سقوط با شیب ملایم!
چرا باوجود حمایت سیاستگذار، بازار سرمایه همچنان ریزشی است؟بازار سرمایه ایران در واپسین روزهای تیر ۱۴۰۴ با موج جدیدی از ریزش مواجه شد؛ افت بیش از ۴۵ هزار واحدی شاخص کل تنها در یک هفته، بار دیگر توجه فعالان اقتصادی را به دلایل بنیادی و روانی این افتها معطوف کرده است.

احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه، احتمال تعطیلی کشور در هفته سوم مرداد و ریسکهای سیاسی که در این میان وجود دارد، بهطورطبیعی باعث شده تا شاخصهای بورس در روز پایانی هفته منفی شوند.
پس از ۱۵روز حمایت رسمی و تزریق نقدینگی، بازار سرمایه برای چندمین روز متوالی شاهد ریزش شاخصها و خروج پیوسته پول حقیقی بود؛ نشانهای از ناکامی سیاستگذار در بازگرداندن اعتماد سهامداران خرد. در شرایطی که شاخص کل در این مدت حدود ۵درصد رشد داشته، بیش از ۶ هزار میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار خارج شده است. اکنون بورس تهران در بستر تردید معاملهگران، بدون تقاضای موثر و در فضای هیجانی سنگین، افت ۱.۵۲درصدی در حال تجربه کانال ۲.۷۶۸ میلیون واحدی است.
تحلیل واکنش سرمایهگذاران نشان میدهد روند خروج سرمایه خرد همزمان با افزایش فشار فروش در گروههای بزرگ بازار مانند بانک، فلزات اساسی، پالایشگاه و پتروشیمیها ادامه یافته است. بهعنوان نمونه، گروه فلزات اساسی با خروج حدود ۱۷۶میلیارد تومان، بانکیها با ۱۴۵میلیارد تومان، پالایشیها با ۱۲۴میلیارد تومان و پتروشیمیها با بیش از ۱۰۳میلیارد تومان مواجهند. در مقابل، صنایع کوچکتر مانند ارتباطات و سرگرمیها بخش محدودی از ورود پول را تجربه کردند که در برابر فشار بزرگ بازار ناچیز بود. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران خرد برای محافظت از سرمایه خود بهسمت صندوقهای درآمد ثابت و طلا تمایل یافتند؛ بهطوریکه ورود پول حقیقی به این صندوقها در روز معاملاتی اخیر به حدود ۶۰۰ تا هزار میلیارد تومان رسیده است. گزارش تحلیلی صمت ضمن بررسی دادههای روزانه بازار، به واکاوی مهمترین عوامل اثرگذار بر این ریزش از منظر کارشناسان و تحلیلگران بازار پرداخته است که در پیشرو میخوانید.
روزهای خاکستری برای حقیقیها
یکی از نکات قابلتامل در معاملات این هفته، خروج بیش از ۲هزار میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام بود؛ رقمی که بهروشنی نشاندهنده فشار روانی بالا و چشمانداز مبهم از نگاه سرمایهگذاران خرد است. بررسی جریان نقدینگی حقیقی نشان میدهد که در 4 روز معاملاتی هفته، روند خروج پول حقیقی بهصورت متوالی ادامه داشته است؛ اتفاقی که معمولا در شرایطی رخ میدهد که سرمایهگذاران نسبت به آینده بازار، اطمینانی ندارند و نشانههایی از حمایت پایدار هم در بازار دیده نمیشود.
ارزیابی حمایتهای سیاستگذار نشان میدهد اگرچه در 2 هفته اخیر بستههای حمایتی با رقم حدود ۳۳ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان منتشر شد، اما خروج گسترده سرمایه همچنان ادامه یافت که نشاندهنده عملکرد ناکافی تمهیدات تصمیمسازان بورسی است. از آنجایی که سیاستگذار توسط نهادهای دارای مشکلات منابع مانند دولت و بانکها اقدام به حمایت کرده، آثار آن موقت بوده و اعتماد سرمایهگذاران را جلب نکرده است.
حمایتهای اخیر دیرهنگام بود
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با صمت اظهار کرد: حمایتهای اخیر بهدلیل اقدام دیرهنگام سیاستگذار و اجرای آن توسط نهادهایی که خود دچار ناترازی منابع هستند، نتوانستند چشمانداز مثبتی برای سرمایهگذاران ترسیم کنند و در عمل، تنها نقش یک مسکن موقتی برای بورس را داشتند.
وی همچنین هشدار میدهد، اظهارات نادرست مسئولان مانند اعلام بینیازی از حمایت بیشتر، میتواند به تشدید بیاعتمادی منجر شود: وقتی مسئولان با اظهارات نسنجیده سیگنالهای منفی میدهند، نتیجهای جز تشدید بیاعتمادی سرمایهگذاران ندارد. بازار به اصلاح ساختاری، قوانین شفاف و مدیریت انتظارات نیاز فوری دارد، نه تزریق نقدینگی بدون برنامه بلندمدت. بازار سهام در شرایطی واقع شده که ریسکهای سیاسی و اقتصادی متعددی از مذاکرات غیرشفاف هستهای تا نوسانات نرخ ارز بالا، فضای عدماطمینان پایدار را شکل دادهاند. این وضعیت معاملهگران خرد را به فروش هیجانی و خروج پول سوق داده است.
علاوه بر این، ضعف در مکانیزم قیمتگذاری و محدودیتهای قانونی نظیر دامنه نوسان، سهم عمدهای در کاهش نقدشوندگی و کاهش جذابیت بازار دارد.
تداوم فشار اخبار سیاسی بر بازار سرمایه
مصطفی صفاری؛ کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه ضمن اشاره به آخرین هفته تیر و بهپایان رسیدن فصل مجامع و تقسیم سود، اظهار کرد: از اول مرداد هیچیک از شرکتهای بورسی، سودی تقسیم نمیکنند تا اول مهر که عملکرد ششماهه مشخص میشود.
وی نخستین ماه فصل تابستان را دوران اوج شاخصهای بورس دانست و افزود: در اوایل این هفته، با حمایتهایی که انجام گرفت، شاخصهای بورس به روند رشد بازگشت، اما روز بعد از روز 31 تیر که تقسیم سود انجام شد، بازار منفی شد، زیرا در درجه نخست سهامهای بزرگ در بازار نبودند و دوم اینکه، باید منتظر عملکرد ششماهه شرکتها از نظر سودآوری باشیم.
این کارشناس بازار سرمایه بااشاره به ادامه فشار اخبار سیاسی بر بازار سرمایه توضیح داد: موضوع مکانیزم ماشه همچنان مطرح است، نشست ایران با چین و روسیه و در روز جمعه با کشورهای اروپایی در همین راستا است و بهطورطبیعی ریسکهای سیاسی در این میان وجود دارد که باعث شده در غیاب شرکتهای بزرگ برای تقسیم سود، شاخصهای بورس در روز پایانی هفته منفی شوند.
صفاری روند خروج سرمایه از بورس را ادامهدار عنوان کرد و افزود: شوکهای سیاسی باعث شد، روند خروج پول در این هفته نیز ادامه داشته باشد، وضعیت هفته آینده بازار نیز به عوامل مختلفی بستگی خواهد داشت، زیرا بازارهای رقیب مانند دلار و طلا این هفته افزایشی بودند که بر عملکرد صندوق طلا نیز تاثیر گذاشت و آن را مثبت کرد.
وی بااشاره به تاثیر وضعیت بازارهای مالی رقیب بر عملکرد بازار سرمایه گفت: در کنار جابهجایی سرمایه بهسمت بازارهای سودآور، لازم است نرخ بهره نیز کاهش پیدا کند، همچنین اخبار مربوط به مکانیزم ماشه نیز روی سرمایهگذاری در بورس تاثیرگذار خواهد بود که انتظار میرود از شنبه به بعد، شاهد آن باشیم.
صفاری درباره احتمال بازگشت شاخصهای بورس به ارقام قبل از جنگ تحمیلی با رژیمصهیونیستی اظهار کرد: بعید است شاخصها به وضعیت قبل از جنگ برگردد، البته این موضوع تا اندازه زیادی به فضای سیاسی کشور بستگی دارد، زیرا از نظر اقتصادی اقداماتی مانند کاهش نرخ بهره، محرک خوبی برای رشد بورس خواهد بود.
وی بااشاره به وضعیت صنایع بورسی در فصل تابستان ادامه داد: بهطورمعمول در فصل تابستان مشکلات انرژی از جمله آب و برق در عملکرد صنایع اثرگذار است. از سوی دیگر، افزایش هزینههای انرژی از جمله برق و گاز در تولید، پیامدهای مثبتی بهدنبال نخواهد داشت، اما باید کمی جلوتر برویم تا ببینیم چه اتفاقاتی رخ میدهد.
این کارشناس بازار سرمایه، بورس را همچنان نیازمند حمایت سیاستگذاران دانست و گفت: بازگشت صندوقهای اهرمی از نظر وام به ۷۰ درصد، موضوعی است که بهتازگی تصویب شد، زیرا بازار سرمایه هنوز نیازمند حمایت است.
روند فرسایشی اعتماد در تالار شیشهای
محمدرضا اعلمی، تحلیلگر بازار سهام؛ بازار سرمایه ایران در روزهای پایانی تیر ۱۴۰۴ و آغاز مرداد در موقعیتی ایستاده که بهدرستی میتوان آن را «نقطه تصمیم» نامید؛ نهفقط بهدلیل رشد عددی شاخص کل، بلکه بهواسطه مواجهه آن با یکی از مهمترین مقاومتهای روانی و تکنیکال یک سال اخیر.
وی در ادامه افزود: شاخص کل بورس تهران پس از تجربه سقوطی سنگین از محدوده ۳.۲ میلیون واحد به کف ۲.۵۶ میلیون واحد، طی حدود 2 هفته گذشته، رشدی معادل ۲۸۰ هزار واحد را تجربه کرده و به آستانه ۲.۸۴ میلیون واحد رسیده است؛ این حرکت گرچه از نظر دامنه و سرعت قابلتوجه بوده، اما درباره کیفیت آن همچنان تردیدهای بنیادینی وجود دارد؛ بهویژه وقتی جریان نقدینگی را با آن تطبیق دهیم.
بهگفته این فعال بازار سرمایه؛ بررسی دادههای معاملات حقیقی در همین بازه، از جمله خروج ۷۰۰ میلیارد تومان سرمایه حقیقی در روز ۳۱ تیر، نشان میدهد که این رشد نه حاصل بازگشت اعتماد عمومی، بلکه بیشتر متکی بر تحرکات حقوقیها و تزریق هدفمند بازارگردانها بوده است. در چنین شرایطی، تحلیل تکنیکال شاخص کل میتواند ابزار قابلاتکایی برای تشخیص وضعیت واقعی بازار باشد؛ چراکه در نبود ورود پول تازه و در فضای مبهم اقتصادی، نمودار نرخ اغلب از گفتار رسمی و برنامههای حمایتی گویاتر است.
اعلمی در ادامه خاطرنشان کرد: روند فعلی شاخص کل از کف ۲.۵۶ تا سقف فعلی یک اصلاح صعودی تلقی میشود که اکنون در آستانه برخورد به محدوده مقاومتی ۲.۹ میلیون واحد قرار گرفته است؛ سطحی که هم از نظر روانی (مرز عدد رند) و هم از نظر ساختار تکنیکال (برگشتهای قبلی شاخص از همین محدوده)، اهمیت بالایی دارد.
وی اظهار کرد: نمودارها نشان میدهند که فشار خرید طی چند روز اخیر در حال کاهش است و واگراییهایی در برخی تایمفریمها قابلمشاهده است. از طرف دیگر، شاخص هموزن نیز رشد متناسبی نداشته و این یعنی تعمیم رشد به کل بازار هنوز محقق نشده است.
این تحلیلگر بورسی بیان کرد: در فضایی که انتشار گزارشهای فصلی شرکتها نیز هنوز کامل نشده است و محرک بنیادی قوی در سطح بازار دیده نمیشود، جهت حرکت بازار (market direction) اهمیتی دوچندان پیدا میکند؛ حتی اگر نخواهیم تحلیل را بهطورمستقیم بر مدلهایی مانند CANSLIM مبتنی کنیم، میتوان این آموزه ساده را یادآور شد که تصمیمگیری برای خرید، بدون همراهی روند کلی بازار، اغلب به نتایج پرریسک ختم میشود. اعلمی در ادامه گفت: بازاری که شاخص آن در مقاومت ایستاده، اما پول حقیقی از آن خارج میشود، نمیتواند نقطه ورود مطمئن برای سرمایهگذاران هوشمند باشد.
وی بیان کرد: بررسی رفتار نموداری شاخص کل در مقاطع مشابه سالهای گذشته نیز نشان میدهد که معمولا عبور از چنین مقاومتهایی، نیازمند دو مولفه همزمان است: اول، حجم بالای معاملات و دوم، مشارکت فعال پول حقیقی در روزهای پیاپی. تا این دو شرط تامین نشود، هر عبور تکنیکال از سطح مقاومت، در بهترین حالت میتواند یک شکست جعلی (false breakout) تلقی شود. همچنین در حال حاضر، هیچکدام از این دو عامل بهشکلی پایدار و قانعکننده در دادههای بازار دیده نمیشوند؛ بههمیندلیل بهنظر میرسد سرمایهگذار حرفهای باید پیش از تصمیمگیری، چند روز آینده را با دقت بالا رصد کند. در نتیجه واکنش بازار به سطح ۲.۹ میلیون واحد، تعیین خواهد کرد که آیا اصلاح اخیر بهپایان رسیده یا اینکه با یک بازگشت تاکتیکی و نه ساختاری مواجه بودهایم. نباید فراموش کرد که رالیهای کاذب، دقیقا در دل بیاعتمادیها متولد میشوند، اگرچه ممکن است در ظاهر امیدوارکننده باشند، اما بدون پشتوانه نقدینگی حقیقی و چشمانداز سودآوری، تنها به تشدید فرسایش اعتماد منجر میشوند.
این کارشناس بازار سهام در پایان اظهار کرد: هرچند ابزارهای حمایتی همچون بیمه سهام، اوراق تبعی و صندوقهای تثبیت بازار میتوانند در مهار هیجانات نقش ایفا کنند، اما جهت بازار با دستور تعیین نمیشود؛ آنچه اکنون باید سنجیده شود نه صرفا قیمتها، بلکه رفتار خریداران و فروشندگان در تقاطعهای کلیدی بازار است. شاخص کل اکنون روی این نقطه ایستاده است و تصمیم آن، مسیر آینده را ترسیم خواهد کرد.
سخن پایانی
بازار سهام ایران در میانه چرخش تردید و بیاعتمادی معاملهگران خرد اسیر شده است. اگرچه شاخص کل طی هفتههای اخیر رشد اندکی داشته، اما خروج سنگین سرمایه حقیقی، ضعف تقاضا و سیاست های حمایتی نادرست سیاستگذار، بورس را بار دیگر به آستانه رکود بازگردانده است. بستههای حمایتی صرفا چون مسکنی موقت عمل کردهاند و تا زمانی که اصلاحات ساختاری همراه آنها نباشد، روند خروج پول و بیاعتمادی ادامه خواهد یافت. سازمان بورس و بانک مرکزی باید بهجای حمایتهای شعبدهبازانه، به ساختن زیرساختهای اعتماد ـ شامل شفافیت، قوانین منسجم، و مدیریت هوشمند انتظارات ـ متکی شوند تا بازار بتواند نفس بکشد، نه فقط نفسگیر شود.
بازار سرمایه ایران همچنان درگیر یک چرخه معیوب از بیاعتمادی، سیاستگذاریهای مقطعی و نبود نهاد مستقل حمایتگر است. افت شاخص کل در هفته پایانی تیر ۱۴۰۴ نه صرفا یک رویداد مقطعی، بلکه نشانهای از استمرار ضعف ساختاری در بازار و سیاستگذاریهاست. اگر تصمیمگیران اقتصادی به اصلاح جدی روندهای ناکارآمد در بازار سرمایه تن ندهند، این دور باطل ریزشها تکرار خواهد شد و سرمایهگذاران خرد، نخستین قربانیان این بیثباتی خواهند بود.