آمار بارشها رضایتبخش نیست
اسدالله شهبازی-کارشناس آب و خاک
ایران کشوری خشک و نیمهخشک است. این حاکی از آن است که منابع تامین آب کشور بسیار محدود است و منابع آب تجدیدپذیر پاسخگوی مصارف کنونی نمیتواند باشد. از اینرو کشور چه در سالهای اخیر و چه امروز با دشواریهایی جدی در این زمینه روبهرو بوده است.
آمار بارندگی از ابتدای سال آبی تاکنون اصلا رضایتبخش نیست. کافی است آمار بارشهای سال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، از مهرماه سال گذشته تا آخر فروردین که توسط وزارت نیرو اعلام شده را در ۷ حوضه اصلی موردتوجه قرار دهیم و ببینیم که چه وضعیتی داشته است. در سال آبی جاری، حوضه آبریز دریای خزر در مقایسه با متوسط بارش بلندمدت خود، حدود ۵ درصد کاهش بارش داشته است. این آمار در حوضه آبریز خلیجفارس و دریای عمان ۲۰ درصد، در حوضه آبریز دریاچه ارومیه که سالها با مشکل کمآبی و خشکسالی مواجه بوده ۱۱ درصد، در حوضه آبریز قرهقوم ۳۸ درصد، در حوضه آبریز فلات مرکزی ۳۸ درصد و در حوضه آبریز مرزی شرق ۴۷ درصد کاهش نشان میدهد. بنابراین در تمام حوضههای اصلی کشور میزان بارش در سال آبی۱۴۰۰-۱۴۰۱ نسبت به متوسط بلندمدت از ۵ درصد در حوضه آبریز خزر تا ۴۷ درصد در حوضه آبریز شرقی کاهش بارندگی وجود داشته است. بهطور کل، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از بارشها به صورت جریانهای سطحی و ذخیره در سفرههای آب زیرزمینی انجام میشود که آنچه مربوط به سفره آبهای زیرزمینی است سهمی حدود ۱۰ درصد از آن را به خود اختصاص میدهد.
حتی اگر بارندگیهای اخیر تا پایان شهریور هم ادامه داشته باشد هرگز نمیتواند کسریهای موجود را جبران کند. اگر قرار باشد کسری برداشت از منابع آب کشور که فقط در سالهای اخیر حدود ۱۲۰ میلیارد مترمکعب بوده، جبران شود، نیازمند دهها سال برداشت کمتر از سفره و کاهش مصارف است که البته هنوز برنامهای برای تحقق چنین هدفی طراحی نشده است.
واقعیت این است که کاهش بارندگی امسال موجب چالش جدی در تامین آب شرب، صنعت و کشاورزی است. این در شرایطی است که حقابه تالابها و دریاچهها اساسا نادیده گرفته میشود. پیامد محیط زیستی ناشی از این مسئله نهتنها در کوتاهمدت، بلکه در تامین منابع برای جبران کسریها در میانمدت هم میسر نخواهد بود. نمونه آن دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی، جازموریان در استان کرمان و دهها دریاچه کوچک و تالاب خشکیده در سراسر کشور است که امروز تبدیل به کانونهای اصلی گردوغبار شدهاند.
مشکل دیگری که کشور با آن روبهرو شده، توزیع نامتناسب بارندگی در کشور است. مثلا در شرایطی که در کل کشور شاهد کاهش بارندگی نسبت به متوسط بلندمدت هستیم، در بعضی حوضههای کوچکتر مانند حوضههای منتهی به دریای خزر، میزان بارندگی نسبت به متوسط بلندمدت اندکی بیشتر شده است. همینطور در حوضه آبریز درجه دو منتهی به خلیجفارس یا بندرعباس-سدیج، میزان بارندگی امسال در مقایسه با متوسط بلندمدت تا ۱۲۰ درصد، در حوضه کارون نسبت به متوسط بلندمدت ۲۸ درصد و در حوضه آبریز رودخانه اترک و رودخانه شمالی ۴ درصد رشد داشته است. بنابراین مشکل دیگری که در ارتباط با بارشها در کشور داریم، توزیع نامتناسب بارندگی در سطح کشور است. افزایش بارش در این زیرحوضهها بهمعنای این است که به نسبت کاهشی که در برخی حوضههای بزرگ مطرح میکنیم، کاهش بارندگی در زیرحوضههای آنها حتی از آن اعدادی که ذکر شد میتواند بیشتر باشد؛ بنابراین باید برخورد با مشکل کمآبی و مدیریت منابع آبی موجود بهطور جدیتری در دستور کار مدیران و مسئولان قرار بگیرد.
نکته پایانی مواردی است که مسئولان باید برای حل مشکل آب کشور در کانون برنامههای خود قرار دهند؛ اول، از کشت محصولاتی که فاقد مزیت نسبی هستند، پرهیز شود. دوم، کشت محصولات متناسب با اقتضائات اقلیمی انجام شود. کشت برنج در خوزستان و اصفهان در تقابل با مدیریت مصرف منابع آب در کشور است و باید این مسیر تغییر پیدا کند. سوم، کاهش مصرف آب را با افزایش بهرهوری همراه کنند تا کشاورزان با سطح کشت کمتر و به تبع مصرف آب کمتر، نهتنها از تولیداتشان کاسته نشود، بلکه محصولشان بیشتر شده و کمبود آب کشور برطرف شود. چهارم، افزایش بهرهوری نیازمند عزم جدی دولت در استفاده از فناوریهای پیشرفته در زمینههای بذر و نهال، کاشت، داشت، برداشت و بازاریابی است. پنجم، توجه به کشاورزی و کشاورزان محدود به توزیع کود و سم نیست و عرصههای گستردهتری را شامل میشود که تا کنون دولت در آن حوزهها وارد نشده است. ششم، امروز بیش از ۹۰ درصد آبهای تجدیدپذیر کشور مصرف میشود در صورتی که متناسب با استانداردهای جهانی ۵۰ درصد آن باید مصرف شود؛ بنابراین نیازمند کاهش جدی در مصرف آب هستیم.