مجلس میتواند کشور را به سمت توسعه ببرد؛ اگر...
یک کارشناس حوزه بودجهریزی درباره نقش پارلمان در اداره کشور میگوید: «پارلمان تشکیل شد تا نمایندگان تودههای مردم بر نحوه اداره و بهویژه بودجهریزی کشور نظارت کنند. از آنجایی که هزینه اداره کشور از طریق درآمدهای کشور مانند مالیاتها تامین میشود، مردم بهعنوان کسانی که خود این بودجه را تامین میکنند، باید بر نحوه و چگونگی هزینهکرد آن هم نظارت داشته باشند.»
مهدی پازوکی، کارشناس اقتصاد و معاون اسبق سازمان برنامه و بودجه تصریح میکند: «هنگامی که کیفیت علمی و تعهد نمایندگان در پارلمان کم میشود، منطقی است که کیفیت اقدامات هم در زمینه قانونگذاری و هم در حوزه نظارت تضعیف شود. کیفیت مجلس در دهههای گذشته تا حدودی کاهش یافته و به همین نسبت نقش این نهاد مهم کمرنگ شده و نمایندگان حاضر در آن هم از نظر کارشناسی تضعیف شدند.» آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی صمت با این کارشناس اقتصاد است.
شما یکی از کارشناسانی هستید که حاکمیت بیانضباطی بر اقتصاد ایران را از مهمترین عوامل بحران فعلی میدانید. در این ماجرا نقش پارلمان و مجلس چقدر است؟
من فکر میکنم مجلس اگر نقشی بیشتر از قوه مجریه در انضباطبخشی به امور، از جمله اقتصاد، نداشته باشد، نقش کمتری ندارد. نباید تردید کرد که در صورت انجام درست وظایف ازسوی نمایندگان مجلس، امکان سوءاستفاده، فساد یا بیانضباطی بسیار کاهش مییابد.
یک پارلمان اگر بخواهد این نقش را بهدست بیاورد، چه پیشنیازهایی میخواهد؟
پارلمان اگر از نمایندگان متعهد و مردمی تشکیل شود، از نظر قانونی این امکان و ظرفیت را دارد که نقش پررنگی در اداره کشور داشته باشد. نکته مهم این است که مجلس نهتنها بهلحاظ قانونی این ظرفیت را دارد که موظف است هم در قانونگذاری کشور اقدام کند و هم بر امور نظارت.
در واقع پارلمان تشکیل شد تا نمایندگان تودههای مردم بر نحوه اداره و بهویژه بودجهریزی کشور نظارت کنند. از آنجایی که هزینه اداره کشور از طریق درآمدهای کشور مانند مالیاتها تامین میشود، مردم بهعنوان کسانی که خود این بودجه را تامین میکنند، باید بر نحوه و چگونگی هزینهکرد آن هم نظارت داشته باشند. در واقع بنا بود با این شیوه هم بهرهوری مالی کشور افزایش یابد و هم با افزایش مشارکت مردم، ثبات و بهروزی محقق شود.
این مسئله در بسیاری از کشورهای جهان بهویژه در یکی دو قرن گذشته تجربه شده و کارآیی آن هم به اثبات رسیده است. با این حال همه مجالس یا پارلمانها موفق نمیشوند که به وظایف خود عمل کنند؛ همانطور که لزوما همه دولتها بهدرستی کشور را اداره نمیکنند. زمانی مجلس میتواند به وظایف خود بهدرستی عمل کند که نمایندگان آن بیتوجه به منافع جناحی یا منطقهای، منافع ملی را مبنا قرار دهند و توانا و کاربلد باشند.
اگر بخواهید اجمالی بگویید، یک مجلس پیگیر کدام هزینهها را از دوش اقتصاد ایران بر خواهد داشت؟
مجلسی که وظیفه نظارتی خود را میداند و دل در گرو بهروزی مردم ایران دارد، با قاطعیت به وظایف خود عمل میکند. مجلس همین امروز در شرایط بحرانی که در ایران با آن مواجهیم میتواند بهشدت از سطح فساد و هدررفت منابع جلوگیری کند و کاری کند که هم عدالت بیشتر محقق شود و هم احساس تبعیض در جامعه کاهش یابد. ضمن اینکه راه توسعه کشور را باز میکند.
درباره نظارت بیشتر توضیح میدهید؟
از قضا همانطور که در سوال پیشین هم گفتم در اینجا به باورم اصل موضوع و وظیفه مجلس آغاز میشود. مجلس از نظر قانونی هیچ منعی بر نظارت بر کلیه امور کشور ندارد و حتی از نظر قانونی مکلف به این امر شده است. یعنی نمایندگانی که در بهارستان جمع میشوند، میتوانند از مسئله نفت جنوب تا شیلات شمال را موردبررسی قرار دهد، در ریز جزئیات اداره آنها وارد شوند و چنانچه تخلفی دیدند آن را گوشزد کنند و پیگیر رفع آن مشکل باشند. حتی در قانون دیده شده اگر به تذکرات مجلس و نمایندگانش توجه نشد، نمایندگان میتوانند با ارجاع مسئله به قوه قضاییه زمینه محاکمه و مجازات متخلفان را بهوجود آورند.
در واقع من اگر بخواهم صریحتر و خودمانی صحبت کنم، معتقدم مجلس ستون انضباطبخشی به کلیت اقتصادها است. در جهان امروز بدون وجود یک مجلس توانا، پیگیر و قاطع امکان انضباطبخشی فراهم نیست یا اگر پیشتر هم انجام شده، ممکن نیست از بین نرود. ضرورتی ندارد که دولت و دستگاههای اجرایی بخواهند بهاصطلاح مته به خشخاش بگذارند و گاه تضاد منافع خود مشکلساز میشود، اما نمایندگان مجلس نباید در این قیدوبندها باشند.
پس میتوان حتی ادعا کرد مجلس قوامبخش انضباط و شفافیت اقتصادی است؛ اگر خود را نهادی متشکل از نماینده همه مردم بداند و هدفش هم اعتلای کشور باشد.
چنین چیزی در ایران محقق شده است؟
مشخص است که این مهم در ایران محقق نشده و گواه آن هم همین وضعیت فعلی است.
مانع این مسئله ناکارآمدی مجلس است؟
طبعا این ناکارآمدی هم در مجلس و هم در دولت وجود دارد و حتی تشدید هم شده است. مشکل گاهی از این است که نمایندگان واقعا نماینده نیستند. بهزبان سادهتر هر کس که وارد مجلس شود، لزوما نماینده مردم نیست. یعنی میتوان گفت اگر مردم واقعا مجلسیها را نماینده خود بدانند و نمایندگان مجلس هم خود را موظف به پاسخگویی به مردم و اخذ رای از تودهها بدانند، بخشی از این وضعیت بغرنج فعلی اصلاح خواهد شد. صراحتا میتوان گفت هرچه به جلو آمدیم، بخش بزرگتری از جامعه احساس کرد نمایندهای در پارلمان ندارد. امروز هنگامی که اجمالی به عملکرد نمایندگان مجلس نگاه کنیم میبینیم بخشهای بزرگی از جامعه ایران واقعا نمایندگی نمیشوند. زنان، کارگران، معلمان یا بازنشستگان نمایندگان خود را ندارند. این مسئله توان مجلس در ایفای وظایفش را هم کم کرده و همزمان چون امکان ثباتبخشی اقتصادی را به قوه مجریه و مقننه نمیدهد، زمینه بیثباتی شکل میگیرد.
بزرگترین مشکل مجلس در بخش نظارتی است یا قانونگذاری؟
هنگامی که کیفیت علمی و تعهد نمایندگان در پارلمان کم میشود، منطقی است که کیفیت اقدامات هم در زمینه قانونگذاری و هم در حوزه نظارت تضعیف شود. کیفیت مجلس در دهههای گذشته تا حدودی کاهش یافته و به همین نسبت نقش این نهاد مهم کمرنگ شده و نمایندگان حاضر در آن هم از نظر کارشناسی تضعیف شدند.
بگذارید با یک مثال توضیح دهم؛ یکی از اقداماتی که در سالهای گذشته بسیار سروصدا کرد، افزایش نرخ بنزین در آبان ۹۸ بود. بعدتر مشخص شد جز رئیس مجلس که در جلسه سران سه قوه بود، تقریبا هیچ کدام از نمایندگان مجلس از این تصمیم اطلاعی نداشتند. بگذریم از اینکه حتی آقای روحانی میگفت خودش هم خبر ندارد.
در ماجرای آبان ۹۸ و افزایش نرخ بنزین، مجلس هیچ نقشی نداشت و حتی وقتی زمزمه نیت مجلس برای مداخله در این اقدام شنیده شد، بهسرعت آنها را از این امر بازداشتند. این در حالی است که من فکر میکنم آن اقدام ضروری بود، اما باید بهنحوی اجرا میشد که این اتفاقات نمیافتاد.
یعنی فکر میکنید راهی وجود داشت که بدون اعتراضات گسترده نرخ بنزین را ناگهان چند برابر کنند؟
راهش به نظر من این است که مسئله را در عمق درک کرد. ببینید من فکر نمیکنم دلیل اعتراضات سراسری در آبان ۹۸ تنها گران کردن بنزین بوده باشد. یعنی اگر بخواهم صریح بگویم افزایش نرخ بنزین نوک کوه یخ بود که ناگهان همه اعتراضات را به هم پیوند داد و به عرصه عمومی کشاند.
آنچه که موجب میشود تغییرات قیمتی در حاملهای انرژی و... به چنین بحرانهای اجتماعی منجر شود، صرفا همان اقدام نیست. مردم اعتراض میکنند چون فکر میکنند ناعادلانه با آنها برخورد میشود و احساس تبعیض میکنند. مردم ناراضی نیستند؛ چون فقط بنزین زیادی گران شد، بلکه گرانی بنزین بهانهای میشود برای بروز همه ناراحتیها. به این اعتبار باید گفت مسئله اصلی که بخشی از مردم را ناراحت و معترض کرده مسئله توزیع و تقسیم ناعادلانه و غیرمنصفانه ثروت در کشور است. پرواضح است در شرایطی که فاصله طبقاتی کم است و رفاه بهنسبت مناسبی وجود دارد، یک تغییر قیمتی هر قدر هم بزرگ، نباید به آن اعتراضات گسترده منجر شود.
در رابطه با آبان ۹۸ و نرخ حاملهای انرژی مجلس نتوانست مداخله کند، اما همان زمان من نگران این بودم که نمایندگان به رویکردهای پوپولیستی دست بزنند؛ گرچه بعدتر مشخص شد که آنها به هیچ اقدامی دست نخواهند زد.
چشمانداز مجلس آینده را باتوجه به وضعیت فعلی قوه مجریه چطور میبینید؟
من باتوجه به سطح توانایی نمایندگان راهیافته و ترکیب گرایشهای موجود چندان خوشبین نیستم؛ بهویژه اکنون که در شرایطی عاطفی قرار گرفتهاند و خودشان هم تازه قرار است شروع به کار کنند. انتخابات هم در ۸ تیر برگزار میشود و اگر در همان دوره اول هم رئیسجمهوری انتخاب شود، تا مهر دولت تشکیل نخواهد شد.
پس نباید انتظار داشته باشیم در مجلس جدید ناگهان تحولات بزرگ و کیفی در نحوه قانونگذاری یا نظارت رخ دهد. مجلسی میتواند دولت را به سمت جلو هل دهد که خودش کارآمد و آگاه باشد و زمینه حتی همکاری با کشورهای جهان و رفع تنشهای مخرب امروز را فراهم کند، اما هنگامی که بخش مهمی از مجلس را افرادی تندرو تشکیل میدهند که فکر میکنند اصل تنش با ابرقدرتها نیکو است، امکان ندارد کشور به جلو برود.