-
در گفت‌وگوی صمت با کارشناسان بازار سرمایه و در ارزیابی عملکرد بورس تهران مطرح شد

کم‌رونقی ادامه‌دار

بازار سرمایه از ابتدای امسال تا پایان تیر، روزهای پررونقی را پشت‌سر نگذاشته است. البته این رکود و کم‌رونقی در طول بیش از ۳ سال اخیر ادامه یافته است. عملکرد نامطلوب بازار سرمایه آیینه تمام‌نمای شرایط اقتصادی کشور و سیاست‌های حاکم بر صنایع است.

کم‌رونقی ادامه‌دار

در چنین فضایی عملا عدم‌بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس، قابل‌پیش‌بینی بود. درحال‌حاضر انتخاب کابینه و تیم اقتصادی دولت چهاردهم، مهم‌ترین شاخصه موثر بر عملکرد بازار سرمایه است. البته چالش‌های بسیاری در مسیر تیم اقتصادی دولت خواهد بود. علاوه‌براین، انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده امریکا نیز در راه است. بدون تردید انتخاب دوباره دونالد ترامپ در مقام رئیس‌جمهوری امریکا، به‌منزله تحمیل شوک جدی به بازارها است و نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن عبور کرد، بنابراین نحوه تعامل دولت جدید با دنیا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و تاثیر بسزایی بر شرایط سودآوری صنایع و همچنین بهره‌وری بورس خواهد داشت.

 مشکلات همیشگی، مانع صعود

فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با صمت و در ارزیابی عملکرد بورس تهران از ابتدای امسال تا پایان تیر، اظهار کرد: رکود، وصف غالب برآیند کلی از عملکرد بورس تهران طی ماه‌ها و حتی سال‌های اخیر بوده است. چالش‌های حاکم بر اقتصاد کشور، با سرعت و شدت به‌مراتب بالاتری، عملکرد بازار سرمایه را نشانه گرفته و مانع رشد این بازار متناسب با ظرفیت‌های آن شده‌اند.

وی افزود: در همین‌حال از تغییرات مداوم در سیاست‌های حاکم بر عملکرد صنایع بزرگ بورسی می‌توان به‌عنوان دیگر چالشی نام برد که مانع سودآوری این صنایع و بهبود عملکرد بورس می‌شود. بسیاری از صنایع از جمله خودروسازان بزرگ کشور در طول سال‌های گذشته زیر تیغ قیمت‌گذاری دستوری بوده‌اند که به زیان انباشته قابل‌توجه در این بخش منتهی شده است. در همین‌حال بسیاری از صنایع با محدودیت جدی انرژی روبه‌رو هستند که از تولید و بهره‌وری و سودآوری آنها می‌کاهد. محدودیت در تامین برق صنایع در امسال به‌مراتب پررنگ‌تر از سال گذشته بوده است و پیش‌بینی می‌شود خسارت‌های جدی را به تولید و سودآوری صنایع وارد کند.

آقابزرگی در ادامه از سیاست‌های ارزی بانک مرکزی به‌عنوان دیگر چالش پیش‌روی صنایع نام برد و گفت: الزام به ارزان‌فروشی ارز و فاصله قیمتی قابل‌توجه میان دلار نیمایی و بهای این اسکناس امریکایی در بازار آزاد، دیگر چالشی است که صادرات صنایع و ارزآوری کشور را تحت‌تاثیر منفی قرار داده است.

وی از رشد نرخ بهره بانکی از ماه‌های پایانی سال ۱۴۰۲ به‌عنوان دیگر چالش جدی نام برد که سرمایه‌گذاری در بورس را متاثر کرده است و افزود: در چنین فضایی عملا فعالیت‌های صنعتی از صرفه اقتصادی خارج می‌شوند و رغبت به سرمایه‌گذاری در حوزه تولید کم می‌شود.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: تغییر دائمی قوانین و مقررات حاکم بر تولید و تجارت در سطوح مختلفی ادامه دارد که از جمله آن می‌توان به تغییر هرساله بهای انرژی بدون مشخص بودن دورنمایی از آینده، تحمیل حقوق دولتی قابل‌توجه به معادن و... اشاره کرد.

 وی افزود: تمام چالش‌های یادشده عملا مانع کسب بازدهی مناسب از بازار سرمایه بوده‌اند، بااین‌وجود ما همواره تاکید داریم که بورس تهران ارزنده است.

آقابزرگی در ادامه و در پاسخ به سوالی مبنی بر پیش‌بینی عملکرد بازار در آینده اظهار کرد: انتخاب وزرای دولت چهاردهم و تیم اقتصادی دولت، از اهمیت و اثرگذاری ویژه‌ای بر شرایط اقتصادی و همچنین عملکرد بازار سرمایه برخوردار است و به‌بیان دیگر، چشم‌انداز کوتاه‌مدت بازار سرمایه را روشن می‌کند. انتخاب تیم اقتصادی قوی برای رفع مشکلات حاکم بر اقتصاد، در اولویت‌های این دولت است، بااین‌وجود موانعی در این مسیر به‌چشم می‌خورد. کمااینکه به‌تازگی افراد منتسب به طیف اصولگرا، نسبت به انتخاب برخی اعضای کابینه، زاویه گرفته‌اند. این دودستگی در رده چالش‌هایی است که به زیان اقتصاد منتهی می‌شود و قابلیت اثرگذاری بر بورس را دارد.

وی افزود: در روز نخست انتخاب مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس دولت چهاردهم، شاهد رشد ۴ درصد نماگر بورس بودیم، اما این رشد ماندگار نبود و در ادامه اصلاح شد. در واقع بازار نیز مشکلات پیش‌روی دولت را می‌شناسد و نسبت به آنها موضع‌گیری می‌کند، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که کابینه اقتصادی دولت، بدون سهولت و چالش کار خود را آغاز کند.

آقابزرگی گفت: ما انتظار تغییراتی در بورس را می‌کشیم، اما این تغییرات و اصلاحات، زمانبر خواهند بود. بازار سرمایه یک دوره رکود ۳.۵ تا ۴ ساله را پشت‌سر گذاشته است و حال بازگشت آن به مسیر رشد، دور از ذهن نیست. البته مدت‌هاست که به بازگشت بورس به مسیر صعودی تاکید داشته‌ایم، اما در موقعیت کنونی کاهش حجم معاملات حکایت از آن دارد که ما فروشنده قابل‌توجهی در این بازار نداریم.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: از مجموع موارد یادشده می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که در آینده نزدیک نباید منتظر محرک ویژه‌ای در بازار بود، مگر آنکه تغییرات اساسی در سازمان بورس حاصل شود. بررسی عملکرد و بازدهی بازار سرمایه حکایت از آن دارد که از مرداد سال ۱۳۹۹ تاکنون، در نقطه صفر قرار داشته‌ایم، یعنی بازدهی شاخص کل نزدیک به صفر بوده است. حال چنانچه تغییرات اساسی در بدنه سازمان بورس حاصل شود، بازار در مسیر رونق و بهبود قرار خواهد گرفت.

دلار، محرک اصلی بازار

نیما آگاهی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با صمت اظهار کرد: چشم‌انداز بورس تهران در سال ۱۴۰۳، از سال گذشته نیز روشن و مثبت پیش‌بینی نمی‌شد. نبود دورنمای روشن برای بازار سرمایه در ۴ ماه اخیر تایید شده است. محرک‌های منفی موثر بر عملکرد بازار سرمایه به‌مراتب قوی‌تر از سیگنال‌های مثبت عمل می‌کنند.

وی افزود: متناسب با شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، تنها محرک بازار سرمایه، حرکت و رشد نسبی نرخ دلار است. در واقع باتوجه به مجموع شرایط حاکم بر صنعت و اقتصاد، محرک دیگری جز رشد بهای دلار را نمی‌توان برای بورس تهران، متصور شد.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: شرکت‌های تولیدکننده فلزات، مواد پتروشیمی و...، صنایع اصلی و شاخص‌ساز بورس ما را تشکیل می‌دهند. این صنایع در طول سال‌های اخیر با کمبود برق و گاز روبه‌رو بوده‌اند. محدودیت در تامین برق این صنایع در امسال به‌مراتب پررنگ‌تر ظاهر شده است. این کمبود عملا تولید را در این صنایع تحت‌تاثیر منفی قرار می‌دهد و از سودآوری صنایع به‌شدت خواهد کاست. خسارت‌های ناشی از قطع برق در مواردی غیرقابل‌جبران است.

آگاهی افزود: تحریم و محدودیت در تعاملات جهانی و همچنین نبود امکانی برای انتقال پول از طریق بانک، بر مشکلات این مجموعه‌های صنعتی می‌افزاید؛ به‌ویژه آنکه تجارت جزء جدایی‌ناپذیر تولید است و تاثیر بسزایی بر آن خواهد داشت، بنابراین باید اقرار کرد فعالان صنعتی و شرکت‌های بزرگ بورسی از این محل نیز متضرر می‌شوند و نمی‌توان افق روشنی برای تغییر شرایط در کوتاه‌مدت را متصور شد.

وی گفت: صنایع ما عموما با مشکلاتی همچون قیمت‌گذاری دستوری، تغییر هرروزه قوانین و مقررات، نبود ثبات، افت سرمایه‌گذاری، توسعه‌نیافتگی زیرساخت و... دست‌وپنجه نرم می‌کنند و همین چالش نیز از کارآیی آنها می‌کاهد. در چنین فضایی، نباید منتظر رشد سودآوری و اثرگذاری قوی آن بر بازدهی بورس بود.

آگاهی در پاسخ به سوالی مبنی بر سمت‌وسوی قیمتی دلار در آینده گفت: در هفته‌های اخیر شاهد روند ریزشی نرخ دلار با شیب ملایمی بوده‌ایم. تا روی کار آمدن دولت جدید، باید منتظر کاهش نسبی نرخ دلار و تداوم همین روند کنونی باشیم. تثبیت نرخ دلار در این دوره، توجیه سیاسی دارد. در همین‌حال باتوجه به شرایط صادرات نفت ایران، فروش دلار در این محدوده، توجیه‌پذیر است، بنابراین در آینده نزدیک نباید منتظر رشد چشمگیر بهای ارز در بازار آزاد باشیم. این کارشناس بازار سرمایه گفت: با روی کار آمدن دولت جدید و تنش‌های احتمالی در جریان بودجه‌ریزی سالانه و همچنین با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده، رشد نرخ دلار قابل‌پیش‌بینی خواهد بود.

وی درباره فاصله نرخ دلار در بازار آزاد و دلار نیمایی و تاثیر آن بر عملکرد صنایع و سودآوری بورس گفت: فاصله میان نرخ دلار در بازار آزاد و دلار نیمایی، همواره بوده است. بااین‌وجود باید خاطرنشان کرد رشد بهای ارز در بازار آزاد در یک فاصله زمانی به رشد نرخ دلار نیمایی منتهی می‌شود، بنابراین رشد نرخ دلار، محرک موثر بر بورس است.

آگاهی در پاسخ به سوالی درباره نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده و تاثیر آن بر عملکرد بازار سرمایه کشور اظهار کرد: این روزها شانس دونالد ترامپ برای حضور در مقام ریاست‌جمهوری جدید ایالات‌متحده افزایش ‌یافته است. همین انتخاب نیز می‌تواند به‌ضرر اقتصاد ایران تمام شود، بنابراین نخستین موضوعی که انتظار می‌رود دولت جدید به آن بپردازد، همین انتخابات امریکا است. مقابله با سیاست‌های ترامپ اهمیت بالایی دارد. در واقع یا باید از روز نخست برای مذاکرات جدید آماده بود یا برای عبور از چالش‌های احتمالی برنامه‌ریزی کرد.

وی افزود: ما در گذشته نیز، تجربه حضور ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور این کشور را داشته‌ایم، اما باتوجه به اینکه احتمالا تجربه انتخاب دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، تکرار می‌شود، انتظار می‌رود واکنش بازارها شدیدتر باشد. در واقع انتظار می‌رود شاهد نرخ دلار و اثرگذاری آن بر سایر بازارها باشیم.

آگاهی تاکید کرد: اکنون وضعیت اقتصاد ما در مقایسه با سال ۱۳۹۷ که تجربه حضور ترامپ را داشتیم، به‌مراتب دشوارتر است. از منظر منابع ارزی افت کرده‌ایم. بازارها تجربه این موضوع را دارند و به پیشواز انتخاب خواهند رفت، در نتیجه چالش‌ها برای دولت جدید بیشتر خواهد بود.

سخن پایانی

تغییرات مداوم در سیاست‌های حاکم بر عملکرد صنایع بزرگ بورسی، دیگر چالشی است که مانع سودآوری صنایع و بهبود عملکرد بورس می‌شود. بسیاری از صنایع در طول سال‌های گذشته زیر تیغ قیمت‌گذاری دستوری بوده‌اند که به زیان انباشته قابل‌توجه در این بخش منتهی شده است. در همین‌حال بسیاری از صنایع با محدودیت جدی انرژی روبه‌رو هستند که از تولید و بهره‌وری و سودآوری آنها می‌کاهد. محدودیت در تامین برق صنایع در امسال به‌مراتب پررنگ‌تر از سال گذشته بوده است و پیش‌بینی می‌شود خسارت‌های جدی را به تولید و سودآوری صنایع وارد کند. سیاست‌های ارزی بانک مرکزی دیگر چالش پیش‌روی صنایع است. الزام به ارزان‌فروشی ارز و فاصله قیمتی قابل‌توجه میان دلار نیمایی و بهای این اسکناس امریکایی در بازار آزاد، دیگر چالشی است که صادرات صنایع و ارزآوری کشور را تحت‌تاثیر منفی قرار داده است. رشد نرخ بهره بانکی از ماه‌های پایانی سال ۱۴۰۲ به‌عنوان دیگر چالش جدی سرمایه‌گذاری در بورس است. در چنین فضایی عملا فعالیت‌های صنعتی از صرفه اقتصادی خارج می‌شوند و رغبت به سرمایه‌گذاری در حوزه تولید کم می‌شود. تغییر دائمی قوانین و مقررات حاکم بر تولید و تجارت در سطوح مختلفی ادامه دارد که از جمله آن می‌توان به تغییر هرساله بهای انرژی بدون مشخص بودن دورنمایی از آینده، تحمیل حقوق دولتی قابل‌توجه به معادن و... اشاره کرد. تمام چالش‌های یادشده مانع کسب بازدهی مناسب از بازار سرمایه هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین