چابهار از تجارت جهانی عقب ماند
محمدرضا مودودی ـ سرپرست سابق سازمان توسعه تجارت ایران
چابهار بزرگ ترین بندر تجاری ایران در خارج از تنگه هرمز، نقطه اتصال کریدور شرق ایران به آب های آزاد و نزدیک ترین بندر به بازارهای آسیای میانه و افغانستان است. این بندر مهم ترین مزیت ها برای سرمایه گذاری را به ویژه در امر ترانزیت و انتقال بار دارد، اما باوجود تمام نقاط مثبت عنوان شده، طی دهه های گذشته این بندر آن طور که باید و شاید رشد نکرد. می توان مهم ترین دلیل این عقب ماندگی را تامین نشدن زیرساخت های لازم و به طورکلی بی توجهی به منطقه آزاد چابهار عنوان کرد، به طورکلی موارد متعددی را می توان به عنوان عوامل فعالیت محدود بندر چابهار معرفی کرد، اما مهم ترین این دلایل، نبود وحدت نظر برای جذب سرمایه گذار خارجی است. ورود سرمایه گذاران خارجی در عرصه های اقتصادی مختلف در هر کشوری مانند تولید یا تجارت، می تواند زمینه رشد و توسعه را فراهم کند. این افراد می توانند ضمن فراهم کردن منابع مالی مناسب برای توسعه و بهبودهای زیرساختی، دانش فنی را برای ارتقای فعالیت ها وارد کشور کنند، از این رو توجه به ورود سرمایه های خارجی از اولویت های مهمی است که طی سال های اخیر نسبت به آن بی توجه بودیم. تا اواخر دهه 90، مشکلات قانونی متعدد سبب شده بود تا سرمایه گذاران خارجی نتوانند به راحتی وارد فعالیت های اقتصادی و تجاری در ایران شوند. افراد مختلفی از کشورهای مختلف به ویژه همسایگان ایران، تمایل زیادی برای سرمایه گذاری ثروت خود در بنادر ایران داشتند، اما به دلیل وجود قوانین بازدارنده، شرایط سختگیرانه ای برای ورود سرمایه گذاران وجود داشته و این موضوع سبب شد تا افراد از سرمایه گذاری در ایران منصرف شوند. حتی طی این مدت، شاهد خروج سرمایه های خارجی از پروژه های داخلی بودیم که یکی از دلایل این اتفاق را باید مانع آفرینی قوانین عنوان کرد، هرچند طی سال های اخیر تفاهمنامه هایی میان ایران و برخی کشورهای منطقه برای توسعه و بهبود وضعیت چابهار منعقد شد، اما این قراردادها تا به امروز ثمره چشمگیری نداشته اند. مشکل دیگری که مانع توسعه بندر چابهار شده، کمبودهای تجهیزاتی و زیرساختی است. متاسفانه زیرساخت های لازم برای جابه جایی کالا در کریدور شمال ـ جنوب وجود نداشته و هنوز نتوانسته ایم بندر چابهار را به همسایگان شمالی کشور متصل کنیم تا از طریق این بندر، بتوانیم جابه جایی کالاها را در سطح گسترده شاهد باشیم، بنابراین کشورهای همسایه ایران نتوانستند از شرایط ژئواکونومیک ایران استفاده کنند و سایر مسیرهای جایگزین را برای فعالیت های تجاری خود برگزیدند که این یک اتفاق نامطلوب در عرصه تجارت بین المللی ایران به شمار می رود. نقایص زیرساختی تنها مربوط به خود بندر نیست و شرایط دیگری نیز در عملکرد بندر چابهار تاثیرگذار هستند، به عنوان مثال، زمانی که کشتی وارد بندر شده و تخلیه بار را انجام داده، باید کامیون ها وارد بندر شده و بار را تحویل گیرند، اما از آنجایی که فعالیت های صادراتی چشمگیری نداریم، کامیون های خالی وارد این بنادر شدند تا بارها را به بخش های مختلف منتقل کنند. نبود بار صادراتی برای تحویل به بنادر، صرفه اقتصادی را برای حمل ونقل بارهای وارداتی از بین می برد، چرا که تنها در یک مسیر کامیون ها بار داشته و هزینه حمل ونقل افزایش چشمگیری خواهد یافت، بنابراین بیشتر کامیون داران و رانندگان تمایلی برای حمل بار از بندر چابهار ندارند. از سویی دیگر، برای انتقال بار از این بندر به کشورهای همسایه مانند پاکستان و افغانستان، سیستم حمل ونقل ریلی توسعه چندانی نیافتند و این کشورها خط ریلی مناسبی برای انتقال بار ندارند،پس تنها راه، حمل بار با کامیون است که به دلیل به صرفه نبودن، این حمل ونقل انجام نمی گیرد،از این رو نبود زیرساخت های تجهیزاتی مانند حمل بار در محدوده های داخلی و خارجی از اهمیت بالایی قرار دارد. زمانی که بار نتواند از بندری منتقل شود، این بندر به تدریج ضعیف و کم فعالیت شده و بندر چابهار نیز در چنین شرایطی قرار دارد،بنابراین ضروری است تا ضمن در نظر گرفتن برنامه های جدی برای توسعه صادرات به ویژه از بندر چابهار، زیرساخت های تجهیزاتی در محدوده های داخلی و همچنین مرزهای مهم با کشورهای همسایه را تامین کنیم.