توسعهای که اتفاق نمیافتد
سیدمحمد بحرینیان_پژوهشگر و فعال توسعه صنعتی
بیبرنامگی در بسیاری از دولتها اپیدمی است. در حوزه توزیع برق هم شاهد عملکردی بیضابطه هستیم. ارزی که از صادرات نفت بهدست میآید، مربوط به کل کشور است و نباید به واحدهای بیهوده بدون فناوری که ارزبر و منابعبر هستند و تولید خام دارند، اختصاص یابد.
شاهد ایجاد بیضابطه واحدهای متعدد و بیهوده در بخشهای زیادی از صنایع بوده و هستیم. براساس دادههای رسمی وزارت صنعت، معدن و تجارت، بیش از ۷۰۰ واحد در زمینه تولید انواع مقاطع فولادی مانند تیرآهن، تسمه و اقلام مشابه دارای ۳۵۳ واحد با پروانه بهرهبرداری یا فعال و همچنین ۱۷۲ واحد در دست اجرا وجود دارد؛ یا در زمینه تولید میلگرد ۱۸۳ واحد دارای پروانه بهرهبرداری و ۱۶۰ واحد در دست اجرا در کشور وجود دارد که همه آنها با همه ادعایی که میشود، تنها حدود یکچهارم یکی از شرکت تولیدی کرهای تولید دارند و مقادیر بسیار سنگین انرژی برق، آب و گاز را مصرف میکنند. یا اینکه ما بیش از ۸۰ تولیدکننده سیمان داریم که ماشینآلات آن باید از چین و... وارد شود و بعد مشاهده میشود چینیها سیمان تولیدی خود را در امارات از ما ارزانتر میفروشند. آیا میتوان نام صنعت را بر این امور گذاشت؟ در اینباره باید وزرای ذیربط تصمیمگیر اقتصادی مسئولیتپذیر بوده و توضیح دهند، آیا برقی که به اینگونه صنایع یا برجها و مجتمعهای تقلیدی بیمحتوای تجاری که از خارج الهام گرفته شده میدهند، در خدمت توسعه پایدار مدنظر رهبر معظم انقلاب هست یا خیر؟
امروز مستغلات کجکارکرد، امکان زندگی کردن در ایران را در بسیاری از شهرها میگیرند. تاسف در این است که وزارتخانههای نیرو و صنعت، معدن و تجارت، تولید را قربانی منافع عدهای نامولد میکنند.
وضعیت مصرف انرژی در صنایع
متاسفانه مسئولان آمارها را با تاخیر ارائه میدهند؛ مانند جداول داده-ستانده مرکز آمار که هنوز آمار مربوط به سال ۱۳۹۰ منتشر نشده است. براساس اطلاعات منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۴ درباره مقدار سوخت مصرف شده و آب و برق خریداریشده کارگاههای صنعتی، ۶۲ درصد گاز طبیعی از سوی پالایشگاهها و حدود ۲۹ درصد برق کشور برای تولید محصولات شیمیایی مصرف میشود. این واحدها ۳۴ درصد گاز مایع و ۷۴ درصد آب مصرفی بخش صنعت را هم استفاده میکنند.
۲۴ درصد گاز مایع نیز برای تولید فلزات اساسی استفاده میشود. در تولید این فلزات، ۶۴ درصد زغالسنگ و ۳۶ درصد برق بخش صنعت استفاده میشود. در واقع، کارخانههای ایجادشده برای فلزات اساسی، بیشترین برق کشور را مصرف میکنند. در این باره باید مدیریت توزیع برق درست انجام شود.
راهحل مشخص است؛ همان کاری که کرهجنوبی، تایوان، سنگاپور، مالزی و چین کردند. باید گروهی نخبه در تصمیمگیریها نقش داشته باشند و مستقل از قوای مقننه و مجریه برای اقتصاد و صنعت تصمیمگیری کنند. در حوزه برق هم با مدیریت فعلی به تغییری دست نمییابیم. همانطور که در اقتصاد ما، تحریمها، دمل چرکین ناکارآمدی اقتصاد در طول ۲۰۰ سال گذشته را شکافت، کرونا نیز ناتوانی در سازماندهی را مقابل چشم همه نمایان کرد و همه اینها ناشی از صنعتی نشدن کشور است و مشاهده میشود همین صنعتی که در کشور هست در حال نابودی است.
عدهای گمان میکنند تحریمها همهچیز را خراب کرد اما بد نیست یادآور شوم حدود ۶۵ درصد منابع ارزی کشور؛ یعنی حدود ۱۴۲۶ میلیارد دلار حاصل از صادرات نفت و گاز و صادرات کالایی در ۶۰ سال اخیر را در همین ۱۵ ساله تحریم داشتیم. چین با یکسوم این منابع به چین امروزی تبدیل شد و کرهجنوبی هم با یکپنجم این مقدار منابع ارزی به پیشرفت رسید. با همه این منابع ارزی، مسئولان کشور ما باز هم بهدنبال فروش نفت هستند، در حالیکه ۱۲۰ سال است از فرصت طلایی و استراتژیک بودن نفت ایران گذشته و در کمال ناتوانی نتوانستیم از این هدیه خدادادی مفت و مجانی برای توسعه کشور استفاده کنیم. دیگر تشت نفت از بام افتاده و تعداد قابلتوجهی تولیدکننده نفت در جهان بهوجود آمدهاند. برای نمونه، پیشرفت در استخراج نفت ترکیه، کشور همجوار خود را نگاه کنید که این میتواند برای تصمیمگیران کشور عبرتآموز باشد و دست از تبلیغ بیشتر بر تکیه نفت دست بردارند. گویی هیچ راه دیگری غیر از نفت یا خامفروشی را نمیتوانند تصور کنند.