مودی را در مسیر تمکین قرار دهیم؛ نه اعتراض
براساس یک اصل پذیرفتهشده در عموم کشورهای جهان، هر فردی که به هر شکلی از بسترهای موجود سرزمینی برای بهرهبرداری اقتصادی استفاده میکند باید به ایجادکنندگان آن بستر و مشخصا قوای اجرایی مالیات پرداخت کند. با این حال کارشناسان بر این باورند که اصل ذکر شد تنها در اقتصادهای دارای شاخصهای کلان مساعد قابلاجراست و در اقتصادی چون ایران که تورم هر روز بخشی از جمعیت را به زیر خط فقر میکشاند، شرایط کمی متفاوت است. شاید بر همین اساس است که با وقوع کوچکترین تحولی در ساختار سیاسی، اجتماعی و... درآمدهای مالیاتی نیز تحت تاثیر قرار میگیرد؛ کما اینکه در روزهای اخیر برخی از فعالان اقتصادی به بهانه آسیبدیدگی از درگیری نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی خواهان مساعدت و همراهی دولت در وصول مالیات شدهاند. همین خواستهها بهنوعی حکایت از عدم ثبات سیاستهای مالیاتی و چالشی بودن این حوزه در کشور دارد؛ چالشهایی که هم از جانب مودیان شنیدنی است و هم از جانب نهاد مالیاتی کشور. اما کارشناسان عمده این چالشها را چه میدانند و برای رفع آنها چه راهکارهایی در نظر دارند. این سوالی است که سیاووش غیبیپور در پاسخ به آن میگوید: «عمده چالش حوزه مالیات از نگاه دولت نسبت کم مالیات به تولید ناخالص داخلی و از نگاه مودیان نیز سازکارهای مالیاتی پیچیده و پردردسر و عدم شفافیت آن است. علاوه بر این دو مورد، یک چالش دیگر نیز بهتازگی در این ساختار ایجاد شده و آن هم سرعت بالای سامانهای کردن روند وصول مالیات و عقب ماندن مامور و مودی از این تغییرات است.» این کارشناس اقتصاد راهکارهای گذر ار این شرایط را نیز بروزرسانی و شفافسازی دادهها در کنار ایجاد شرایطی به منظور تعامل و همراهی مودی و مامور مالیاتی عنوان میکند.

آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی صمت با سیاووش غیبیپور، کارشناس حوزه مالیات است.
بهعنوان سوال نخست بهاعتقاد شما چالشهای اصلی نظام مالیاتی ایران چیست؟
چالشهای حوزه مالیات را میتوان از دو نگاه بررسی کرد؛ یکی از نگاه دولت و نهاد مالیاتی و دیگری از نگاه مودی. از نگاه دولت چالش این است که همواره «نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی» ما از میزان استاندارد آن که بالای ۱۰ درصد تعیین شده، کمتر است؛ بهگونهای که نرخ این شاخص در سال گذشته کمتر از ۸ درصد بوده که خود برآمده از عوامل گوناگونی چون ضعف در وصول مالیات، فرار مالیاتی، ضعف قوانین مالیاتی و ضعف ارتباط بین مودی و مامور است. در سوی مقابل از دیدگاه مودی نیز سازکارهای مالیاتی ما پیچیده و پردردسر است؛ بهگونهای که بهواسطه طولانی بودن حلقههای تصمیمگیری بررسی یک پرونده مالیاتی مدتها بهطول میانجامد. بر همین اساس انگیزه مشارکت در اجرای طرحهای مالیاتی در مودی از بین میرود.
وقتی حجم پروندهها بالا باشد طبیعی است که تطویل ایجاد شود؛ آیا راهکاری برای این شرایط وجود دارد؟
بهترین و کمهزینهترین روش وصول مالیات این است که مودی در شرایط تمکین و توافق قرار گیرد، نه در شرایط اعتراض. یعنی بستری را فراهم کنند که مودی که تمکین خوبی دارد، مورد تشویق قرار گیرد؛ نه اینکه طوری عمل شود که مودی ابتدا به هیات برود و بعد از آن به ۲۵۱ و ۲۵۱ مکرر و در ادامه به دیوان عدالت اداری ارجاع شود.
در ابتدای صحبتهایتان کم بودن نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی را از چالشهای عمده نظام مالیاتی عنوان کردید؛ برای رفع این چالش چه راهکارهایی میتواند کارساز باشد؟
ببینید موضوع این است که این چالش محصول یک عامل نیست که با رفع آن بتوان این نسبت را افزایش داد. در برنامه هفتم نیز بسیار تاکید شده که این نسبت باید رشد پیدا کند، اما این امر در گام نخست مستلزم اصلاحات و تغییرات بسیاری در نظام دادهای و اطلاعات اقتصادی است. در مراحل بعدی باید فرآیند الکترونیکی کردن وصول مالیات را اصلاح و متناسب کنیم و همزمان ماموران مالیاتی به دانش استفاده از فناوریها و سامانهها مجهز شوند. یعنی در کنار دو چالشی که به آن اشاره شد یک چالش جدید هم تحت عنوان سرعت بالای سامانهای کردن روند وصول مالیات و عقب ماندن مامور و مودی از این تغییرات، وجود دارد که باید اصلاح شود. بهبیان شفافتر ما اکنون در دوران گذار از یک سیستم سنتی مالیاتستانی به سیستم مدرن و الکترونیک هستیم که خود این امر گرچه نتیجهای مطلوب بهدنبال دارد، اما کار را در حال حاضر سختتر میکند و در واقع گریزی از آن نیست.
بهاعتقاد شما برای گذر آسانتر و کمچالشتر از این شرایط چه باید کرد؟
برای گذر آسانتر از این شرایط یک ضرورت غیرقابلانکار تحت عنوان مشارکت و همکاری متقابل مودی و مامور مالیاتی وجود دارد؛ یعنی اگر ما بهترین و توانمندترین ماموران مالیاتی را هم پرورش دهیم، اما در سوی مقابل استقبال و همراهی مودی وجود نداشته باشد، همچنان اجرای برنامههای مالیاتی با چالش مواجه خواهد بود.
برای رشد مشارکت مردم در اجرای این برنامهها چه میتوان کرد؟
یک دستهبندی تاریخی درباره مالیات و رویکرد مردم درباره آن وجود دارد و در این دستهبندی مردم به دو دسته مالیاتپذیر و مالیاتگریز تقسیمبندی میشوند که متاسفانه مردم ایران حالا بهدلایل گوناگون در گروه مالیاتگریزها جای گرفتهاند. البته این رویکرد صبغهای طولانی دارد که عمده دلیل آن پیدا نشدن آثار مالیاتپردازیشان در رفاه و کیفیت زندگیشان بوده است. توضیح اینکه در مدلهای کلان اقتصادی رابطهای وجود دارد مبنی بر اینکه هر میزان مالیات بیشتری بپردازید به همان نسبت بر میزان رفاهتان که متاثر از در دسترس بودن زیرساختها چون راههای ارتباطی مناسب، انرژی در دسترس، خدمات آموزشی و درمانی و... است، افزوده میشود، اما در کشور ما این مسئله محسوس نیست، با این حال با روندی که در تبصره ۱۰۰ تعریف شده، در آینده نزدیک مردم میتوانند تاحدودی تاثیر مالیات پرداختیشان در رشد رفاه عمومی را حس کنند.
تبصره ماده ۱۰۰ چه میگوید؟
در تبصره ماده ۱۰۰ اظهارنامههای ۱۴۰۲ که خرداد سال گذشته انجام شد و امسال نیز خوشبختانه این روند ادامه دارد، فرصتی فراهم شد تا مودیان پس از اظهار درآمد و تعیین مالیات، استان مدنظر و در ادامه پروژههایی را که خواهان هزینهکرد مالیات پرداختیشان در آن هستند، انتخاب کنند. یعنی پس از تعیین مالیات از مودی سوال میشود که مایل است مالیات پرداختشدهاش در کدام استان هزینه شود و پس از انتخاب استان مدنظر ازسوی مودی، سامانه پروژههای معطل اعتبار آن استان را برای انتخاب به مودی معرفی میکند و او پروژهای را که خواهان اتمام آن با مالیات پرداختیاش است، برمیگزیند. البته تا آنجایی که من اطلاع دارم این امکان فقط برای مودیان حقیقی، صنفی و مشاغل فراهم است و مودیان حقوقی که عمده درآمد مالیاتی کشور را تامین میکنند، از چنین امکانی برخوردار نیستند. با این حال این طرح که از آن تحت عنوان «نشاندار کردن مالیات» یاد میشود، کمترین تاثیرش ایجاد انگیزه مضاعف در جمعیت مشمول است و میتواند زمینهساز تحقق اهداف مالیاتی شود.
برگردیم به ادامه پاسخ سوال پیشین شما؛ پس یک راه ترغیب افراد به پرداخت مالیات، توسعه خدمات و رشد رفاه آنها با هزینهکرد مالیات در بخش عمومی است. مسئله دیگر اینکه اساسا وصول مالیات امری پردردسر است و در برابر آن مقاومت وجود دارد و تنها بخشی از این کار به تبلیغ و فرهنگسازی مربوط میشود. اما این مقاومت باشد چه زمانی شکسته میشود؟ زمانی که مقررات جدی در زمینه ایفای تعهدات این حوزه حاکم و دادهها شفاف باشد. یعنی اگر دادهها و توجیهات تکالیف مالیاتی تعیینشده برای مودی شفاف نباشد، مودی بهراحتی آن را نقض میکند و از ایفای تعهدات خود سر باز میزند، اما وقتی با مدارک متقن مواجه شود چارهای جز تمکین نخواهد داشت. بر این مبنا وجود مقررات جدی و اجرای دقیق آنها در کنار شفافسازی دادهها و نظام اطلاعاتی بهاصطلاح پروپیمان این بخش از دیگر راهکارهایی است که میتواند مشارکت مردم را در اجرای برنامههای مالیاتی افزایش دهد.
بهعنوان سوال پایانی بسیاری از افراد چه در گروه کارشناسان و چه فعالان اقتصادی معتقدند در شرایط کنونی که تنشهای نظامی و درگیریهای سیاسی برخی از فعالان اقتصادی را برای ادامه فعالیتشان با چالش مواجه کرده، دولت باید در مالیاتستانی از بخشی از بنگاهها و فعالان اقتصادی آسیبدیده اغماض بیشتری به خرج دهد و در مقابل عدهای نیز بر این باورند که این اقدام ممکن است دولت را در تامین هزینههایش دچار مشکل کند. شما چه رویکردی را برای زمانه فعلی مناسب میدانید؟
طبیعی است که مصارف بودجه ما قطعی است و در مقابل ممکن است بخش درآمدی ما دچار تحولات منفی شود؛ مسئلهای که در شرایط عادی نیز پذیرفته شده است؛ چه برسد به شرایط جنگی. با این وصف باید تمام تلاشها برای تحقق درآمد تعیینشده انجام شود، اما میتوان تغییراتی در مسیر تحقق اهداف انجام داد؛ بهعنوان مثال میتوان با واگذاری اختیاراتی به مامور مالیاتی و ایجاد انعطاف در روند اجرای قانون، راه جبران درآمد از دست رفته را باز گذاشت. یعنی اگر بخشی بهدلیل خسارتهای وارده از پرداخت مالیات معاف شد، بتوان در وصول مالیات از بخشهایی که درآمد مناسبی داشتند، رشد رقم زد، زیرا اگر غیر از این باشد دولت در تامین منابع دچار مشکل میشود و کسری بودجه رقم خواهد خورد؛ چالشی که در سالهای اخیر عموما دولت با چاپ پول و استقراض از بانکها در پی رفع آن بوده است؛ در حالی که پیامد این اقدام شکلگیری تورم و برداشت چندبرابری نسبت به رقم مالیاتی که تحت عنوان حمایت بخشیده شد، از جیب مردم خواهد بود.
سخن پایانی...
اصولا مالیات و پرداخت آن امری داوطلبانه نیست، اما برای ایجاد انگیزه در مودی برای انجام این کار از سر رغبت، باید آثار پرداخت مالیات را در زندگی مودی نمایان کرد. برای این هدف کارشناسان هزینهکرد منابع مالیاتی در بخش عمومی را بهعنوان راهکاری که زمینهساز گسترش خدمات عمومی میشود، مطرح میکنند. در غیر این صورت حتی در صورت تعریف قوانین سفت و سخت هم مودی میتواند راه فراری از ایفای مسئولیت مالیاتی خود پیدا کند.