-
رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی انرژی ایران در گفت‌وگو با صمت:

واژه «ناترازی» عمق فاجعه را نشان نمی‌دهد

باتوجه به تکیه صنعت کشاورزی به تامین برق، گسترش ناترازی در برق و گاز و قطعی‌های برنامه‌ریزی‌شده، لزوم حرکت به‌سوی تامین انرژی از سایر منابع مانند انرژی خورشیدی و بادی بیش از گذشته احساس می‌شود. منابعی که در کشور ما بسیار عظیم بوده و در مقابل توجه به این منابع در کمترین سطح قرار دارد. از طرف دیگر در تمام دنیا استفاده از انرژی خورشیدی در بخش کشاورزی به‌دلیل مزایای بالا به‌عنوان یک راهکار نوین، به‌شدت در حال گسترش است.

واژه «ناترازی» عمق فاجعه را نشان نمی‌دهد

با ادامه چالش‌های تامین انرژی بخش کشاورزی، این بخش دیگر تنها به‌دنبال تولید محصولات باکیفیت و بهره‌وری بالا نیست، بلکه در پی راه‌حل‌هایی است که بتواند همزمان موجب تامین انرژی موردنیاز و کاهش هزینه‌ها و حفظ محیط‌زیست شود.

 یکی از راه‌های موثر در حل چالش ناترازی انرژی، استفاده از انرژی تجدیدپذیر خورشیدی است. استفاده از پنل‌های خورشیدی در مزارع کشاورزی نه‌تنها می‌تواند به تامین انرژی پایدار و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی کمک کند، بلکه در نهایت موجب کاهش قابل‌توجه هزینه‌ها نیز می‌شود. پنل‌های خورشیدی، نور خورشید را به برق تبدیل می‌کنند، بنابراین می‌توان از این انرژی در آبیاری، تهویه گلخانه‌ها، فرآیندهای بسته‌بندی و حتی فعالیت‌های خدماتی مزرعــه اسـتفاده کرد. فناوری انرژی خورشیدی به‌عنوان یک مولفه حیاتی در مسیر دستیابی به کشاورزی پایدار شناخته شده است.

باتوجه به ظرفیت‌های انرژی‌های تجدیدپذیر، صمت با هاشم اورعی، استاد برق دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی انرژی ایران به گفت‌وگو نشسته، در ادامه مشروح این گفت‌وگو آمده است.

ناترازی در برق چگونه رخ داد؟

متاسفانه در کشور کم‌کم پا به عرصه‌ای می‌گذاریم که در تمام حامل‌های انرژی به‌طورهمزمان با ناترازی مواجه خواهیم بود و طولی نمی‌کشد تا در یک تا دو سال آینده به‌طورهمزمان گاز و برق نخواهیم داشت، اگر تا به امروز به‌گونه‌ای بوده که در تابستان با ناترازی برق و در زمستان با ناترازی گاز همراه بودیم، به دورانی خواهیم رسید که به‌صورت‌همزمان شاهد ناترازی در تمام حامل‌های انرژی خواهیم بود. به‌عبارت‌دیگر، می‌توان گفت در این شرایط دیگر واژه ناترازی عمق فاجعه را نشان نخواهد داد و به‌معنای واقعی وارد مرحله بحران در انرژی شدیم و این بحران از نوعی است که هر روز عمیق‌تر و بدتر می‌شود.

مشکل اصلی در ایجاد این ناترازی چیست؟

در حال ‌حاضر ظرفیت تولیدی نیروگاهی ما ۹۴ هزار مگاوات است، این میزان در تابستان زیر ۷۰ هزار مگاوات نیز بود، مشکل ما در حوزه برق این است که افزایش تقاضا در برق ۳ برابر میزان تولید است. به‌عبارت‌دیگر، ناترازی در بخش برق هر سال بیشتر می‌شود از مهر سال ۱۴۰۲ تا مهر ۱۴۰۳ حدودا با افزایش تقاضای ۶ هزار و ۸۰۰ مگاواتی درباره برق مواجه بودیم که به‌تازگی هم اعلام شد که میزان افزایش تقاضا در یک‌سال اخیر براساس آمارها ۶.۳۴ درصد بوده است، در صورتی که طبق همین آمار طی همین یک سال توانستیم فقط ۲هزار و۲۳۵ مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه کنیم و به‌معنای دیگر ۳برابر افزایش تولید، افزایش تقاضا داشتیم. با این روند نه‌تنها بحران برق و انرژی حل نخواهد شد، بلکه هر روز عمیق‌تر نیز می‌شود.

وضعیت انرژی تجدیدپذیر در کشور ما چگونه است؟

ما ظرفیت‌های قابل‌توجهی در بخش انرژی‌های بادی و خورشیدی داریم که می‌تواند تا ۵۰ درصد کل منابع برق موردنیاز را تامین کند و این اصلا مسئله عجیب و غریبی نیست، چراکه کشورهای بسیار زیادی مانند پرتغال و اسپانیا هستند که بیش از ۵۰ درصد از برق موردنیاز خود را از طریق انرژی تجدیدپذیر خورشیدی تامین می‌کنند.

وضعیت ما در تولید انرژی از طریق طبیعت چگونه است؟

کل این میزان پس از ادعای بیش از ۲۰ساله در تامین انرژی از طریق منابع تجدیدپذیر ۷هزار و۵۵۰ مگاوات است، این میزان را با منصوبه نیروگاهی‌مان که بیش از ۹۴ هزار مگاواتی است، بسنجید. براساس آمارهای رسمی سازمان توانیر کل سهم انرژی تجدیدپذیر از برق تولیدی کشور در تیر ۰.۶ درصد بوده و یعنی هنوز به یک درصد هم نرسیده و به‌عبارت‌دیگر یعنی هیچ، این در حالی است که سهم انرژی تجدیدپذیر در کشور همسایه ما مانند ترکیه ۴۲ درصد است. به‌عبارت‌دیگر در صحنه انرژی تجدیدپذیر وزارت نیروی کشور ما نه‌تنها قبول نیست، بلکه یکضرب مردود است.

با این وجود آیا می‌توانیم این سهم انرژی را افزایش دهیم؟

قطعا بله!

آیا با این روندی که در پیش داریم، می‌توان انتظار داشت که به‌میزان ۱۰ تا ۲۰ درصدی در تامین انرژی از این طریق برسیم؟

قطعا و با قاطعیت خیر! در برنامه توسعه پنجم، ششم و حتی هفتم اعداد ذکرشده هیچ‌کدام محقق نشده است. با این وجود مشاهده می‌کنیم که وزیر پیشنهادی دولت سیزدهم به‌منظور اخذ رأی‌اعتماد ادعای اجرای ۱۰هزار مگاواتی در زمینه انرژی تجدیدپذیر داشت، در حالی که این میزان در کل هزار و 350 مگاوات است. همچنین وزیر پیشنهادی دولت چهاردهم نیز در صحن علنی مجلس در جلسه رأی‌اعتماد گفت: این میزان را به ۱۲هزار مگاوات خواهد رساند و این میزان را بعد به ۳۰ هزار مگاوات تحصیح کرد، این در حالی است که ایران در کل عمر انرژی تجدیدپذیر خود توانست فقط به هزار و 350 مگاوات دست یابد.

بااشاره به ادعای مسئول اجرای طرح خورشیدی سازمان توانیر که گفته است که ظرف 2سال، ۳۰ هزار مگاوات انرژی خورشیدی اجرا می‌کنیم، معتقدم افرادی که این میزان را اعلام می‌کنند، از اعداد و ارقام، آگاهی لازم را ندارند. این میزان هرگز اجرا نخواهد شد، چون معتقدم که روش توسعه انرژی تجدیدپذیر در کشور ما اشتباه است.

چرا وزارت نیرو در این زمینه سرمایه‌گذاری لازم را ندارد؟

وزارت نیرو به‌دلیل ممنوعیت قانونی خود نمی‌تواند به‌درستی این روش را اجرا کند، بنابراین از مردم می‌خواهد که با سرمایه شخصی خود این روش را اجرا کنند، در مقابل مردم نیز چون قرارداد خرید تضمینی انرژی از طرف دولت داشتند، با هزینه خود شروع به اجرای طرح‌های تولید برق تجدیدپذیر از طریق پنل‌های خورشیدی کردند، اما باوجود قرارداد خرید تضمینی نتوانستند پول خود را از وزارت نیرو بگیرند و دولت زیر بار پرداخت دیون خود به مردم مانده است.

باوجود اینکه این طرح برای سازمان توانیر بود، چرا موفق نشد؟

چون در گام نخست ما مدل اقتصادی آزموده و قابل‌اجرا نداشتیم، دولت هم که خود سرمایه‌گذاری نمی‌کند، در مقابل هم که مردم از پس هزینه‌های سرمایه‌گذاری در آن برنمی‌آیند، همچنین باتوجه به چالش‌های پیش‌آمده در پرداخت‌ها، هیچ‌کس حاضر نیست که پول خود را صرف سرمایه‌گذاری در این بخش کند و بعد پولش را از دولت بگیرد، بنابراین این مدل به‌دلیل قیمت‌های غیرواقعی برق و یارانه‌های سنگین جواب نمی‌دهد. دولت در نتیجه قیمت‌های غیرواقعی، باید یارانه‌های سنگین به مردم پرداخت کند که توان مالی آن را ندارد و این حقیقتی است که باید آن را قبول کنیم.

آیا دستیابی به تولید برق ۳۰ هزار مگاواتی طی ۲ سال به ادعای مسئولان مربوطه، امکان‌پذیر است؟

چگونه می‌توان در کشوری که با سابقه فعالیت بیش از ۲۰ ساله در این حوزه، فقط توانسته است به تولید هزار و 350 مگاوات برق از این طریق دست پیدا کند که اگر آن را تقسیم بر ۲۰ سال کنیم، به میانگین ۷۰ مگاوات در سال می‌رسیم، از تولید ۳۰ هزار مگاواتی در ۲ سال صحبت کرد. این رقم غیرممکن نیست، اما اینکه بخواهیم میزان ۷۰ مگاوات را به میانگین ۱۵هزار مگاوات در سال برسانیم، نیازمند تحول عجیب و غریبی در سیستم مدیریتی است که عملا چنین چیزی مشاهده نمی‌شود.

اگر بخواهیم به تولید ۱۰ تا ۲۰ هزار مگاواتی برق در یک سال دست پیدا کنیم ایده‌آل آن است که زمینه ساخت داخلی را فراهم کنیم، در حالی که این کار را نیز نکرده‌ایم. بنابراین ادعای اجرای ۱۰ هزار مگاواتی در سال پوچ است و باید از مدعیان میزان ظرفیت‌های تولید برق در توربین‌های بادی و پنل‌ها را بپرسیم. از طرف دیگر، برای خرید تجهیزات موردنیاز مانند توربین‌های بادی نیاز به منابع مالی فراوان و ماندن در صف طولانی در چین به‌منظور خرید توربین داریم، چون به‌دلیل تحریم اغلب در ته صف قرار می‌گیریم. در نتیجه نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که با روش فعلی و ادامه این تفکر شاهد انقلابی در توسعه انرژی تجدیدپذیر باشیم.

چگونه می‌توان در راه تولید برق در زمین‌های کشاورزی به‌مانند دیگر کشورها قدم گذاشت؟

به‌دلیل قیمت‌های پایین انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری نداریم، کشاورزان یکی از بهترین کسانی هستند که می‌توانند انرژی بادی و خورشیدی تامین و نه‌تنها نیاز خود را برطرف کنند، بلکه آن را به بقیه بفروشند. برای مثال در کشور آلمان سرمایه‌گذاران با شراکت کشاورزان، توربین‌های بادی را در زمین‌های کشاورزی آنها نصب کرده‌اند و در کنار مزرعه‌داری درصدی از درآمد انرژی توربین‌ها را هم از سرمایه‌گذاران دریافت می‌کنند. اما مدل ما در تامین انرژی اشتباه است و بر این اشتباه و حرکت در این مسیر نیز اصرار داریم.

سیستم مدیریتی کشور اصلا توان حل ابربحران انرژی را ندارد، سیستم مدیریت انرژی ما تنها هنرش پول خرج کردن بوده است. برای مثال در دهه ۶۰ نیروگاه برقابی احداث کردند، اما امروز پشت سدهای‌مان آب نداریم، بعد هم پول برای نیروگاه گازسوز خرج شد و امروز گاز هم نداریم. سیستم گزینش مدیریت ما غلط است و کار را به کسانی می‌سپاریم که از عهده آن بر نمی‌آیند.

باتوجه به دستور رئیس‌جمهوری مبنی بر تولید و استفاده از برق خورشیدی در ادارات دولتی، این اتفاق چه میزان شدنی است؟

آقای پزشکیان قبل از انتخابات بر کار کارشناسی تاکید داشت که باید بیشتر به این مهم توجه کند. در این شرایط اجرای برخی از دستورات مانند تولید و بهره عمومی از برق خورشیدی با مشکلات خاص خود مواجه است. به‌عنوان مثال برای اینکه پشت‌بام ادارات دولتی برق خورشیدی تولید کنند هم به‌سختی قابل‌اجراست. دولت اگر می‌خواهد مشکل را حل کند، باید از گروه بیرون از دولت و افراد کارشناس، باتجربه و خبره و صادق خارج از سیستم وزارتخانه‌ای و کارشناسی مشورت بخواهد. برای مثال اگر هم می‌خواهند چنین طرحی را اجرا کنند، باید اول در کرمان این طرح اجرا شود، نه در مناطق شمالی کشور.

سخن پایانی

استفاده از انرژی‌های خورشیدی در کشاورزی می‌تواند ضمن حل مشکل انرژی برق موردنیاز این صنعت در کاهش هزینه‌های عملیاتی، افزایش راندمان، کاهش ضایعات، کاهش اتکا به سوخت‌های فسیلی و کاهش آلودگی محیط‌زیست و... تاثیرگذار باشد. از طرف دیگر، باتوجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و فناوری آینده انرژی خورشیدی می‌تواند به‌ویژه در حوزه کشاورزی بسیار امیدوارکننده باشد، بنابراین افزایش آگاهی از مزایای انرژی خورشیدی موجب می‌شود تا کشاورزان بیشتری در سیستم‌های خود از این انرژی بهره ببرند. در این صورت می‌توان با حمایت دولت و بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری در انرژی خورشیدی برای کشاورزی به راه‌حلی پایدار و مقرون‌به‌صرفه در تامین انرژی دست یافت.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین