فلز سرخ در تله بحران
مس، فلزی سرخ و درخشان که از زمانهای گذشته، نماد پیشرفت و ثروت صنعتی بوده، امروز بیش از هر زمان دیگر در مرکز توجه اقتصاد جهانی قرار گرفته است. در عصر گذار از انرژیهای فسیلی به انرژیهای پاک، تقاضای جهانی برای مس، رشد قابلتوجهی داشته است؛ چراکه این فلز، اساس زیرساختهای نوین انرژی، از نیروگاههای خورشیدی گرفته تا خودروهای برقی، کابلهای فشار قوی و سامانههای ذخیرهسازی برق را تشکیل میدهد. باتوجه به این موضوع، بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ «قرن بیستویکم، قرن مس» است.
فرسودگی زیرساختها و تجهیزات
ایران با برخورداری از ذخایر عظیم مس در سرچشمه، سونگون، میدوک، چاهفیروزه و چندین پهنه تازه اکتشافی، یکی از ۱۰دارنده بزرگ ذخایر مس در جهان است. با این حال، سهم ما از بازار جهانی این فلز، هنوز متناسب با ظرفیت زمینشناسی کشور نیست. در حالیکه کشورهایی چون شیلی، پرو و اندونزی با تولید سالانه میلیونها تن مس، بخش قابلتوجهی از درآمد ارزی خود را از این مسیر تامین میکنند، تولید و صادرات ایران در مقایسه با توان بالقوهاش، هنوز محدود و پراکنده است. علت اصلی را باید در همان جایی جستوجو کرد که بسیاری از صنایع مادر کشور از آن رنج میبرند. سیاستگذاری ناپایدار، کمبود سرمایهگذاری، فرسودگی تجهیزات و نبود نگاه بلندمدت را باید از مواردی نام برد که همچنان نتوانستهایم از ظرفیتهای مس استفاده کنیم.
در ۲ دهه اخیر، طرحهای متعددی برای توسعه صنعت مس تدوین شده است؛ از گسترش کارخانههای ذوب و پالایش گرفته تا سرمایهگذاری در اکتشاف و فرآوری. اما بخش قابلتوجهی از این برنامهها یا بهکندی اجرا شده یا نیمهتمام مانده است. کارشناسان بر این باور هستند که اگر امروز اقدام اساسی انجام نگیرد، در آینده نزدیک، ایران فرصت طلایی خود را در بازار جهانی از دست خواهد داد. یکی از بزرگترین چالشها، فرسودگی زیرساختها و تجهیزات است. بسیاری از معادن و واحدهای فرآوری کشور، با دستگاههایی کار میکنند که عمر مفیدشان بهپایان رسیده است. این مسئله نهتنها هزینه تولید را بالا برده، بلکه میزان بازیابی فلز را نیز کاهش داده است. در نتیجه، بهرهوری در معادن ایرانی بسیار پایینتر از استاندارد جهانی است.
فرسودگی ۶۰ درصد تجهیزات معادن مس
مهدی نادری، کارشناس ارشد صنایعمعدنی، در ارتباط با وضعیت کلی صنعت مس کشور به صمت گفت: بیش از ۶۰ درصد تجهیزات معادن مس کشور فرسوده است و این یعنی هر تن مس برای ما گرانتر تمام میشود. بیشک بدون نوسازی، رقابت با تولیدکنندگان جهانی غیرممکن است. اما چالشهای موجود صرفا موضوعات فنی نیست. مس صنعتی انرژیبر است و هر وقفه در تامین برق و گاز، میتواند تولید را برای هفتهها متوقف کند.
بحران انرژی در سالهای اخیر ضربههای سنگینی به بخش فلزات زده و صنعت مس نیز از این قاعده جدا نیست. بسیاری از واحدهای ذوب، در ماههای گرم تابستان بهدلیل کمبود برق یا در زمستان بهسبب افت فشار گاز، ناچار به کاهش ظرفیت یا توقف موقت شدهاند. نتیجه، افزایش هزینه تمامشده و از دست رفتن اعتماد بازار است. اگر دولت برای تامین انرژی پایدار در معادن برنامهریزی نکند، توسعه این صنعت در مقیاس بزرگ ممکن نخواهد بود.
نادری ادامه داد: در کنار این مسائل، بحران محیطزیست نیز سایهای سنگین بر سر معادن مس انداخته است. استخراج و فرآوری مس، به آب فراوان نیاز دارد؛ اما بسیاری از معادن بزرگ کشور در مناطق خشک و کمآب مستقر هستند. برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، پسماندهای معدنی و گردوغبار ناشی از انفجارها، اعتراض جوامع محلی را در پی داشته است. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند بدون بهرهگیری از فناوریهای نو، نهتنها به محیطزیست آسیب میزند، بلکه در آینده نزدیک، مجوزهای فعالیت برخی معادن نیز بهخطر میافتد. اگر نتوانیم توازن میان تولید و محیطزیست را برقرار کنیم، در نهایت مردم محلی از ادامه فعالیت معادن جلوگیری خواهند کرد. باید فناوریهای بازیافت آب، استفاده از پساب و مدیریت هوشمند پسماند را جدی گرفت. معدن باید فرصت توسعه باشد، نه تهدید برای جامعه اطرافش.
چالشها به داخل کشور محدود نمیشود
وی گفت: اما چالشها به داخل کشور محدود نمیشود. در سطح بینالمللی، تحریمهای مالی و محدودیتهای بانکی نیز مانع بزرگی بر سر راه صادرات و تامین تجهیزات شده است. در حالی که رقبا با دسترسی آزاد به بازارهای جهانی، قراردادهای بلندمدت با خریداران بزرگ منعقد میکنند، صادرکنندگان ایرانی ناچارند از مسیرهای غیرمستقیم و با هزینههای بیشتر اقدام کنند. این شرایط باعث شده است، حاشیه سود تولیدکنندگان ایرانی کاهش یابد و رقابتپذیری آنان در بازارهای آسیایی و اروپایی تضعیف شود.
از سوی دیگر، نبود ثبات در تصمیمگیریهای اقتصادی از نرخ ارز گرفته تا عوارض صادراتی بر ابهامات افزوده است. وقتی هر چند ماه یکبار قوانین تغییر میکند، هیچ شرکت معدنی نمیتواند برای آینده برنامهریزی کند. صنعت مس به تصمیمات مقطعی حساس است و ما نیاز به نقشهراه پایدار داریم.
با این حال، در میان تمام این چالشها، نقاط امید نیز فراوان است. ذخایر غنی، نیروی انسانی متخصص، موقعیت جغرافیایی مناسب و تجربه چند دههای در استخراج، پایههای محکمی برای جهش این صنعت فراهم کردهاند.
کارشناسان بر این باورند که اگر دولت، بخش خصوصی و دانشگاهها در مسیر توسعه پایدار همافزا عمل کنند، ایران میتواند جایگاه خود را در زنجیره جهانی مس ارتقا دهد.
وی افزود: یکی از راهکارهای پیشنهادی، تمرکز بر صنایع پاییندستی است؛ جایی که بیشترین ارزشافزوده خلق میشود. تولید سیم و کابل، لولههای مسی و قطعات الکتریکی نهتنها درآمدزاتر از صادرات مواد خام است، بلکه باعث رونق اشتغال در مناطق معدنی نیز خواهد شد.
ایجاد شهرکهای صنعتی تخصصی در اطراف معادن بزرگ و ارائه تسهیلات هدفمند، میتواند سرمایهگذاران داخلی و خارجی را ترغیب کند تا به این حوزه وارد شوند.
آینده صنعت مس ایران در گرو ۳ اصل است
علیرضا قاسمی، فعال صنعت مس در ارتباط با وضعیت صنعت مس در کشور اظهار کرد: کارشناسان بر این عقیده هستند که آینده صنعت مس ایران در گرو ۳ اصل است: فناوری، انرژی و دیپلماسی اقتصادی. بدون فناوری جدید، قطعا نمیتوان رقابت کرد و بدون انرژی پایدار نمیتوان توسعه یافت؛ همچنین، بدون دیپلماسی اقتصادی نمیتوان بازارهای جهانی را حفظ کرد. مس ایران در نقطهای حساس ایستاده است؛ جایی میان فرصت و تهدید. اگر امروز، تصمیمهای درست گرفته شود، مس میتواند یکی از موتورهای محرک توسعه صنعتی ایران در دهه آینده باشد. اما اگر ضعف سیاستگذاری و بیتوجهی به بهرهوری ادامه یابد، این فرصت بزرگ ممکن است برای همیشه از دست برود.
وی گفت: مس نهتنها در صنایع برق و الکترونیک، بلکه در انرژیهای نو، خودروهای برقی، زیرساختهای شهری و حتی صنایع دفاعی نقشی کلیدی دارد. از اینرو، هر کشوری که بتواند زنجیره تولید مس را بهصورت پایدار توسعه دهد، در مسیر صنعتیشدن گام بزرگی برداشته است. بیش از ۶۰ درصد تجهیزات موجود در معادن و کارخانههای فرآوری کشور عمر بالای ۱۵سال دارند. فرسودگی ماشینآلات باعث افزایش هزینه تولید، افت بهرهوری و کاهش کیفیت کنسانتره شده است. از سوی دیگر، سرمایهگذاران بخش خصوصی بهدلیل نبود ثبات سیاستهای معدنی، ریسک بالای بازگشت سرمایه و نرخ بالای بهره بانکی تمایلی به ورود به این حوزه ندارند.
وی افزود: متاسفانه بخش قابلتوجهی از درآمد صنعت مس کشور همچنان از صادرات کنسانتره و کاتد حاصل میشود. در حالی که در بسیاری از کشورها، زنجیره ارزش تا تولید محصولات نهایی مثل کابلهای فشارقوی، قطعات الکتریکی و تجهیزات الکترونیک ادامه دارد. این حلقههای پایانی بیشترین سود را ایجاد میکنند، اما در ایران هنوز مغفول ماندهاند. در شرایط فعلی، هرچند توسعه معادن جدید خبر خوبی است، اما اگر صنایع پاییندستی رشد نکنند، در عمل فقط مواد خام را با حداقل ارزشافزوده صادر میکنیم؛ این یعنی خروج ثروت معدنی کشور بدون ایجاد اشتغال پایدار.
این کارشناس صنعت مس در ادامه خاطرنشان کرد: در بسیاری از واحدهای فرآوری، هنوز از تجهیزات و فناوریهای دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی استفاده میشود. در حالی که فناوریهای جدید لیچینگ، فلوتاسیون پیشرفته و کنترل هوشمند خطوط تولید میتواند راندمان را تا ۳۰ درصد افزایش دهد. در ترکیه و قزاقستان، کارخانههای فرآوری مس با استفاده از سیستمهای اتوماسیون و پایش هوشمند مصرف انرژی، توانستهاند هم هزینه را کاهش دهند و هم میزان بازیابی فلز را افزایش دهند. ما نیز باید از مسیر تحقیق و توسعه و همکاری با شرکتهای دانشبنیان، این شکاف فناوری را جبران کنیم.
بحران انرژی و تهدید تولید
وی اضافه کرد: تولید هر تن مس نیازمند مقدار زیادی برق و گاز است. قطعی برق در تابستان و افت فشار گاز در زمستان عملا تولید را مختل میکند. این اتفاق نهتنها به خطوط ذوب و پالایش خسارت میزند، بلکه باعث از بین رفتن ثبات در بازار داخلی و خارجی میشود. اگر قرار است صنعت مس موتور رشد اقتصادی کشور باشد، باید برای تامین پایدار انرژی آن برنامهریزی ویژه انجام شود. احداث نیروگاههای اختصاصی، استفاده از انرژی خورشیدی در مناطق جنوبی و بکارگیری فناوریهای بازیافت حرارتی، راهحلهای ممکن و کمهزینه هستند. فعالیت معادن بزرگ مس، بهویژه در مناطق خشک مانند کرمان و یزد، همواره با دغدغههای زیستمحیطی همراه است. برداشت آب از منابع زیرزمینی، انتشار گردوغبار و دپوی پسماندها از چالشهای مهمی هستند که باید با فناوریهای نوین مدیریت شوند.
سخن پایانی
درست است که صنعت مس ایران با چالشهایی مثل انرژی، فناوری، سرمایهگذاری و سیاستگذاری روبهروست، اما ظرفیتهای بالقوه این بخش بسیار بالاست. وجود ذخایر عظیم، نیروی انسانی متخصص و موقعیت جغرافیایی ممتاز، فرصتهایی هستند که کمتر کشوری در منطقه از آن برخوردار است.