بورس کالا تعاملی با تولیدکننده ندارد
بهادر احرامیان- عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران
تنظیم بازار فولاد یکی از اهداف اصلی وزارت صنعت، معدن و تجارت دولت سیزدهم بود و بر همین اساس نیز عرضه ۱۰۰ درصدی محصولات تولید شده در زنجیره فولاد در بورس کالا را در دستور کار قرار داد.
هرچند این طرح بهطور کامل اجرایی نشده و همچنان انتقاداتی به روند اجرای آن و عرضه محصولات در بورس کالا و همچنین روند قیمتگذاری آنها مطرح است، تاجاییکه برخی بورس کالا را ابزار دولت برای قیمتگذاری دستوری نوین میدانند.
بورس کالا بستری برای عرضه محصولات مختلف و برقراری فضایی شفاف برای خریدوفروش است. تقابل میان عرضه و تقاضا در بورس، امکان کشف قیمت را فراهم میکند. با این وجود، عملکرد بورس کالای ایران در تعیین قیمت، مستقل نیست. همین موضوع نیز ابهاماتی را در روند قیمتگذاری محصولات زنجیره فولاد ایجاد کرده است.
کما اینکه انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران درباره نحوه تعیین نرخ پایه شمش فولاد و همچنین محصولات تولید شده در حلقههای ابتدایی این زنجیره همچون سنگ آهن، کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی ابهاماتی دارد. در همین حال این سوال مطرح است که چه مرجعی و متشکل از چه اشخاصی، نرخ پایه محصولات یادشده را برای عرضه در بورس کالا تعیین کردهاند.
به اعتقاد ما در روند تعیین قیمت پایه محصولات زنجیره فولاد در بورس کالا به نظرات فعالان صنعتی این زنجیره بیتوجهی شده است.
با توجه به ایراداتی که در روند تعیین نرخ پایه محصولات زنجیره فولاد در بورس کالا وجود دارد، این سوال مطرح میشود که برای تعیین قیمتهای یادشده از چه مراجعی در این زمینه مشورت گرفته شده است؟
علاوه بر این در روند تعیین نرخ پایه باید مصالح تمام فعالان زنجیره فولاد شامل شرکتهای کوچک و متوسط نیز در نظر گرفته شود. با این وجود، گویا تنها آسانترین راهکار یعنی قیمتگذاری براساس قیمتهای جهانی موردتوجه قرار گرفته است.
با توجه به شرایط یادشده در ماههای اخیر شاهد بودیم که نرخ پایه عرضه آهن اسفنجی در بورس کالا رشد قابلتوجهی داشت؛ تاجایی که این محصول حتی با نرخی بالاتر از قیمتهای جهانی در بورس کالا به فروش رسید. در همین حال نرخ پایه شمش فولاد نیز با فاصله محدودی از آهن اسفنجی تعیینشده است.
در چنین شرایطی، دیگر تداوم فعالیت تولید برای واحدهای ذوب و تولیدکنندگان شمش، سودآور نخواهد بود. این چالش بهویژه برای واحدهایی که از فناوری ذوب القایی برای تولید خود استفاده میکنند، به مراتب چشمگیرتر است.
در همین حال شاهد اجرای مقررات سختگیرانهای برای تعیین حداکثر نرخ پایه فولاد و محصولات فولادی هستیم اما چنین سختگیریهایی برای سایر تولیدکنندگان در حلقههای ابتدایی زنجیره، تعیین نشده است. همین روند نیز به ضرر برخی فعالان زنجیره فولاد تمام خواهد شد.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که برقراری تعامل میان بورس کالا و فعالان صنعتی، زمینه موفقیت در اجرای سیاستهای گوناگون تنظیم بازار را فراهم میکند. با این وجود، این شرکت در یک سال اخیر نسبت به نظرات فعالان صنعتی و تولیدکنندگان و همچنین تشکلهای بخش خصوصی بیتوجه بوده است.
این بیتوجهی به نارضایتی میان تولیدکنندگان در حلقههای گوناگون زنجیره فولاد منتهی خواهد شد و بدینترتیب بورس کالا از رسالت اصلی خود که ایجاد بستری برای تقابل میان عرضه و تقاضا و افزایش شفافیت در روند معاملات است، دور خواهد ماند.