نمایش کپی مونالیزا در سعدآباد
ترجمه -مهتاب خطیر: به گزارش ال مور و بیان خبرگزاری مهر، موزه هنرهای زیبا پس از برگزاری چندین نمایشگاه ، اینبار در گالری شماره یک سعدآباد، ریپروداکشن (کپی) ۲۸ اثر از آثار برگزیده هنرمندهای سرشناس و صاحب سبک جهان را،با نام ردپا، برای تماشا ارائه کرده است.سرشناسترین این هنرمندها پیکاسو (تراژدی)، ونگوگ (کافه تراس در شب)، لئوناردو داوینچی (مونالیزا) و ژان لوکارت (خروس ماهیگیر) هستند.
ریپروداکشن یا بازسازی هنر، به کپی گرفتن از یک اثر هنری گفته میشود. از آن رو که بیشتر آثار هنری اصلی در موزهها و کالکشنهای شخصی نگهداری میشوند و دور از دسترس هستند؛ ریپروداکشنها این دسترسی را برای تودههای مردم آسانتر میکنند و بینندههای آماتور و حرفهای هنر میتوانند یک کپی از اثر دلخواهشان را در کنار خود داشته باشند و زیست روزانه دیگری را با آن تجربه کنند.
کپیبرداری یا بازسازی هنری گزینه مناسبی برای کنکاش و واکاوی پژوهشگرها، خوانش آکادمیک و دانشجوهای هنر و چالش برانگیز برای دیگر هنرمندان است (چنانکه میتوانند الگوی اصالت کار خویش را نسبت به سبکی که در آن کار میکنند بسنجند). هوش مصنوعی، نرم افزارهای گرافیکی،چاپ و کپی گرفتن به شیوه دستی از روشهای بازتولید اثر اصلی ست که هر کدام ارزش و جایگاه خود را دارد و هدفی را دنبال میکند.
این نمایشگاه هیجان انگیز و الهام بخش از ۳۰ مرداد در مجموعه فرهنگی- تاریخی سعدآباد آغاز شدهاست و تا ۱۰ شهریور ۱۴۰۳ از ساعت ۹ تا ۱۹ ادامه خواهد داشت.
آیا میزبانی المپیک به سود شهر و کشور میزبان است؟
بازیهای المپیک مدرن گرامیداشت تمدن یونان باستان است که مهد تمدن غرب از جمله ارزشهای آزادیخواه آن شمرده میشود. بازیهای المپیک دربرگیرنده مسابقههای هنری به عنوان بخشی از برنامه خود از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۵۲ بود که بیش از ۱۵۰ مدال در رشتههای هنرهای زیبا با الهام از تلاشهای ورزشی داده شد.
از این روورزشهایی مانند ژیمناستیک، اسکیت بازی و شیرجه را از آنجایی که هدف این ورزشها را نمی توان جدای از روند انجام آن دانست،ورزشهای زیبایی شناسی یا ناهدفمند مینامند که هنر مانند هستند و ورزشهایی مانند مسابقههای فوتبال، سنگنوردی و دوومیدانی از آنجایی که هدفمند هستند، به هنر بودن نمیزنند.
دیدگاه هنری دیگری بر این باور است که بازیها آثار هنری نیستند و شاید نتوان هرگز آنها را هنر نامید و بیشتر ابزار اقتصادی شمرده میشوند. اما آیا هنر نیز به این نقش ابزاری در آمده است؟ پیش از رویداد المپیک ۲۰۲۴ پاریس TMZ گزارش داد که سلولن دیون خواننده سرشناس تنها برای یک آهنگ دستمزد هنگفتی بی سابقهای به میزان ۲ میلیون دلار میگیرد، همچنین المپیک همه هزینههای سفر او را هم میپردازد.
میزبانی بازیهای المپیک برتریهای اقتصادی زیادی را با خود به همراه دارد. این رویداد چند جانبه دانش و مهارت نیروهای کار، صنعت گردشگری،فرصتهای کاری و تجاری آن شهر و کشور را به همراه روابط دیپلماتیک گسترش میدهد. اما آیا این تاثیر اقتصادی به همان اندازه است که پیش بینی میشود؟ بودجه اینگونه پرداختها از کجا و چگونه انجام میشود؟ آیا هدف اصلی المپیک ورزشی کههارمونی و هماهنگی ارزشها، روح و بدن است با این گونه مدیریتها و جهت دادنهای انسانی هم سو است؟ بیشتر شهرهای میزبان دچار بدهی میشوند و زیرساختهای مورد نیاز را ندارند، چرا و چگونه برای درخواست میزبانی المپیک، هنر ،فرهنگ و اقتصاد کشوری را به چالشهای سخت میکشند؟ آیا همچنان میزبانی المپیک میتواند یک امتیاز بزرگ اقتصادی بسته به سطح برنامه ریزی و امکانات ورزشی در شهر میزبان باشد؟