عطش در گلو، خستگی در بال
در حالی که از آغاز سال آبی جاری، صدای بارش در بسیاری از شهرهای ایران بهگوش نرسیده و برخی مناطق همچنان با رکورد «بارش صفر» دست و پنجه نرم میکنند، زنگ خطر کمبود آب در پشت سدها بهصدا درآمده و تهدیدی جدی علیه تامین آب شرب شهروندان است. اما بحران خشکسالی تنها مختص سفرههای زیرزمینی و مخازن سدها نیست؛ کاهش شدید منابع آبی، حیات پرندگان مهاجر و زمستانگذر را نیز بهمخاطره انداخته است. زیستگاههای آبی حیاتی پرندگان در حال تبدیل شدن به زمینهای خشک هستند و این موجودات در معرض شکار، بیماری و تلفات در مسیر مهاجرت قرار گرفتهاند. صمت پای صحبت کارشناسان پرندهشناس و راهنمایان پرندهنگری نشسته تا ابعاد پنهان این بحران محیطزیستی را که همزمان با تهدید سلامتی انسان، بقای حیات وحش را نیز نشانه رفته است، بررسی کند.
در حالی که از آغاز سال آبی جاری، صدای بارش در بسیاری از شهرهای ایران بهگوش نرسیده و برخی مناطق همچنان با رکورد «بارش صفر» دست و پنجه نرم میکنند، زنگ خطر کمبود آب در پشت سدها بهصدا درآمده و تهدیدی جدی علیه تامین آب شرب شهروندان است. اما بحران خشکسالی تنها مختص سفرههای زیرزمینی و مخازن سدها نیست؛ کاهش شدید منابع آبی، حیات پرندگان مهاجر و زمستانگذر را نیز بهمخاطره انداخته است. زیستگاههای آبی حیاتی پرندگان در حال تبدیل شدن به زمینهای خشک هستند و این موجودات در معرض شکار، بیماری و تلفات در مسیر مهاجرت قرار گرفتهاند. صمت پای صحبت کارشناسان پرندهشناس و راهنمایان پرندهنگری نشسته تا ابعاد پنهان این بحران محیطزیستی را که همزمان با تهدید سلامتی انسان، بقای حیات وحش را نیز نشانه رفته است، بررسی کند.
تالابها از زادآوری خالی شدند
پرویز بختیاری، کارشناس ارشد تنوع زیستی و زیستگاهها و مدرس و راهنمای پرندهنگری در گفتوگو با صمت بیان کرد: پرندگانی که زندگیشان وابسته به آب است، آسیبهای جدی از خشکسالی خواهند دید. بهعنوانمثال، پرندگانی که در اطراف زاگرس یا پایینتر از آن زندگی میکنند و امیدوار هستند به تالابی برسند تا انرژی خود را تجدید کنند، در صورت خشک شدن این مناطق با کمبود نیرو و رمق مواجه خواهند شد. این پرندگان ناچار میشوند برای ادامه مهاجرت تلاش کنند تا به مناطق جنوبیتر کره زمین برسند و شاید بتوانند به مکانی با شرایط مناسب برای تجدید قوا دست یابند.
بختیاری اظهار کرد: تالابهای ما از 2 جنبه برای پرندگان اهمیت دارند؛ یکی در بحث زادآوری و دیگری زیستگاه پرندگان مهاجر عبوری. زمانی که بارندگی کاهش پیدا میکند و با خشکسالی روبهرو میشویم، برای زادآوری پرندگان نیز با مشکلاتی مواجهیم. اگر سال گذشته به تالاب صالحیه میرفتید، تعداد زیادی چوبپا و خروسکولی در آنجا زادآوری میکردند، اما اکنون که تالاب خشک شده، دیگر هیچکدام از آنها وجود ندارند. در اطراف تالاب، سلیم شنی زادآوری میکرد، اما با از بین رفتن اکوسیستم آبی، آنها نیز توانایی دسترسی به آب را از دست میدهند و تحتفشار قرار میگیرند. باقرقرهها که از آنجا آب میخوردند، اکنون دیگر آبی نیست که به آنها برسد.
این نشاندهنده تغییرات بسیار بزرگ در مجموعه تالابها و اطراف آنها است که در چند سال اخیر شاهد آن بودهایم.
وی در ادامه گفت: ما تلاش کردهایم که در سالهای گذشته برای تامین حقابه تالابها اقدام کنیم؛ حتی در برخی مواقع حضوری به دستگاههای مربوطه رفته و این مطالبه را مطرح کردهایم. اما وقتی از سال آبی ما یک ماه و نیم گذشته و هنوز بارشی نداشتهایم، به این معناست که آبی برای تامین این نیاز وجود ندارد. اما در صورت وجود آب، قطعا باید تلاش کنیم که حقابه تالابها را برای احیای زیستگاه پرندگان بگیریم.
افزایش آسیبپذیری پرندگان مهاجر در برابر آنفلوآنزا
ایمان ابراهیمی، مدیرعامل انجمن حفاظت پرندگان آوای بوم در گفتوگو با صمت بااشاره به اینکه در یک تا 2 دهه اخیر، تالابهای بزرگ ایران از دست رفته است، گفت: تالابهای بزرگ مرکزی ایران مانند گاوخونی و بختگان که در مسیر مهاجرت پرندگان از شمال دریای خزر بهسمت افریقا قرار داشت، بسیار تعیینکننده بود. در واقع، این تالابها مانند پمپبنزینهایی بود که در وسط یک بیابان بزرگ قرار داشت و پرندگان برای ادامه مسیر خود به آنها وابسته بودند. با خشک شدن این تالابها، پرندگان بهتدریج وابستگی بیشتری به تالابهای فصلی در پاییز و زمستان پیدا کردند. این تالابهای کوچک که پیشتر چندان موردتوجه قرار نمیگرفت و خیلی از آنها در مناطق کوهستانی بود، به محل امنی برای زندگی پرندگان مهاجر تبدیل شده بود.
این حفاظتگر گفت: امسال با وضعیت بارندگی نامناسب، دیگر این تالابها هم آب ندارد و به این ترتیب، محلهای امن زندگی پرندگان مهاجر از بین رفته است. بهعنوانمثال، میتوانم به تالاب کوچکی در منطقه میاندشت در خراسانشمالی اشاره کنم که در اصل محل حفاظتشدهای برای یوزها است؛ اما بهواسطه وجود این تالاب کوچک، در سالهای گذشته، شاهد استراحت چند صد اردک و مرغابیسان در پاییز و زمستان بودیم. اما امسال هیچ آبی در آنجا وجود ندارد. این وضعیت در تمامی استانها قابلمشاهده است و بهنظر میرسد بارش کم امسال، آسیب جدی به پرندگان وارد کرده است.
وی با اشاره به شیوع آنفلوآنزای فوقحاد پرندگان در منطقه اروپا، آسیا، افریقا و اقیانوسیه در امسال گفت: این بیماری که چند سالی است کم و بیش وجود دارد، امسال دوباره با ابعاد جدیتری بازگشته است. وقتی پرندگان در معرض آنفلوآنزا قرار میگیرند، مانند انسانها رفتار میکنند؛ یعنی زمانی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند، آسیبپذیری بیشتری پیدا میکنند. سیستم ایمنی قوی وابسته به تغذیه و شرایط زندگی سالم است. امسال با این وضعیت، متاسفانه پرندگان آسیبپذیری بیشتری در برابر آنفلوآنزا پیدا میکنند.
این موضوع سلامت غذایی انسان را نیز بهشدت بهخطر میاندازد. پرندگان مهاجری که به آنفلوآنزا مبتلا شدهاند و جایی برای نشستن ندارند، پراکنده میشوند و این پراکندگی باعث انتقال بیماری به پرندگان نیمهاهلی مانند کبوترها و سپس به پرندگان اهلی مانند مرغ و خروس میشود. این موضوع ممکن است سلامت غذایی و تولید پروتئین کشور را نیز تحتتاثیر قرار دهد. وی در پاسخ به این سوال که باوجود کاهش بارش، اگر حقابه محیطزیستی تالابها تامین میشد، چه تاثیری بر بهبود وضعیت اکوسیستم و تنوع زیستی آنها میداشت، گفت: اگر مشکل پرداخت حقابه وجود نداشت، آسیبپذیری محیطزیست در برابر بارش کم بهمراتب کمتر بود. آنچه امروز مشاهده میکنیم، ناشی از خشک شدن تالابها بهدلیل عدمپرداخت حقابه است و این وضعیت باعث شده است پرندگان مهاجر به تالابهای فصلی که تنها با بارش باران شکل میگیرند، وابسته شوند. بنابراین، میتوان گفت مشکل اصلی به عدمتامین حقابه تالابها برمیگردد که منجر به از دست رفتن آنها شده است.
تهران جذابیت خود را برای پرندگان از دست میدهد
شهرزاد فتاحی، راهنمای گردشگری در گفتوگو با صمت گفت: بخشی از پرندگان مهاجر که در نیمه دوم سال به کشور ما وارد میشوند، عمدتا آبزی و کنارآبزی هستند، مانند مرغابیسانان و پرندگانی چون آبچلیکها. واقعیت این است که در چند سال اخیر، بهویژه امسال، یکی از بدترین دورهها برای پرندهنگری بوده است. اگر فقط استان تهران را در نظر بگیریم، تالابهای خوبی مانند قنبرآباد و صالحیه در نظرآباد و آبگیرهای کوچکی مثل تالاب آراد وجود داشتند که میزبان پرندگان زیادی بودند و بهعنوان مکانهای مناسب برای استراحت و تغذیه پرندگان شناخته میشدند. وی تصریح کرد: پرندهنگران افرادی هستند که در هر فرصتی دوست دارند به نقاط مختلف بروند و پرندگان را مشاهده و عکاسی کنند. اما در سالهای اخیر، دایره فعالیت ما در پرندهنگری در شهر تهران بهشدت کاهش یافته است. دلیل این امر خشک شدن تالابها و کاهش آب است؛ بهطوریکه دیگر نمیتوان گفت کمآب شدهاند، بلکه بسیاری از تالابها کاملا خشک شدهاند و دیگر نشانی از حیات پرندگان در آنها دیده نمیشود. این موضوع، باعث شده که پرندگان دیگر به این مناطق نیایند و حضور نداشته باشند و در نتیجه، تجربه پرندهنگری برای ما بهشدت تحتتاثیر قرار گرفته است.
فتاحی ادامه داد: هر سال برنامههای متنوعی برای پرندهنگری در اطراف تهران داشتم، اما اکنون این موقعیتها بسیار محدود شدهاند. بههمیندلیل قطعا مجبور خواهیم شد که برنامههایمان را به مناطق دورتر، مانند شمال کشور، منتقل کنیم تا بتوانیم همچنان از زیباییهای طبیعت و پرندگان بهرهمند شویم. اگر این روند ادامه پیدا کند، نمیدانم آیا پرندگان بهخاطر غریزهشان دوباره این مکانها را انتخاب خواهند کرد یا مسیرشان را تغییر خواهند داد. اما مطمئنا با ادامه خشکسالیهایی که شاهد هستیم، تنوع پرندگان در شهرهایی مانند تهران که روزگاری مکانهای مناسبی برای پذیرایی از پرندگان مهاجر بود، بهشدت کاهش خواهد یافت.
خاموشی اقتصادی با خاموشی تالابها
یوسف والدی، راهنمای گردشگری و پرندهنگری در گفتوگو با صمت اظهار کرد: خشک شدن محیطهای آبی که زیستگاه اصلی بسیاری از پرندگان مهاجر و زمستانگذر ایران است، باعث شده که آنها مجبور به ترک این مناطق شوند و بهدنبال زیستگاههای جایگزین بگردند. در نتیجه، مشاهده و رصد این گونهها برای پرندهنگران بهدلیل از دست رفتن زیستگاههای مناسب، روزبهروز دشوارتر میشود. برای مثال، تالاب بندعلیخان تا چند سال پیش یکی از بهترین زیستگاهها بود، اما با روند خشکسالی بهشدت آسیب دید. این روند کاهش وسعت محیطهای آبی، حتی به تالاب مره که یکی از بهترین تالابهای ما برای پرندهنگری بود نیز رسید. در حال حاضر، دیگر آن محیطهای آبی را یا از دست دادهایم یا بسیار کمآب هستند. بنابراین، برای پرندهنگری باید بهدنبال محیطهای جدیدی بگردیم که ممکن است برای بسیاری از گونهها مناسب نباشد، زیرا عمق زیادی دارد.
والدی ادامه داد: بسیاری از گونههای کنارآبزی، به محیطهای کمعمق آبی وابسته هستند و عمق آب برای زیست آنها بسیار مهم است. گونههایی مثل اردکها را در دریاچههای سدها ممکن است ببینیم اما تنها پهنههایی که حجم آب زیاد با عمق کم دارد، مناسب گونههای کنارآبزی است که متاسفانه بیشتر این زیستگاهها را از دست دادهایم و برای دیدن این پرندگان باید به کنارهها و سواحل برویم. گاهی اوقات سیلابهایی از رودخانهها ممکن است یک محیط جدید ایجاد کند، اما باتوجه به خشکسالی سالهای گذشته این محیطها نیز کمتر بهوجود آمده است. امسال شرایط برای پرندهنگری بسیار متفاوت خواهد بود، زیرا تاکنون بارشهای مهمی نداشتهایم و این موضوع بر تنوع و تعدد پرندگان تاثیر میگذارد.وی در پاسخ به این سوال که اگر به پرندهنگری و حفظ پرندگان و بهتبع آن حفظ تالابها و زیستگاههایشان بها داده میشد، چه عواید اقتصادی میتوانست برای کشور و جوامع محلی داشته باشد، گفت: در امریکا تحقیقی بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۳ انجام شد که برآوردی از گردش مالی ناشی از پرندهنگری ارائه داد. این رقم به بیش از یک میلیارد دلار رسید که شامل فروش تجهیزات، تورهای پرندهنگری و دیگر خدمات مرتبط بود. عواید اقتصادی پرندهنگری برای اقتصاد کشور و جوامع محلی در بریتانیا نیز قابلرویت است. وی بااشاره به اینکه ایران بهخاطر موقعیت جغرافیاییاش، یکی از کشورهای پهناور غرب آسیا است و در کریدور شمال ـ جنوب قرار دارد، گفت: در ایران هم ارتفاعات و هم مناطق پست و کویری را داریم و تقریبا تمامی اکوسیستمهای مناسب پرندگان را میتوانیم در کشورمان پیدا کنیم. اگر در حوزه پرندهنگری، سرمایهگذاری میشد و اقدامات حفاظتی انجام میگرفت، میتوانستیم از نظر مالی به بهرهبرداری خوبی برسیم و ضمن تقویت معیشت جامعه محلی، از این بابت از زیستگاههای پرندگان نیز حفاظت کنیم.
این راهنمای گردشگری و پرندهنگری گفت: پرندهنگران معمولا هزینههای بیشتری نسبت به سایر گردشگران اکوتوریسم پرداخت میکنند. برای مثال، یک دوربین دوچشمی برند زاروسکی ممکن است چند هزار دلار نرخ داشته باشد، اما یک پرندهنگر بهخاطر علاقهاش این هزینه را میپردازد. بههمیندلیل اقتصاد این حوزه میتواند رونق خوبی داشته باشد، ضمن اینکه یک اقتصاد پایدار را رقم میزند.
وی افزود: اگر به پرندهنگری در ایران بهای بیشتری داده میشد، این حوزه میتوانست هم به حفظ زیستگاهها کمک کند و هم منبع درآمدی برای جوامع محلی ایجاد کند. در مناطق نقده و مهاباد، تالابهای خوبی وجود داشت که جوامع محلی از تورهای پرندهنگری بهرهمند میشدند؛ اما اکنون با کاهش آب تالابها، این تورها عملا برگزار نمیشوند. پرندهنگر خارجی میتواند با خرید یک بلیت به ایران سفر کند و 3 منطقه جغرافیایی مختلف را ببیند. او میتواند دارکوب بلوچی را در جنوبشرق ایران ببیند که از لحاظ اقلیمی متعلق به منطقه جنوبشرق و جنوب آسیا است. این گردشگر میتواند باکلان مار گردن را در جنوبغرب ایران مشاهده کند که به منطقه جنوب افریقا تعلق دارد. همچنین میتواند برود منطقه پالئارتیک و پرندگان مربوط به آن زیستگاه را مشاهده کند. این تنوع جغرافیایی یکی از داراییهای ارزشمند ایران است که متاسفانه به آن توجه نشده است.
کاهش منابع آبی، پرندگان مهاجر را طعمه کرد
محمدرضا کشفی، کارشناس تنوعزیستی و راهنمای پرندهنگری در گفتوگو با صمت بیان کرد: پرندگان مهاجر آبزی که در فصل پاییز و زمستان به ایران میآیند، بهشدت تحتتأثیر کمآبی قرار میگیرند. وقتی منابع آبی محدود میشود، زیستگاههای آبی برای این پرندگان بسیار کاهش مییابد و آنها مجبور میشوند در مناطقی که هنوز آب وجود دارد، با تراکم بیشتری جمع شوند. وی اضافه کرد: این وضعیت نهتنها خطر شکار آنها توسط انسان را افزایش میدهد، بلکه شکارچیان طبیعی نیز بهراحتی میتوانند به آنها دسترسی پیدا کنند. برعکس، در سالهایی که بارندگی زیاد است و آب در سطح زمین جمع میشود، پرندگان میتوانند در مناطق وسیعتری پراکنده شوند و از اینرو خطرات کمتری تهدیدشان میکند.
این کارشناس تنوع زیستی گفت؛ پرندگان مهاجر معمولا از دریاچهها و تالابها بهعنوان نقاط توقف برای استراحت و تغذیه استفاده میکنند. زمانی که تعداد این نقاط کاهش یابد، پرندگان فرصت کمتری برای تجدید قوا و تامین انرژی در مسیر مهاجرت خواهند داشت. این بدان معنا است که آنها مجبورند مسافتهای بیشتری را بدون استراحت و تغذیه طی کنند. در نتیجه، این فشار زیستی ممکن است باعث تلف شدن بیشتر آنها در طول سفر شود، زیرا برای رسیدن به مکانهایی که آب و غذا دارند، باید انرژی بیشتری صرف کنند.
سخن پایانی
در مجموع ورشکستگی آبی در ایران زنجیره حیات را هدف قرار داده است. با خشک شدن تالابها، نهتنها زیستگاهها را از دست دادهایم، بلکه شاهد یک تغییر الگو در استراتژیهای بقای پرندگان مهاجر هستیم. حذف ایستگاههای کلیدی مانند گاوخونی، پرندگان را مجبور به پروازهای بیوقفه و پراکندگی در زیستگاههای نهچندان مطلوب کرده است. به این ترتیب مصرف انرژی آنها برای پروازهای بدون استراحت، از توانایی ذخیرهسازی چربی پیشی میگیرد و این امر منجر به افزایش تلفات میشود. ایران بهدلیل تنوع اقلیمی بینظیر، یک بستر منحصر به فرد اکوتوریسم است. با این حال، خشکسالی ناشی از عدمتخصیص حقابه، تورهای پرندهنگری را مختل کرده و جوامع محلی را از معیشتی که میتوانستند از طریق پرندهنگران کسب کنند، محروم ساخته است.