ضرورت توجه جدی به حکمرانی آب
محمد درویش-پژوهشگر و فعال محیطزیست
در تمام این سالها بهندرت شاهد مدیریت استاندارد در بهرهبرداری از منابع آب بودهایم و در شرایط فعلی که تیغ تیز بحران آب برندهتر شده است، اجرای طرحهایی مانند انتقال آب، مدیریت در صنایع آب و مصرف آب در بخش کشاورزی مطرح میشود.بر همین اساس، استقرار نظام مدیریت یکپارچه منابع آب کشور در دستور کار برنامه هفتم توسعه قرار گرفته و مقرر شده استتا این مهم با «افزایش بهرهوری آب کشاورزی، کنترل و مدیریت آبهای سطحی و افزایش منابع زیرزمینی آب از طریق آبخیزداری و آبخوانداری در کنار برنامهریزی برای دستیابی به سایر آبها و بازچرخانی آبهای صنعتی و پسآب» محقق شود.این در حالی است که اجرای برخی از طرحها مانند پروژههای «انتقال آب» باوجود موافقان، مخالفانی هم دارد که فعالان محیطزیست در این گروه قرار میگیرند. فعالان محیطزیست معتقدند؛ چشمانداز هر حوزهای با آن میزان آبی که در اختیارش است، شکل گرفته است. وقتی بنا بر اجرای پروژهای، مقدار مشخصی آب از حوضه آبی موردنظر به مکانی دیگر منتقل میشود، در واقع حیات حوضهای برای احیای حیات حوضهای دیگر دستخوش تغییراتی میشود.همانطور که بارها تاکید کردهام، ضررهای محیطزیستی طرحهای نمکزدایی و انتقال آب از دریای عمان به ایران مرکزی بهمراتب کمتر از طرحهای انتقال بینحوضهای چون بهشتآباد، خرسان سه، بشار، بنبروجن، زاب یا همین طرح انتقال آب از سرشاخههای زایندهرود به یزد و نظایر آن است. همچنین، احداث بیرویه سدسازی یا اجرای طرحهای شیرینسازی و انتقال آب از خزر یا خلیجفارس نیز ممکن است در آینده با مشکلات زیستمحیطی همراه باشد. اجرای طرحهایی مانند انتقال آب از دریای عمان نیز در شرایطی مطرح است که درحالحاضر عملا بیش از ۳۰ میلیاردمترمکعب سالانه آب خاکستری در بخشهای خانگی، تجاری، کشاورزی، صنعت و زباله تولید میشود. منتقدان این دست از پروژهها نسبت به آینده این طرحها و تاثیر بلندمدت آنها بر محیطزیست ابراز نگرانی میکنند. با اینهمه علاوه بر توجه به موضوعاتی مانند اجرای پروژههای بازچرخانی آب و تاسیس تصفیهخانه، باید به موضوعاتی مانند بازسازی شبکه لولهکشی شهری، تفکیک آب شرب از مصارف بهداشتی منازل و مدیریت مصرف در بخشهای کشاورزی و صنایع آببر، نیز توجه جدی شود. همچنین میتوان از تجربه پیشینیان در بهرهبرداری بهینه از آب نیز بهره برد. چنانچه روزگاری یزد معروف به قنات و قنوت و قناعت بود و امروز طبق دستهبندی وزارت نیرو، پنجمین استان پرمصرف آب در کشور است. استقرار صنایع آببر، مصرف بدون برنامهریزی و تغییر الگوی مصرف از سوی مردم، دلایل اصلی این میزان از مصرف بالای آب در استان است. بیلان آب سفرههای زیرزمینی در استان یزد، منفی است و بسیاری از این مشکلات به ضعف مدیریتی در چند دهه اخیر برمیگردد. توان یزد در برداشت از این منابع آبی، حدود ۹۰۰میلیون مترمکعب در سال است؛ در حالی که در طول چند دهه اخیر، سالانه بیش از ۱.۲ میلیارد مترمکعب آب برداشت میشود که منجر به منفی شدن بیلان آبهای زیرزمینی در این استان شده است. بههمیندلیل، بخشهای بزرگی از استان یزد بهویژه در محور اردکان و میبد، بهدلیل خالی شدن سطح زیر زمین، درگیر فرونشستهای زیادی شدهاند. باتوجه به این شرایط، انتقال ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از خلیجفارس، احتمالا توانایی حل پایدار مشکل کمآبی یزد را نخواهد داشت و انتقال آب از خلیجفارس تنها میتواند مانند یک مسکن عمل کند.
مرگ دشت یزد، زمانی رقم خورد که بهجای اتکا به ظرفیتهای واقعی این استان، خارج از توان طبیعی به بهرهبرداری محیطی پرداختیم و تفاوتی میان این استان و استانهای مشابه، با دیگر مناطقی که از منابع آبی برخوردارند، قائل نشدیم. برای مثال، تبدیل یزد به قطب تولید گوشت قرمز، نمونه بارز این بهرهبرداریهای مخرب است؛ گوشت قرمزی که برای تولید هر کیلو از آن، ۱۵هزار و ۵۰۰ لیتر آب مصرف میشود، در حالی که میانگین بارش یزد کمتر از ۱۰۰ میلیمتر و تبخیر آن بیش از ۴۰۰ میلیمتر است. پیشینیان با احداث بادگیرها، کاریزها و یخچالها نشان دادند که توانایی سازگاری با این نوع از اقلیم گرم و خشک را دارند و میزان مصرف آب زیادی هم نمیخواهند. در واقع، آنها میدانستند چگونه باتوجه به توان محیطی، چیدمان توسعه را در استانی نظیر یزد طراحی کنند. اگر خواهان تابآوری در برابر بحران آب هستیم، باید بهجای اجرای پروژههای پرهزینه، سبک زندگی متناسب با توان اکولوژی منطقه تغییر کند.
نخستین کاری که باید در قبال استانی که بیلان آب منفی دارد، انجام داد؛ تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی آن استان است. همچنین، با ادامه روند فعلی در مدیریت آب، ممکن است در آینده شاهد تغییر اکوسیستمهایی مانند نابودی گونههایی از آبزیان دریا بهواسطه زیست در آبهای خاکستری باشیم. همچنین، آبشیرینکنها گازهای گلخانهای زیادی تولید میکنند که موجب تشدید خطر تغییر اقلیم خواهند شد.بنابراین باتوجه به تاکید برنامه هفتم توسعه بر «تحقق نظام مدیریت یکپارچه منابع آب» میتوان با برنامهریزی درست و توجه به تمام زوایای زیستمحیطی، منطقهای و ظرفیتهای آبی به حل مشکل ریشهای آب پرداخت.