«بلایی را که سر خانواده تختی آوردیم خواهشا سر خانواده کیومرث پوراحمد نیاوریم. زن تختی تا آخر عمر به وسیله ما ملت، به وسیله حرف‌هایی که زدیم، منکوب شد و ما خوشحال بودیم که شایعه‌ای گیر آورده‌ایم که این‌طور و آن‌طور بوده است. هیچ چیز خاصی وجود ندارد. همه مانند ما زندگی می‌کنند و کارهای خوب و بد دارند. خواهش می‌کنم اگر ادعا می‌کنیم کیومرث پوراحمد را دوست داریم برای خانواده‌اش آرامش ایجاد کنیم. با طرح شایعات مختلف او را به جایی منتسب نکنیم چون خودمان می‌خواهیم طرفداری یک تیم را کنیم. من به عنوان برادر کوچک‌ترتان و به عنوان کسی که در تمام عمر تلاش کرده‌ام آدم‌ها را به یکدیگر نزدیک‌تر کنم این نکته را خدمتتان می‌گویم. اگر واقعا کیومرث را به خاطر «قصه‌های مجید»، «شب یلدا»، «اتوبوس شب» و... دوست داریم کمک کنیم و نگذاریم کیومرث را به این طرف و آن طرف بکشانند. ایشان نه دل به بلاهت داخلی می‌داد و نه به خباثت خارجی و اگر مانند همیشه زبان به شکوه باز می‌کرد همه را از دم تیغ می‌گذراند. دلیل رفاقت منِ بچه جبهه‌ای با کیومرث آن بود که باید ایرانی باشد تا بعد ما بر سر چگونگی اداره آن دعوا کنیم. شکوه زحماتی را که کیومرث برای این مملکت کشید با یک کار که خودش به هر دلیلی انجام داده است خراب نکنیم. من به شما می‌گویم وصیت‌نامه‌اش را خوانده‌ام و هیچ چیز خاصی در آن نبوده است، هیچ نکته سیاسی در آن نبود و تنها صحبت‌هایی در مورد پیگیری ادامه زندگی در آن بوده است.»