معدنکار باید مسئول باشد
محمد مسنآبادی-کارشناس و فعال معدنی
پس از چالشهای تغییر اقلیم و کاهش آب شیرین، بیابانزایی مهمترین چالش بشر در قرن جاری است. براساس اعلام رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در نشست تخصصی کارگروه ملی مقابله با بیابانزایی، میزان بیابانزایی در کشورمان سالانه حدود یکمیلیون هکتار و فعالیتهای بیابانزدایی حدود ۳۰۰هزار هکتار در سال است. تاکنون پژوهشهای مختلفی برای بررسی عوامل بیانزا در جهان و داخل کشور انجام شده و عوامل موثر در آن موردارزیابی قرار گرفته و براساس این بررسیها، بخشی از گسترش بیابانها ناشی از فعالیت معدنکاری است.
عوامل موثر در بیابانزایی در ایران را میتوان به موارد زیر مربوط دانست: عوامل توسعه و تکنولوژیکی، مدیریتی، آب و کشاورزی، سیاست و قوانین و عوامل اجتماعی و اقتصادی که معدن بخشی از عوامل توسعه و تکنولوژیکی است. اما مهمترین عامل بیابانزایی مرتبط با منابع آب و کشاورزی است که برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، شیوههای آبیاری سنتی، اجرای طرحهای خودکفایی کشاورزی و فشار آن بر منابع آب و سرزمین مهمترین آنها است. در مجموعه عوامل توسعه و تکنولوژیکی نیز تغییر کاربری اراضی (گسترش اراضی کشاورزی، تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی)، جادهسازی غیراصولی در عرصههای طبیعی، سدسازی و... در اولویت بالاتری از معدن قرار دارند. در واقع فعالیت معدنی تنها بخشی از عوامل بیابانزایی است و تاثیر آن بسیار کمتر از سایر عواملی است که انسان در آنها نقش دارد.
در سالهای اخیر استفاده از شاخصهای مختلف برای بررسی روند تخریب و احیا در عملکرد اکوسیستم انجام شده است. برای این منظور مؤسسه CSIRO در استرالیا، روشی تحت عنوان تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز ابداع کرده است. این پایش برای ارزیابی اثرات معادن در استرالیا ابداع شده و بهطور گستردهای در سراسر جهان در اکوسیستمهای گوناگون مورد استفاده قرار گرفته و بهطور عمده وضعیت عملکرد خاک سطحی با استفاده از این روش موردبررسی قرار گرفته است. بهطور کلی نتایج تحقیقها برای برخی از معادن نشان دادهاند که با استحصال معادن، پوشش گیاهی و پوشش سنگفرش محافظ سطح خاک، به کلی از بین رفته و به موجب آن قابلیت فرسایشپذیری این مناطق افزایش یافته است؛ بنابراین تخریب قطعات گیاهی بر ساختار و عملکرد اکوسیستم تاثیر سوء داشته و باعث تسریع روند بیابانزایی در مناطق تحت استخراج معدن شده است. همچنین تغییر برخی خواص فیزیکی و شیمیایی خاک در اثر برداشت معادن نیز تا حدی بر ویژگیهای عملکردی خاک سطحی این مناطق تاثیر داشته است.چرخه حیات معدن شامل ۴ فاز اصلی است که در فاز ۴ آن که مربوط به بسته شدن معدن است به بازسازی زمینهای معدن اشاره شده است. بازسازی ( Reclamation ) به عملیاتی اطلاق میشود که بازسازی و احیای زمینهای استخراج شده و آماده کردن آنها برای استفاده مجدد را بهدنبال دارد. البته این عملیات لزوما منجر به حفظ شکل و برگشت حالت اولیه زمین، یعنی قبل از استخراج نمیشود.عملیات بازسازی جزئی از فرآیند بهرهبرداری از معادن است و بهترین حالت این است که پیش از آغاز عملیات بهرهبرداری طرح آن تدوین شود. پس نخستین و مهمترین عملکرد برای جلوگیری از بیابانزایی انجام معدنکاری مسئولانه و هوشمند است. در فرآیند اکتشاف باید حداقل تخریب انجام و تا حد ممکن از جادهسازی بیفایده و ایجاد ترانشه جلوگیری شود. در فرآیند استخراج بهویژه استخراج به روش روباز که میزان تخریب ۲ تا ۱۱ برابر بیشتر از معدنکاری زیرزمینی است، تا حد ممکن باید پیت نهایی بهینه تعریف شود و جادهها مناسب با فعالیت طراحی و ایجاد شوند. دامپهای باطله در مکان مناسب طراحی شوند. از انتشار گردوغبار تا حد ممکن جلوگیری شود. در طراحیهای انجامشده پوشش گیاهی نیز بهعنوان پارامتر مهم در نظر گرفته شود.همچنین در فرآیند فرآوری جلوگیری از انتشار گردوخاک و گازهای سمی کارخانههای فرآوری و جلوگیری از آلودگی آب از مهمترین نکات در کنترل آلودگی معادن بهشمار میرود.
مراحل نامبرده بخشی از انجام معدنکاری مسئولانه و هوشمند است. امروزه بخشی از شرکتهای معدنی در داخل ایران در فعالیت بیابانزدایی نقش دارند و گونههای خاص گیاهی را کشت میکنند. ایجاد فضای سبز و نگهداری آن و همچنین کنترل بخشی از اراضی منابع طبیعی توسط آنها انجام میشود که در روند بیابانزدایی بسیار موثر است. علاوه بر صدور مجوزها و ارائه اظهارنامههای محیطزیستی، شیوههای نظارتی، بازرسیهای دورهای و توقف در بهرهبرداری معدن میتواند برای کنترل آلودگیهای آب، خاک و هوا ناشی از فعالیت معدنکاری عملیاتی شود. در صورت مشاهده مخاطرات شدید زیستمحیطی جریمههای مالی بهعلت ارزش افزوده قابلتوجه در بخش معدن نمیتواند به هیچ وجه بازدارنده باشد، بلکه باید مسئولیت بازسازی بخش تخریبشده نیز به بهرهبردار واگذار شود. علاوه بر وضع قوانین، نظارت و برخورد حقوقی، آموزش و فرهنگسازی نیز نقش بازدارندهای در اصلاح رفتارها و فعالیتها در طولانیمدت داشته است. همچنین با عنایت به حضور بهرهبردار در محدودههای معدنی و تجهیزاتی که آنها در اختیار دارند، بهتر است دولت طرح بیابانزدایی و بازسازی معدن را به بهرهبرداران واگذار کند و نقش دولت فقط نظارتی باشد.