اصلاح در پی رشد دو ماهه بازار
وضعیتی که در هفتههای گذشته، بهویژه در روزهای پایانی فصل تابستان شاهد بودیم در تقاطع قرارگرفتن چندین موضوع بود که یکی از مهمترین آنها در ۲ تا ۳ ماه اخیر بازار را مستعد یک اصلاح کرد.
قاعدتا از نظر روانی و تکنیکالی بازار نیاز به اصلاح دارد. بهطورکلی بورس بازاری است که فراز و نشیبهای زیادی داشته و نمیتوان انتظار داشت روند صعودی آن همیشگی باشد.
علت دیگری که موجبات ریزش شاخص کل را فراهم کرده، سیاستهای جدید دولت است. اخباری که به گوش میرسد نگرانیهایی را بین سهامداران ایجاد کرده که از جمله آنها میتوان به قیمتگذاری دستوری، محدودسازی روند بازار آزاد و... اشاره کرد. همه موضوعاتی که به آنها اشاره شد زمینهای را فراهم کردهاند که میتواند سرمایهگذاران بلندمدت و بنیادی را بیش از پیش نگران کند و این وضعیت به سود بازار نیست.
محدودیت نقدینگی
همانطورکه میدانیم بنیادیکاران و سهامداران با دید بلندمدت چشماندازی دستکم ۲ یا ۴ ساله را برای فعالیت در بازار میبینند. از همینرو ایجاد چنین شرایطی باعث برانگیخته شدن هیجانات و ایجاد فضایی ملتهب در بازار خواهد شد.
وقتی همه این موضوعات را دنبال میکنیم، به مسئله خروج سرمایه از بازار و مهمتر از آن وارد نشدن نقدینگی به بورس برمیخوریم که میتواند تاثیر بسزایی روی بازار مهمی مانند بورس داشته باشد.
فروش اوراق
مسئله دیگر شدتگرفتن فروش اوراق است که باعث شدت گرفتن ریزش شاخص شد. اقدامات دولت در راستای فروش اوراق باعث شد وضعیت ریزشی سهام تثبیت شود. بهدلیل خروج همزمان نقدینگی از بورس طبیعتا میتوانستیم انتظار کاهش تقاضا و همچنین رشد عرضه را داشته باشیم که این فرآیند نتیجهای بهجز ریزش بازار نخواهد داشت.
معاملات الگوریتمی
درباره معاملات الگوریتمی میتوان گفت که در نهایت بازار سرمایه ایران باید به سمت پذیرش این پدیده برود، یعنی جایی برای فرارکردن از چنین ابزارهایی وجود ندارد و فقط باید به شکل درست و اصولی از آنها استفاده کرد در غیر این صورت، میتواند به ابزاری مخرب برای بازار تبدیل شود.
وقتی بازاری در جهان عمیق میشود و وسعت پیدا میکند، الزاما دیگر اپراتور نمیتواند همه کارها را انجام دهد، در این صورت است که باید معاملات ماشینی الگوریتمی را وارد سیستم کرد.
در این زمینه دو نظر وجود دارد؛ یکسری معتقدند معاملات الگوریتمی با نیروی انسانی تفاوت زیادی ایجاد کرده و این رقابت نابرابر است، که به نظر میرسد برهان چندان محکمی نباشد. بههرحال در دنیا هم از این ابزارها استفاده میشود و ما نیز باید این موضوع را بپذیریم.
نکته بعدی هم دستاویز قرارگرفتن موضوعهایی مانند معاملات الگوریتمی است که بهعنوان دلیل و عاملی برای ریزش هرچه بیشتر بازار معرفی میشود. چون اینگونه مفاهیم برای مردم جدید است و آشنایی چندانی با آن وجود ندارد، بهعنوان عامل اصلی ریزش بازار معرفی میشوند تا موضوع خارج شدن کنترل و هدایت بازار از دست مسئولان موردتوجه قرار نگیرد.
معمولا موضوع مبهمی برای توجیه ماجرا مطرح میشود تا دستکم برای مدتی اذهان سرمایهگذاران به سمت آن جلب شود و برهه حساس بازار عبور کرده و باردیگر روی روال بیفتد. تقریبا چند ماه پیش هم، چنین موضوعی را میشنیدیم (متوقف کردن معاملات) و حالا دوباره بحث آن را مطرح میکنند اما به نظر میرسد با تغییر فاز بازار این موضوع هم بهدست فراموشی سپرده خواهد شد.
در واقع بهدلیل فقدان توانایی در مدیریت بهینه بازار سعی میشود دلیل این اتفاقات به گردن جامعه انداخته شود تا بهجای مواخذه مدیران بازار، این چالش بین شرکتهای حوزه انفورماتیک با معاملات الگوریتمی و سهامداران خرد انجام و پس از مدتی هم مسئله بهطورکلی بهدست فراموشی سپرده شود.