شنبه 22 اردیبهشت 1403 - 11 May 2024
کد خبر: 14161
تاریخ انتشار: 1401/01/20 01:43
از سکوت تا اعتراض به افزایش حقوق و دستمزد

کارگران ساکت و بی‌‌دفاع

تحلیل و قضاوت درباره هر شرایطی نیازمند ذهنی باز و شنیدن تمام نظرات موافق و مخالف است. بحث افزایش حقوق و دستمزدها برای سال جدید هم نمی‌تواند از این قضیه مستثنا باشد. با این حال، به‌سادگی نمی‌توان کارگران و مدافعان‌شان را به گفت‌وگو ترغیب کرد. برای بررسی این موضوع، باید سراغ کارگران می‌رفتیم اما یافتن آنها ساده نبود. آنها تا زمانی که حادثه‌ای پیش نیاید و همکاران‌شان جان خود را از دست نداده باشند، در سایه هستند. بسیاری از کارفرماها هم از ارائه شماره کارگران خود دریغ می‌کنند و اگر هم بتوان با یکی از آنها تماس گرفت یا فرصت صحبت ندارند یا جرات آن را. تلاش برای تماس با کارشناسان اقتصادی و اجتماعی هم به نتیجه نرسید. یک نفر خود را صاحب‌نظر ندانست و دیگری کمبود فرصت را بهانه کرد. در نهایت سومین کارشناس هم که از اساتید اخراج‌شده دانشگاه بود و تخصص در کاهش فقر و سیاست‌گذاری افزایش برابری اجتماعی داشت، پس از شنیدن سوژه گفت‌وگو، صلاح را در سکوت دید. به‌ناچار برای تحلیل این موضوع، فقط به نظرات کارفرمایان معدنی بسنده کردیم اما سکوت سنگین کارگران و مدافعان آنها به‌وضوح می‌تواند معنایی فراتر از هزار سخن داشته باشد؛ سخنانی ناگفته که رعایت انصاف بدون شنیدن آنها ممکن نیست.

راهی به اعماق

«راهی به اعماق»‌ یکی از فراوان کتاب‌هایی است که به توصیف زندگی معدنچیان معادن زغال‌سنگ پرداخته است. 

جورج اورول در این کتاب به ترسیم زندگی اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی شهروندان بریتانیا می‌پردازد. 

«راهی به اعماق» که ۲ سال پیش از شروع جنگ جهانی دوم انتشار یافته، بخش‌های زیادی از مطالب خود را صرف توصیف وضعیت کار و زندگی معدنچیان زغال‌سنگ، جنگ ثروت و اهمیت زغال‌سنگ در نظام اقتصادی آن زمان می‌کند. 

اورول در ابتدای فصل دوم این کتاب می‌نویسد: «تمدن ما، به‌گفته چسترتون (جامعه‌شناس و فیلسوف انگلیسی)، خیلی بیشتر از آنچه برای ما قابل‌فهم است، به زغال وابسته است. ماشین‌هایی که ما را زنده نگه می‌دارند و ماشین‌هایی که ماشین‌ها را می‌سازند، همه به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به زغال‌سنگ بستگی پیدا می‌کنند. در سوخت‌وساز تمدن غرب، «معدنچی زغال‌سنگ» فقط نسبت به کشاورز اهمیت کمتری دارد».

او در بخش دیگری از کتاب خود به توصیف شرایط دشوار کار معدنچیان زغال‌سنگ می‌پردازد: «... امکان ندارد بتوانید به تماشای کار معدنچیان زغال بایستید و در خود نسبت به آنها و صلابت‌شان احساس حسادت و غمناکی نکنید. کار آنها کاری توان‌فرسا است؛ کاری است ورای قدرت انسانی که به‌وسیله انسان‌های عادی انجام می‌شود. آنها تنها مقادیر قابل‌توجهی زغال‌سنگ جابه‌جا نمی‌کنند، بلکه این‌ کار را با شرایط بدنی خاصی انجام می‌دهند که دشواری آن ۲، ۳ برابر می‌شود. کارگران مجبورند تمام‌وقت روی زانو باشند. امکان راست کردن زانوها وجود ندارد و تمام فشار به عضلات بازو و شکم آنها وارد می‌شود. هیچ راهی هم وجود ندارد که انجام این کار را آسان‌تر کند».

نویسنده انگلیسی‌زبان، از دیگر مشکلاتی که معدنچیان هموطنش با آن مواجهند، نام می‌برد: حرارت زیادی که گاهی خفقان‌آور است، گرد و غباری که راه گلو و بینی را می‌بندد و صدای بلند نوار نقاله و ماشین‌های مورداستفاده که با آلودگی صوتی خود، تحمل شرایط را دشوارتر می‌کنند.

دو سناریوی پیش‌رو

مدیرعامل شرکت زغال‌سنگ نگین طبس، افزایش حقوق و دستمزد به‌شیوه کنونی را نگران‌کننده نامید. حجت‌الله دریانی در گفت‌وگو باصمت عنوان کرد: به‌طور کلی دو سناریو در پیش داریم و برای درک اثرات مصوبه شورای عالی کار باید به بررسی سناریوها پرداخت. 

در سناریوی اول، سالی تورمی خواهیم داشت و ‌جز رشد دستمزد، نقطه فروش محصولات معدنی هم افزایش خواهد یافت. در این حالت، مشکل خاصی برای شرکت‌ها پیش نمی‌آید و به موازات افزایش هزینه‌های‌شان، درآمدهای بیشتری هم خواهند داشت. اما در این صورت، کل هدف از افزایش دستمزد که همان بهبود شرایط معیشتی کارگران است، زیرسوال می‌رود. متاسفانه در حال ‌حاضر احتمال وقوع این سناریو بیشتر است.

در سناریوی دوم، ممکن است بتوان با تصمیمات و با ایجاد شرایطی، اوضاع تولید را به‌نحوی رونق داد که مانع از تورم شود. اگر دولت بتواند چنین کاری کند، افزایش دستمزدها با رفع رکود اقتصادی کنترل می‌شود و به تورم نمی‌انجامد. در این حالت امیدوارانه، بهترین و تنها شیوه عملی کنترل تورم که همان افزایش تولید است، محقق می‌شود. با این حال، در حال ‌حاضر شاهد سیاست سرکوب بازار هم هستیم.

انقلاب فناوری رخ خواهد داد؟

دریانی با اشاره به سنتی و کارگرمحور بودن بیشتر معادن ایران، به‌ویژه معادن زغال‌سنگ، عنوان کرد ۶۰ درصد بهای تمام‌شده زغال‌سنگ کشور به حقوق و دستمزد اختصاص دارد. در این حالت، هر میزان افزایش حقوق و دستمزد به افزایش مستقیم بهای تمام‌شده محصولات می‌انجامد. 

وی در پاسخ به برنامه شرکت نگین طبس برای تغییر فناوری و کاهش وابستگی به نیروی انسانی بیان کرد: این مسئله را نمی‌توان تک‌بعدی بررسی کرد. استفاده از فناوری‌ها و تجهیزات بهتر به‌ویژه در معادن زغال‌سنگ ایران باعث کاهش هزینه‌ها و به‌طور همزمان افزایش ایمنی و رفاه کارگران خواهد شد. با این حال، به‌دلیل مشکلات گوناگونی مانند مشکل زنجیره تامین و وابسته بودن تغییر فناوری به بازارهای بین‌المللی و نرخ برابری ارز نمی‌توان تصمیم خاصی اتخاذ کرد. فارغ از تحریم‌ها و مشکلات کنونی در روابط بین‌الملل باید به این موضوع هم توجه کرد که قیمت‌های داخلی زغال‌سنگ فقط ۳۰ تا ۴۰ درصد قیمت‌های جهانی هستند؛ از همین رو فعالان داخلی، توانایی مالی کمتری نسبت به همتایان خارجی خود دارند. فارغ از این مشکلات، تغییر نسل فناوری به‌معنای کاهش اشتغال هم هست و باوجود تمایل معدنکاران به این تغییر، در حال ‌حاضر اولویت دولت و کشور بر اشتغالزایی و کارگرمحور بودن بخش‌های اقتصادی است؛ هرچند در نهایت ناگزیر به تغییر فناوری هم خواهیم بود.

سهامداران علیه کارگران

مدیرعامل شرکت زغال‌سنگ نگین طبس که سهام مجموعه تحت مدیریتش در بورس هم مبادله می‌شود، درباره تضاد منافع سهامداران و کارگران پاسخ داد: به‌طورکلی، سیاست‌های خاص رفاهی و حمایتی فقط تاحدی می‌تواند مورد تایید سهامداران باشد و امکان جهت‌گیری آنها نیز وجود دارد. این مسئله از آن رو است که در بازار سرمایه ایران که البته مشابه آن در سطح جهانی هم دیده می‌شود، جو حاکم، تعیین‌کننده ارزش سهام شرکت‌ها است؛ نه سیاست‌ها و رویه‌های مدیریتی یا حتی وضعیت تولید و سودآوری آنها. به‌عنوان مثال در سال گذشته، بیشتر شرکت‌های تولیدی گزارش‌های خوبی داشتند، اما این موضوع در ارزش سهام آنها منعکس نشد. با این حال، خوشبختانه به‌دلیل آنکه فقط بخشی از سهامداران شرکت را فعالان بازار سرمایه و سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت و میان‌مدت تشکیل می‌دهند، مسئولیت‌های اجتماعی شرکت بیشتر مورد توجه است. بیشتر سهام شرکت را سهام مدیریتی تشکیل می‌دهد یا در اختیار سهامداران عمده است و این گروه‌ها نسبت به سیاست‌ها و اقدامات مدیریتی اثربخش بر آینده شرکت نظر مساعدتری دارند.

اوضاع نابسامان معدنکاران سرب و روی

مدیرعامل شرکت معادن سرمک و رئیس و دبیر اتحادیه صادرکنندگان سرب و روی ایران با موضعی انتقادی، تصمیمات دولت و مجلس شورای اسلامی را یک‌طرفه و غیرکارشناسی دانست. حسن حسینقلی در گفت‌وگو باصمت، افزایش ۵۷ درصدی حقوق و دستمزد کارگران را باعث بدبختی و سردرگمی فعالان معدنی عنوان کرد (هرچند افزایش ۵۷ درصدی فقط مختص حقوق پایه است).

وی در تشریح این وضعیت بیان کرد نرخ دلار، نرخ فروش و نرخ صادرات محصولات سرب و روی در ۳ سال گذشته ثابت بوده است. بدتر آنکه ما باید محصولات خود را با نرخ دلار نیمایی به‌فروش برسانیم که حدود ۲۳ هزار تا ۲۴ هزار تومان و نسبت به دلار بازار آزاد پایین است. در مجموع باید گفت با احتساب تورم ۵۰ درصدی ۳ سال اخیر، هزینه‌ها ۲۰۰ درصد بیشتر شده‌اند.

حقوق‌های معوق

حسینقلی اضافه کرد: با چنین افزایش هزینه‌هایی کارگر واقعا حق دارد که بخواهد حقوقش افزایش یابد، اما ما با تورم گاز و برق چه کنیم؟ جز افزایش هزینه‌ها، تابستان‌ها با چالش قطعی برق و زمستان‌ها با چالش قطعی گاز مواجهیم. سیاست‌گذاران خود را جای ما بگذارند و با نگاه کارشناسی تصمیم بگیرند. آنها حتی قصد کاهش نرخ برابری دلار را هم دارند. آنچه در حقیقت باید اتفاق بیفتد، مهار تورم است و تنها در این صورت است که منافع هر دو گروه کارفرمایان و کارگران تامین خواهد شد.

وی توضیح داد: در پی شرایط کنونی، عیدی و پاداش سال گذشته و حقوق اسفند را پرداخت نکرده‌ایم و توان پرداخت هم نداریم. البته نمی‌توان حقوق کارگر را پرداخت نکرد و به‌دلیل آنکه بین ۵ تا ۲۵ درصد هزینه‌های‌ معادن سرب و روی به‌طور معمول هزینه حقوق و دستمزد است، برای ادامه فعالیت باید هر تغییری در آن را بپذیرند. فارغ از وابستگی تولید محصولات معدنی به کارگران در معادنی مانند سرب و روی (هرچند وابستگی آن کمتر از زغال‌سنگ باشد)، آنها زحمات و دردسرهای زیادی تحمل می‌کنند. به‌عنوان مثال در عمق ۲۰۰ متری زمین کار و هوای بد، سرما، گرما و راه دور را تحمل می‌کنند. من به‌شخصه تاکنون ۲ بار خانه خود را فروخته‌ام تا بتوانم حقوق کارگران را پرداخت کنم.

نیاز معدنکاران به حمایت دولت

مدیرعامل شرکت معادن سرمک که به‌جای بحث درباره دستمزد کارگران به تشریح مشکلات معدنکاران می‌پرداخت، توضیح داد: فعالان معدنی حتی امکان بهره بردن از معافیت مالیاتی را هم ندارند و مالیات بر ارزش‌افزوده پرداخت‌شده خود را هم نمی‌توانند پس بگیرند. حتی طبق قوانین باید کنسانتره خود را در بورس به‌فروش برسانند که یکی از غیرکارشناسی‌ترین سیاست‌های ممکن است. کنسانتره محصولی استاندارد نیست که بتوان نرخ مشخصی برایش تعیین کرد و میزان رطوبت، درصد خلوص، نوع محصول و بسیاری از متغیرهای آن در معادن مختلف و حتی در ماه‌های مختلف فعالیت تغییر می‌کند. به‌طور کلی اگر قرار بر رونق تولید و بهبود شرایط تورمی کشور باشد، نیاز به حمایت‌های دولتی و دست‌کم کاهش نرخ گاز و برق است. سایر حمایت‌ها مانند آزادسازی صادرات یا مجوز واردات مستقیم ماشین‌آلات برای فعالان معدنی از زمره اقداماتی است که در دایره توان دولت و مجلس شورای اسلامی قرار دارد.

سخن پایانی

سکوت کارگران و دغدغه‌مندان حقوق آنها، نخستین تلنگر در بررسی افزایش حقوق و دستمزد آنان است؛ تا زمانی که آنها از حقوق خود دفاع نکنند، از بهبود شرایط‌شان نمی‌توان مطمئن شد. فارغ از این مسئله، آنچه از صحبت‌های کارفرمایان می‌توان دریافت، این است که علاوه بر حقوق و دستمزد باید توجه ویژه‌ای به مسائل غیرمالی کارگران مانند ایمنی، امنیت شغلی، ثبات پرداخت‌ها و بیمه و مزایا داشت.

در پایان، هر اقدامی که منجر به رونق اقتصادی و افزایش تولیدات کشور نشود، در رسیدن به اهداف خود برای بهبود شرایط معیشتی هر گروه ناموفق خواهد ماند.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4m86e8