-
در بررسی صمت از ابعاد مختلف طرح «بن سفر» نمایان شد

آزمونی برای نجات گردشگری داخلی

ایران با داشتن تمدنی چندهزار ساله، تنوع اقلیمی بی‌نظیر، جاذبه‌های تاریخی ثبت‌شده در یونسکو و فرهنگ غنی، یکی از ۱۰ کشور اول جهان از نظر ظرفیت گردشگری محسوب می‌شود. با این حال، سهم ایران از بازار جهانی گردشگری همچنان ناچیز است و این صنعت در سال‌های اخیر نتوانسته جایگاه واقعی خود را در اقتصاد ملی پیدا کند.

آزمونی برای نجات گردشگری داخلی

در حالی‌که بسیاری از کشورها از صنعت گردشگری به‌عنوان یکی از پیشران‌های رشد اقتصادی، اشتغالزایی و توسعه پایدار استفاده می‌کنند، در ایران این بخش با چالش‌های ساختاری، مدیریتی، و بین‌المللی متعددی روبه‌روست.

 از سوی دیگر در شرایطی که تورم بالا، کاهش قدرت خرید و رکود اقتصادی باعث کاهش جدی سفرهای داخلی شده، دولت با طرح‌هایی مانند بن سفر یا یارانه سفر در تلاش است تا صنعت گردشگری کشور را از رکود خارج کند. این طرح قرار است با تخصیص یارانه به سفرهای داخلی، امکان سفر را برای اقشار کم‌درآمد فراهم کند؛ سیاستی که در کشورهای مختلف تجربه شده، اما در ایران با موانع جدی‌تری روبه‌روست. صمت در این گزارش به جایگاه سفر و گردشگری در سبد معیشت خانوار پرداخته و تاثیر برنامه جدید دولت در توسعه گردشگری را بررسی کرده است.

گنجینه‌ای پنهان زیر خاک غفلت

ایران با ۴ فصل همزمان، ۱۳اقلیم مختلف و تنوعی از کویر تا جنگل، از شمال با دریای خزر و جنگل‌های هیرکانی تا جنوب با سواحل خلیج‌فارس و دریای عمان، ظرفیت میزبانی از انواع گردشگری را دارد؛ از اکوتوریسم و طبیعت‌گردی تا ورزش‌های زمستانی، کوهنوردی و سافاری.

از سوی دیگر بیش از ۲۶ اثر ثبت جهانی‌شده یونسکو، صدها شهر تاریخی (از جمله شیراز، اصفهان، یزد، کرمان، تبریز، همدان و شوش) و هزاران اثر ملی، ایران را به بهشتی برای گردشگران فرهنگی و تاریخی تبدیل کرده است. پرشیا همچنان برای میلیون‌ها نفر در دنیا تداعی‌گر تاریخ، شکوه و تمدن است.

قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم و اتصال طبیعی به بازارهای گردشگری در آسیای میانه، قفقاز، ترکیه، خلیج‌فارس و شبه‌قاره هند نیز موقعیتی استثنایی برای توسعه گردشگری منطقه‌ای و بین‌المللی به ایران می‌دهد. علاوه بر موارد یادشده، ایران در حوزه‌هایی مانند گردشگری سلامت (درمان ناباروری، جراحی زیبایی، چشم‌پزشکی) و گردشگری مذهبی (مشهد و قم) ظرفیت بالایی دارد. همچنین غذاهای متنوع ایرانی از جمله مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگران خارجی محسوب می‌شود، هرچند تاکنون به‌درستی برند نشده‌اند.

فرصت‌هایی که از دست می‌روند

ظرفیت‌های درآمدزایی از صنعت گردشگری ایران باوجود کاستی‌های ریشه‌ای، سال‌هاست که منجر به از دست دادن بسیاری از فرصت‌ها شده است. زیرساخت ناکافی و تحریم‌ها، ظرفیت‌های گردشگری را مغفول گذاشته و در کنار فقدان برنامه‌ریزی پایدار و مدیریت منسجم و برخی موانع فرهنگی و قانونی، شرایط امروز را برای این صنعت ایجاد کرده است.

فقدان هتل‌های استاندارد بین‌المللی، حمل‌ونقل ناکارآمد (به‌ویژه در راه‌آهن و پروازهای داخلی)، ضعف خدمات شهری برای گردشگر خارجی و پایین بودن سطح آموزش پرسنل گردشگری از مهم‌ترین مشکلات زیرساختی هستند. از سوی دیگر تحریم‌های سیاسی، محدودیت‌های ویزا، مشکلات بانکی و فضای رسانه‌ای منفی جهانی باعث کاهش اعتماد گردشگران خارجی و شرکت‌های بین‌المللی به حضور در بازار ایران شده‌اند.

فعالان این صنعت تغییرات متعدد مدیریتی، عدم‌انسجام در سیاست‌گذاری و نگاه شعاری به گردشگری را از دیگر موانع شکل‌گیری یک استراتژی ملی منسجم برای توسعه گردشگری می‌دانند و معتقدند گردشگری در ایران هنوز بیشتر سیاسی است تا اقتصادی.

باتوجه به موارد یادشده، گرچه ایران از منظر فرهنگی بسیار غنی است، اما برخی موانع قانونی و محدودیت‌های اجتماعی برای گردشگران خارجی، تجربه گردشگری را برای برخی گروه‌ها (به‌ویژه زنان، گردشگران اروپایی و جوانان) دشوار می‌سازد.

سهم ناچیز گردشگری در اقتصاد ملی و سبد خانوار

براساس آمار سهم مستقیم گردشگری از تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران طی سال‌های اخیر، بین ۱.۵ تا ۲.۵ درصد برآورد شده است. در مقایسه، این رقم در ترکیه حدود ۵ تا ۷ درصد و در کشورهایی مثل اسپانیا، تایلند یا امارات بالای ۱۰درصد است.

 سهم کل (مستقیم و غیرمستقیم) گردشگری از اقتصاد ایران (شامل مشاغل مرتبط، حمل‌ونقل، غذا، صنایع‌دستی و...) به‌طورمیانگین حدود ۵ درصد تخمین زده می‌شود، اما همچنان پایین‌تر از ظرفیت واقعی کشور است.

در سال‌های پیش از کرونا، ایران سالانه بین ۷ تا ۹ میلیون گردشگر خارجی جذب می‌کرد که عمدتا از کشورهای همسایه (عراق، آذربایجان، افغانستان، ترکیه و پاکستان) بودند. با این حال، سهم گردشگری از تولید ناخالص داخلی کشور کمتر از ۲ درصد است؛ عددی که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به بالای ۱۰درصد می‌رسد.

در سال‌های اخیر، گردشگری داخلی رونق گرفته، اما درآمدزایی آن بسیار پایین‌تر از ظرفیت آن است؛ عمدتا به‌دلیل هزینه بالای سفر، ضعف زیرساخت‌ها و کاهش قدرت خرید مردم رخ داده است.

در بخش گردشگری داخلی نیز باوجود رونق سفرهای نوروزی و تابستانی، کمبود خدمات استاندارد و هزینه‌های بالای سفر داخلی موجب شده است بسیاری از مردم، سفر را از سبد خانوار حذف کنند.

همچنین براساس گزارش‌های رسمی، نزدیک به یک میلیون شغل به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با گردشگری در ارتباط هستند که حدود ۵ تا ۶ درصد اشتغال کل کشور را شامل می‌شود.

سهم گردشگری در سبد خانوار

باوجود ظرفیت‌های فراوان گردشگری در ایران، سهم این بخش در سبد هزینه خانوار ایرانی به‌شکل معناداری پایین است. بررسی داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که کمتر از ۲ تا ۳ درصد از کل هزینه‌های خانوار به تفریح، سفر و گردشگری اختصاص دارد و از این میزان، سهم سفرهای تفریحی، اقامت و حمل‌ونقل گردشگری حدود یک تا ۱.۵ درصد تخمین زده می‌شود.

در مقایسه، در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، این سهم بین ۵ تا ۱۰ درصد است و بخش بزرگی از خانوارها به‌طورمنظم برای تعطیلات سالانه برنامه‌ریزی می‌کنند. در ایران اما، بسیاری از خانواده‌ها به‌دلیل افزایش هزینه‌ها، تورم، و نبود خدمات سفر ارزان، سفر را از سبد مصرف خود حذف کرده‌اند.

کارشناسان معتقدند؛ کاهش سهم گردشگری در سبد خانوار، نه‌فقط یک مسئله اقتصادی، بلکه هشداری اجتماعی است؛ چراکه گردشگری داخلی علاوه بر اثرات مثبت روانی، باعث رونق اقتصاد محلی، اشتغالزایی و افزایش سرمایه اجتماعی می‌شود.

سیاست حمایتی دولت برای احیای گردشگری داخلی

براساس آمار رسمی، سهم تفریح و سفر از کل هزینه‌های خانوارهای ایرانی کمتر از ۳ درصد است و این سهم در خانوارهای دهک‌های پایین حتی پایین‌تر هم هست. کارشناسان معتقدند؛ کاهش سهم سفر در سبد مصرف خانوار، تنها یک مشکل اقتصادی نیست، بلکه تبعات روانی و اجتماعی گسترده‌ای نیز به‌همراه دارد.

در شرایطی که سهم سفر از سبد هزینه خانوار ایرانی به پایین‌ترین حد در سال‌های اخیر رسیده، دولت با طرح‌هایی مانند «بن سفر»، تلاش دارد بازار گردشگری داخلی را احیا کند. اما این سیاست حمایتی تا چه اندازه می‌تواند کارساز باشد؟

این سیاست، که در برخی کشورها مانند چین، ترکیه و فرانسه نیز اجرا شده، به‌دنبال تحریک تقاضای سفر در میان اقشار متوسط و ضعیف جامعه است تا هم گردشگری داخلی جان بگیرد و هم بنگاه‌های کوچک گردشگری از رکود نجات یابند.

به‌گفته مسئولان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، در فاز اول این طرح قرار است کارت‌های اعتباری سفر یا تخفیف‌های مشخص برای اقامت، حمل‌ونقل و تورهای داخلی به برخی از خانوارها تعلق گیرد. هدف این است که سفر، از یک کالای لوکس به یک حق اجتماعی فراگیر تبدیل شود.

کارشناسان بر این باورند؛ در صورتی که این تسهیلات به‌صورت عادلانه توزیع شده و به مقصدهای کمتر توسعه‌یافته سوق داده شود، می‌تواند باعث رشد توریسم محلی، اشتغالزایی و رونق اقامتگاه‌های بوم‌گردی شود.

در عین حال برخی تحلیلگران هشدار می‌دهند که اگر این طرح با بودجه پایدار، نظارت دقیق و زیرساخت مناسب همراه نباشد، می‌تواند به نتیجه معکوس منجر شود. در شرایطی که بسیاری از استان‌ها با کمبود خدمات اقامتی، حمل‌ونقل فرسوده یا تورم فصلی مواجهند، افزایش ناگهانی سفر ممکن است به گرانی، ازدحام و نارضایتی عمومی منجر شود.

قرار است در فاز اول اجرای این طرح، بن سفر به‌صورت تخفیف‌نامه، کارت اعتباری یا تسهیلات کوتاه‌مدت برای سفرهای داخلی ارائه می‌شود. هدف اصلی این طرح، تحریک تقاضا برای سفر، افزایش اشتغال در بخش گردشگری و کمک به کسب‌وکارهای محلی در مقاصد گردشگری است.

مسئولان وزارت میراث فرهنگی و گردشگری وعده داده‌اند که این حمایت‌ها براساس سطح درآمدی خانوارها، اولویت‌های منطقه‌ای و نوع سفر (گردشگری فرهنگی، طبیعی، سلامت و...) طراحی شود.

صنعت گردشگری ایران برای شکوفایی، نیاز به تدوین یک استراتژی ملی جامع و فرابخشی با تمرکز بر توسعه پایدار و اقتصادی گردشگری دارد.

گردشگری کالای لوکس شده است

مرتضی افقه، کارشناس اقتصادی بااشاره به برنامه‌های حمایتی دولت برای بهبود گردشگری به صمت گفت: اینکه دولت اعلام می‌کند مردم می‌توانند با هزینه کمتر و با حمایت بودجه‌ای از طرف دولت به سفر بروند، تصمیمی است که در ظاهر با هدف تقویت صنعت گردشگری اتخاذ شده، اما در واقع بیشتر به‌عنوان راهکاری منفعلانه برای کنترل بحران‌های آب و برق قابل‌تفسیر است.

افقه در ادامه افزود: اینکه دولت بخشی از هزینه سفر را تامین کند، در ظاهر تصمیم خوبی است. با این حال، در شرایطی که سفر مدت‌هاست از سبد بسیاری از خانوارها حذف شده و گردشگری به کالایی لوکس بدل شده است، مشخص نیست منابع این حمایت مالی از کجا تامین خواهد شد. دولت در تامین هزینه‌های جاری خود نیز با مشکل روبه‌روست و اگر بخواهد حمایت مالی از سفرهای داخلی داشته باشد، باید راهکارهای جدی برای تامین منابع بیابد.

منفعت ناخواسته یا هدف اصلی؟

وی بااشاره به رکود در صنعت گردشگری کشور اظهارکرد: در ماه‌های اخیر، به‌ویژه در فصل تابستان، بسیاری از مراکز گردشگری از کاهش جدی مسافران آسیب دیده‌اند. اگر دولت بتواند با کمک مالی، تقاضای سفر را افزایش دهد، این تصمیم می‌تواند به‌طورغیرمستقیم منجر به رونق حمل‌ونقل، هتل‌داری و سایر خدمات گردشگری شود؛ اگرچه به‌نظر نمی‌رسد این هدف اصلی دولت بوده باشد.

افقه خاطرنشان کرد: در شرایط کنونی، تنها مناطقی چون شمال کشور یا برخی نواحی غربی و شرقی که دارای آب‌وهوای خنک‌تری هستند از مزایای تعطیلات تابستانی بهره‌مند می‌شوند. این در حالی است که جنوب کشور، از خوزستان گرفته تا سواحل سیستان‌وبلوچستان که ظرفیت گردشگری بالایی دارند، به‌دلیل گرما عملا از این امتیاز محروم‌ هستند. اگر قرار است دولت به گردشگری ملی کمک کند، لازم است در فصل زمستان نیز برای این مناطق تعطیلاتی را در نظر بگیرد تا توسعه گردشگری صرفا محدود به مناطق خاص جغرافیایی نباشد.

بی‌توجهی به تبلیغات، مانع جدی جذب گردشگر خارجی

ابراهیم پورفرج، رئیس جامعه تورگردانان ایران بااشاره به کاهش شدید ورود گردشگران خارجی به کشور، به صمت گفت: واقعیت این است که میزان سفر گردشگران خارجی به ایران به‌شدت کاهش یافته و نخستین گام برای بهبود وضعیت گردشگری، برقراری ارتباط موثر و سازنده با کشورهای مختلف جهان است. باید شرایطی فراهم شود تا گردشگرانی که اکنون در حال سفر به سایر کشورها هستند، ایران را نیز به‌عنوان مقصد انتخاب کنند و از نزدیک با واقعیت‌های کشور آشنا شوند تا تصور ذهنی آنها نسبت به ایران تغییر یابد.

وی در ادامه افزود: در حال‌ حاضر، اغلب گردشگران خارجی که به ایران سفر می‌کنند، از کشورهایی مانند عراق، چین و روسیه هستند. با این حال، حتی در این موارد نیز بخش قابل‌توجهی از سفرها ماهیت کاری دارد، نه توریستی. به‌طورخاص، بسیاری از گردشگران چینی به‌جای استفاده از تورهای ایرانی، صرفا برای خرید فرش به کشور می‌آیند و برنامه سفر آنان ارتباطی با تورگردانی ایرانی ندارد.

رئیس جامعه تورگردانان ایران با انتقاد از عملکرد ضعیف مسئولان در زمینه توسعه گردشگری بین‌المللی، بیان کرد: یکی از خطاهای اساسی در صنعت گردشگری کشور، بی‌توجهی مطلق به مقوله تبلیغات است. هیچ‌گونه فعالیت هدفمند یا حرفه‌ای برای معرفی جاذبه‌های گردشگری ایران در سطح جهانی انجام نمی‌گیرد. این در حالی است که تبلیغات، ابزار اصلی برای جذب توریست و رقابت با سایر مقاصد گردشگری محسوب می‌شود.

سخن پایانی

ایران یکی از غنی‌ترین کشورها از منظر ظرفیت‌های گردشگری است، اما همچنان از نظر بهره‌برداری اقتصادی، فاصله‌ای جدی با کشورهای منطقه و جهان دارد. اگر این صنعت موردتوجه جدی قرار گیرد، می‌تواند به‌جای نفت، تبدیل به «طلای بی‌دردسر» ایران شود؛ مشروط بر آنکه تصمیم‌سازان، گردشگری را نه یک ویترین تبلیغاتی، بلکه به‌مثابه یک موتور واقعی رشد اقتصادی تلقی کنند.

با رفع برخی موانع، از جمله تسهیل صدور ویزا، توسعه زیرساخت‌های گردشگری و تقویت بازاریابی بین‌المللی، انتظار می‌رود سهم ایران در بازار گردشگری منطقه به‌تدریج افزایش یابد. برنامه‌های حمایتی دولت و طرح‌هایی مانند «بن سفر» نیز می‌تواند محرکی برای توسعه گردشگری داخلی باشد.

فعالان صنعت گردشگری تاکید دارند؛ طرح «بن سفر» اگر با نگاه ملی، عدالت‌محور و زیرساخت‌محور اجرا شود، می‌تواند موتور خوابیده گردشگری داخلی را روشن کند که اگر در دام شعار و اجرای ناقص بیفتد، مانند بسیاری از طرح‌های حمایتی دیگر، به فراموشی سپرده خواهد شد.

اکنون صنعت گردشگری ایران، بیش از یارانه و شعار، نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت، زیرساخت پایدار و اعتمادسازی اجتماعی است. بن سفر شاید آغاز خوبی باشد، اما تنها آغاز راه است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین