با پول بازی نکنیم
دکتر سیدمحمدحسین عادلی اقتصاددان

تصور کنید از هزینههای خود زدهاید و ۵۰ میلیون تومان در بانک پسانداز کردهاید تا با آن یک کالای بادوام خانگی بخرید. ناگهان صبح که از خواب بیدار میشوید، اعلام میشود که ۵۰ میلیون تومان شما تبدیل به 5 هزار تومان شده است. چه حالی میشوید؟ ارزش دارایی شما ناگهان با یک تصمیم نامناسب، در شرایطی بسیار نامناسبتر به یکدههزارم کاهش پیدا کرده است. واقعا تصور میکنید نرخ مبلمان یا یخچالی که میخواهید بخرید به همان نسبت کاهش پیدا میکند؟
تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که قیمتها بهسادگی تعدیل نمیشوند و همواره در سطحی بالاتر قرار میگیرند. تجربه فرانک فرانسه و مارک آلمان به یورو وجود دارد. در برههای و در اروپا، قهوه ۲ مارک بود، بعد از تبدیل مارک به یورو، نرخ قهوه به فاصله مدت بسیار کوتاهی معادل ۲ یورو شد، در صورتی که نرخ کالا باید ۵۰ سنت احتساب میشد. این امر یعنی با چنین فرآیندی، قدرت خرید مردم از آنچه هست، کاهش بیشتری پیدا میکند و موجب آشفتگی روانی مردم در این شرایط سخت میشود. اقتصاددانان در ادبیات اقتصادی، پول را به مهمات تشبیه کردهاند و بههمین لحاظ سازمان منتشرکننده و حافظ ارزش پول را بانک مرکزی مستقل با اختیارات و مسئولیتهای خاص خود قرار دادهاند. همانطور که نمیتوان با مهمات بازی کرد، با پول هم نمیتوان شوخی کرد. مردم حاصل کارکرد و زحمات خود را در پولی که دارند، نگه میدارند. تصمیم برای تغییر ارزش آن، همان تصمیم درباره اندوخته و حاصل دسترنج مردم است؛ بنابراین نمیتوان چنین تصمیماتی را بدون توجه به شرایط حاکم و آثار روانی، اجتماعی و سیاسی آن اتخاذ کرد. بگذارید چند نکته را یادآوری کنیم:
چرا نباید در برهه کنونی حذف صفر داشته باشیم؟
۱- در شرایطی که کشور با تورم مزمن ادامهدار ۴۰ درصدی یا بالاتر دست و پنجه نرم میکند، هرگونه حذف صفر فقط برای مدت بسیار کوتاهی اثر دارد و دوباره تورم به اقتصاد برمیگردد. اگر تورم ۴۰ درصد باشد، هر یک سال و ۸ ماه قیمتها دوبرابرمیشود. تورم نرخ مواد خوراکی معمولا بالای ۵۰ تا ۶۰ درصد است. یعنی در کمتر از یک سال قیمتها دوبرابر میشوند. منابع بودجه ۱۴۰۴ رسما ۴۹ درصد از مالیات، ۱۹ درصد از نفت و ۳۲ درصد از اوراق تامین شده است که تحقق صددرصدی آنها جای سوال جدی دارد. در شرایط حاکم موجود، تامین منابع مالی ریالی و کسری بودجه از بزرگترین مشکلات کشور است. در چنین شرایطی تامین منابع از راههای تورمی انجام میگیرد و این یک امر غیرطبیعی نیست، بنابراین شرایط عادی ما شرایط تورمی است.
۲- در همه دنیا برای انجام چنین کار مهمی، یک بسته اقتصادی تعریف میشود و در آن بسته اقتصادی، برخی اقدامات در اولویت قرار میگیرند، سپس همه آنها با هم یا پشتسر هم انجام میشود. دولت در این شرایط که از تغییر نرخ حاملهای انرژی بهسبب بروز آثار روانی، اجتماعی و سیاسی آن بهشدت پرهیز میکند، چگونه حاضر است ارزش کل داراییهای مردم را بهیکباره کاهش دهد؟ آیا مسئولیت و تحمل آثار اجتماعی و سیاسی آن را دارد؟ آن هم در شرایطی که سرمایه اجتماعی در حد بسیار شکنندهای قرار دارد.
۳- سوال بعدی این است که آیا شرایط اقتصادی و سیاسی کشور برای اجرای یک بسته اصلاحات اقتصادی تند و تیز مناسب است؟ قطعا پاسخ منفی است. زیرا هر بسته اقتصادی که برای حذف صفر از پول ملی تعریف شود، باید شامل اصلاح قیمتها از جمله اصلاح نرخ حاملهای انرژی و نیز کاهش یارانهها، کاهش معنیدار کسری بودجه، متنوعسازی درآمدها و از این قبیل باشد. مسئولان و بهویژه سران محترم 3 قوه باید از خود سوال کنند که آیا الان زمان کاهش سوبسیدها و اصلاح قیمتهاست؟ آیا جامعه تحمل ریاضت شدید اقتصادی را دارد؟
۴- اگر بخواهیم از تجارب کشورهای دیگر در این زمینه استفاده کنیم، تجربه ۲۰۰۵ ترکیه، ۱۹۹۸ روسیه و ۱۹۹۴ برزیل قابلمطالعه است. ترکیه حذف صفر خود را در شرایط آرام سیاسی و اقتصادی و به کمک وام چندمیلیارددلاری از صندوق بینالمللی پول و اصلاحات عمیق اقتصادی، پولی و بانکی انجام داد؛ این کشور برای بیش از یک دهه هم در این امر موفق بود. روسیه حذف صفر را در دوران متلاطم سیاسی یلتسین انجام داد و هیچ بسته اقتصادی تعریف نکرد؛ به همین سبب هم شکست خورد و بعد از روی کار آمدن پوتین و تعریف بسته جامع و افزایش درآمدهای نفتی دست به اصلاحات اقتصادی زد. در برزیل هم سیاستگذاران در شرایط بسیار خوب سیاسی و اجتماعی با ارائه یک بسته اقتصادی اصلاحات، مبادرت به این کار کردند و موفق شدند، بنابراین تجربیات دیگر کشورها نشان میدهد که اقدام برای حذف صفر بدون تعریف یک بسته اقتصادی و حتی سیاسی قرین شکست خواهد بود.
۵- موافقان چه میگویند؟ موافقان طرح مذکور معتقدند؛ صفرزدایی برای محاسبات حسابداری خیلی خوب است، زیرا پولهای خرد الان به حساب نمیآیند؛ مثل ۵ ریال یا ۱۰۰ ریال. بله این گزاره درست است؛ اما الان این موضوع در اولویت کشور نیست. همچنین عنوان میشود ارزش پول ملی نسبت به دلار افزایش پیدا میکند. برای مثال اگر دلار ۱۰۰ هزار تومان باشد، یک دلار میشود ۱۰ تومان. آیا این استدلال پذیرفتنی است؟ حذف صفر بههیچوجه بهمعنای افزایش قدرت خرید و ارزشمند شدن پول ملی نیست، زیرا آن ۱۰ تومان طبق تعریف، همان ۱۰۰ هزار تومان است. این استدلال غیراقتصادی است و بهنظر میرسد بیشتر برای دستاوردسازی است.
۶- اولویت جامعه چیست؟ در حال حاضر که کشور در شرایط تحریمی و تورمی به سر میبرد و هر آن ممکن است شرایط ویژهای بر کشور تحمیل شود، اجازه میخواهم از سران محترم 3 قوه، مخصوصا ریاست محترم جمهوری که در این زمینه مسئولیت مستقیم دارند، سوال کنم که اولویت اقتصادی مردم چیست؟ آیا با حذف صفر و بزک کردن پول ملی مشکل اقتصادی ما حل میشود؟ یا نگرانیهای روانی، اجتماعی و سیاسی را افزایش میدهد. به گمان من اولویت مردم الان این نیست که ۱۰هزار تومان را یک تومان بنامند.
۷- دولت تا زمان عادی شدن شرایط میتواند اسکناسهای درشتتر چاپ کند، مثل چکپولهای کنونی که برخی از صفرهای آنها کمرنگ است. در حال حاضر باید به اولویتهای اقتصاد تحریمی ـ تورمی و جنگی رسیدگی شود. این اولویتها به دولت اجازه نمیدهد که بهدنبال کار لوکس باشد. خواهش من از مسئولان 3 قوه این است که به این مسئله با دقت بیشتری توجه کنند، زیرا حذف صفر از پول ملی در شرایط فعلی میتواند بهمثابه پوست خربزهای زیر پای کشور عمل کند.