قانونگریزی یا ناآگاهی
سیدحسن موسوی چلک - معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی
در تصادف چند عامل اصلی وجود دارد؛ خودرو، جاده و نیروی انسانی. کشورهای موفق در زمینه کاهش تصادفات و فوتیهای ناشی از آن مانند آلمان ضمن بهروز کردن خودروها و ایمن کردن جادههای خود، عمده تمرکزشان را روی نیروی انسانی یعنی فرهنگسازی و آموزش خود فرد راننده قرار دادهاند. تلاشهای آلمان در این زمینه ظرف حدود ۳۰ سال نتیجه داد و تعداد فوتیهای ناشی از تصادفات در این کشور از ۴۰ هزار نفر به 2 یا 3 هزار نفر رسید. خاطرم هست که انجمن مددکاران اجتماعی طی چند سال کمپین پیشگیری از تصادفات را برگزار کرد. در این مقطع یک دوره آموزشی برگزار و مدرسی از آلمان را نیز دعوت کرده بودیم. این مدرس از ایرانیان مقیم آلمان بود و کارش در حوزه کاهش تصادفات و فوتیهای ناشی از آن بود. او نیز بر این نکته تاکید داشت که آموزش و فرهنگسازی برای نیروی انسانی، مهمترین عامل در کاهش تصادفات است. من هم به این پویش پیوستهام، چراکه اعتقاد دارم نیروی انسانی عامل تعیینکننده و تاثیرگذار در کاهش آمار تصادفات و فوتیهای ناشی از آن است. البته این مسئله نافی عواملی نظیر ایمنی خودرو و ایمنی جاده نیست، اما میتوانیم روی آموزش و فرهنگسازی نیروی انسانی متمرکز شویم تا نقشآفرینی این عامل در تصادفات و مرگ و میر ناشی از آن کاهش پیدا کند یا بهصفر برسد. نیروی انسانی در واقع باید نسبت به این مسائل آگاه باشد که نباید با کجخلقی و لجبازی از هم سبقت گرفت، از میان دیگر خودروها لایی کشید و بوق بیجا زد. نیروی انسانی باید آموزش ببیند که بهموقع حرکت کند تا در زمانی که میخواهد سر قرار برسد و دیر حرکت نکند تا با سرعت زیاد و رانندگی پرخطر باعث تصادف و خداینکرده مرگ شهروندان شود.
راههای افزایش استقبال اجتماعی
شاید ورود یک فرد مذهبی، یک فرد سیاسی، یک استاد دانشگاه، یک رسانه، یک خبرنگار یا یک سلبریتی در چنین پویشهایی بتواند تاثیرگذاری آن را بیشتر کند. هرچه تنوع افراد بیشتر باشد، پیام پویش «نه به تصادف» به شیوه موثرتری به مردم خواهد رسید. بهطبع روشی که در انتقال پیام پویشهایی از این دست اتخاذ میشود، در موفقیت آن موثر است. استمرار در اطلاعرسانی و ارائه اطلاعات درست نیز تاثیرگذار است و ما نمیتوانیم با یکبار شرح توضیح درباره این پویش یا عکس گرفتن و بازگذاری در اینستاگرام، کار این پویش را تمامشده بدانیم. نهادینه شدن موضوع پویش «نه به تصادف» مستلزم آن است که بهطورمستمر اطلاعات درستی در این زمینه به مردم ارائه شود تا مردم برای مشارکت انگیزه پیدا کنند. البته گاهی اوقات عکس این قضیه نیز صدق میکند و برخی از افراد که پیام میدهند، امکان دارد با کاهش استقبال اجتماعی مواجه شوند. باید مراقبت کرد که افرادی که قرار است پیام «نه به تصادف» را منتقل کنند، افرادی اثرگذار و مورد وثوق مردم باشند. بهدلیل اینکه معمولا در مقاطع تعطیلات نوروز و در فصل تابستان که آمار تصادفات ما بالا میرود، پویشهایی از این دست مخاطبان بیشتری نیز دارند. یک بخشی از رانندگی پرخطر به دلیل این است که جوانان هیجان دارند و علاقه به انجام کارهای جوانانه دارند. بخش دیگر نیز به این باز میگردد که یکسری از افراد که در وضعیت خاص قرار دارند، واقعا نباید پشت فرمان بنشینند. فرد زمانی که مواد یا الکل مصرف میکند، بههیچوجه نباید پشت فرمان بنشیند. برای افراد خاطی در این زمینه در سراسر دنیا مجازاتهای خیلی سنگینی در نظر گرفته شده، چراکه مواد مخدر و مسکرات، احتمال افزایش انجام رفتارهای خطرساز در زمان رانندگی را بیشتر میکنند. بخش دیگری از دلایل رانندگی پرخطر مربوط به کل کل کردن و لج و لجبازی است.
علاقه به تخلف؟
موضوع قانونگریزی دلایل متعددی دارد؛ یک اینکه فرد به آن قانون باور ندارد. دوم فرد ترسی از مجازات منطبق با زیر پا گذاشتن قانون را ندارد. این دو دلیل مهمترین دلایل قانونگریزی افراد هستند. در همه حوزهها نیز این قانونگریزیها مصداق پیدا میکند که رانندگی یکی از آنهاست. اینکه تصور کنیم با دور دور کردن، هیجانهای خودمان را بهشکل مثبتی تخلیه کردهایم، درست نیست. باید ببینیم ما چه فرصتهای دیگری در جامعه برای تخلیه هیجانات خود داریم که از رانندگی پرخطر و دور دور کردنهای خطرناک اجتناب کنیم. باید بهدنبال فرصتهای جایگزین سالم برای تخلیه هیجانات خود باشیم. در حال حاضر در جامعه ما شرایط عمومی و اجتماعی خیلی راضیکننده نیست. مردم در حال تجربه نوعی از خستگی هستند. البته این مسئله مربوط به دولتها نیست و ما نگاهی سیاسی در این زمینه نداریم. اما واقعیت این است که خیلی وقت است که حس خستگی در مردم ایجاد شده است. هر کسی هم به شیوهای درصدد برطرف کردن خستگی خود است. یکی با رانندگی با هدف اینکه سرحال شود، این کار را انجام میدهد، فردی دیگری ورزش میکند و تفریحات سالم دارد و یکی هم به نیکوکاری میپردازد و هرکدام از این افراد بهدلیل اینکه در شرایط خود تغییر ایجاد کردهاند، لذت میبرند.