بهرهوری همهچیز است
دکتر مهراب کیارسی استاد اقتصاد
![]()
حدود 5،4 ماه از بمباران کاملا غیرقانونی و بدون تحریک ایران توسط اسرائیل و ایالاتمتحده میگذرد و احتمال حملات بیشتر همچنان وجود دارد.
امنیت ملی یک پیششرط لازم برای رونق و پیشرفت است. همانطور که آدام اسمیت ـ پدر سرمایهداری و بهطورگسترده بهعنوان پدر علم اقتصاد شناخته میشود ـ در اثر بزرگش تحقیق درباره طبیعت و علل ثروت ملل تاکید کرده، «دفاع بسیار مهمتر از ثروت است.»
حتی از دیدگاه اسمیت، حفاظت از کشور اولویت دارد و بر ایجاد ثروت مقدم است. با این حال، باید توجه داشت که برای قوی بودن از نظر نظامی و توان دفاع از مرزها، یک کشور به رشد اقتصادی پایدار نیز نیاز دارد. بهعبارت دیگر، رشد اقتصادی مداوم برای دفاع ملی حیاتی است.
تولید ناخالص داخلی (GDP) شاید مهمترین شاخص اندازه و سلامت کلی یک اقتصاد باشد. برای اندازهگیری پیشرفت کشورها در طول زمان، اقتصاددانان معمولا بر تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه تمرکز میکنند.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه از کجا میآید؟ اقتصاددانان رشد بهرهوری را عامل اصلی و بلندمدت رشد تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه میدانند. همانطور که برنده جایزه نوبل، پال کروگمن، در کتاب خود عصر انتظارات کاهشیافته (۱۹۹۷) اشاره میکند: «بهرهوری همهچیز نیست، اما در بلندمدت تقریبا همهچیز است.»
جایزه نوبل اقتصاد امسال به 3 اقتصاددان ـ جوئل موکیر (نصف جایزه) و فیلیپ آگیون و پیتر هاویت (هرکدام یکچهارم) ـ اهدا شد که کارشان، همراه با مقاله پیشگامانه پل رومر در سال ۱۹۹۰ (رومر جایزه نوبل ۲۰۱۸ را بابت آن دریافت کرد)، در 3 تا 4 دهه اخیر درک ما از منشأ رشد مدرن و چگونگی شکستن هزاران سال رکود در رفاه و دستیابی به افزایش پایدار تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه را بهطورچشمگیری ارتقا داده است.
سوال اصلی اقتصاد ایران امروز این است که چگونه میتوان رشد پایدار را محقق کرد و رفاه جمعیت را افزایش داد.
البته، این سوال بسیار پیچیده است و برای بررسی درست آن به حداقل دهها و بلکه صدها صفحه نوشتن نیاز است. با این حال، من در اینجا براساس دانش و درک خودم از این حوزه و مطالعات مربوطه، چند سرنخ ارائه میکنم
بسیاری از ایرانیان ـ هم اقتصاددانان و هم غیر اقتصاددانان ـ اعتقاد دارند که عامل اصلی جلوگیری از رشد اقتصاد ایران، تحریمهاست و بههمیندلیل ایران نمیتواند بهدرستی رشد کند یا توسعه پایدار داشته باشد. اما این باور نادرست است و در تضاد کامل با دانش پیشرفته اقتصاد رشد قرار دارد. البته تحریمها تاثیر منفی و قابلتوجهی بر اقتصاد ایران داشتهاند، همانطور که در نوشته خودم که در بالا اشاره شده است، آثار آن را میتوان در عملکرد رشد اقتصادی ایران در طول ۱۵سال گذشته دید، اما مشکلات اصلی جای دیگری است.
ایالاتمتحده در ادبیات رشد بهعنوان مرز پیشرفت در نظر گرفته میشود؛ به این معنا که برای بیشتر قرن گذشته، پیشرو در رشد بهرهوری و نوآوری بوده و همچنین طی ۱۰۰سال گذشته بهطورمداوم بالاترین تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه را در میان اقتصادهای پیشرفته داشته است. فرض کنید بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم؛ عوامل اصلی توضیحدهنده پایین بودن درآمد واقعی سرانه ایران نسبت به امریکا چیست؟ بهعبارت دیگر، ایران برای دستیابی به همان سطح درآمد سرانه امریکا چه کارهایی باید انجام دهد؟
برای پاسخ به این سوال، اقتصاددانان رشد، روششناسی به نام «حسابداری توسعه» بسط دادهاند که بررسی میکند، آیا تفاوت در تولید ناخالص داخلی سرانه ناشی از تفاوت در سرمایه فیزیکی، نیروی کار یا چیزی به نام بهرهوری کل عوامل (TFP) است؛ بخشی از تفاوت که با نیروی کار و سرمایه بهتنهایی توضیح داده نمیشود.
با استفاده از یکی از مهمترین مجموعه دادهها در اقتصاد رشد ـ جدول جهانی پن (Penn World Table) یا PWT ـ تلاش کردهام به این سوال برای اقتصاد ایران پاسخ دهم. این پایگاه داده که بهطورگسترده مورداستفاده قرار میگیرد، برآوردهایی از تولید ناخالص داخلی واقعی، بهرهوری و موجودی سرمایه بیش از ۱۸۰کشور از سال ۱۹۵۰ تاکنون ارائه میدهد. این مجموعه داده ابتدا در دانشگاه پنسیلوانیا و با استفاده از روشهای قدرت خرید همسان (PPP) توسعهیافته و اهمیت آن در این است که امکان مقایسه دقیق عملکرد اقتصادی و سطح زندگی بین کشورها را بدون تحریف نرخ ارز فراهم میکند و از تحقیق تجربی دقیق در اقتصاد رشد، تحلیل سیاستها و توسعه بینالمللی پشتیبانی میکند.