رشد دیپلماسی تجاری در استپهای شمالی
سفر مسعود پزشکیان به «آستانه» در روزهای پایانی پاییز ۱۴۰۴، تنها یک دیدار تشریفاتی دیپلماتیک نیست؛ بلکه تلاشی هدفمند برای بازتعریف نقش ایران در کریدورهای تجاری آسیای مرکزی محسوب میشود. رئیس دولت چهاردهم در حالی به دعوت رسمی همتای قزاق خود، قاسم ژومارت توکایف، راهی بزرگترین اقتصاد آسیای مرکزی میشود که همراهی یک هیات عالیرتبه از تجار و فعالان اقتصادی، پیام مشخصی را مخابره میکند: اولویت تهران، عبور از تعارفات سیاسی و ورود به فاز اجرایی همکاریهای اقتصادی است. قزاقستان بهعنوان دروازه ورود به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و یکی از بازیگران اصلی حوزه انرژی و غلات در جهان، شریکی استراتژیک برای ایران بهشمار میرود. با این حال، نگاهی به ساختار تجارت خارجی این کشور نشان میدهد که رقابت در این بازار، نیازمند هوشمندی بالایی است. این گزارش به بررسی اکوسیستم تجاری قزاقستان، شرکای کلیدی آن و فرصتهایی که ایران میتواند در این میان برای خود خلق کند، میپردازد.
چشمانداز توسعه تجارت ایران و قزاقستان
روابط تجاری ایران و قزاقستان در سالهای اخیر روندی رو به رشد داشته و هر دو کشور تلاش کردهاند با استفاده از ظرفیتهای ژئوپلتیکی، اقتصادی و ترانزیتی خود، سطح همکاریها را گسترش دهند. قرار گرفتن قزاقستان بهعنوان بزرگترین اقتصاد آسیای مرکزی و دسترسی ایران به آبهای آزاد از طریق خلیجفارس باعث شده است، دو کشور همکاریهای مکملی را دنبال کنند. این نزدیکی جغرافیایی و منافع مشترک منطقهای بستری مناسب برای توسعه تجارت، سرمایهگذاری مشترک و تسهیل حملونقل فراهم کرده است. یکی از محورهای مهم همکاری، استفاده از کریدورهای ترانزیتی شمال ـ جنوب و شرق ـ غرب است. ایران به سهولت دسترسی قزاقستان به بازارهای خاورمیانه، اروپا و افریقا کمک میکند و در مقابل قزاقستان نیز مسیر مهمی برای اتصال ایران به کشورهای اتحادیه اوراسیا و چین محسوب میشود. توسعه خطوط حملونقل ریلی، دریایی در دریای خزر و همچنین بهبود زیرساختهای لجستیکی، ظرفیت تجارت دو کشور را به شکل چشمگیری افزایش میدهد.
در بخش کالا، مبادلات عمدتا شامل محصولات کشاورزی، فلزات، مواد معدنی، پتروشیمی و خدمات فنی ـ مهندسی است. ایران با صدور فرآوردههای نفتی، مصالح ساختمانی و کالاهای مصرفی به قزاقستان نقش فعالی در بازار این کشور دارد، در حالی که قزاقستان نیز تامینکننده مهم غلات، آهن، فولاد و مواد اولیه برای ایران است. افزایش تعداد هیاتهای تجاری و امضای توافقنامههای گمرکی و استانداردهای مشترک، روند تجارت را تسهیل کرده است. بهطورکلی، چشمانداز توسعه تجارت ایران و قزاقستان مثبت ارزیابی میشود. گسترش همکاریها در حوزههای انرژی، حملونقل، کشاورزی، معادن و سرمایهگذاری مشترک میتواند روابط 2 کشور را عمیقتر کرده و حجم مبادلات را به سطحی بالاتر از وضعیت فعلی برساند. تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی، رفع موانع بانکی و گسترش ارتباطات تجاری نقش مهمی در تحقق این اهداف خواهد داشت.
آناتومی تجارت قزاقستان
برای درک فرصتهای تجاری در قزاقستان، ابتدا باید ساختار صادرات و واردات این کشور را شناخت. اقتصاد قزاقستان بهطورسنتی و بنیادین بر پایه «منابع طبیعی» استوار است. این کشور در زمره بزرگترین صادرکنندگان انرژی و مواد معدنی در جهان قرار دارد. سبد صادراتی قزاقستان بهطور عمده شامل نفت خام، گاز طبیعی و مشتقات نفتی است که به بازارهای جهانی، بهویژه اروپا سرازیر میشود. علاوه بر انرژی، این کشور بازیگری بیرقیب در بازار فلزات استراتژیک است؛ اورانیوم، مس، روی و فروآلیاژها بخش عظیمی از درآمدهای ارزی آستانه را تامین میکنند. در بخش کشاورزی نیز، قزاقستان یکی از انبارهای غله جهان است و گندم و جو، صادرات استراتژیک غیرنفتی آن را تشکیل میدهند.
در سوی مقابل، سبد وارداتی قزاقستان تصویری از یک کشور در حال توسعه و تشنه فناوری را نشان میدهد. بیشترین نیاز وارداتی این کشور در حوزه ماشینآلات صنعتی، تجهیزاتالکترونیکی، خودرو و قطعات یدکی، دارو و تجهیزاتپزشکی و همچنین محصولات شیمیایی پیچیده است. از منظر شرکای تجاری، قزاقستان در یک مثلث قدرتمند قرار گرفته است. «چین» و «روسیه» بهدلیل مرزهای طولانی و زیرساختهای ریلی مشترک، شرکای اصلی و سنتی این کشور هستند که بخش عمده بازار مصرفی قزاقستان را در اختیار دارند.
پس از این دو غول اقتصادی، کشورهای عضو اتحادیه اروپا (مانند ایتالیا و هلند) عمدتا بهعنوان خریداران نفت قزاقستان در بالای جدول شرکای تجاری قرار دارند. اخیرا نیز ترکیه با دیپلماسی فعال، سهم خود را در بازار ساختوساز و کالاهای مصرفی این کشور افزایش داده است.
معادله تجارت تهران ـ آستانه
تجارت میان ایران و قزاقستان، دارای یک ویژگی ذاتی مثبت است: «تکمیلکنندگی متقابل». برخلاف برخی شرکا که تولیدات مشابه دارند، نیازهای ایران و قزاقستان تا حد زیادی پوششدهنده یکدیگر است. ایران بهطورسنتی خریدار کالاهای اساسی از قزاقستان است. گندم، جو و دانههای روغنی که امنیت غذایی ایران به آنها وابسته است، بهراحتی از مسیر دریای خزر یا راهآهن شرق خزر قابلتامین است. همچنین ایران میتواند مشتری پایداری برای محصولات معدنی و ورقهای فولادی خاص قزاقستان باشد. در کفه دیگر ترازو، ایران ظرفیت صادراتی قابلتوجهی دارد که هنوز بهطور کامل محقق نشده است. قزاقستان به دلیل شرایط اقلیمی سردسیر، در فصول سرد سال به شدت نیازمند محصولات کشاورزی تازه، مرکبات، صیفیجات و لبنیات است؛ بازاری که ایران با فاصله جغرافیایی کم، مزیت رقابتی بالایی در آن دارد. فراتر از محصولات کشاورزی، ایران در حوزه «خدمات فنی و مهندسی»، مصالح ساختمانی (سیمان، کاشی، سرامیک)، محصولات پتروشیمی پاییندستی (پلاستیک و رنگ) و شویندهها حرفهای زیادی برای گفتن دارد. نکته مهمتر، موقعیت ژئوپلیتیک ایران است. قزاقستان یک کشور محصور در خشکی (Landlocked) است و برای دسترسی به آبهای آزاد و بازارهای هند و خلیجفارس، به مسیر ترانزیتی ایران (کریدور شمال ـ جنوب) نیازی حیاتی دارد. امضای اسناد همکاری در سفر پیشروی رئیسجمهور، احتمالا بر تسهیل همین مسیر ترانزیتی و کاهش تعرفههای گمرکی متمرکز خواهد بود.
عبور از تجارت سنتی به مدرن
با وجود ظرفیتهای بالا، حجم تجارت فعلی با ظرفیتهای استراتژیک 2 کشور فاصله معناداری دارد. یکی از چالشهای اصلی، مشکلات بانکی و نقلوانتقال مالی ناشی از تحریمهاست که تجار بخش خصوصی را محتاط کرده است. همچنین بروکراسی اداری در گمرکات و ناهماهنگی در صدور ویزای تجاری و مجوزهای حملونقل، سرعت گردش کالا را کند میکند. سلطه کالاهای چینی و روسی در بازار قزاقستان نیز رقابت را برای کالاهای صنعتی ایران دشوار کرده است.
برنامههای سفر پزشکیان و هیات همراه، نشاندهنده عزم جدی برای رفع این گلوگاههاست. تمرکز بر «تهاتر» (Barter) کالا و انرژی، یکی از راهکارهای هوشمندانه برای دور زدن محدودیتهای بانکی است. فعالسازی ظرفیتهای سوآپ نفت و گاز و همچنین سوآپ غلات (واردات گندم قزاق برای مصرف داخلی و صادرات گندم ایران به بازارهای دیگر) از محورهای کلیدی مذاکرات خواهد بود. علاوه بر این، لغو روادید برای تجار و ایجاد «خط سبز گمرکی» میتواند هزینههای سربار صادرات را کاهش دهد. حضور بخش خصوصی در این سفر نشان میدهد که دولت قصد دارد نقش تصدیگری خود را کاهش داده و بهعنوان تسهیلگر، مسیر را برای ورود شرکتهای ایرانی به پروژههای عمرانی و معدنی قزاقستان هموار کند.
آمادگی بخش خصوصی در تقویت روابط اقتصادی
معاون بینالملل اتاق ایران باتوجه به سفر رئیسجمهوری در رأس یک هیات بزرگ تجاری به قزاقستان گفت: بخش خصوصی ایران آماده است نقش اصلی را در تقویت روابط اقتصادی با قزاقستان برعهده بگیرد.
حامد عسگری در گفتوگو با صمت این سفر را نقطه عطفی از منظر اقتصادی برای فعالان بخش خصوصی و درکل اقتصاد ایران خواند گفت: حضور گسترده فعالان اقتصادی در این سفر، یک پیام روشن دارد: بخش خصوصی ایران آماده است نقش اصلی را در تقویت روابط اقتصادی با قزاقستان برعهده بگیرد.
معاون بینالملل اتاق ایران سفر ریاست جمهوری به قزاقستان را از نظر اقتصادی نقطه عطف واقعی ارزیابی کرد و گفت: برای نخستینبار بیش از نفر از فعالان و شرکتهای بزرگ بخش خصوصی ایران در کنار رئیسجمهور حضور خواهند داشت؛ ترکیبی که نشان میدهد روابط ایران و قزاقستان از سطح گفتوگوهای کلی عبور کرده و وارد مرحله اجرا و پروژهمحوری شده است.
وی درباره سفر هیات تجاری بههمراه رئیسجمهور به قزاقستان گفت: طی ماههای گذشته، کار مشترکی میان اتاق ایران، وزارتخانههای اقتصادی و همچنین سفارتخانههای 2 کشور انجام شد تا ظرفیتهای واقعی همکاری شناسایی شود. نتیجه این کار، تهیه یک گزارش جامع درباره وضعیت تجاری و سرمایهگذاری ایران و قزاقستان بود که بر زنجیرههای مکمل، مسیرهای ترانزیتی، انرژی، کشاورزی، خدمات فنی مهندسی و اتصال 2 کشور در قالب اتحادیه اقتصادی اوراسیا تاکید میکرد.
معاون بینالملل اتاق ایران ادامه داد: در همین چارچوب، 3 تفاهمنامه مهم به ارزش بیش از ۳۰۰ میلیون یورو میان شرکتهای ایرانی و طرفهای قزاقستانی آماده امضا شده است. این تفاهمنامهها بر حوزههایی متمرکزند که هم مزیت رقابتی ایران را تقویت میکنند و هم نیازهای اقتصاد قزاقستان را پوشش میدهند؛ از توسعه زیرساختهای لجستیکی گرفته تا پروژههای صنعتی و صادرات خدمات فنی و مهندسی.
عسگری خاطرنشان کرد: حضور گسترده فعالان اقتصادی در این سفر، یک پیام روشن دارد: بخش خصوصی ایران آماده است نقش اصلی را در تقویت روابط اقتصادی با قزاقستان برعهده بگیرد. انتظار داریم این سفر علاوهبر تثبیت موقعیت ایران در مسیرهای ترانزیتی منطقه، نقشهراه جدیدی برای تجارت و سرمایهگذاری مشترک ایجاد کند و مسیر را برای رشد چند برابری مبادلات 2 کشور هموار سازد.
سخن پایانی
سفر رئیسجمهور ایران به قزاقستان در آذر ۱۴۰۴، میتواند نقطه عطفی در روابط اقتصادی 2 کشور همسایه خزر باشد. قزاقستان با اقتصادی باثبات و رو به رشد، بازاری جذاب برای کالاها و خدمات ایرانی است و ایران نیز امنترین و کوتاهترین مسیر برای اتصال آسیای مرکزی به آبهای گرم جهان محسوب میشود. همزمانی این سفر با تحولات منطقه و عضویت ایران در پیمانهای منطقهای نظیر شانگهای و بریکس، بستر حقوقی مناسبی را فراهم کرده است.
آنچه در پایان این سفر اهمیت دارد، تبدیل «تفاهمنامهها» به «قراردادهای اجرایی» است. اگر دیپلماسی اقتصادی دولت چهاردهم بتواند موانع لجستیکی و مالی را مرتفع کند، میتوان انتظار داشت که تراز تجاری 2 کشور از سطح فعلی فراتر رفته و ساختار تجارت از مبادله صرف مواد خام، به سمت همکاریهای صنعتی، ترانزیتی و سرمایهگذاریهای مشترک تغییر جهت دهد. قزاقستان نهفقط یک بازار هدف، بلکه شریکی کلیدی برای خنثیسازی فشارهای تحریمی و تنفس اقتصادی ایران در همسایگی شمالی است.