-
صمت در پی سفر رئیس‌جمهوری به پاکستان بررسی کرد

بازاری به بزرگی یک فرصت فراموش‌شده

در شرایطی که چشم بسیاری از بازیگران اقتصادی ایران به‌سمت شرق دور یا غرب آسیا دوخته شده، بازار پاکستان، با تمام ظرفیت‌هایش، همچنان در حاشیه ذهن تصمیم‌سازان باقی مانده است؛ بازاری که نه‌تنها ظرفیت مصرفی بالا دارد، بلکه دروازه‌ای برای اتصال به بازارهای آسیای‌جنوبی، چین، آسیای‌مرکزی و حتی شرق افریقا به‌شمار می‌آید. باوجود اشتراکات عمیق فرهنگی، زبانی و مذهبی میان 2 کشور، رابطه اقتصادی ایران و پاکستان طی 2 دهه اخیر هرگز به‌ سطحی که انتظار می‌رود، نرسیده است. در حالی‌ که کشورهای منطقه با شتابی فزاینده در حال تقویت پیوندهای خود با پاکستان هستند، ایران همچنان درگیر چالش‌هایی مانند ضعف زیرساختی، تحریم‌های خارجی و ناهماهنگی در تصمیم‌گیری‌های داخلی باقی مانده است. پاکستان، به‌عنوان یکی از کشورهای پرجمعیت منطقه با اقتصادی متنوع، فرصت‌های بزرگی را پیش‌روی ایران گذاشته که اگر با نگاهی راهبردی و واقع‌بینانه دنبال شود، می‌تواند به احیای جایگاه منطقه‌ای ایران در عرصه تجارت منجر شود. این پرسش اکنون مطرح است که آیا تهران می‌تواند با عبور از الگوهای سنتی، وارد مرحله‌ای نو از تعامل اقتصادی با همسایه شرقی خود شود یا نه؟

بازاری به بزرگی یک فرصت فراموش‌شده

اهداف و برنامه‌های سفر به پاکستان

مسعود پزشکیان به دعوت شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان و برای سفری ۲روزه به پاکستان رفت. رئیس‌جمهوری با هدف توسعه همکاری‌های دوجانبه میان ایران و پاکستان به اسلام‌آباد سفر کرده و در جریان این سفر موضوعات مختلف دفاعی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی مدنظر طرفین قرار گرفت و دیدار با مقامات سیاسی، امنیتی و اقتصادی از جمله برنامه‌های سفر رئیس‌جمهوری بود.

پزشکیان پیش از سفر اعلام کرد که هدف دشمن، اختلاف میان مسلمانان است و با این سفر تلاش می‌کند نقشه دشمن را نقش بر آب کند، همچنین عنوان کرد که برنامه داریم که مبادلات تجاری فی‌مابین را به ۱۰میلیارد دلار در سال افزایش دهیم. پزشکیان در روز دوم سفر پس از برگزاری مراسم استقبال رسمی، دیدارهایی با نخست‌وزیر، رئیس‌جمهوری و روسای مجالس ملی و سنای پاکستان داشت.

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز بااشاره به روابط فی‌مابین تهران و اسلام‌آباد گفت: روابط ما در چند سال اخیر در حوزه‌های تجاری، فرهنگی، فناوری و نیز سیاسی رشد بسیار خوبی داشته و این سفر نقطه عطفی در این زمینه است.

در دیدار وزرای خارجه ایران و پاکستان بر تعهد ۲ کشور برای تقویت روابط تهران و اسلام‌آباد، با تمرکز بر گسترش همکاری‌ها برای ثبات منطقه‌ای، تجارت و همکاری اقتصادی، تاکید شد و افزایش تعامل دوجانبه در زمینه‌های کلیدی موردعلاقه متقابل محور مذاکره قرار گرفت.

مقامات عالی‌رتبه ایران و پاکستان در حضور سران 2 کشور، ۱۲سند همکاری در حوزه‌های مختلف علمی و فناوری، حمل‌ونقل و ترانزیت، اقتصادی و تجاری، گردشگری و کشاورزی امضا کردند.

دیپلماسی فعال همسایگی

سفر پزشکیان به اسلام‌آباد در حالی انجام شد که ایران و پاکستان در چارچوب نظم نوین منطقه‌ای، در حال ترسیم نقشه‌ای جدید از همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی هستند؛ نقشه‌ای که از توسعه تجارت تا مقابله با تروریسم و حمایت از فلسطین را در برمی‌گیرد. سفر رسمی رئیس‌جمهور ایران به پاکستان، تنها یک دیدار تشریفاتی نبود، بلکه نشانه‌ای از اراده جدی 2 کشور برای ارتقای روابط در سطح راهبردی است. حضور هیات عالی‌رتبه سیاسی و اقتصادی در این سفر، گویای تمرکز بر توسعه همه‌جانبه روابط دوجانبه است؛ به‌ویژه پس از سفر اخیر شهباز شریف به تهران که گامی موثر در مسیر گفت‌وگوهای منظم و متقابل محسوب می‌شود. 2 کشور با بهره‌گیری از اشتراکات تمدنی، فرهنگی و دینی از ظرفیت بالایی برای شکل‌دهی به الگویی بومی در سیاست همسایگی برخوردار هستند.

اقتصاد؛ محور همگرایی و مقاومت

با رشد ۱۳.۶درصدی در مبادلات تجاری 2 کشور، اکنون اقتصاد به‌عنوان پیشران اصلی روابط تهران و اسلام‌آباد عمل می‌کند. سهم سه‌برابری ایران از تراز مثبت تجاری و هدف‌گذاری برای افزایش سطح مبادلات از ۳میلیارد دلار، نشان از پویایی روند همکاری‌های اقتصادی دارد. احیای پایانه‌ها و بازارچه‌های مرزی، همکاری بندری در چابهار و مکران و تمرکز بر توسعه استان‌های مرزی، مولفه‌هایی هستند که می‌توانند ایران و پاکستان را به مرکز اتصال اقتصادی آسیای‌مرکزی، جنوب آسیا و خلیج‌فارس تبدیل کنند. اجرایی شدن خط لوله صلح نیز می‌تواند تضمینی راهبردی برای امنیت انرژی منطقه باشد.

امنیت جمعی؛ پاسخ به تهدیدات مشترک

مرزهای طولانی ایران و پاکستان، همجواری با افغانستان و تهدیدات ناشی از تروریسم و مداخلات فرامنطقه‌ای، بر لزوم ارتقای همکاری‌های امنیتی میان 2 کشور افزوده است. توافقات دفاعی پیشین، برگزاری رزمایش‌های مشترک و تلاش برای بازگشت مهاجران افغان از بسترهای اعتماد متقابل در حوزه امنیتی هستند. سابقه حمایت‌های متقابل ایران و پاکستان در بحران‌های منطقه‌ای همچون جنگ غزه و منازعه کشمیر، به‌روشنی از درک مشترک راهبردی در برابر تهدیدات حکایت دارد. پیوند امنیتی میان تهران و اسلام‌آباد نه‌تنها ضامن ثبات دوجانبه، بلکه الگویی برای امنیت منطقه‌محور در غرب آسیا است.

همگرایی منطقه‌ای و جهانی در مقابل سلطه‌گران

به‌گزارش نورنیوز، در جهانی که نظم نوین به‌سوی تعاملات منطقه‌گرا و سازمان‌های چندجانبه نظیر بریکس و شانگهای پیش می‌رود، نقش کشورهایی چون ایران و پاکستان پررنگ‌تر شده است. عضویت در سازمان همکاری شانگهای، تعامل نزدیک با قدرت‌هایی نظیر چین و روسیه و مشارکت در پروژه‌های کلانی مانند «یک کمربند ـ یک جاده» ظرفیت‌هایی را فراهم آورده که به سیاست‌های ضدسلطه‌گرایانه مشروعیت و قدرت بیشتری می‌بخشد. از سوی دیگر، وحدت موضع تهران و اسلام‌آباد در قبال اشغالگری رژیم‌صهیونیستی و حمایت از مردم غزه، هم در عرصه جهانی و هم در صحنه منطقه‌ای، جلوه‌ای از همگرایی مقاومت‌محور و عدالت‌خواهانه آنان است.

ظرفیت‌های مغفول در روابط ایران و پاکستان

اگرچه ایران و پاکستان بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند و همزمان در فرهنگ، تاریخ، مذهب و منافع منطقه‌ای اشتراک‌های زیادی دیده می‌شود، اما حجم مبادلات تجاری میان 2 کشور به‌طرز قابل‌توجهی پایین‌تر از سطح ظرفیت‌ها است. در حال‌ حاضر، حجم تجارت دوجانبه در خوش‌بینانه‌ترین برآوردها کمتر از 2 میلیارد دلار در سال است؛ رقمی که در مقایسه با تجارت پاکستان با چین (بیش از ۲۰میلیارد دلار)، امارات (بیش از ۱۰میلیارد دلار) یا حتی عربستان‌سعودی، نشان‌دهنده جایگاه ناچیز ایران در معادلات اقتصادی اسلام‌آباد است. در حالی که ایران می‌تواند در حوزه‌هایی مانند صادرات گاز و برق، سیمان، میوه، خدمات فنی و مهندسی و حتی گردشگری سلامت، نقش‌آفرینی پررنگی داشته باشد. از سوی دیگر، واردات برنج، منسوجات، دارو و محصولات کشاورزی از پاکستان می‌تواند نیاز بخشی از بازار ایران را تامین کند. با این حال، نبود سیستم بانکی شفاف، فقدان توافقنامه‌های تجارت ترجیحی، ضعف در لجستیک مرزی و کارشکنی برخی گروه‌های شبه‌نظامی در مناطق مرزی، روند این همکاری را به‌شدت کند کرده‌اند. از طرفی، بی‌توجهی نهادهای سیاست‌گذار اقتصادی ایران به این بازار در سال‌های گذشته، سبب شده است که پاکستان به گزینه‌هایی همچون چین و امارات، تکیه بیشتری پیدا کند؛ روندی که به‌راحتی قابل‌‎بازگشت نیست.

رقابت در میدان اسلام‌آباد

بازار پاکستان به دلایل متعددی برای قدرت‌های منطقه‌ای جذاب است: جمعیت بالا، نرخ رشد مصرف، پروژه‌های زیرساختی گسترده و دسترسی به کریدورهای ترانزیتی و دریایی مهم. در این میان، چین با پروژه بلندپروازانه کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان (CPEC) عملا شریک راهبردی اسلام‌آباد در توسعه زیرساخت‌ها، انرژی، حمل‌ونقل و صنعت شده است. ترکیه نیز با تکیه بر برندهای معتبر صنعتی و غذایی خود، سهم مهمی در بازار خرده‌فروشی و مصرف‌کننده پاکستان دارد. امارات و عربستان نیز با نفوذ مالی و سرمایه‌گذاری‌های بانکی، موقعیتی استراتژیک در اقتصاد پاکستان برای خود ایجاد کرده‌اند. در این میان، ایران به‌دلیل مشکلات بانکی ناشی از تحریم‌ها، عدم‌اتصال موثر به زنجیره‌های تامین و صادرات و همچنین ناهماهنگی میان نهادهای دولتی و خصوصی، در این رقابت چندجانبه عقب مانده است. برای جبران این عقب‌ماندگی، لازم است ایران وارد مرحله‌ای از «دیپلماسی اقتصادی فعال» شود؛ دیپلماسی‌ که نه‌تنها به عقد قراردادهای بلندمدت و ترجیحی می‌انجامد، بلکه به حضور مستمر شرکت‌های ایرانی در پاکستان و حمایت دولت از فعالیت‌های بخش خصوصی معنا می‌دهد. اکنون زمان آن رسیده است که اقتصاد در صدر اولویت‌های سیاست همسایگی ایران با پاکستان قرار گیرد و مسیر تعامل، از شعار به کنش واقعی تغییر جهت دهد.

بازار پاکستان، با همه چالش‌ها و پیچیدگی‌هایش، بازاری است که برای همیشه در دسترس نخواهد ماند. چین، امارات، عربستان و دیگر رقبای ایران، نه با وعده، بلکه با سرمایه‌گذاری واقعی و سیاست‌گذاری منسجم در این بازار، جای پای خود را تثبیت کرده‌اند. ایران اگر می‌خواهد سهمی از این بازار داشته باشد، باید فراتر از نگاه سنتی به روابط همسایگی بیندیشد و مسیرهای نوینی برای اتصال اقتصادی تعریف کند. همکاری در حوزه انرژی، ترانزیت، گردشگری، آموزش، سلامت و خدمات فنی و مهندسی می‌تواند شاکله چنین رویکردی باشد. اگر این مسیر با عزم جدی سیاست‌گذاران همراه شود، می‌توان امید داشت که ایران نه‌تنها جایگاه اقتصادی خود را در پاکستان بازسازی کند، بلکه از این مسیر، به عمق راهبردی خود در آسیای‌جنوبی و فراتر از آن نیز بیفزاید. تعلل بیش از این، تنها به تثبیت موقعیت رقبای منطقه‌ای خواهد انجامید.

سخن پایانی

اگرچه نگاه سنتی حاکم بر روابط ایران و پاکستان عمدتا مبتنی بر ملاحظات سیاسی و امنیتی بوده، اما در شرایط کنونی، بازتعریف این رابطه برمبنای منافع اقتصادی، یک ضرورت غیرقابل‌انکار است. پاکستان با جمعیتی بیش از ۲۴۰میلیون نفر و اقتصاد در حال توسعه، نیازهای گسترده‌ای در زمینه انرژی، زیرساخت، کشاورزی، سلامت و آموزش دارد؛ نیازهایی که ایران، به‌ویژه در حوزه خدمات فنی و مهندسی، توان پاسخگویی به آنها را دارد. اما برای تحقق این چشم‌انداز، ایران باید از نگاه صرفا شعاری و نمادین عبور کرده و به‌سمت عملیاتی کردن پروژه‌های مشترک، فعال‌سازی بازارچه‌های مرزی، ارتقای حمل‌ونقل جاده‌ای و ریلی و رفع موانع بانکی و تعرفه‌ای حرکت کند. تجربه نشان داده است که بدون چارچوب‌های نهادی پایدار و هماهنگی در سطح سیاست‌گذاری داخلی، توسعه روابط اقتصادی تنها در حد شعار باقی خواهد ماند. باید دید آیا دستگاه‌های اقتصادی کشور می‌توانند در تعامل با همتایان پاکستانی، سازکارهایی موثر برای فعال‌سازی این ظرفیت‌ها طراحی کنند یا بار دیگر، فرصت‌ها به‌راحتی از دست خواهند رفت.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین