حق تقدم با کارگر ایرانی است
جواد خوانساری - دبیر انجمن شرکتهای ساختمانی

من با خروج کارگران افغانستانی از صنعت ساختوساز کاملا مخالف هستم و معتقدم که باید همکاری و تعامل با کشورهای همسایه تقویت شود. این نیروهای کار را نمیتوان نادیده گرفت، چراکه حضور آنها در بخشهای مختلف اقتصادی قابلتوجه است. همه آنها شایسته احترام هستند و باید زمینهای فراهم شود تا بتوانیم با آنها تبادلات کاری و فکری سازندهای داشته باشیم. چنین همکاریهایی نهتنها موجب ارتقای روابط بینکشوری میشود، بلکه ارزش و اعتبار اقتصادی کشورمان را نیز افزایش میدهد.
اگرچه کارگران افغانستانی نقشی در طراحی و تحکیم ساختمانها ندارند و این امور توسط مهندسان ایرانی انجام میشود، اما در اجرای پروژهها حضور موثری دارند. مهندسان ایرانی مسئولیت کنترل کیفیت و نظارت بر روند کار را برعهده دارند و بهطورکلی، استخدام این نیروی کار تحتمدیریت آنها انجام میگیرد. از اینرو، نظارت صحیح بر فعالیتهای ساختمانی میتواند از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری کند. با اینحال، برخی کارشناسان معتقدند در زمینه اشتغال، باید ابتدا از کارگران ایرانی استفاده شود و در صورت نیاز، کارگران افغانستانی نیز بهکار گرفته شوند. این دیدگاه بر حق تقدم نیروی کار داخلی تاکید دارد و معتقد است؛ بکارگیری نیروی مهاجر باید تنها در موارد ضروری انجام شود.
یکی از مهمترین مباحث در زمینه نیروی کار ساختمانی، میزان دستمزد پرداختی به کارگران افغانستانی در مقایسه با کارگران ایرانی است. از آنجا که این نیروهای کاری در ایران زندگی میکنند، باید شرایط اقتصادی و معیشتی آنان نیز در نظر گرفته شود. نباید حقوق کارگران افغانستانی پایمال شود، بلکه باید براساس اصول انسانی و عدالت، دستمزد مناسبی به آنها پرداخت شود. در این میان، بهرهوری نیروی کار نیز عامل تاثیرگذار دیگری محسوب میشود که باید تحتمدیریت صحیح کنترل شود. هر کارگری توان کاری متفاوتی دارد و براساس عملکرد خود، باید دستمزد منصفانهای دریافت کند. اگر فردی کارآمد باشد، باید حقوق کامل به او پرداخت شود، اما در صورتی که توانایی لازم برای انجام وظایف خود را نداشته باشد، امکان کاهش دستمزد یا قطع همکاری باید در نظر گرفته شود.
مدیریت صحیح نیروی کار، یکی از ارکان مهم صنعت ساختوساز است. مدیران پروژهها مسئولیت تصمیمگیری در زمینه استخدام و پرداخت دستمزد را برعهده دارند و در صورت بروز مشکلات، باید بررسی شود که آیا مدیریت توانسته است نظارت کافی بر روند کار داشته باشد یا خیر. در واقع، کمبود نظارت و مدیریت ضعیف میتواند موجب ایجاد مشکلاتی شود که مسئولیت آن برعهده کارگران نیست. هر نیروی کاری، چه ایرانی و چه افغانستانی، باید متناسب با مهارت و توانایی خود مسئولیتهای کاری را برعهده گیرد. علاوه بر این، افراد فاقد مهارت کافی باید آموزشهای لازم را دریافت کنند تا بتوانند در مشاغل مختلف ساختمانی، از جمله سیمانکاری، گچکاری و سیمکشی برق، عملکرد مطلوبی داشته باشند. ایجاد فرصتهای آموزشی برای کارگران، زمینه ارتقای مهارتهای آنان را فراهم میکند و موجب افزایش بهرهوری نیروی انسانی میشود.
یکی از موضوعات مهم در توسعه صنعت ساختوساز، تعامل موثر میان بخشهای دولتی و خصوصی است. مطبوعات ایران میتوانند نقش موثری در این زمینه داشته باشند و از طریق ایجاد ارتباط نزدیک با تولیدگران، صنعتگران و سازندگان، مشکلات موجود را بهگوش مسئولان برسانند. اطلاعرسانی صحیح و انعکاس چالشهای صنعت ساختوساز، موجب آگاهی بیشتر مسئولان از نیازهای این حوزه میشود و امکان حل مشکلات از طریق همکاری و همفکری میان بخشهای مختلف را فراهم میکند. در این راستا، تقویت ارتباط میان نهادهای دولتی و خصوصی از اهمیت ویژهای برخوردار است. تنها با همکاری میان این بخشها میتوان راهکارهای مناسبی برای توسعه پایدار صنعت ساختمان ارائه داد و مسیر پیشرفت و رونق اقتصادی را هموار ساخت.
در نهایت، بهمنظور بهبود وضعیت نیروی کار ساختمانی و مدیریت چالشهای موجود، لازم است سیاستهای مناسبی در این حوزه تدوین شود. برنامهریزی اصولی برای ایجاد تعادل میان نیروی کار داخلی و مهاجر، تامین حقوق و دستمزد عادلانه، ارتقای مهارتهای کارگران و تقویت تعامل میان نهادهای اقتصادی، از جمله اقداماتی است که میتواند به بهبود شرایط صنعت ساختوساز کمک کند. تنها با اتخاذ تدابیر هوشمندانه و همکاری میان بخشهای مختلف، میتوان به آیندهای پایدار و موفق در این صنعت دست یافت و ایران را در مسیر توسعه اقتصادی قرار داد.