تهران و مسکو در مسیر مالی مشترک
آیا همکاری بانکی ایران و روسیه در سایه تحریمها دوام خواهد داشت؟در پی تشدید تحریمهای غرب علیه روسیه و استمرار تحریمهای مالی و بانکی علیه ایران، 2 کشور در سالهای اخیر بهدنبال تقویت همکاریهای اقتصادی و مالی دوجانبه بودهاند. یکی از مهمترین گامهای اخیر در این زمینه، برقراری خطوط اعتباری بین ایران و روسیه است که میتواند نهتنها مناسبات اقتصادی تهران و مسکو را گسترش دهد، بلکه به الگویی برای همکاریهای بانکی با سایر کشورهای منطقه تبدیل شود. روز سهشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ فاز دوم اتصال شبکه شتاب ایران و میر با عنوان پروژه شتاب ـ میر با حضور رئیس کل بانک مرکزی ایران، معاون رئیس کل بانک مرکزی روسیه و جمعی از مدیران ارشد شبکه بانکی برگزار شد. مراسمی که اشاره به دیپلماسی سیاسی کشور ما در سالهای اخیر با تمرکز بر توسعه روابط با کشورهای عضو بریکس و بهویژه روسیه و کشورهای منطقه داشت. پروژهای با هدف توسعه روابط فرهنگی و اقتصادی. پوشیده نیست که روابط اقتصادی و تجاری بدون روابط پولی و بانکی محقق نمیشود و بههمینعلت نخستین کار در توسعه روابط اقتصادی، توسعه روابط پولی و بانکی است. هرچند چالشهایی مانند تحریمها و مسائل مربوط به FATF همچنان وجود دارد. اما بهطورقطع ساختار بانکی ایران در شرایط کنونی در کنار فرصتها، چالشهای عمدهای در مسیر توسعه این خطوط اعتباری خواهد داشت. کاهش وابستگی به سیستم سوئیفت، تسهیل تجارت دوجانبه و منطقهای، گسترش صادرات کالا و خدمات و دور زدن تحریمهای مالی امریکا و اروپا از جمله اهداف و اهمیتهای کلیدی گسترش خطوط اعتباری است. اما پرسش اساسی این است که آیا ممکن است روسیه در مواجهه با فشارهای ثانویه غرب، به محدود کردن همکاریهای بانکی خود با ایران روی بیاورد؟ و ایران برای پایدار کردن چنین همکاریهایی، چه اصلاحاتی را در ساختار بانکی خود باید در اولویت قرار دهد؟ صمت در همین زمینه با کارشناسان پولی و بانکی گفتوگو داشته که در ادامه میخوانید.

اهمیت خطوط اعتباری در کاهش اثرگذاری تحریمها
اهمیت چنین خطوط اعتباری برای نظام بانکی ایران بیش از هر چیز در فراهم کردن امکان تامین مالی صادرات یا واردات بین 2 کشور است، بدون اینکه نیاز به استفاده از نظام مالی جهانی تحتسلطه دلار و یورو وجود داشته باشد. این مکانیسم به ایران اجازه میدهد تا از محدودیتهای بانکی ناشی از تحریمها عبور کرده و تبادلات خود با کشورهایی مانند روسیه، چین، هند یا دیگر کشورهای آسیای میانه را افزایش دهد.
از سوی دیگر، توسعه همکاری بانکی ایران و روسیه میتواند پیشزمینهای برای ایجاد شبکه بانکی منطقهای مستقل باشد، بهویژه در قالب سازمانهایی مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا همکاریهای شانگهای. کشورهای تحریمزده یا آنهایی که مایل به کاهش وابستگی به دلار هستند، ممکن است با الگوگیری از این مسیر، همکاریهای مالی مستقلتری را دنبال کنند. اما در صورت عدمالحاق ایران به این کنوانسیونها، گسترش خطوط اعتباری حتی با کشورهای دوست نیز با موانع فنی و حقوقی مواجه خواهد بود. مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت نیز یکی دیگر از موانع مهم پیشروی توسعه خطوط اعتباری ایران است.
در صورتی که مکانیسم ماشه توسط یکی از طرفهای باقیمانده در برجام فعال شود، بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل میتواند شرایط جدیدی را رقم بزند. هرچند روسیه و چین ممکن است به اجرای این تحریمها پایبند نباشند، اما فضای بینالمللی متاثر از آن، ممکن است تعاملات بانکی و اعتباری ایران را بیش از پیش محدود کند. بانکهای شریک در این خطوط اعتباری ممکن است با فشارهای قانونی و اقتصادی بینالمللی مواجه شوند.
جدا از مسائل بینالمللی، نظام بانکی ایران نیز با چالشهایی چون شفاف نبودن تراکنشها، ضعف در انطباق با استانداردهای بینالمللی و نبود زیرساختهای فناورانه بهروز روبهرو است. در نتیجه، حتی در صورت گسترش همکاری با روسیه، کارآیی این خطوط اعتباری در عمل ممکن است محدود باشد.
ابزاری برای تسهیل روابط تجاری با کشورهای مشترکالمنافع
ایمان اسلامیان- کارشناس پولی و بانکی؛ خط اعتباری ایران و روسیه را میتوان ابزاری برای تسهیل روابط تجاری با کشورهای مشترکالمنافع دانست. مبادلات بینبانکی را باید در 2 قسم بررسی کرد. یک بعد، ایجاد سامانههای ارتباطی پیام بانکی بین طرفین است. یعنی باید بین طرفین یک سامانه بینبانکی ایجاد شود که بهنظر میرسد اقدامات اولیه در این ارتباط انجام شده است. این سامانه میتواند قدرت بالایی که سوییفت دارد را کمتر کند و بر آن تاثیر بگذارد.
در حال حاضر میبینید، وقتی دسترسی شبکه بانکی ما به سوئیفت را قطع میکنند، در عمل دسترسی ما به نظام بانکی بینالملل از بین میرود. در صورتی که اگر پیمانهای پولی محدود را هم ایجاد میکردیم، حداقل با کشورهایی که بیشترین مراودات را با آنها داریم، بسیاری از روابط بازرگانی و اقتصادی ما تسهیل میشد. این یک موضوع جدا است که باید در وقت دیگری بررسی شود.
سوئیفت از ابتدا که تاسیس شد و ۵۰ سال هم از قدمت آن گذشت، برای نخستینبار اقدام به قطع دسترسی شبکه بانکی یک کشور کرد و آن نظام بانکی کشور ما بود. آنچه در حال حاضر میتوان درباره سوئیفت قضاوت کرد، این است که یک مجموعه غیرانتفاعی یا نوعی NGO است. آنچه میتواند در برابر مداخلات سوئیفت در نظام بانکی بایستد، راهاندازی سامانه سوئیفت محدود یا سامانه مشابه سوئیفت بهشکل سامانه پیامرسان محدود است که بارها درباره آن بحث شد، اما هیچگاه بهصورت جدی و واقعی به آن پرداخته نشد که این یک ایراد جدی است.
موضوع دیگر، بحث تامین مالی است، یعنی بتوانیم تامین مالی محدود داشته باشیم. یعنی اگر روسیه یک خط اعتباری برای استفاده ما ایجاد میکند، باید بتوانیم از آن استفاده کنیم. در گذشته هم، روسیه یک خط اعتباری ۵ میلیارد دلاری برای ما ایجاد کرد، اما ما عملا نتوانستیم از آن استفاده کنیم. و دلیل آن هم، ناهماهنگی در تعریف پروژه بود. وقتی یک خط اعتباری ایجاد میشود، باید مشخص شود که از چه مسیری میخواهیم که این اعتبار را تخصیص بدهیم. بهعنوانمثال این ۵ میلیارد دلار در چه پروژههایی قرار است، استفاده شود.
پیشنهاد من این است که ابتدا این خط اعتباری را دوطرف به شکل جدی جلو ببرند. چراکه معمولا صحبتها انجام میشود، اما جامه عمل پیدا نمیپوشد و از طرفی هم مباحث توسعه تامین مالی بین 2 کشور باید برنامهریزی شود.
بهشدت به این پروژه خوشبین هستم. گذشته از این پرسش که آیا این اتفاق میتواند تبدیل به یک اکوسیستم مالی مقاوم در برابر تحریمها شود؟ باید گفت این پروژه حداقل میتواند ابهامات و مشکلات بخش بازرگانی ما را تحتتاثیر قرار دهد و از ریسکهای آن بکاهد و ابزاری برای تسهیل روابط تجاری با کشورهای مشترکالمنافع ما باشد.
حجم مبادلات، تعیینکننده ادامه تعامل اقتصادی است
حجتالله فرزانی ـ کارشناس پولی و بانکی؛ پروژه میر ـ شتاب در حقیقت اتصال شبکه بانکی ما به شبکه میر روسیه و با هدف جلوگیری از تسلط سوئیفت بر نظامهای بانکی است، بهویژه اینکه هر 2 کشور ایران و روسیه، موردتحریمهای کشور امریکا قرار گرفتهاند.
از اینرو اگر هر نوع مکانیزم تحریمی بینالمللی دیگری هم اتفاق بیفتد، قاعدتا فعالیتها و همکاریهایی از این دست پیمانهای پولی، میتواند بر مقابله بر تحریمها و دور زدن آنها اثرگذار باشد. ایران و روسیه هم به این موضوع رسیدهاند و در حال تلاش برای آن هستند.
این خط اعتباری از طریق کریدورهایی است که بهاحتمال زیاد از سوی سوئیفت رصد نخواهد شد و هر 2کشور از آنجا که تحریم هستند، این موضوع را هم درنظر دارند. البته اگر تحریمهای جدیدی مانند تحریمهای بینالمللی بهویژه از سوی امریکا بر ایران تحمیل شود، قاعدتا کشورها مقداری دست به عصا خواهند شد و با مکانیزمهای دیگری ورود خواهند کرد و سعی میکنند حداقل ریسک را بر اقتصاد خود وارد کنند. این مسئله به حجم مبادلات 2 کشور برمیگردد؛ اگر کشور روسیه حجم مبادلات قابلقبولی با ایران داشته باشد، بههمان میزان تابآوری خود را در برابر فشار غرب و تحریمها افزایش میدهد و با پذیرش ریسکها به تعاملات اقتصادی خود ادامه میدهد.
احتمال اینکه روسیه در برابر فشارهای ثانویه غرب بخواهد تعاملات اقتصادی با ایران را محدود کند، وجود دارد، اما این مسئله بسیار به دیپلماسی بین ایران و روسیه مربوط است. باید دید وزارت اقتصاد و بانک مرکزی چطور میتوانند با بانک مرکزی روسیه پیش بروند تا بتوانند آثار چنین موضوع احتمالی را بهحداقل برسانند. مشخص است که این تعامل اقتصادی برای کشور روسیه نوعی ریسک ایجاد خواهد کرد.
اما اینکه چطور این ریسک پوشش داده شود که شرکتها و بانکهای روسی حداقل پذیرش ریسک را داشته باشند، مکانیزمی است که بین ایران و روسیه تعریف میشود. بهطورکلی میزان اثرگذاری این تعامل اقتصادی به سطح روابط 2 کشور بازمی گردد.
ادامه همکاری بهطورکلی به سطح روابط راهبردی بین ایران و روسیه و حجم مبادلات ما با کشور روسیه وابسته است. اگر سطح معاملات کم باشد، قاعدتا روسیه ریسک آن را نمیپذیرد.
اما باتوجه به اینکه در حال حاضر روابط 2 کشور بهشکل راهبردی در حال تعریف است و بهدنبال منافع مشترک هستند و از سویی حجم مبادلات خود را افزایش دادهاند، بهنظر میآید 2 کشور میتوانند در بلندمدت، در دور زدن تحریمها به یکدیگر کمک کنند.
سخن پایانی
توسعه خطوط اعتباری با روسیه، گامی مهم در مسیر استقلال مالی و بانکی ایران از نظام مالی غربی است. با این حال، تحقق کامل ظرفیتهای این سازکار، مستلزم اصلاحات در نظام بانکی داخلی و پیوستن به چارچوبهای بینالمللی مانند FATF است. همچنین، تعمیق روابط با کشورهای منطقهای و افزایش استفاده از ارزهای ملی یا رمزریال/روبل دیجیتال میتواند کمک کند تا این همکاریها پایدار و موثر باشند.
در مجموع، نظرات کارشناسان نشان میدهد که ایجاد خطوط اعتباری بین ایران و روسیه میتواند فرصتهای قابلتوجهی برای توسعه تجارت و کاهش وابستگی به نظام مالی غرب فراهم کند، از آن جمله FATF و کنوانسیونهای CFT و پالرمو. ایران هنوز از لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF) خارج نشده و به کنوانسیونهای مرتبط با مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) و جرائم سازمانیافته (پالرمو) نپیوسته است. این مسئله باعث شده است تا بانکهای بینالمللی، حتی شرکای غیربلوک غرب، نسبت به همکاری با نظام بانکی ایران محتاط باشند.