اشتغال پایدار و پایداری اشتغال
شهرام شیرکوند پژوهشگر اقتصادی
![]()
اشتغال معلول توسعهیافتگی است و فرصتهای شغلی با سرمایهگذاری در حوزههای تولیدی ایجاد میشود. البته سرمایهگذاری نیز در گام نخست نیاز به امنیت اقتصادی دارد. تجربیات موجود در زمینه ایجاد اشتغال و فرصتهای شغلی در کشور بیانگر این واقعیت است که تنها با تکیه بر سرمایهگذاری مالی و حمایت دولت نمیتوان از پس بحران بیکاری برآمد بلکه با توسعه و رشد تولید در بنگاههایی که در حال حاضر ظرفیت تولید و نیروی کار خود را حفظ کردهاند، میتوان زیرساخت هایی فراهم کرد که تولید در بنگاههای اقتصادی روان شود و مشکلات مالی کمتری داشته باشند تا شاهد تحولات ساختاری در زمینه ایجاد اشتغال باشیم.
اشتغال پایدار عامل اصلی توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی است که علاوه بر صیانت و ارتقای سرمایه انسانی، در تعامل با شاخصهای بهرهوری، تابآوری سازمانی و عدالتاجتماعی معنا مییابد. بهبیان دیگر، اشتغال پایدار بهمعنای ایجاد و حفظ فرصتهای شغلی مناسب در مدت زمان طولانی است. این مفهوم به کمیت و کیفیت مشاغل و پایداری آنها توجه دارد و نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایفا میکند. اشتغال پایدار صرفا یک هدف توسعهای نیست، بلکه بهمثابه یک راهبرد تحولگرا در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی و برنامهریزی برای توسعه منابع انسانی است و میبایست موردتوجه ویژه قرار گیرد تا سبب افزایش رفاه عمومی، کاهش نابرابری و ارتقای تابآوری اجتماعی شود. در واقع اشتغال پایدار، ضمن ارتقای امنیت شغلی، تثبیت درآمد و تولید ثروت، افزایش سرمایه اجتماعی، موجب توسعه رفاه و بهبود کیفیت زندگی اقشار جامعه میشود. به این ترتیب زمانی که افراد جامعه دارای شغل پایدار باشند، سطح رفاه و امنیت اقتصادی آنها افزایش مییابد و توانایی برنامهریزی بلندمدت برای زندگی خود و خانوادهشان فراهم میشود. از دیدگاه اجتماعی، اشتغال پایدار باعث کاهش فقر، مهاجرتهای بیرویه و نابرابریهای آموزشی میشود. البته افزایش مشارکت اجتماعی نیز یکی از آثار مهم ثبات شغلی است. در مقابل، اشتغال ناپایدار معمولا با قراردادهای کوتاهمدت، دستمزد پایین و کمبود حمایتهای اجتماعی همراه است که میتواند منجر به افزایش اضطراب و ناامنی شده و اثرات منفی بر جامعه داشته باشد.
اشتغال پایدار و پایداری اشتغال مفاهیمی هستند که در اقتصادهای مدرن پایدار از اهمیت زیادی برخوردارند و نقش حیاتی در توسعه بلندمدت کشور و کاهش نابرابریهای اجتماعی دارند.
پایداری اشتغال شامل ثبات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در طول زمان است. از دیدگاه اقتصادی، این پایداری زمانی تحقق خواهد یافت که یک بازارکار منسجم، انعطافپذیر و مقاوم در برابر بحرانهای احتمالی ایجاد شود و امکان آموزش مهارتهای مرتبط با نیازهای شغلی متفاوت برای افراد جامعه مهیا گردد. در همین راستا سیاستگذاریهای اصولی و موثر از جمله سرمایهگذاری در توسعه آموزش و مهارتآموزی، حمایت از کسبوکارهای مختلف، عوامل مهم پایداری اشتغال هستند. علاوه بر موارد فوق، سازمانها باید محیط کاری و فرهنگ سازمانی را بهنحوی طراحی کنند که بهرهوری را افزایش دهد و فشارهای روانی و فیزیکی کارکنان کاهش یابد.
اشتغال پایدار همچنین باید شامل ابعاد اجتماعی و زیستمحیطی باشد. رعایت دقیق استانداردهای محیط کار، ایجاد فرصتهایی برابر برای تمام افراد، فراهم کردن شرایط کار منعطف برای خانوادهها و ارتقای مسئولیت اجتماعی شرکتها از عناصر ضروری برای تحقق پایداری اشتغال هستند. سازمانها و شرکت هایی که برای ارزشهای اجتماعی و قوانین محیط زیستی احترام قائل هستند، نهتنها توانایی حفظ کارکنان خود را دارند بلکه میتوانند اعتبار و رقابتپذیری خود را در بازار افزایش دهند. این امر نشانگر این است که توسعه پایدار و اشتغال پایدار نیازمند رویکردی جامع و هماهنگ بوده و جداییناپذیرند. یکی از چالشهای جدی در مسیر دستیابی به اشتغال پایدار، تغییرات فناوری است که باعث جابهجایی نیروی کار و نیاز به مهارتهای جدید میشود. بهعنوانمثال، رباتیک و هوش مصنوعی در صنایع تولیدی میتواند برخی مشاغل قدیمی و سنتی را حذف کند، اما در عوض فرصتهای شغلی دیگری ایجاد میکند که نیازمند تخصصهای جدید است. بنابراین نظامهای آموزشی و برنامههای توانمندسازی باید با سرعت مناسبی تغییر یابند تا فرصتهای شغلی تبدیل به انواع ناپایدار نشود و فاصله میان مهارتهای موجود و موردنیاز بازار کاهش یابد. حمایت دولتها، موسسات آموزشی و بخش خصوصی در این زمینه نقش تعیینکنندهای دارد.
البته پایداری اشتغال نیازمند رویکردی سیستمی است که درآن سازمانها و نهادهای دولتی، بنگاههای اقتصادی و مراکز آموزشی با همافزایی و همراستایی راهبردی به توسعه مهارتهای آیندهمحور، بازآفرینی مشاغل و ارتقای کیفیت محیط کار بپردازند. در این حیطه مفاهیمی چون مسئولیت اجتماعی سازمانها (CSR) و اقتصاد سبز نقش تعیینکنندهای در شکلگیری عناصر اشتغال پایدار دارند. بهعبارتی دستیابی به اشتغال پایدار مستلزم همکاری میان دولت، بخش خصوصی، جامعه مدنی و خود کارکنان است. طرحهای سیاستی باید با شناسایی صنایع کلیدی، نیازهای نیروی کار و روندهای اقتصادی طراحی شود تا ضمن پیشگیری از ایجاد بیکاری، فرصتهای رشد شغلی در مشاغل گوناگون افزایش یابد.
ایجاد تعادل میان بهرهوری اقتصادی، افزایش رفاه و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و حفاظت از منابع محیطی، نشانگر رسیدن به پایداری واقعی اشتغال است. جامعهای که در آن افراد نهتنها توانایی تامین نیازهای اولیه خود را دارند، بلکه امکان توسعه شخصی و مشارکت مثبت در پیشرفت اجتماعی را نیز تجربه میکنند. از آنجا که اشتغال پایدار بهعنوان ستون توسعه پایدار و رفاه اجتماعی شناخته میشود و تاثیر عمیقی بر تمامی ابعاد زندگی اقتصادی و اجتماعی اقشار مختلف جامعه را دارد، از این نوع اشتغال بهعنوان ستون اصلی توسعه پایدار یاد میشود. دستیابی به این نوع اشتغال مستلزم سیاستگذاری هوشمندانه، سرمایهگذاری در توسعه مهارتهای انسانی و مدیریت منابع انسانی پایدار است. بهطورکلی، پایداری اشتغال نهتنها مسئولیت اجتماعی سازمانها را تامین میکند، بلکه فرصتی برای تحقق توسعه پایدار ملی، افزایش رفاه عمومی و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان مهیا میسازد. بهمنظور ایجاد اشتغال مولد، توسعه فرصتهای شغلی و کاهش میزان بیکاری در جامعه میتوان به برخی پیشنهادها و راهحلهایی به این شرح توجه کرد: توسعه بخش خصوصی، آموزش متناسب با نیاز بازارکار، توجه به ویژگیهای بازارکار در سیاستگذاری و تخصیص منابع در زمینه اشتغال، کاهش هزینههای تولید و توجه به صنایع کوچک و کارآ، افزایش فرهنگ کار و انگیزه کار در کشور، احترام به سرمایهگذاران و ایجادکنندگان شغل و فرصتهای شغلی و تبلیغ برای ممنوعیت استفاده از کالاهای خارجی مصرفی. زمینههای موجود برای ایجاد اشتغال عبارتند از: صنعت خودروسازی، بخش مسکن، صنعت گردشگری و... . البته برای توسعه اشتغال و کاهش بیکاری در کشور، در مرحله نخست میتوان برای کوتاهمدت، فعالیتهای تولیدی و عمرانی بهویژه توسعه صنایع خودروسازی و ساخت مسکن را بهعنوان محورهای ایجاد اشتغال در پیش گرفت، زیرا بخشهای مرتبط با این حوزهها، مشاغل بسیار متنوعی را در اقصی نقاط کشور ایجاد میکنند و محصولاتشان متقاضیان زیادی دارد.