چالشهای کشاورزی خردهمالکی
گروه کشاورزی: نظام بهرهبرداری از اراضی و نحوه سازماندهی تولید کشاورزی از اساسیترین مشکلات بخش کشاورزی ما است که بیتوجهی به آن یا عدمبرخورد صحیح با آن در عقبماندگی بخش کشاورزی بسیار موثر است. کوچک شدن اراضی و ایجاد خردهمالکی بر اثر دلایل مختلفی از جمله تقسیم ارث، تغییر نظام مالکیت اراضی، خشکسالیها و عدمکنترل روند خرد شدن اراضی و... شکل میگیرد. بههر دلیل که این موضوع اتفاق بیفتد، تبعات گستردهای را بهدنبال خواهد داشت. یکی از موانع جدی توسعه کشاورزی، خردهمالکی در کشاورزی است که البته اگر نگاهی به اخبار حوزه کشاورزی سایر کشورها نیز بیندازیم، مشاهده خواهیم کرد، خرد کردن اراضی کشاورزی از مشکلاتی است که برخی دیگر از کشورهای جهان هم با آن مواجهند. بر همین اساس با عبدالمجید شیخی، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد کشاورزی به گفتوگو نشستهایم تا مزایا و معایب کشاورزی خردهمالکی را بررسی کنیم.
قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی
قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی و ایجاد قطعات مناسب فنی و اقتصادی در جلسه علنی ۲۵ فروردین ۱۳۸۳، مجلس شورای اسلامی تصویب و باتوجه به ایراد شورای نگهبان، در سال ۱۳۸۵ در مجمع تشخیص مصلحت نظام با اصلاحاتی بهتصویب نهایی رسید و از سوی مجلس شورای اسلامی واصل و به پیوست برای اجرا ابلاغ شد.
براساس ماده یک قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی و ایجاد قطعات مناسب فنی، اقتصادی، وزارت جهاد کشاورزی موظف است بهمنظور ارتقای بهرهوری عوامل تولید، تخصیص بهینه منابع و جلوگیری از تفکیک و خرد شدن اراضی کشاورزی (اعم از باغها، نهالستانها، اراضی زیرکشت، آبی، دیم و آیش آنها) حداکثر ظرف مدت 6 ماه از تصویب این قانون، حد نصاب فنی، اقتصادی اراضی کشاورزی را براساس شرایط اقلیمی، الگوی کشت، ضوابط مکانیزاسیون و کمیت و کیفیت منابع آب و خاک تعیین و برای تصویب به هیاتوزیران ارائه کند.
تفکیک اراضی مذکور به قطعات کمتر از نصاب تعیینشده ممنوع است، اعطای امتیازات و تسهیلات ویژه در پی تجمیع و یکپارچهسازی اراضی به مساحتهای در حد نصـابهای تعیینشده و بالاتـر، صدور سند مالکیت برای مالک یا مالکان اراضی کمتر از حد نصاب فنی، اقتصادی، ترسیم نقشه یکپارچهشده اراضی خردهمالکان و صدور سند بدون پرداخت مالیات و هزینههای ثبتی و حقوق دولتی توسط مالکان از دیگر مواد این قانون هستند.
خرد شدن یا تقسیم زمینهای کشاورزی بین وراث چه پیامدهایی در پی دارد؟
خرد شدن زمینهای کشاورزی، بهرهوری کشاورزی را کاهش داده و اجازه تبعیت از الگوی کشت را از متولیان سلب میکند. زمانی که زمینها خرد شوند، ناخودآگاه بخشی از زمین بهعنوان معابر تعبیه شده و از چرخه کشت خارج میشوند، بنابراین مجموع سطح زیرکشت کاهش مییابد.
وی بااشاره به قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی در گذشته، گفت: این قانون بسیار لازم بوده، اما نیاز به مکملی دارد که متاسفانه بهدلیل فقدان این مکمل بهمنصهظهور نرسید. ما قانونی با عنوان تجمیع اراضی خردشده نیاز داریم که حتما باید در اولویت دولت قرار گیرد و به مجلس برود و نیاز است که حتی با سهفوریت تصویب شود، در این راستا سازمان اراضی کشور میتواند مجری این امر باشد.
در سایر کشورهای دنیا برای این منظور چه کردهاند؟
قطعات زمینهای کشاورزی کشور استرالیا گاه به ۲۰۰هزار هکتار میرسد، حال باتوجه به عمر رسمی ۲۰۰ساله این کشور، اگر این قانون خرد شدن زمینهای کشاورزی در این کشور نیز اجرا شود، با در نظر گرفتن میانگین ۲۵ سال برای تفاوت نسلی و روی کار آمدن ۸ نسل، اکنون میانگین سطح زمینهای کشاورزی این کشور به ۲۰ هکتار میرسید. حال این موضوع را با قدمت ۱۰هزار ساله ایران و تغییر ۱۰هزار نسلی زمین در مقیاس همان ۲۰۰هزار هکتاری در نظر بگیرید که اگر اجرا میشد، اکنون با نظر به میانگین توارث زمین به هر نفر، ۱۰ متر میرسید، بنابراین تقسیم بهصورت تصاعد هندسی در حد بینهایت به صفر میرسد.
کشاورزی خردهمالکی چه چالشهایی ایجاد کرده است؟
کمترین اثر کشاورزی خردهمالکی، کاهش شدید بهرهوری، سرمایه، نیروی کار و نهادههای تولید است، بنابراین با تصویب قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی تلاش شد تا از تکهتکه شدن زمینهای کشاورزی جلوگیری شود، اما متاسفانه بهصورت غیررسمی همچنان این روند ادامه دارد و این زمینها در حال تقسیم شدن بین وراث هستند. اگر قانونی وجود داشت که از تکهتکه شدن اراضی جلوگیری میکرد، اکنون درگیر این چالشها نبودیم.
راهکار پیشنهادی شما چیست؟
قانون تجمیع زمینهای خرد میتواند وراث را قانع کند تا گرچه زمین آنها سهمیهبندی شده است، اما بهصورت مشاع و مجازی میتوانند سهم خود را داشته باشند و باید کشت یکدست و برنامهریزیشده در زمینها انجام گیرد. برای مثال در ۱۰زمین یک هکتاری کشاورزان، بهصورت تعاونی و مشارکتی یک محصول مشترک کشت شود. این مسئله موجب صرفهجویی در هزینه و زمان شده و ضریب بهرهوری سرمایه و نیروی کار را افزایش خواهد داد.
مزایای این طرح چیست؟
زمانی که واحد سطح وسیعتر باشد، موجب صرفهجویی در استفاده از نهادهها میشود و با حمایت بخش مربوطه و با کمک مشوقها انجام میگیرد. مشاع شدن مجازی قطعات مجزا موجب انتقال سرمایه بر سر زمینها میشود، همچنانکه براساس مصوبه دولت اگر کشاورزان ۱۵درصد سرمایه آورده را پرداخت کنند، دولت ۸۵ درصد هزینه را در تجهیز آبیاری نوین به کشاورزان کمک میکند. توجه داشته باشید که استفاده از این تجهیزات برای زمینهای کوچک خیلی بهصرفه نیست و هزینه واحد سطح افزایش مییابد.
یکپارچهسازی زمینها این امکان را فراهم میکند تا ضمن افزایش بهرهوری، هزینههای واحد سطح کاهش یافته و فناوری بر سر زمینها برسد، در نتیجه زمینه لازم برای پیادهسازی الگوی کشت فراهم میشود. با سرمایهگذاری تشکلهای مشاع و تجمیع خردهمالکان در واقع تعاونیهای عظیمی بهوجود آمده و در نتیجه درآمد آنها افزایش خواهد یافت. بنابراین میتوانند روی فرآوری محصول سرمایهگذاری کنند؛ این مهم یک کار مشترک است که نیاز به مشوق و محرکهایی دارد.
متولی این امر چه کسی است؟
باتوجه به اینکه بیش از ۹۹ درصد بخش کشاورزی کشور خصوصی است و کمترین سهم را دولت در کشاورزی دارد،بنابراین دولت فقط میتواند با ارائه الگوی کشت، این نوع کشاورزی را مدیریت کند.
وی در پایان تاکید کرد: یکی از آثار سوء خردهمالکی را در زمینهای شمال کشور شاهد هستیم. طبق آخرین آمار، متوسط مالکیت زمین در قسمتهای شمالی کشور کمتر از 0.7هکتار است که عمدتا در آنها برنج کاشت میشود و یکی از دلایل عمده کشمکش تمامنشدنی سر برنج بین کشاورزان و دولت، همین خردهمالکی در زمینهای کشاورزی این بخش است.
بهدلیل کوچک بودن زمینها، کشاورزی جوابگوی هزینههای آنها نیست و ناچار به چانهزنی بر سر نرخ تعادلی تمامشده برنج هستند. تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و ساخت ویلا بهجای کشت محصول، رواج پروژههای صنعتی که آب و خاک شمال کشور را آلوده میکند، از تبعات خرد شدن زمینهای کشاورزی هستند و متاسفانه کسی به این مسئله توجه نمیکند.
سخن پایانی
کوچکی و پراکندگی اراضی، مانعی در استفاده بهینه از آب، زمین، نیروی انسانی، مکانیزاسیون و دیگر عوامل موثر در تولید کشاورزی هستند. در دنیای مدرن امروز که بیشتر امور بهویژه امور کشاورزی با استفاده از آخرین تکنولوژیها و مکانیزاسیون پیشرفته انجام میشود، متاسفانه بهدلیل کوچکی زمین یا عدم بهصرفهبودن، بیشتر کشاورزان با استفاده از سیستم بهرهبرداری سنتی و با ادوات کمتر پیشرفته به کشت و زرع میپردازند که این مهم همواره چالشهایی برای آنها و بهدنبال آن، برای امنیت غذایی ایجاد کرده است.
ناگفته نماند، هرچند خردهمالکی مشکلات گستردهای را برای تولید و بهرهوری رقم میزند، اما تغییر مرز اراضی و یکپارچهسازی، نیازمند توسعه زیرساختهایی است که بدون وجود این زیرساختها، مشکلات بعد از یکپارچهسازی بهمراتب بیشتر از شرایط قبل از آن خواهد بود.