توسعه صادرات با شناسایی ظرفیت صنایع
حمیدرضا غزنوی_دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران
توسعه تجارت بهمعنای افزایش توجه به تمامی مولفههای مربوط به صادرات و واردات است. هیچ کشوری بدون توجه به این 2 بخش و ایجاد توازن میان صادرات و واردات، نتوانسته به رشد و افزایش بازدهی اقتصادی دست یابد. کشورهای توسعهیافته در حوزه تجارت و همچنین صنعت، توانستهاند با برنامهریزیهای دقیق و براساس واقعیت، به رشد و پیشرفت در بخشهای مختلف اقتصادی دست یابند، بنابراین ایران نیز میتواند کشورهای پیشرفته در امور تجاری را بهعنوان الگوی خود قرار داده و براساس نسخههای موفق بینالمللی در حوزه تجارت عمل کند، اما باید دقت داشت تنها پیروی از مسیر کشورهای توسعهیافته تجاری کافی نبوده و باید به مختصات و ویژگیهای موجود در کشور نیز توجه داشته باشیم، بهعنوان مثال، ایران از موقعیت جغرافیایی منحصر به فردی برخوردار است؛ از اینرو با بهرهگیری از این فرصت میتوان برنامههایی را برای توسعه تجارت تدوین کرد، همچنین دقت به ویژگی تولیدات انجامشده نیز از ارکان اساسی افزایش صادرات محسوب میشود، چرا که هر صنعت براساس ذات تولیدات خود، نیازمند بسترهای مختلف برای انجام صادرات است،برای مثال در برخی صنایع، وجود سرمایه در گردش، رکنی مهم و تاثیرگذار است. اگر تولیدکنندگان برای انجام فعالیتهای خود منابع مالی مناسب نداشته باشند، چرخه تولید با خلل مواجه خواهد شد، بنابراین منابع مالی برای برخی صنایع حرف اول را میزند، اما باید خاطرنشان کرد مسئله سرمایه در گردش، در تمامی صنایع جزو موارد ضروری نبوده و فعالیت صنایعی همچون لوازمخانگی، به این موضوع وابسته است،پس برای توسعه صادرات و افزایش درآمدهای تجاری، شناسایی لازمههای هر صنعت و هر بخش تولیدی را میطلبد. در بعضی از صنایع، برندسازی حرف اول را در صادرات میزند و بدون این فاکتور نمیتوان به توسعه تجارت این کالا امیدوار بود، اما در برخی دیگر از کالاها، زیرساختهای لجستیک از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. از سویی دیگر، همواره باید نیازهای داخلی را در رتبه بالایی از اولویت قرار داد. بهبیانی دیگر، باید از صادرات برخی محصولات جلوگیری شود، چرا که تولید به اندازه کافی نبوده و با صادرات، تامین نیاز داخل دچار اختلال خواهد شد. براساس تمام شاخصهای عنوانشده، شناسایی ظرفیتهای هر صنعت و تدوین سیاستهای صادراتی براساس نیاز داخلی و بازارهای خارجی، از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که بر این مبنا میتوان در زمینههای رقابتی به فعالیت پرداخته و با استراتژیهای مدون صادراتی، تجارت صنایع را گسترش دهیم، بهعنوان مثال صنعت لوازمخانگی، امروزه تولیدات مناسبی را به بازار عرضه کرده و ظرفیتهای متعددی برای صادرات این تولیدات وجود دارد، اما بهطورکلی در صادرات تا به امروز رویکرد و عملکرد متناسبی وجود نداشته است، از اینرو برنامههای جامع و استراتژیک برای توسعه صادراتی تدوین نشده و سهم ناچیزی در بازار جهانی برخی تولیدات صنعتی داریم. بعضی از تولیدکنندگان و صنعتگران معتقدند تشکیل کمیسیونهای صادراتی میتواند گامی موثر برای توسعه صادرات باشد، اما بهنظر من، مهمتر از تشکیل کنسرسیوم صادراتی، تدوین برنامههای استراتژیک و مدون برای کسب بازارهای منطقه و فرصتهای بالقوه صادرات، بیشتر حائزاهمیت است. در حال حاضر بهدلیل نبود این دست برنامهها، هر محصولی که در کشور تولید شده و امکان صادرات آن وجود دارد، صادر میکنیم. دریغ از آنکه مختصات و مشخصات بازارهای هدف و همچنین فعالیت کشورهای رقیب موردبررسی قرار گیرد.
یکی از مهمترین فاکتورهایی که در تدوین استراتژی صادراتی باید به آن توجه شود، مسئله صادرات تولیدات باکیفیت است. اگر محصولی از کیفیت مناسبی برخوردار نیست، نباید آن کالا صادر شود، بنابراین افزایش درآمدهای صادراتی، به موارد و عوامل مختلفی وابسته است و تنها در صورت توجه به ابعاد کامل آن میتوان نتایج مثبت را شاهد بود.