رکن اصلی تحول دیجیتال، از جمله ایجاد نقشه راه کسب و کار مبتنی بر فناوری دیجیتال و تقویت سازماندهی مدرن، میتواند به شرکتهای صنعتی کمک کند تا با چالشهای موجود مقابله کرده و به سمت آیندهای پایدار گام بردارند.