بازگشت اعتماد به بازار
حسین کریمی - تحلیلگر بازارهای مالی
بازار سرمایه، بهعنوان بازتابی از وضعیت اقتصاد کلان و انتظارات سرمایهگذاران، همواره تحتتاثیر تصمیمات سیاستگذاران و شرایط اقتصادی قرار دارد. در ایران، نقش سیاستهای پولی و مالی در هدایت شاخص بورس بسیار پررنگ است، بهویژه در شرایطی که بازار سرمایه یکی از گزینههای اصلی برای جذب نقدینگی و کنترل تورم بهشمار میرود. در یک ماه گذشته، شاخص کل بورس ایران رشدی ۲۷ درصدی را تجربه کرد؛ صعودی چشمگیر که ریشه در چندین عامل کلیدی دارد.
از حمایتهای دولت گرفته تا اخبار مثبت از صنایع بزرگ و رکود نسبی سایر بازارهای سرمایهگذاری، همه این عوامل به رشد سریع بازار سرمایه کمک کردهاند. این صعود که بهمعنای بازگشت اعتماد سرمایهگذاران به بازار است، تحتتاثیر عوامل مختلفی قرار داشته است. پس از دورهای از افتهای سنگین که موجب کاهش جذابیت بازار و خروج سرمایهگذاران شده بود، تحولات اخیر موجب بازگشت سرمایهگذاران خرد و کلان شد و جریان تازهای از امیدواری را در فضای عمومی بازار ایجاد کرد. این رشد نهتنها در شاخص کل بلکه در بخشهای مختلف بازار نیز محسوس بود. صنایع بزرگی نظیر خودروسازی، فلزات اساسی، پتروشیمی و بانکها سهم قابلتوجهی در این صعود داشتند. شرکتهای فعال در این صنایع با انتشار گزارشهای مثبت، برنامههای افزایش سرمایه و اعلام پروژههای جدید، توجه سرمایهگذاران را جلب کردند.
نقش حمایتهای دولت در رشد بازار
یکی از مهمترین عوامل موثر بر رشد اخیر شاخص بورس، حمایتهای آشکار دولت از بازار سرمایه بوده است. این حمایتها در قالب سیاستهای مختلفی اعمال شد که از جمله آنها میتوان به برگزاری جلسات میان مسئولان اقتصادی با فعالان بازار سرمایه و صدور دستورالعملهایی برای تقویت شفافیت و نظارت اشاره کرد. برگزاری جلسات میان وزیر اقتصاد، رئیس سازمان بورس و سایر مسئولان کلیدی اقتصادی، نشاندهنده اراده دولت برای بازگرداندن اعتماد به بازار سرمایه است. علاوه بر این، دستور رئیسجمهور برای حمایت از بازار و جلوگیری از تصمیماتی که میتوانند به خروج سرمایهها منجر شوند، جو روانی مثبتی در بازار ایجاد کرد. همچنین دولت با ارائه تسهیلاتی مانند کاهش مالیات بر سود شرکتها و ارائه مشوقهای اقتصادی، فضای سرمایهگذاری در بورس را جذابتر کرده است. این اقدامات بهویژه در میان سرمایهگذاران خرد که در دورههای گذشته زیانهای سنگینی را متحمل شده بودند، موجب تقویت اطمینان عمومی و بازگشت آنها به بازار شد. رشد اخیر بورس در شرایطی رخ داده که بازارهای موازی در وضعیت رکود قرار گرفتهاند. این رکود در کنار کاهش ریسکهای سیستماتیک، سرمایهگذاران را به جستوجوی فرصتهای جدید برای کسب سود هدایت کرد. در صورت ادامه حمایت دولت، بازار سرمایه بهدلیل ارائه بازدهی سریعتر و جذابتر در مقایسه با بازارهای سنتی، به مقصد اصلی نقدینگی تبدیل خواهد شد. تزریق پول به بازار، هم از سوی دولت و هم از سوی سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی، یکی دیگر از محرکهای اصلی رشد شاخص بود. افزایش حجم معاملات و ورود پولهای جدید به بازار، موجب شد سهام شرکتهای بزرگ با تقاضای بالاتری مواجه شوند. این جریان نقدینگی بهویژه در صنایع کلیدی نظیر فلزات اساسی، خودروسازی، پالایشی، پتروشیمی و بانکها نقش قابلتوجهی در افزایش ارزش سهام ایفا کرد.
اخبار مثبت؛ موتور محرک بازار سرمایه
در کنار حمایتهای دولتی، اخبار مثبت منتشرشده در یک ماه اخیر نیز نقش غیرقابلانکاری در رشد شاخص کل داشت. یکی از این اخبار مربوط به افزایش سرمایه شرکتهای خودروسازی بود. اعلام برنامه افزایش سرمایه شرکتهایی مانند ایرانخودرو و سایپا، همراه با استراتژیهای جدید، موجب رشد قابلتوجه سهام در این صنعت شد. صنعت خودروسازی که در سالهای اخیر با مشکلات متعددی از جمله زیان انباشته و کاهش تولید مواجه بود، اکنون با برنامههای افزایش سرمایه و بهبود ظرفیتهای تولید به یکی از پیشتازان رشد بورس تبدیل شده است. این اخبار نهتنها موجب رشد سهام خودروسازان شد، بلکه اثرات مثبتی بر شرکتهای وابسته مانند قطعهسازی و صنایع مرتبط با فولاد گذاشت.
یکی از عوامل مهم در رشد شاخص بورس طی ماههای اخیر، افزایش نرخ دلار در سامانه نیما بوده است. نرخ دلار نیمایی، بهعنوان شاخصی کلیدی برای محاسبه درآمد شرکتهای صادراتمحور، تاثیر مستقیم و معناداری بر سودآوری این شرکتها دارد. افزایش این نرخ بهمعنای درآمد ارزی بیشتر برای شرکتهایی است که محصولات خود را به بازارهای خارجی عرضه میکنند. صنایع بزرگ و استراتژیکی مانند پتروشیمی، فولاد و معادن از این تغییرات بیشترین بهره را بردهاند، چراکه این صنایع بخش عمدهای از صادرات غیرنفتی ایران را تشکیل میدهند. افزایش نرخ دلار نیمایی نهتنها تاثیر اقتصادی بر عملکرد این شرکتها داشت، بلکه از جنبه روانی نیز بهعنوان عاملی تقویتکننده در بازار سرمایه عمل کرد. این تغییر، سیگنالی مثبت به سرمایهگذاران ارسال کرد، مبنی بر اینکه شرکتهای صادراتمحور در شرایط فعلی ظرفیت بالاتری برای سودآوری دارند. این پیام موجب شد تقاضا برای سهام این شرکتها بهطورقابلتوجهی افزایش یابد. سرمایهگذاران با پیشبینی رشد بیشتر در درآمد این شرکتها، تمایل بیشتری به خرید سهام آنها پیدا کردند که بهنوبه خود به افزایش ارزش سهام این بخش و در نهایت تقویت شاخص کل بورس منجر شد.