بررسی صمت از مسیر زنگزور و آینده تجارت منطقه

کریدوری که تاریخ ترانزیت را بازنویسی می‌کند

چند روزی است که نام «زنگزور» دوباره بر سر زبان‌ها افتاده؛ مسیری که سال‌ها در حد یک نقشه و گمانه‌زنی باقی مانده بود، اکنون به مرکز چالش‌های سیاسی و امیدهای اقتصادی منطقه بدل شده است. توافق اخیر میان ارمنستان و آذربایجان، با میانجیگری و تضمین ایالات‌متحده، وعده می‌دهد که این دالان باریک، اما استراتژیک را به شاهراهی برای اتصال آسیای میانه به اروپا از مسیر قفقاز جنوبی بدل کند. اما درست همان‌طور که شمشیر از دو لبه می‌برد، این کریدور هم در کنار فرصت‌های طلایی، سایه سنگین تهدید و بی‌ثباتی را با خود حمل می‌کند. واکنش تند تهران و هشدارهای صریح درباره «تغییرات ژئوپلتیک ناخواسته» نشان داد که بازی تازه‌ای در حال شکل‌گیری است که در آن، مسیرهای ترانزیتی نه‌فقط خطوط روی نقشه، بلکه ابزارهایی برای جابه‌جایی قدرت، نفوذ و پول هستند. در حالی که بانک جهانی از جهش سه‌برابری حجم ترانزیت در «مسیر میانی» تا سال ۲۰۳۰ سخن می‌گوید، بیمه‌گران، اپراتورهای لجستیک و صادرکنندگان با احتیاط بیشتری به این مسیر می‌نگرند. آینده زنگزور به‌همان اندازه که در گرو ریل و آسفالت است، در گرو دیپلماسی و ثبات سیاسی خواهد بود.

کریدوری که تاریخ ترانزیت را بازنویسی می‌کند

کریدوری که جغرافیا را دوباره معنا می‌کند

کریدور زنگزور در نگاه اول، تنها یک گذرگاه باریک در جنوب ارمنستان است که آذربایجان را از طریق نخجوان به ترکیه وصل می‌کند. اما اگر کمی از مقیاس نقشه بزرگ‌تر نگاه کنیم، این مسیر به بخشی از زنجیره‌ای تبدیل می‌شود که می‌تواند چین، آسیای میانه و اروپا را در مدت‌زمانی کوتاه‌تر و با هزینه‌ای کمتر به یکدیگر متصل کند. به‌ویژه پس از محدودیت‌ها و ناامنی‌های مسیر شمالی که از خاک روسیه می‌گذرد، مسیر میانی از قزاقستان، دریای خزر، آذربایجان و گرجستان اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. براساس گزارش بانک جهانی، اگر زیرساخت‌ها تکمیل و موانع سیاسی برطرف شود، حجم بار ترانزیتی این محور می‌تواند تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۱۱میلیون تن برسد؛ رقمی که می‌تواند قواعد بازی تجارت منطقه‌ای را عوض کند، اما این تصویر روشن، سایه‌های تیره‌ای هم دارد. ایران که خود را حلقه‌ای مهم در اتصال شرق و غرب می‌داند، نسبت به کمرنگ شدن نقش ترانزیتی‌اش هشدار داده و آشکارا اعلام کرده است که تغییرات ژئوپلتیک در مرزهای شمالی را برنمی‌تابد. همین واکنش‌ها، سرمایه‌گذاران و شرکت‌های حمل‌ونقل را در وضعیتی معلق قرار داده که هر تصمیم اقتصادی‌شان به یک ریسک سیاسی گره خورده است.

بازی تازه در زمین قدیمی

با امضای توافق اخیر، زمین قدیمی قفقاز جنوبی که دهه‌ها محل درگیری، جنگ و آتش‌بس‌های موقت بوده، اکنون صحنه بازی تازه‌ای شده که مهره‌هایش ابزار جنگی نیست بلکه ریل، کامیون، بیمه و سرمایه‌گذاری‌ هستند. ایالات‌متحده با ورود به این پرونده، پیام روشنی به بازیگران منطقه داده؛ واشنگتن قصد دارد نقش فعالی در شکل‌دهی آینده ترانزیت و تجارت در قفقاز داشته باشد. از سوی دیگر، ترکیه این کریدور را فرصتی استراتژیک برای تقویت جایگاه خود به‌عنوان پل تجاری آسیا و اروپا می‌بیند. آذربایجان نیز با به‌دست آوردن دسترسی زمینی مستقیم به نخجوان، نه‌تنها مسیرهای صادرات و واردات خود را کوتاه‌تر می‌کند، بلکه به یک نقطه اتصال حیاتی برای جریان کالا در منطقه بدل می‌شود. در این میان، ارمنستان در موقعیتی پارادوکسیکال قرار دارد؛ از یک‌سو درآمد ترانزیتی و فرصت توسعه زیرساخت‌ها را می‌بیند و از سوی دیگر، با فشارهای داخلی و دغدغه‌های امنیتی ناشی از حضور بازیگران خارجی روبه‌روست. درست در چنین فضایی است که هر کامیون و کانتینر عبوری از این مسیر، حامل وزن سنگین تصمیمات سیاسی و اقتصادی می‌شود.

اقتصاد در گروی بیمه صلح

از دید صرفا اقتصادی، باز شدن کریدور زنگزور می‌تواند مسیرهای جایگزین را کوتاه‌تر، سریع‌تر و در برخی موارد ارزان‌تر کند. این به‌ویژه برای کالاهای حساس به زمان، مانند قطعات صنعتی یا محصولات کشاورزی تازه، اهمیت دارد. اما اقتصاد، بی‌تفاوت به سیاست نیست؛ به‌محض بالا رفتن ریسک امنیتی، هزینه بیمه‌های حمل‌ونقل افزایش می‌یابد و این می‌تواند تمام صرفه‌جویی‌های احتمالی را از بین ببرد. فعالان لجستیک می‌دانند که در منطقه‌ای مانند قفقاز، یک تغییر کوچک در وضعیت مرزی می‌تواند به‌معنای توقف چندروزه یا حتی چند هفته‌ای محموله‌ها باشد. همین نگرانی باعث شده است بسیاری از شرکت‌ها، حتی در صورت باز بودن مسیر، همچنان به مسیرهای جایگزین از طریق ایران یا ترکیه فکر کنند. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که در بهترین سناریو، اگر ثبات برقرار شود، می‌توان در 3 سال آینده، شاهد رشد ۳۰ تا ۵۰ درصدی ترانزیت بود، اما در سناریوی بدبینانه، با تداوم تنش‌ها، کریدور عملا به یک مسیر کم‌کاربرد و پرهزینه تبدیل خواهد شد. بنابراین، آنچه این مسیر را سودآور یا زیانده می‌کند، نه‌فقط کیفیت آسفالت و تعداد واگن‌ها، بلکه کیفیت صلحی است که از آن محافظت می‌کند.

گذرگاه زنگزور تاثیر محدودی بر تجارت ایران دارد

مجیدرضا حریری، رئیس اتاق مشترک ایران و چین بااشاره به مباحث مطرح‌شده پیرامون گذرگاه «زنگزور» به صمت گفت: برخی می‌پرسند چند درصد از تجارت خارجی ما از این گذرگاه عبور می‌کند. 

واقعیت این است که سهم این مسیر در تجارت ما بسیار ناچیز است و حتی از آن سهم اندک نیز، تنها بخش کوچکی از طریق ارمنستان و گرجستان انجام می‌شود. اختلافات میان ارمنستان و آذربایجان بر سر مالکیت این خاک، ارتباط مستقیمی با ایران ندارد. حتی ممکن است فردا در ارمنستان کودتا یا تغییرات سیاسی رخ دهد، اما این لزوما به‌معنای بسته شدن مسیر برای ما نیست.

حجم تجارت زمینی و مسیرهای اصلی

حریری بااشاره به آمار حمل‌ونقل زمینی اظهار کرد: در مقابل حجم بالای تردد کامیون‌ها از مرز آستارا به‌سمت آذربایجان، عبور از گذرگاه زنگزور بسیار محدود است. مسیرهای اصلی ما مرز بازرگان با ترکیه و مرز آستارا با جمهوری آذربایجان هستند. هر زمان که با ترکیه اختلاف پیدا می‌کنیم، فشار اصلی بر این مسیرها وارد می‌شود. از مرز ایران با ارمنستان نیز بخشی از کالاها به گرجستان منتقل می‌شود، اما حجم آن به‌قدری اندک است که بزرگ‌نمایی‌های اخیر بیشتر جنبه سیاسی دارد.

نگرانی بزرگ‌تر در حوزه سیاست خارجی

رئیس اتاق مشترک ایران و چین با تاکید بر اولویت‌های سیاست خارجی گفت: به‌نظر من، نگرانی بزرگ‌تر در جای دیگری است. اگر اختلاف ما با امریکا ادامه پیدا کند، این کشور می‌تواند از نقاط ضعف ما استفاده کند. حتی احتمال دارد با همکاری برخی کشورهای منطقه، ادعاهایی درباره جزایر ایرانی مطرح کند.

حریری بااشاره به ادعاهای امارات درباره جزایر سه‌گانه بیان داشت: این تهدیدات بسیار جدی‌تر از مسئله گذرگاه زنگزور است. اگر امریکا بخواهد فشار وارد کند، نقطه قدرتش در منطقه خلیج‌فارس است و می‌تواند از این موقعیت علیه ما استفاده کند. در چنین شرایطی، گذرگاه‌های این‌چنینی کوچک‌ترین مشکل ما خواهند بود.

مسیرهای تجاری ایران در حال بسته شدن هستند

مسعود دانشمند، کارشناس تجارت بااشاره به تحولات اخیر در پروژه‌های منطقه‌ای به صمت گفت: تمام این اتفاقات، ما را در مسیر قفل شدن قرار می‌دهند. ممکن است تبدیل به کشوری جزیره‌ای ‌شویم که دسترسی به بازارهای بین‌المللی ندارد. این روند، فعالیت تجاری ما را به‌شدت دشوار می‌کند و حضورمان در بازارهای خارجی را محدود خواهد کرد. 3 ماه پیش که با شما صحبت کردم، هنوز این مسائل مطرح نشده بود. اما ما به‌موقع اقدام نکردیم. امروز نیز همان شرایط حاکم است و اگر تدبیر نکنیم، باید منتظر مشکلات بیشتری باشیم.

نقش امریکا و احتمال بسته شدن مسیرها

دانشمند بااشاره به سهم بالای امریکا در این پروژه اظهار کرد: به‌نظر من، مسیر تجاری برای ایران بسته خواهد شد، چراکه امریکایی‌ها تا ۹۹ سال امتیاز گرفته‌اند. این موضوع را می‌توان با قرارداد ترکمنچای مقایسه کرد که بخشی از سرزمین‌های ما مانند آذربایجان، ارمنستان و بخش‌هایی از گرجستان از دست رفت. اکنون تنها مسیر ما برای دسترسی به آسیای میانه، از یک مسیر خاص عبور می‌کند و با این شرایط، هزینه تجارت ما افزایش می‌یابد. حتی ممکن است برخی کشورها ارتباطات تجاری خود با ایران را قطع کنند.

اهمیت روابط با همسایگان

دانشمند با تاکید بر ضرورت بهبود روابط خارجی گفت: اگر با دنیا آشتی کرده و روابط صحیحی برقرار کنیم، می‌توانیم سهمی از این پروژه‌ها داشته باشیم. اما بدون این روابط، احتمالا هیچ سهمی نصیب ما نخواهد شد. تجربه کانال مانش بین انگلیس و فرانسه نیز نشان می‌دهد که همکاری میان کشورهای کلیدی، شرط اصلی بهره‌برداری اقتصادی است.

خطر وابستگی ترانزیتی به ترکیه

وی بااشاره به اهمیت مسیرهای جایگزین ادامه داد: در صورت مسدود شدن این مسیر، ترکیه به تنها گذرگاه ما تبدیل می‌شود و این امر می‌تواند مشکلاتی جدی برای ترانزیت کالای ایرانی ایجاد کند. در حال‌ حاضر نیز، کامیون‌های ایرانی در مرز ترکیه با مشکلات مواجهند.

ضرورت هوشیاری و حضور فعال

دانشمند در پایان تاکید کرد: چالش اصلی، ایجاد صلح و همکاری با کشورهای اطراف است. وزارت امور خارجه باید هوشیار باشد، چراکه بازیگران منطقه‌ای بدون حضور ما، در حال تفاهم و توافق هستند.

 ابعاد اقتصادی این موضوع بسیار گسترده است و اگر ظرف 3 تا 4 سال آینده اقدامی نکنیم، وضعیت تجاری ما به‌طورکامل از بین خواهد رفت. باید به یکی از شرکت‌های بین‌المللی پیوسته و بخشی از سهام این کریدور را خریداری کنیم تا سهمی در آن داشته  باشیم.

سخن پایانی

کریدور زنگزور بیش از آنکه یک پروژه عمرانی باشد، یک آزمون بزرگ برای دیپلماسی و مدیریت ریسک منطقه‌ای است. این مسیر می‌تواند به پلی برای رونق تجارت و کاهش وابستگی به مسیرهای پرخطر تبدیل یا به میدان مینی بدل شود که هر لحظه احتمال انفجارش وجود دارد. واقعیت این است که در دنیای امروز، تجارت و سیاست به‌قدری درهم‌تنیده‌اند که موفقیت هر کریدور ترانزیتی به همان اندازه که به زیرساخت و سرمایه وابسته است، به میزان اعتماد میان بازیگران نیز نیاز دارد. زنگزور در حال‌ حاضر هم برای برخی کشورها، نوید سودهای بزرگ را می‌دهد و هم برای برخی دیگر، زنگ خطر کاهش نفوذ و درآمد را به‌صدا درآورده است. سرنوشت این پروژه به‌طورمستقیم به کیفیت توافق‌های امنیتی، تعامل‌های منطقه‌ای و توانایی مدیریت بحران‌ها بستگی دارد. شاید روزی برسد که کامیون‌ها و قطارها در این مسیر بدون توقف و بیم حرکت کنند، اما تا آن روز، زنگزور بیش از هر چیز، یک پرونده باز است؛ پرونده‌ای که در آن قلم‌های دیپلمات‌ها به‌اندازه ریل‌کوب‌ها و بولدوزرها سرنوشت‌سازند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین