نفت در پی منجی
اقتصاد ایران دستکم تا همین چند سال پیش کل موجودیت خود را مدیون نفت بوده و حالا چند سالی است بهزور تحریم و شاید اندکی هم مدیریت آگاهانه از وابستگیاش به طلای سیاه کم شده و مالیات نقش کمکی این ماده خام را در تامین اقتصاد ایران برعهده گرفته است. با این حال همچنان اقتصاد ما تاثیرپذیری انکارناپذیری از نفت دارد و فشار وارده بر آن بهدنبال تشدید تحریمهای نفتی در سالهای اخیر گواه همین امر است. اما در روزها و هفتههای اخیر با جدیشدن مذاکرات میان ایران و امریکا گمانه زنیها درباره نفت نیز شکل دیگری به خود گرفته و اکثر کارشناسان بر این باورند که با حصول نتیجهای مثبت از مذاکرات، ورود سرمایه و فناوری به کشور ظرفیتهای بلااستفاده نفتی کشور را فعال خواهد کرد و به سرعت میتوان شاهد رشد تولید و صاردات نفت بود، اما در مقابل برخی از کارشناسان بر این باورند که بازگشت به شرایط گذشته و احیای نفتی ایران نیاز به زمان و هزینه دارد و بهسادگی ممکن نیست.

صمت در گزارش پیش رو با نگاهی به تحلیلهای رسانههای جهانی از حوزه نفتی ایران در دو سناریوی حصول یا عدم حصول نتیجه در مذاکرات در جریان، نظر کارشناسان را در این باره جویا شده است.
نفت ایران در دو سناریوی توافق و عدم توافق
مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالات متحده که حدود ۳ هفتهای که بهطور جدی در جریان است، میتواند تاثیر قابلتوجهی بر بازار جهانی نفت داشته باشد و کارشناسان پیشبینی میکنند در صورت دستیابی به توافق و رفع تحریمها، ایران قادر خواهد بود صادرات نفت خود را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
براساس گزارش رویترز، ایران با ذخایر شناور حدود ۱۰۰ میلیون بشکه و ظرفیت تولید بالقوه، میتواند ظرف چند ماه تا یک میلیون بشکه در روز بر صادرات خود بیفزاید که این امر عرضه جهانی را افزایش داده و فشار نزولی بر قیمتها وارد میکند. آژانس بینالمللی انرژی هشدار داده ورود این حجم از نفت ایران، همراه با عرضه مازاد تولیدکنندگان غیراوپکپلاس، میتواند قیمت برنت را به زیر ۷۰ دلار در هر بشکه برساند؛ بهویژه اگر تقاضای جهانی بهدلیل کندی رشد اقتصادی در چین محدود بماند. با این حال، تشدید تنشهای منطقهای یا شکست مذاکرات میتواند عرضه ایران را محدود نگه داشته و قیمتها را به بالای ۸۰ دلار سوق دهد، همان اتفاقی که در ژانویه ۲۰۲۵ بهدلیل تحریمهای جدید امریکا به وقوع پیوست.
رسانههای جهانی پیشبینی میکنند برای ایران، موفقیت در مذاکرات میتواند به بازگشت سریع به بازارهای جهانی منجر شود. پالایشگاههای آسیایی، بهویژه در هند و ژاپن، مشتاق ازسرگیری واردات نفت ایران هستند و طبق اظهارات مقامات پالایشگاه ژاپنی انئوس، در صورت توافق، این فرآیند ظرف ۲ تا ۳ ماه قابلاجرا است. افزایش صادرات به ۲.۵ تا ۳ میلیون بشکه در روز، مشابه سطوح پیش از تحریمها، میتواند درآمدهای نفتی کشور را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد و امکان سرمایهگذاری در میادین نفتی قدیمی را فراهم کند. در سوی مقابل شکست مذاکرات یا تشدید تحریمها، همانطور که در فروردین (آوریل ۲۰۲۵) با تحریمهای جدید صنعت نفت ایران رخ داد، میتواند صادرات کشور را به زیر یک میلیون بشکه در روز کاهش دهد و فشار اقتصادی بر کشور را تشدید کند.
ایران، بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی بازار نفت، در سال ۲۰۲۵ با فرصتها و چالشهای منحصربهفردی مواجه است. تولید نفت ایران در سال ۲۰۲۴ به ۳.۳ میلیون بشکه در روز و صادرات آن، عمدتا به چین، به ۱.۶ میلیون بشکه در روز رسید. چین که ۸۵ درصد از صادرات ایران را با تخفیف ۵ تا ۱۰ دلار نسبت به برنت جذب میکند، از طریق روشهای غیرمستقیم مانند انتقال کشتیبهکشتی، شریک اصلی تجاری کشور باقی مانده است.
تحریمهای ایالات متحده همچنان مانع دسترسی ایران به بازارهای جهانی، سیستم بانکی بینالمللی و فناوریهای پیشرفته است و تولید را در معرض خطر کاهش قرار داده است. در صورت تداوم وضعیت کنونی، تولید ایران ممکن است به ۳.۵ میلیون بشکه در روز برسد، اما تشدید تحریمها یا کاهش تقاضای چین میتواند صادرات را به ۱.۲ میلیون بشکه محدود کند. در مقابل، رفع تحریمها، مثلا از طریق احیای توافق هستهای (برجام)، میتواند تولید را ظرف ۱۲ تا ۱۸ ماه مشروط بر سرمایهگذاری ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلاری، به ۴.۲ میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
بازگشت به جایگاه مطلوب نفتی زمانبر است
مرتضی اللهداد، کارشناس حوزه انرژی درباره اثرات احتمالی توافق ایران و امریکا بر صنعت نفت کشور اظهار کرد: فاصله زیادی با شرایط گذشته داریم و بازگشت به آن جایگاه نیازمند زمان و هزینه قابلتوجهی است؛ بنابراین انتظار تحولات فوری یا چشمگیر در کوتاه یا حتی میانمدت چندان منطقی نیست.
این کارشناس حوزه انرژی در گفتوگو با صمت بیان کرد: پیش از انقلاب، ایران تا سال ۱۳۵۴ قدرت نخست تولید نفت منطقه بود و حدود ۶ میلیون بشکه در روز تولید میکرد، اما امروز بازگرداندن سطح تولید به آن میزان، سالها زمان میبرد و با موانع متعددی روبهرو است؛ از این رو، حتی با فرض حصول توافق، نباید انتظار تغییرات شگرف را داشت.
اللهداد با تاکید بر نقش نفت بهعنوان منبع اصلی درآمد ارزی کشور، ایجاد تحولات مثبت در این بخش را مشروط به انجام اصلاحات ساختاری در اقتصاد دانست و گفت: برای بهبود شرایط، باید شفافیت در سیاستهای اقتصادی افزایش یابد، تنشزدایی با همسایگان و جهان در دستور کار قرار گیرد و زمینه برای تقویت بخش خصوصی و کارآفرینی فراهم شود. در صورت تحقق این اقدامات، وضعیت صنعت نفت نیز بهبود خواهد یافت.
این کارشناس اصلاح قوانین را دیگر ضرورت مهم برشمرد و تاکید کرد: با صرف دستیابی به توافق نمیتوان انتظار تغییر بنیادین داشت. به عنوان مثال، آیا قوانین فعلی ما بستر مناسبی برای جذب سرمایه خارجی فراهم کردهاند؟ پاسخ منفی است.
اللهداد ادامه داد: نفت یک ثروت زیرزمینی است که تنها از طریق سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی میتواند به ارزش واقعی خود برسد؛ همان مسیری که عربستان سعودی با آرامکو طی کرده که امروز روزانه حدود ۱۲ میلیون بشکه تولید میکند؛ در حالی که روزگاری تا قبل از سال ۱۳۵۴ شرکت ملی نفت ایران پیشروتر و قدرتمندتر از آرامکو بود، اما در اثر آسیبهای ناشی از جنگ و تحریم خارجی، این جایگاه از دست رفت.
وی در پایان در پاسخ به سوال صمت درباره امکان بازگشت ایران به جایگاه برتر در اوپک تصریح کرد: در اقتصاد، نظریهای تحت عنوان «حاکمیت قدرت تولید اول» وجود دارد که تعیینکننده قیمتها و راهبر کارتلهای اقتصادی است. ایران در حال حاضر از این جایگاه برخوردار نیست و بازگشت به آن نیازمند زمان، برنامه ریزی و سرمایهگذاریهای گسترده است.
بازار جهانی، بینیاز از نفت ایران
یک کارشناس حوزه انرژی درباره تاثیرپذیری حوزه نفت از توافق احتمالی میان ایران و امریکا گفت: اگر توافقی حاصل و سرمایهای وارد شد، قطعا تولید و استخراج نفت افزایش خواهد یافت، اما در این بخش باید رویههای گذشته را تغییر دهیم و خامفروشی نفت را به حداقل ممکن برسانیم، زیرا واقعیت این است که اکنون بازار جهانی نفت بینیاز از نفت ایران شده است.
فریدون اسعدی، کارشناس حوزه انرژی در گفتوگو با صمت در تشریح تاثیر حصول نتیجه مثبت در مذاکرات ایران و امریکا اظهار کرد: نخستین تاثیر توافق احتمالی میان ایران و امریکا بر حوزه نفت ایران را باید از بعد ورود سرمایه و سرمایهگذاری در حوزه نفت بررسی کرد که محتملترین رویکرد در زمینه آن ورود سرمایههای خارجی و متنوع شدن منابع تامین سرمایه موردنیاز نفت است.
وی درباره نیازهای سرمایهگذاری در حوزه نفت بیان کرد: تجربه و بررسیهای آماری سالهای گذشته نشان میدهد میزان نیاز به سرمایهگذاری در حوزه نفت و صنایع وابسته، بهویژه پتروشیمی در حدی است که بدون جذب منابع خارجی دسترسی به اهداف سخت میشود؛ بر همین مبناعموما هم همینگونه بوده و بخش چشمگیری از سرمایهگذاری در حوزه یادشده ازسوی خارجیها حالا چه به صورت مستقیم و چه بهصورت غیرمستقیم انجام شده است.
این کارشناس حوزه انرژی در ادامه با اشاره به نتایجی که از ورود سرمایه خارجی حاصل خواهد شد، گفت: با ورود سرمایه خارجی ظرفیتهای تولید و استخراج نفت خام افزایش خواهد یافت و استخراج بیشتری از ذخایر نفت و گاز رقم خواهد خورد.
اسعدی صادرات و افزایش بازار را دیگر نتیجه تبعی حصول توافق احتمالی میان ایران و امریکا دانست و در این باره تاکید کرد: اگر توافقی حاصل و سرمایهای وارد شد، قطعا تولید و استخراج نفت افرایش خواهد یافت، اما در این بخش باید نگاه تغییر کند و از روندهای گذشته مانند خامفروشی نفت اجتناب کنیم؛ بر همین مبنا باید با توسعه سرمایهگذاری در صنایع پاییندست و مینیریفاینریها منابع زیرزمینیمان را با بالاترین ارزی افزوده صادر کنیم؛ بهعبارت شفافتر ما باید از تجربیات گذشته درس بگیریم و اجازه صادرات مواد خام را ندهیم و برای تحقق این امر باید گامبهگام باید با تکمیل زنجیره ارزش دستکم بازارهای منطقه و خاور دور را به خودمان وابسته کنیم، زیرا واقعیت این است که اکنون بازار جهانی نفت تقریبا بینیاز از نفت خام ایران شده است.
ورود فناوری، نتیجه رفع تحریم
اسعدی در ادامه با تاکید بر اینکه ورود و دسترسی به فناوری نوین دیگر نتیجهای است که میتوان از توافق احتمالی میان امریکا و ایران انتظار داشت، اظهار کرد: در حال حاضر ایران کشوری تشنه سرمایهگذاری و دارای ظرفیتهای بالقوه تولید بسیاری است، اما از آنجایی که تحریم محدودیتهایی را به لحاظ دسترسی به بازارها و ورود فناوری و سرمایه برای ما ایجاد کرده بود، هر گونه گشایشی در مناسبات بینالمللی میتواند مقدمهای بر فائق آمدن بر مشکلاتی چون بیکاری گسترده، تورم، رشد اقتصادی اندک و... باشد.
این کارشناس حوزه انرژی در پایان در پاسخ به سوال صمت مبنی بر اینکه در صورت توافق آیا میتوانیم به بازگشت جایگاه گذشته ایران در اوپک امیدوار باشیم، تاکید کرد: حتما میتوان تحقق چنین هدفی را متصور بود، زیرا همین حالا برخی از مطالعات نشان میدهد ما ظرفیت تولید روزانه ۶ تا ۶.۵ میلیون بشکه نفت خام را داریم و در صورت بکارگیری و فعالسازی این ظرفیتها قطعا به جایگاه گذشتهمان نزدیک خواهیم شد؛ اما این بهشرطی است که تواناییها و درایتهای مدیریتی در سیستم اجرایی کشور و مشخصا حوزه نفت حکمران شود.
سخن پایانی
نفت ایران با موانعی مانند فرسودگی زیرساختها، رقابت با تولیدکنندگان عرب و عدم اطمینان از سیاستهای دولت امریکا، بهویژه با توجه به فشارهای کنگره، روبهرو است و همین امر سبب میشود کارشناسان در پیشبینیهایشان درباره حوزه نفت پس از توافق احتمالی با امریکا محافظهکارانهتر عمل کنند؛ با این حال ترجیعبندی در تمام نظرات کارشناسی درباره حوزه نفت وجود دارد که آنهم ضرورت انجام اصلاحاتی در مدیریت اقتصادی در بعد کلان که طبیعتا نفت نیز از آن تاثیر میپذیرد و مدیریت نفتی در بعدی خردتر است.