-

سقوط آرام راهبردی در بازار فولاد

سیدمحمد مهدی عمادی- دکتری مدیریت تحقیق در عملیات

عمادی

صنعت جهانی فولاد در حال‌ گذار از دگرگونی دشوار و پرابهام است. در سال‌های اخیر و به‌ویژه با اوج‌گیری تغییرات در امسال، ترکیبی از تنش‌های ژئوپلتیکی، گسست‌های اقتصادی و تغییرات سیاستی زیست‌محیطی، این بخش را با فشارهای روزافزونی مواجه کرده است. پیامدهای درگیری‌های مسلحانه در اروپا و خاورمیانه، به‌همراه ظهور چارچوب‌های جدید نظارتی در حوزه کربن، زنجیره‌های تامین، اولویت‌های تجاری و چشم‌اندازهای بلندمدت صنعتی را دستخوش تغییر کرده‌اند.

در شرایطی که صنعت فولاد جهانی دستخوش تغییرات بنیادین است، چین به‌عنوان یکی از بازیگران تعیین‌کننده، با کاهش تولید داخلی، رشد نزدیک به ۹ درصدی صادرات در نیمه‌نخست ۲۰۲۵ و واردات سنگ‌آهن در سطوح بالا، مسیر بازتنظیم راهبردی سیاست‌های خود را دنبال می‌کند. چین از یک‌سو با محدودیت‌های تجاری در بازارهای غربی، در پی اعمال تعرفه‌های ایالات‌متحده از دوره ترامپ روبه‌روست و از سوی دیگر، با درک روندهای جهانی، به‌ویژه در اروپا، تلاش می‌کند با آماده‌سازی برای الزامات زیست‌محیطی آینده، جایگاه صادراتی خود را تثبیت کند. در این میان، بازارهای منطقه‌ای مانند خاورمیانه و شمال افریقا به مقصدی جایگزین برای فولاد چین تبدیل شده‌اند. ورود محصولات ارزان‌قیمت چینی به این بازارها، به‌ویژه در بخش‌هایی با حساسیت قیمتی زیاد، فشار رقابتی شدیدی بر تولیدکنندگان داخلی کشورهای منطقه وارد کرده است؛ از جمله ایران که بخشی از بازار سنتی خود را تحت‌تهدید می‌بیند.

در چنین شرایطی، صنعت فولاد ایران که طی سال‌های اخیر یکی از بازیگران مهم بازارهای منطقه‌ای و جهانی بوده است، در نقطه‌ای حیاتی قرار دارد. این صنعت که همزمان با تحولات ژئوپلتیکی و سیاست‌های محدودکننده داخلی با فشار مواجه شده، حالا باید در برابر رقبای قدرتمندی که با مزیت‌های قیمتی و زیرساختی وارد بازار شده‌اند، موقعیت خود را حفظ کند. عملکرد ضعیف در سه‌ماهه نخست سال ۱۴۰۴ که با افت ۴۵ درصدی در ارزش صادرات همراه بوده، نشانه‌ای از شدت‌گرفتن این چالش‌هاست.

در فضای سیاست‌گذاری فعلی که با تصمیمات شتاب‌زده، کنترل‌های سختگیرانه ارزی و ناهماهنگی‌های گمرکی همراه است، امکان برنامه‌ریزی و فعالیت بلندمدت برای تولیدکنندگان فولاد به‌طورجدی تضعیف شده است. در همین حال، کاهش محسوس تولید داخلی به‌دلیل کمبود برق و گاز اختلالات زنجیره تامین، محدودیت‌های بیشتری ایجاد کرده است.

این نشانه‌ای از فرسایش تدریجی زنجیره ارزش در صنعت فولاد کشور است. چرخش روزافزون تولیدکنندگان به‌سوی صادرات مواد خام، نظیر سنگ‌آهن، گندله و آهن‌اسفنجی، به‌جای محصولات نیمه‌نهایی یا نهایی، بازگشتی به صادرات کم‌ارزش و پرحجم است که مسیر 2 دهه سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های پایین‌دستی را معکوس کرده و یادآور الگوهای تکرارشونده در صنایعی نظیر پتروشیمی و معادن است؛ صنایعی که به‌دلیل فضای پرریسک و نبود افق روشن، از مسیر خلق ارزش فاصله گرفته‌اند. در این میان، شرکت‌هایی مانند فولاد مبارکه که پیش‌تر نیز اهدافی در زمینه تولید محصولات با ارزش‌افزوده زیاد، کاهش هزینه‌ها و افزایش رقابت‌پذیری را دنبال می‌کردند؛ اما این مسیر در پاره‌ای از زمان و در نتیجه تصمیمات مدیریتی متوقف شده بود، اکنون در دوره مدیریت جدید، بار دیگر این جهت‌گیری را در قالب مجموعه‌ای از پروژه‌های راهبردی در دستورکار قرار داده‌اند. بااین‌حال، اجرای این برنامه‌ها همچنان با موانعی جدی مواجه است؛ از جمله بی‌ثباتی اقتصاد کلان، تنگنای منابع و تداوم ریسک‌های سیاسی. در نتیجه، بخشی از این اهداف در سطح اسناد باقی مانده و تمرکز عملی بسیاری از تولیدکنندگان همچنان بر مدیریت بحران  است؛ روندی که با ادعاهای رسمی درباره حرکت به‌سوی توسعه زنجیره ارزش در تضاد قرار دارد. در سطح منطقه، تولیدکنندگان ایرانی در حال از دست‌ دادن هماهنگی با روندهای جهانی‌ هستند. در حالی‌که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در حال جذب سرمایه برای ایجاد زیرساخت‌های فولاد کم‌کربن‌ هستند، ایران از این روند فاصله گرفته است. خلاف امارات یا عربستان که با همکاری شرکای اروپایی و آسیایی، در حال احداث تاسیسات منطبق با مقررات زیست‌محیطی آینده هستند، ایران تاکنون اقدام معناداری در این زمینه نکرده است. این بی‌تحرکی زمانی نگران‌کننده‌تر می‌شود که در نظر بگیریم بازارهای افریقا، جنوب آسیا و منطقه خاورمیانه به‌عنوان کانون‌های تقاضای آینده در حال شکل‌گیری‌ هستند. وضعیت فعلی ایران نه‌تنها از نظر فناوری، بلکه از منظر راهبردی نیز ضعف جدی است، زیرا مسیر جهانی مشخص شده است. قوانین زیست‌محیطی، دیگر مفاهیم کلی و آینده‌نگرانه نیستند؛ بلکه در حال نهادینه ‌شدن در سیاست‌های تجاری، مقررات مالی و قراردادهای تامین هستند. اتحادیه اروپا اکنون اجرای آزمایشی مکانیسم مرزی تنظیم کربن (CBAM) را آغاز کرده و سایر کشورها نیز به‌دنبال راه‌اندازی سازکارهای مشابه‌ هستند. در چنین فضایی، تولیدکنندگانی که فاقد استانداردهای کربنی باشند، عملا از بازارهای سودآور کنار گذاشته خواهند شد. رویکرد فعلی ایران متکی بر صادرات مواد خام، سیاست‌های واکنشی و نظارت چندپاره‌پایدار نیست. مهم‌تر آنکه، این رویکرد یکی از منابع اصلی ارزآوری غیرنفتی کشور، اشتغال صنعتی و موقعیت منطقه‌ای ایران را با خطر فرسایش مواجه کرده است.

این الگو، محدود به صنعت فولاد نیست. در صنایع پتروشیمی، مس و حتی کشاورزی نیز نتایج مشابهی مشاهده شده‌اند؛ جایی‌که سیاست‌گذاری پرنوسان، مداخلات دستوری و محدودیت‌های صادراتی، تولید را از مسیر ارزش‌آفرینی خارج کرده‌اند. در هر مورد، بازگشت به خام‌فروشی به‌عنوان راهکار موقتی، در بلندمدت به تضعیف رقابت‌پذیری انجامیده است.

در صورت تداوم مسیر فعلی، صنعت فولاد ایران نه‌تنها بخشی از ظرفیت تولیدی و صادراتی خود را از دست خواهد داد، بلکه جایگاه راهبردی‌اش در نظم جدید بازار جهانی نیز تضعیف خواهد شد. ادامه خام‌فروشی، واگذاری بازارهای منطقه‌ای به رقبا و بی‌توجهی به تحولات ساختاری همچون الزامات زیست‌محیطی، ایران را از یک بازیگر صنعتی به یک صادرکننده صرف مواد اولیه تقلیل خواهد داد. این، نه صرفا یک عقب‌نشینی اقتصادی، بلکه عقب‌نشینی از آینده است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین