از تورم تا تخصیص ناعادلانه ارز
مهمترین رویدادهای امسال در اکوسیستم دانشبنیان کشور؛ تصویب قانون جهش در مجلس شورای اسلامی و تغییر نام رتبهبندی شرکتها با هدف شفافتر شدن فعالیت اقتصادی شرکتها بود.
مهمترین رویدادهای امسال در اکوسیستم دانشبنیان کشور؛ تصویب قانون جهش در مجلس شورای اسلامی و تغییر نام رتبهبندی شرکتها با هدف شفافتر شدن فعالیت اقتصادی شرکتها بود. بهاعتقاد مسئولان، امر تصویب قانون جهش دانشبنیان در گام نخست بسیاری از موانعی را که فراروی کسبوکارهای دانشبنیان وجود دارد، از سر راه برمی دارد و تقاضامحوری را در حوزه دانشبنیان رواج میدهد. بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در اینباره گفته است: در برنامه هفتم اتفاقا ۲ پنجره فرصت اصلی برای اقتصاد کشور در نظر گرفتهایم؛ یکی دیپلماسی اقتصاد فعال برای جانمایی ایران در نظام اقتصاد بینالملل و دوم توسعه اقتصاد دانشبنیان. اما کارشناسان در گفتوگو با صمت معتقدند؛ سال ۱۴۰۲ باوجود تصویب قانون جهش، سال مطلوبی برای فناوران نبود، چراکه اوضاع بد اقتصادی کشور، دامن تولیدکنندگان و فناوران را هم گرفته است. بهعبارتروشنتر باوجود اقتصاد بیمار در کشور نمیتوان صحبت از اقتصاد دانشبنیان کرد.در ادامه شرح کامل این گزارش را میخوانید.
سال نابرابری
وحید یونسی ـ تجاریساز دانشبنیان در صنعت تجهیزاتپزشکی و سلامت: به نمایندگی از صنعت سلامت و واحدهایی که توان تولید دارند یعنی شرکتهایی که بهلحاظ زیرساختی امکان اثربخشی در اقتصاد و تامین نیازهای استراتژیک دارند، معتقدم، در گام نخست مهمترین پاشنهآشیلی که امسال وجود داشت که البته در سالهای گذشته هم شاهد آن بودیم، تخصیص ارز ترجیحی به واردکنندگان بوده و این امر موجب شده است، هرچقدر هم قوانین مختلف وضع شود و از منظرهای مختلف، کمککننده اکوسیستم دانشبنیان باشد حتی شرکتهای دانشبنیان با عمق تولید خوب، نمیتوانند با واردکنندگان رقابت کنند.
بهعبارتروشنتر تا زمانی که ارز ترجیحی به واردکنندگان بهویژه حوزه تجهیزاتپزشکی داده شود، نوعی نابرابری و بیعدالتی ایجاد میشود که علاوه بر اینکه از جذابیت حوزه تولید میکاهد، منجر به ضرر تولیدکننده هم میشود. بیشک در صنعتی که واردکنندگان آن ارز ترجیحی بگیرند، رقابتی ناعادلانه و نابرابر بهوجود میآید. هرچقدر هم که تولیدکنندگان عمق تولید بالایی داشته باشند، باز هم حریف واردکنندگانی که ارز ترجیحی میگیرند، نمیشوند. گفتنی است، عمق تولید یکی از معیارهای دانشبنیانی است که نشان میدهد آن شرکت دانشبنیان توانسته است مواد اولیه و خام را به محصول کامل تبدیل کند و فرآیند تولید را با نرخ تمامشده کمتری همراه با ارزشافزوده بالا بهپایان برساند. حال هرچقدر درصد عمق تولید بالا باشد، یعنی میزان تبدیل مواد اولیه خام به محصول بیشتر بوده است. چنین فرآیندی باعث میشود میزان ارزبری بهشدت کاهش یابد؛ چراکه بخش عمده مواد اولیه در داخل کشور وجود دارد و بخشی هم، از خارج تهیه میشود.
روزبهروز فرصت تولید از بین میرود
با اینکه تورم مشکلات اقتصادی بیشتر بر دوش تولیدکننده است، اما واردکننده به نسبت تولیدکننده با همان میزان محصول هم، نیروی کار کمتری دارد و هم، زمان کمتری را برای واردات میگذارد، در نتیجه نخستین مسئله، تخصیص نابجای ارز است تا زمانی که چنین بینظمی وجود داشته باشد، نمیتوان انتظاری از شرکتهای دانشبنیان، دستکم در حوزه تجهیزاتپزشکی داشت؛ چنین فرآیندی منجر به از بین رفتن فرصتهای تولیدی میشود.دومین موردی که بهعنوان دستانداز اکوسیستم دانشبنیان در امسال شناخته شد، عدمگفتمان میان نهادهای مختلف دولتی است که با دانشبنیانها سروکار دارند. امسال گفتمانی در وزارت صمت درباره ایجاد کنسرسیومها ایجاد شده بود که مشخصا برای آن دسته از شرکتهای دانشبنیانی که نیازمند همراهی چندین شرکت در مسیر زنجیره ارزش هستند و زیرساخت کافی دارند، سودبخش بوده است. این گفتمان بعد از حضور دکتر دهقانی در معاونت علمی بیشتر مطرح شد که با اهداف وزارت صمت بسیار هماهنگ بود. خوشبختانه تا زمان مدیریت آقای ستاری در معاونت علمی پایههای این روند را در گذشته ایجاد کرده بود و بعد از حضور آقای دهقانی هم قوت گرفت و به نهادهای دیگر هم تسری داده شد؛ موضوعاتی نظیر حل معضلات کلان کشور با کمک دانشبنیانها وارد این عرصه شد که گفتمان خوبی هم بود.
تورم، دردی روی درد فناوران
اما چالش اصلی، فقدان قوانین شفاف برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان توانمند است، چراکه همواره دانشبنیانها از معضل نقدینگی برخوردارند. این در حالی است که در سیستم تامین مالی کشور هیچ نقدینگی برای دانشبنیانها وجود ندارد. این امر باعث میشود فشار تورم بیش از گذشته به این اکوسیستم وارد شود. متاسفانه هیچ وقت تجربه خوبی از تامین مالی در انجام پروژههای بزرگ نداشتیم. باوجود تمام چالشهای اقتصادی، بدون تامین مالی باکیفیت در حوزه دانشبنیان، فعالیت فناوران چندان موثر نخواهد بود. تا زمانی که تامین مالی باکیفیت صورت نگیرد، هیچ پروژه دانشبنیانی روی کاغذ اقتصادی و بهصرفه نخواهد بود. در واقع هنوز مسیر مشخصی برای تامین مالی دانشبنیانها وجود ندارد. گاهی سازکارها بین وزارت بهداشت و صمت و حتی معاونت علمی دیده میشود که چندان هماهنگ نیست و بهطورمجزا هرکدام از این اضلاع با تمام وجود حضور دارند، اما ارتباط آنها بهگونهای نیست که مشکلات دانشبنیانها را حل کنند.
لزوم ایجاد مسیر سبز دانشبنیانی
فکر میکنم در برخی پروژههای کلان ملی که مقیاس صنعتی بزرگی و چشمانداز صادراتی دارند، باید نوع نگاه خود را عوض کنیم. باید یک مسیر سبزی باز شود، در غیر این صورت شرکتهای دانشبنیان بهسمت فرصتهای زودبازده میروند؛ نظیر فعالیتهای بازرگانی یا خریدوفروشهای مختلف.
دولت طرف واردکننده است
شرکتهایی که رقبای خارجی آنها ارز ترجیحی میگیرند، باید دیوانه تولید باشند که به کار خود ادامه دهند، چراکه رسما صرفه اقتصادی ندارد و در یک رقابت ناعادلانه قرار دارند. بهاعتقاد من، دانشبنیانها نباید در بازی ارز قرار داده شوند، چراکه اصلا نیازی به ارز ندارند، اما در عوض تسهیلات ارزی به رقبای تولیدکنندگان که همان واردکنندگان هستند، آفتی است که چند سال میشود دامن دانشبنیانها بهویژه حوزه سلامت را گرفته است.
امسال سال خوبی نبود
رضا قلیپورپیوندی، فعال دانشبنیان در حوزه صنعت هستهای: امسال سال خوبی برای دانشبنیانها نبود. باوجود تصویب قانون جهش دانشبنیان در مجلس شورای اسلامی، معضلات اساسی و بزرگ در اقتصاد نظیر ناپایداری قیمتها و نوسانات ارز؛ دو عاملی هستند که سبب شدهاند روزبهروز شرایط برای دانشبنیانها دشوارتر شود. باتوجه به اینکه بسیاری از شرکتهای دانشبنیان بهویژه آنهایی که در حوزه الکترونیک فعالیت دارند، برای تولید نیازمند خرید مواد اولیه از خارج هستند، مسئله ناامنی در نرخ موجب شده تا تولیدکنندگان یک به یک از دایره تولید خارج شوند.با تمام اقدامات موثری که آقای دهقانی در سال ۱۴۰۲داشتند و در تلاش برای توسعه اقتصاد دانشبنیان؛ اما این معضلات بهقدری بزرگ است که ایشان هم از پس حل آنها برنیامدند. اتفاق دیگری که امسال رخ داد، تغییر در طبقهبندی شرکتهای دانشبنیان بود که منجر به تغییر اسامی آنها شد. برای مثال، شرکتها از نوع یک و ۲ تبدیل به فناور و نوآور شدند. لازم است بگویم معضل دانشبنیانها تاکنون نامگذاری نبوده است که معاونت علمی، ماهها وقت و هزینه خود را برای این امر بگذارد؛ در حالت کلی امسال سال خوبی نبود.بهاعتقاد من، تا زمانی که اقتصاد درمان نشود، تصویب قانون جهش دانشبنیان تاثیر واقعی در این اکوسیستم نخواهد داشت. اغلب تفاهمنامههایی هم که منعقد میشود، به نظر من، کاغذبازی است. مهمترین مسئله تخصیص تسهیلات است که هنوز تغییری در روال بانکها برای این موضوع بهوجود نیامده است و همچنان برخوردی که در فرآیند ارائه تسهیلات با یک دانشبنیان دارند، فرقی با یک شرکت غیردانشبنیان ندارد. همچنان با دوندگیهای بسیار و پیگیری چندین ماهه برای دریافت وام، در نهایت گویا همه مسیرها به بانکها ختم میشود.
تا زمانی که تمام بدنه اقتصاد کشور مشکلخیز و بیمار باشد، چگونه میتوان از اقتصاد دانشبنیان حرف زد. بهاعتقاد من، اگر اقتصاد کشور اصلاح بنیادی شود، شرایط برای تمامی فعالان اقتصادی چه دانشبنیان و چه غیردانشبنیان بهبود نسبی مییابد، بنابراین در یک اقتصاد بیمار، اقتصاد دانشبنیان حرفی برای گفتن ندارد.معضل دیگری که وجود دارد، این است که اغلب فارغالتحصیلان دانشگاهی بعد از اتمام تحصیل وقتی وارد فضای کار میشوند، بهشدت بیانگیزه هستند. بهعبارتروشنتر، نسل جوان آکادمیک در کشور انگیزهای برای فعالیت اقتصادی و حتی کار در یک مجموعه اقتصادی ندارد. متاسفانه پایه علمی نسل جدید نسبت به سالهای گذشته بهشدت افت کرده است و بهسختی، نیروی کار با پایه علمی قوی، برای کار پیدا میشود.تا چند سال قبل، معتقد بودم که باید به دانشبنیانها کمک شود، اما باوجود اتفاقات سالهای اخیر و شرایط موجود، معتقدم هیچ کمکی به دانشبنیانها نشود، بهتر است و سزاوار است که دولت تلاشش را روی ثبات وضع اقتصاد بگذارد؛ به این شکل که دولت دست از دخالت بردارد و فقط نظارت کند. البته روند نظارتی ثابتی هم وجود ندارد که بتوانیم کمی به آن دلخوش باشیم.
سخن پایانی
اقتصاد مبتنی بر دانش، به یک محرک حیاتی برای رشد اقتصادی و رقابت در این عصر دیجیتال تبدیل شده و مشخصه آن نیز تولید، مدیریت و توزیع دانش، نوآوری و خلاقیت است. شرکتهای دانشبنیان نقش مهمی در پیشبرد رشد و توسعه اقتصادی دارند. این شرکتها معمولا با ماهیت نوآورانه و مبتنی بر فناوری و توانایی آنها در ایجاد محصولات و خدمات با ارزشافزوده بالا مشخص میشوند. موفقیت شرکتهای دانشبنیان تا حد زیادی به توانایی آنها در نوآوری و توسعه فناوریهای جدید بستگی دارد که بهنوبه خود، نیازمند زیرساخت تحقیق و توسعه ( R&D ) قوی و اکوسیستم حمایتی است.
با این حال، در بسیاری از کشورها، سیستم ارزیابی شرکتهای دانشبنیان بهخوبی توسعه نیافته است و بهاندازه کافی از رشد و توسعه این شرکتها حمایت نمیکند. در این زمینه، تسهیل ورود به اقتصاد دانشبنیان و سادهسازی فرآیند ثبت شرکت دانشبنیان برای تقویت رشد، ایجاد اشتغال و ارتقای نوآوری حیاتی است. بهاعتقاد بسیاری از مسئولان توسعه اقتصاد، دانشبنیان در نهایت منجر به کنترل مسائلی مثل مهاجرت نخبگان میشود و افزایش سهم اشتغال فعالان دانشبنیان در کشور را بهدنبال دارد. در واقع برای دستیابی به رشد اقتصادی، نیازمند دستیابی به فناوریهای پیشرفته هستیم که این موضوع هم با حوزه دانشبنیانی گره خورده است.