دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 - 29 Apr 2024
کد خبر: 93331
نویسنده: یدالله زمانی ـ رئیس شورای کارگری معدن زغال‌سنگ پابدانا
تاریخ انتشار: 1402/06/18 05:06

آموزش و امکانات کافی نیست

یدالله زمانی ـ رئیس شورای کارگری معدن زغال‌سنگ پابدانا
آموزش و امکانات کافی نیست

به احترام درگذشتگان اخیر حادثه انفجار معدن طزره

انفجار در معادن زغال‌سنگ معمولا بر اثر نشت گاز متان، که حجم آن در داخل معادن زغال‌سنگ زیاد است، اتفاق می‌افتد. این گاز در تمام رگه‌های زغال‌سنگ به‌شکل طبیعی تولید و گاهی در حفره‌های پشت لایه زغال حبس می‌شود.وقتی کارگران برای دسترسی به لایه‌های زیرین زغال به اعماق زمین پیش می‌روند، میزان انتشار گاز بیشتر می‌شود و بدیهی است که باید هوا به‌شکل بهتری جریان یابد و تهویه شود.برای تهویه تونل‌ها باید هوا از بالا به داخل فرستاده و بعد از طریق دویل (گزنگ) به بیرون هدایت شود تا جریان مطلوبی ایجاد کند. بنابراین، هرچه عمق تونل‌ها بیشتر می‌شود، تهویه سخت‌تر است و به‌همین‌دلیل به‌شکل ضعیف‌تری انجام می‌شود. علاوه بر این، گاهی گاز متان حبس‌شده در حفره‌های پشت لایه زغال، به‌محض استفاده از دستگاه پیکور یا ماشین چال آزاد می‌شود.گاز متان نه بوی خاصی دارد و نه اثر و نشانی؛ تا بتوان آن را شناسایی کرد. بنابراین، اگر کارگر مراقبت نکند و تهویه هوا هم ضعیف باشد، در آن ‌واحد (یعنی کمتر از ۱۰ ثانیه) جان کارگر را می‌گیرد که به آن «مرگ خاموش» گفته می‌شود. در چنین حوادث تلخی، کارگر در عین هشیاری، قادر به انجام هیچ کاری نیست تا ریه‌اش از کار بیفتد.

گاهی گاز موجود در کارگاه‌های برداشت زغال‌سنگ با ایجاد جرقه‌های جزئی ناشی از حرکت لکوموتیو، اتصالی چراغ‌های غیراستاندارد تونل، کار غیراصولی و عواملی ازاین‌دست؛ ناگهان منفجر می‌شود. گاهی حتی برخورد ۲ تکه سنگ با هم باعث ایجاد جرقه و انفجار در کارگاه استخراج می‌شود.از جمله اقدامات ایمنی برای جلوگیری از این اتفاق، آن است که در هر شیفت کاری، یک نفر به‌عنوان مسئول ایمنی کارگاه با دستگاه گازسنج همراه کارگران باشد. به‌محض اینکه میزان اکسیژن از ۱۸درصد کمتر شود یا گاز متان از ۱۲درصد بالاتر برود، زنگ خطر گازسنج به‌صدا درمی‌آید و مسئول ایمنی باید تمام کارگران را از کارگاه خارج کند. در این مرحله، باید عملیات بازرسی انجام شود که کارگاه نیاز به تهویه قوی‌تری دارد یا گاز در حال آزاد شدن است.

اگر فقط نیاز به تهویه بیشتری باشد، با استفاده از ونتیلاتور و باز کردن درها و بزرگ‌تر کردن دهانه‌های ورود و خروج هوا، شرایط تهویه را مناسب‌تر می‌کنند تا جلوی اتفاقات خطرناک گرفته شود. اگر مسئول ایمنی در معادن همراه کارگر نباشد، هر روز در کارگاه استخراج، کشته خواهیم داشت.نکته مهم دیگر این است که معادن باید برای کارگران تازه‌وارد دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی برگزار کنند، اما در معادن خصوصی میزان آموزش‌ها کمتر از معادن دولتی است. کارگر معدن باید حداقل ۵ سال آموزش ضمن کار ببیند تا با شرایط کار آشنا شود؛ چون استخراج معدن کاری برای مثال شبیه خیاطی نیست که به‌راحتی بتوان آن را با خواندن کتاب و به‌شکل تئوری یاد گرفت.مهارت‌آموزی در معدن کاملا تجربی است. به‌عنوان‌مثال، یک کارگر باسابقه از میزان حباب تولیدشده روی آب کف تونل‌ها متوجه می‌شود که میزان گازی که از لایه‌های زیرین متصاعد می‌شود به مرحله خطرناکی رسیده است یا خیر و اگر از حد نرمال بیشتر باشد، باید سریعا به مسئول ایمنی خبر دهد یا برای نمونه، وقتی چال زده می‌شود (چال حفره‌ای به قطر ۳ سانتیمتر است که زغال را به‌اندازه ۱.۲ تا ۲.۲ متر سوراخ می‌کند)، اگر از این سوراخ صدای خاصی به‌گوش برسد، معلوم است پشت آن گاز حبس شده است یا گاهی از زغال صدای ریز «ترق، ترق» به‌گوش می‌رسد که در چنین مواقعی کارگر باید به شیفت بعدی هم اطلاع دهد تا قبل از شروع کار خود برای تخلیه گاز، حفره چال ایجاد کنند تا زغال بر اثر فشاری که پشت آن جمع شده است، کنده و پرتاب نشود. نکته‌هایی از این ‌دست که به‌صورت تجربی یاد گرفته می‌شود، مهم هستند. اما همه کارگران باید دوره آموزش رسمی را بگذرانند و بدون آن نمی‌توانند وارد کارگاه استخراج شوند. بااین‌همه گازی که در محیط منتشر می‌شود، به‌هرحال جذب بدن کارگران می‌شود و به‌تدریج تنگی نفس ایجاد می‌کند و اگر کسی دچار این درد شد، باید با کپسول اکسیژن بر دوش، زندگی خود را ادامه دهد. متاسفانه تعداد زیادی از همکاران ما بر اثر همین بیماری‌ها از دست ‌رفته‌اند.

به‌طورکلی، می‌گویند کارگران معدن دهه ششم زندگی‌شان را نمی‌بینند و علت اصلی آن، تنفس آلاینده‌ها و گازهای موجود در داخل تونل است که به بیماری‌های اسکلتی مثل دیسک کمر و تحلیل رفتن مفاصل و مانند آن اضافه می‌شود.اما معدنکاری مثل میدان جنگ است و نمی‌توان دقیق فهمید از کدام طرف به‌سمت ما شلیک می‌شود. معدنکاری با خطراتی مثل انفجار، کشته شدن و دست‌وپا از دست دادن عجین است و ما به آن آگاه هستیم و گله‌ای نداریم، اما توقع‌مان این است که برای افزایش ایمنی محیط کار، حفظ سلامتی کارگران و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی، به‌ویژه بعد از بازنشستگی، تمهیدات جدی‌تری اندیشیده شود و مسئولان به قول‌هایی که در بازدیدها به ما می‌دهند (مثل افزایش بودجه ایمنی، راه‌اندازی گروه نجات و ایستگاه آتش‌نشانی، برگزاری دوره‌های تکمیلی آموزشی و مانند آن) عمل کنند.

 


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4d7aeq