توسعه در انزوا ممکن نیست
بهمن آرمان -معاون اسبق سازمان بورس و اوراق بهادار
فکر میکنم مسئولان کشور به این نکته توجه نمیکنند که ایران در منطقه خاورمیانه و در عمل بزرگترین ظرفیت رشد اقتصادی را در منطقه خاورمیانه دارد. ویژگیهای ایران با دو رقیب اصلیاش یعنی عربستان و ترکیه قابلمقایسه نیست. ایران روی کمربند مس جهان قرار دارد، کشوری است که موقعیت ترانزیتی استثنایی دارد که قابلمقایسه با هیچ کشور دیگری نیست. به این واقعیت باید توجه داشت که در این منطقه آشوبزده خاورمیانه، آنقدر مسائل منطقه پیچیده شده و منافع قدرتهای بزرگ خارجی در آن دخیل است که دولتهای محلی نقش چندانی در این ساختار ندارند. بهعنوان یکی از اولویتهای دولت آقای پزشکیان اینچنین مطرح شده که بتوانیم روابط خودمان را با سایر کشورهای جهان به حالت عادی برگردانیم.
باید توجه داشت اگرچه ایران در منطقه نقش تعیینکنندهای دارد، اما این امر بهتنهایی در اختیار ایران نیست. آقای همتی هم بدون شک در این میان میدانند که قدرت دولت چقدر است و ایشان بهعنوان وزیر اقتصاد چه نقشی در چه حدودی میتواند ایفا کند. ایران در حال حاضر در یک تحریم گسترده قرار دارد و در عین حال توسعه اقتصادی از اولویتهای حاکمیت ایران نیست. مسائل دیگری از اهمیت بالاتری برخوردارند. جذب سرمایهگذاری خارجی در عمل در شرایط فعلی در دستور کار حاکمیت نیست و از اینرو غیرقابلتصور است.
رشد اقتصادی با انزوای جهانی ممکن نیست
تا زمانی که اقتصاد کشور از حالت پایه بانکی به پایه اوراق بهادار تبدیل نشود، امکان رشد اقتصادی وجود نخواهد داشت. در حال حاضر سهم بازار سرمایه و بورس در تامین مالی منابع موردنیاز سرمایهگذاریهای جدید تنها چیزی حدود ۵ درصد است، در حالی که در سایر کشورهای تازهصنعتیشده مانند ترکیه، مالزی یا کرهجنوبی به ۶۰ درصد میرسد. یعنی ۶۰ درصد منابع موردنیاز سرمایهگذاریهای جدید نه از طریق سیستم بانکی، بلکه از طریق انتشار اوراق بهادار انجام میگیرد، بنابراین در ایران حتی در شرایط فعلی که در تحریم قرار داریم، میتوان کارهایی انجام داد که از طریق آنها به رشد اقتصادی دست یافت تا در نتیجه آن، قدرت خرید مردم افزایش و نرخ بیکاری کاهش یابد و در نهایت کشور هم بتواند زیرساختهای موردنیاز کشور را فراهم کند. بهطورمثال ساخت آزادراهها نه متاثر از تحریم است و نه نیاز ارزی دارد.
تحقق اهداف آقای همتی نیاز به انعطاف بیشتری دارد
متاسفانه آنچه در دولتهای گذشته دیدیم و آقای همتی هم قول آن را در دولت جدید داده، این است که هیچگاه این ابزار بسیار کارآمد انتشار اوراق بهکار گرفته نشد و بههمیندلیل هم شاهد افزایش هرروزه اجارهبها هستیم، طرف عرضه کالا و خدمات منفی میشود و تشکیل سرمایه ناخالص داخلی در ۱۵، ۱۰ سال اخیر بهجای آنکه صعودی باشد ـ جز در دوره سازندگی ـ تشکیل سرمایه ناخالص داخلیمان مثبت نبوده، در حالی که با بهکار گرفتن این ابزار میتوانیم چنین اهدافی را عملی کنیم، اما متاسفانه وزارت اقتصاد که سازمان بورس و بازار سرمایه هم زیر نظر آن است و هم رئیس شورایعالی بورس است، نتوانست این امکان را فراهم کند تا از طریق بازار سرمایه، منابع مالی موردنیاز بخشهای مختلف کشور فراهم شود، بنابراین فکر میکنم نخستین راهکار این است که وزارت اقتصاد که بورس را زیر نظر دارد و دبیرکل بورس و سیاستهای آن در همین وزارتخانه تعیین شود و باید به درجهای از اهمیت برسد که در تامین منابع مالی موردنیاز جدید، بخشهای زیربنایی کشور نقش داشته باشند.
تا زمانی که ایران به روابط خارجی خود اهمیت چندانی ندهد و در راستای اصلاح آنها و برقراری ارتباط با سیستم مالی جهان تلاشی نداشته باشد، امکان رشد و توسعه اقتصادی کشور امکانپذیر نیست. در حال حاضر براساس برآوردهای وزارت نفت در دولت آقای رئیسی، اگر سرمایهگذاریهای جدید و استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته روز نداشته باشیم، در ۳ یا ۴ سال آینده بهعلت عدمسرمایهگذاریها که بیش از ۱۸۰ میلیارد دلار برآورد میشود، ناچاریم در منطقه پارسجنوبی یا در سایر بخشهای انرژی، یکی از فازهای پارسجنوبی را تعطیل کنیم، بنابراین تا زمانی که روابط خارجی ما اصلاح نشود و به یک رابطه مستقیم دست پیدا نکنیم و قدرتهای جهانی هم، نقش تعیینکنندهای برای ایران در منطقه خاورمیانه در نظر نگیرند، امکان هرگونه توسعه اقتصادی محال و دور از دسترس است و این مطالبی که آقای همتی بهعنوان وزیر اقتصاد مطرح میکنند، بیشتر در حد شعار باقی میمانند و تنها مصرف رسانهای دارند. در حال حاضر تحقق برخی اهداف آقای همتی نیاز به انعطاف بیشتری دارد.
در شرایط فعلی، خاورمیانه دچار تنشهای زیادی است. در حال حاضر چین باوجود اینکه مثل ایران قرارداد ۲۵ساله همکاری اقتصادی با عربستانسعودی ندارد، اما بهشدت در حال سرمایهگذاری در همان منطقه است. در همین اوضاع نفتی غرب کارون که با ایران مشترک هستند، چینیها و شرکتهای روسی در حال فعالیت هستند، در حالی که ما نشانی از ایران در این بخشهای استراتژیک پیدا نمیکنیم.
جریانهای سیاسی در ساختار قدرت ایران وجود دارند که توسعه صنعتی و اقتصادی کشور را در راستای منافع جناحی خود نمیبینند. این مسئله مربوط به دولت آقای پزشکیان یا قبل از آن و حتی پیش از انقلاب هم میشود. در این شرایط امکان توسعه اقتصادی وجود ندارد. باید درک کرد در شرایط فعلی، همین وضع موجود، مطلوب قدرتهای بزرگی است که در جهان حکمرانی میکنند.