تبدیل تالاب به گودال مرگ پرندگان
تالابهای خوزستان و کریدور حیاتی خلیجفارس که سالانه میزبان صدها گونه پرنده مهاجر از سراسر جهان است، اکنون به مناطق آلوده برای حیات وحش تبدیل شده است. براساس تحقیقات انجامشده بر پرندگان بومی مناطق نفتی خوزستان، آلایندههای خطرناکی مانند فلزات سنگین نیکل و کادمیم در سطوح بالا در کبد و کلیه پرندگان، بهویژه گونههای آبزی مانند چنگر و ماهیخورک ابلق، تجمع یافته است. این تجمع بالا عمدتا ناشی از ورود آلایندهها از تاسیسات نفتی، پالایشگاهها و کارخانجات پتروشیمی به محیطهای آبی است، بهطوریکه پساب پتروشیمیها اغلب بدون پیشتصفیه وارد خور موسی و حوزه ماهشهر میشود و آلودگی شدیدی ایجاد میکند. این بحران تنها محدود به آلودگیهای صنعتی نیست؛ قاچاق سوخت نیز به یکی از بزرگترین معضلات محیطزیستی تبدیل شده که بر شدت آلودگی نفتی در پهنههای آبی افزوده است. نتیجه این آلودگیها، نهتنها سلامت و حیات پرندگان بومی کشور را بهمخاطره انداخته است، بلکه پرندگان مهاجری را که صدها و هزاران کیلومتر پرواز میکنند تا برای زمستانگذرانی به تالاب شادگان و سایر نواحی آبی ایران برسند نیز درگیر میکند. مدت زمان طولانی اقامت و مواجهه با آلودگی در طول فصل زمستان و تخمگذاری، تاثیرات قابلملاحظهای بر سلامت این پرندگان دارد. وضعیت، زمانی وخیمتر میشود که برخی پرندگان مهاجر، تاسیسات نفتی مانند حوضچههای تبخیر یا گودالهای گل حفاری را به اشتباه بهعنوان آبگیر تلقی کرده و فرود در آنها، موجب مرگومیر قابلتوجهی بهدلیل ناتوانی در پرواز مجدد میشود. مهدی طیبی، دکتری علوم و مهندسی محیطزیست، در اینباره مطالعات و پژوهش دانشگاهی داشته که در گفتوگو با صمت به شرح آن پرداخته است.
باتوجه به مطالعات انجامشده شما پیرامون تاثیر آلودگیهای محیطزیستی بر حیات پرندگان در استان خوزستان، میزان تراکم کدام آلاینده بیش از سایر موارد مشاهده شده است؟
پروژه تحقیقاتی ما بر پرندگان خشکزی و آبزی مناطق نفتی متمرکز بوده است. هدف ما انتخاب گونههای بومی برای تعیین شاخصی برای بررسی آلودگی منطقه بود. پرندگان آبزی آلودگی بیشتری نسبت به پرندگان خشکزی نشان دادند. در سطح منطقهای که موردمطالعه ما قرار گرفت، فلزات سنگین نیکل و کادمیم، بالاترین سطح تجمع آلایندگی را در کبد و کلیه پرندگان به خود اختصاص دادند.
کدام گونههای پرندگان بیشترین حساسیت و آسیبپذیری را نسبت به این آلایندهها نشان دادند؟ این آلودگیها بهطورکلی چه تبعاتی را برای حیات و جمعیت پرندگان در پی داشته است؟
بیشترین میزان آسیبپذیری در پرندگان چنگر و ماهیخورک ابلق مشاهده شد. این امر بهدلیل تاثیر مستقیم زندگی آنها در محیط آبزی و متعاقبا جذب آلودگی بیشتر رخ داده است. فلزات سنگین، بهدلیل خاصیت متیله شدن و پدیده تجمع زیستی و بزرگنمایی زیستی در بافت پرندگان، تبعات قابلتوجهی دارد. از تاثیرات مستقیم آن میتوان به این اشاره کرد که منجر به تضعیف و افت وضعیت بدنی پرنده میشود و میتواند بر مرگومیر آنها اثر بگذارد. همچنین انتقال آلایندهها به نسلهای آینده از طریق تخمها، تاثیر بسیار منفی بر جمعیت پرندگان در بلندمدت خواهد داشت. اگرچه بخشی از این آلایندهها از طریق کلیهها و پرها دفع میشود، اما در صورت ادامه تجمع مکرر، تاثیر قابلملاحظهای بر جمعیت پرندگان و همچنین هرم غذایی بالادستی، شامل پرندگان شکاری و حتی انسانها خواهد گذاشت. این مسئله از طریق فرآیند تجمع زیستی در زنجیرههای غذایی رخ میدهد. زمانی که فلزات سنگین از تاسیسات نفتی، پتروشیمی یا کارخانجات صنعتی وارد محیطهای آبزی میشوند، ابتدا بر موجودات ریز مانند فیتوپلانکتونها یا پلانکتونها تاثیر میگذارند. این موجودات، بهعنوان پایههای زنجیره غذایی، نقش حیاتی در اکوسیستمهای آبی ایفا میکنند و هرگونه تغییر در آنها میتواند پیامدهای جدی بههمراه داشته باشد. سپس این آلایندهها توسط ماهیهایی که این پلانکتونها را مصرف میکنند، جذب میشوند و در نهایت، پرندگان ماهیخوار با مصرف این ماهیهای آلوده، آلایندهها را وارد بافتهای اصلی بدن خود شامل کبد، کلیه، ماهیچه، خون و پرها میکنند. این آلایندهها به هرم غذایی بالاتر، یعنی پرندگان شکاری، منتقل میشود. هنگامی که پرندگان شکاری از این پرندگان آبزی آلوده تغذیه میکنند، فلزات سنگین در بافتهای آنها نیز تجمع مییابد. این تجمع میتواند منجر به بروز بیماریهای مختلف و کاهش باروری در این گونهها شود. اگر گونهای از این پرندگان آلوده، حلالگوشت باشند و توسط انسان مصرف شوند، فلزات سنگین میتوانند در کلیه و کبد انسان نیز تجمع پیدا کنند. در نتیجه، خطرات جدی برای سلامت عمومی بهوجود میآید و این موضوع نیازمند توجه ویژه از سوی مسئولان و پژوهشگران است. بهعبارتی، این چرخه نهتنها سلامت محیطزیست را بهخطر میاندازد، بلکه بهداشت و سلامت انسانها را نیز بهصورتجدی موردتهدید قرار میدهد.
این آلودگیها چه تاثیراتی بر پرندگان مهاجری میگذارند که از کریدور خلیجفارس عبور کرده و وارد مناطق مختلف ایران میشوند؟
پرندگان مهاجری که بهسوی کشور ما از مسیر جنوبی رهسپار میشوند تا به داخل کشور و مناطقی مثل تالاب شادگان و خورموسی و سایر نواحی آبی و استراحتگاهها برسند، بهشدت تحتتاثیر این آلودگیهای محیطزیستی قرار میگیرند. این گونههای باارزش پرندگان، معمولا برای یک دوره زمانی طولانی چندینماهه، بهمنظور زمستانگذرانی در این مناطق ایران، توقف میکنند. این مدت زمان مواجهه مستقیم با آلودگیها، بهنوبه خود، تاثیرات بسیار قابلملاحظهای بر سلامت و بقای آنها وارد میسازد. بهطورخاص و نگرانکننده، مشاهده میشود که برخی از پرندگان مهاجر، تاسیسات نفتی موجود در منطقه، از قبیل حوضچههای تبخیر یا گودالهای گل حفاری را به اشتباه بهعنوان یک منبع آب یا آبگیر مناسب تلقی میکنند. نتیجه تاسفبار، فرود آمدن در این حوضچههای آلوده یا مستقیما در تودههای نفت است که میتواند تاثیر بسیار مخربی بر پر و ساختار پروازی آنها بگذارد؛ بهگونهای که موجب ناتوانی کامل آنها در پرواز مجدد میشود و در نهایت، مرگومیر قابلتوجهی در میان این جمعیتهای مهاجر بههمراه داشته باشد.
مسئولان تولید این آلودگی و دستگاههای متولی ناظر بر آن چه کسانی هستند؟ پیشنهادهای عملیاتی و ضروری شما برای این متولیان چیست؟
در حوزه حساس محیطزیست، مسئولیت خطیری که وجود دارد را بههیچوجه نمیتوان تنها به یک فرد یا یک نهاد خاص محدود و منحصر کرد. حقیقت آن است که همه ما، شامل جناحهای مختلف سیاسی، دولتها با رویکردهای گوناگون و نگرشهای فکری متفاوت، در قبال حفظ محیطزیست مسئول و متعهد هستیم. این موضوع، فراتر از مرزهای ملی، حتی نیازمند همکاری سازنده و تعامل مستمر میان کشورهای مختلف منطقه و جهان است. محیطزیست را نباید و نمیتوان با دیدگاه محدود منطقهای نگریست، بلکه باید آن را بهمثابه یک موضوع جهانی و فراملی تلقی کرد. آنچه در قلمرو ایران تاثیرات مخرب و منفی بر جای میگذارد، بهطورطبیعی، قابلیت ایجاد تاثیرات جهانی و بینالمللی را نیز خواهد داشت. هر پروژه مخرب محیطزیستی که بهاجرا درآید، اثرات سوء خود را بر کشورهای همسایه نیز تحمیل میکند؛ همانطور که سدسازیهای انجامشده در کشور ترکیه بر کشورهای اطراف تاثیر گذاشته و موجب تشدید و ایجاد پدیده گردوغبار فراگیر شده است. نمونه آن، خشک شدن دریاچه ارومیه است که تاثیرات جدی و گستردهای مانند پخش شدن گرد نمک بر استانهای اطراف، مهاجرت معکوس جمعیت و در پی آن، ایجاد مشکلات امنیتی و اجتماعی عمیق برای کشور و ملت بهدنبال دارد.
پیشنهادهای عملیاتی و حیاتی ما برای مدیریت موثر آلودگی در تاسیسات نفتی و صنعتی، حول محور اقداماتی نظیر تعویض اضطراری خطوط لوله نفتی فرسوده، مدیریت صحیح حوضچههای تبخیر آلوده، تصفیه کامل پسابهای صنعتی تولیدی و جذب سرمایهگذار کافی برای بهبود و کاهش میزان آلایندگیها متمرکز است. خطوط لولهای که دههها از عمر مفید آنها سپری شده است و بهشدت دچار فرسودگی و خوردگی جدی بیرونی و درونی شدهاند، باید فورا و بدونتأخیر تعویض شوند. همچنین، اجرای فناوری ژئوممبرانگذاری (که شامل نصب یک لایه عایق و ایزولهکننده حوضچه از خاک است) و فنسکشی کامل در اطراف و روی این حوضچهها برای ممانعت قاطع از ورود پرندگان به این آبگیرهای آلوده، اقدامی حیاتی و ضروری تلقی میشود. از طرف دیگر، احداث تصفیهخانههای پساب صنعتی مناسب در مجتمعهای پتروشیمی یک نیاز مبرم و فوری است. متاسفانه در حال حاضر، پسابهای پتروشیمیها غالبا بدون هیچگونه فرآیند پیشتصفیهای، مستقیما وارد خور موسی و حوزه ماهشهر میشوند و آلودگی شدید آبی را در این مناطق ایجاد میکنند. ورود و مشارکت فعال شرکتهای پیمانکار و سرمایهگذاران خارجی و داخلی در امر محیطزیست میتواند کمک شگرفی به مدیریت محیطزیستی، حفظ اکوسیستم کل منطقه و حفاظت از این سرمایههای ملی ارزشمند کند.
اخیرا سازمان محیطزیست و وزارت نفت سرانجام همکاریهای بسیار تنگاتنگی را آغاز کردهاند و کارهای بسیار بزرگ و زیربنایی در صنعت نفت در حال انجام است. این اقدامات در راستای کاهش آلودگیهای مزمن و بهبود شرایط محیطزیستی منطقهای، بسیار حیاتی محسوب میشوند. از جمله این فعالیتهای کلیدی میتوان به مدیریت موفق اسلشهای نفتی در وزارت نفت اشاره کرد. در زمینه مدیریت گازهای گلخانهای نیز، تمرکز ویژهای بر جمعآوری فلرها، بهویژه در حوزه مناطق نفتخیز جنوب، صورت گرفته است. علاوه بر این، در زمینه مدیریت پسابهای صنعتی، وزارت نفت گامهای بزرگ و موثری برداشته است که شامل تعویض خطوط لولههای پساب با لولههای مقاوم FBE (که در برابر خوردگی بسیار مقاوم هستند) و انتقال ایمن این پسابها به چاههای دفعی با عمق بالای ۲هزار و۵۰۰ متر است. مناطق نفتخیز جنوب همچنین اقدامات گستردهای در حوزه توسعه فضای سبز و مدیریت پسماند انجام دادهاند؛ این اقدامات شامل مدیریت پسماندهای صنعتی، افزایش سرانه فضای سبز و کاشت درختان، همکاری با ادارات منابعطبیعی برای جلوگیری از فرسایش خاک و درختکاری هدفمند در کانونهای گردوغبار است.
سخن پایانی
تحقیقات انجامشده توسط دانشجویان و دانشگاهیان محیطزیست بر پرندگان آبزی و همچنین بررسیهای پسابهای صنعتی، دهههاست که زنگ خطر تجمع فلزات سنگین و آلودگیهای نفتی را بهصدا درآورده است. این مطالعات نشان میدهند که تجمع این آلایندهها در زیستگاههای آبی میتواند به کاهش تنوع زیستی و تهدید جدی برای اکوسیستمهای آبی منجر شود. تداوم رهاسازی پسابهای پتروشیمی بدون هیچگونه پیشتصفیه و فرسودگی خطوط لولهای که سالهاست عمرشان بهپایان رسیده، عواقب وخیمی را بههمراه دارد. این وضعیت نهتنها به آلودگی آب و خاک منجر میشود، بلکه سلامت عمومی جامعه را نیز بهخطر میاندازد. همچنین، تعلل و ضعف نظارتی سازمان محیطزیست بر عملکرد شرکتهای نفتی و صنعتی، نگرانیهای بیشتری را ایجاد کرده است. بهویژه اینکه این نهادها باید باتوجه به استانداردهای بینالمللی و قوانین محیطزیستی، اقداماتی موثر برای کاهش آلودگی و حفاظت از منابعطبیعی انجام دهند.